معشوق من چنان لطیف است ،
که خود را به "بودن" نیالوده است؛
که اگر جامه ی وجود بر تن می کرد ،
نه معشوق من بود.
نابینا به ماه گفت : دوستت دارم .
ماه گفت : چه طوری ؟ تو که نمی بینی .
نابینا گفت : چون نمی بینمت دوستت دارم .
ماه گفت : چرا ؟
نابینا گفت : اگر می دیدمت عاشق زیباییت می شدم ولی حالا که نمی بینمت عاشق خودت هستم
دستامون اگه که دوره! دلامون که دور نمیشه...
دله من جز با دله تو!با دلی یه جور نمیشه...
تو می خوای مرمر قلبت ! آب شه با گرمای عشقم.....
دلت از سنگه عزیزم! سنگی که صبور نمیشه...
فاصله ها! فاصله ها !
اونو به من برسونید!
فاصله ها! فاصله ها !
درده منو نمیدونید!
بردنه اسمه تو از یاد! کاریه که خیلی سخته......!
دله تو بخشه یه قلب!ه که تو آغوشه درخته!
تو دلم همیشه جاته .....همیشه دلم باهاته.......
یاده من هر جا که باشی مثه سایه پا به پاته..!!!!!!!!
فاصله ها! فاصله ها !
اونو به من برسونید!
فاصله ها! فاصله ها !
درده منو نمیدونید!
اما بازم نیومدی!
قهوه ی فنجونت شدم ...شمع تو شمدونت شدم....خاک تو گلدونت شدم
اما بازم نیومدی!
برف زمستونت شدم... رسوا و حیرونت شدم... چک چک ناودونت شدم...
اما بازم نیومدی!
افتابو بارونت شدم ...اشکال غلتونت شدم...عطر گلابدونت شدم...
اما بازم نیومدی!
ماه تو عیونت شدم...خرابو ویرونت شدم...گل گلستونت شدم ...
اما بازم نیومدی!
سه ماه تابستونت شدم...الوندو کارونت شدم...دشتای ایرونت شدم...
اما بازم نیومدی!
دنا و هامونت شدم... نزدیک تر از جونت شدم...رگت شدم،خونت شدم...
اما بازم نیومدی!
خادمو در مونت شدم... اسیر زندونت شدم...گلاب کاشونت شدم...
اما بازم نیومدی!
یه جوری مدیونت شدم...سنگ خیابونت شدم...راهیه میدونت شدم...
اما بازم نیومدی!
تو سختی آسونت شدم... تو دردا درمونت شدم...ناجی پنهونت شدم...
اما بازم نیومدی!
لباسو سامونت شدم ...سارق ایمونت شدم...چشمای گریونت شدم....
اما بازم نیومدی!
لبای خندونت شدم....گشنه شدی نونت شدم...اب فراوونت شدم...
اما بازم نیومدی!
همیشه ممنونت شدم...من نی چوپونت شدم...آب تو بیابونت شدم...
اما بازم نیومدی!
شعرای ارزونت شدم...عمری غزل خونت شدم ... تسلیمه قانونت شدم...
اما بازم نیومدی!
کشته ی مژگونت شدم... هلاک چشمونت شدم...رفتم و قربونت شدم...
اما بازم نیومدی!
نم نم بارونت شدم اما بازم نیومدی!!!!!!
هرگز تو را فرموش نخواهم کرد حتی اگر مرا از یاد ببری
و هرگز از تو رنجور نخواهم شد
چرا که تو را دوست دارم
دیوانه وار عاشقت شدم
چرا که مهربانی را در وجودت دیدم
با چشمانت وجودم را دگرگون ساختی
و اگر تو نبودی هرگز عاشق نمی شدم
نه تو از عشق من دست میکشی
و نه قلب من از عشقت روی گردان می شود
سوگند که وجود تو در سرنوشت من نوشته شده
است و اگر با مژگانت اشاره ای کنی فرسنگها
راه خواهم پیمود چرا که شب عشق بسیار طولانی است
و قلبم در آرزوی تو می سوزد
آنگاه که از برابر دیدگانم دور شوی
خورشید وجودت پنهان می گردد
و ابرهای غم و اندوه مرا در بر می گیرند
و به دنیای غریبی می برند
همیشه در قلبم حضور داری
و عشقت زندگی ام را گل باران کرده است
تمامی این دنیا را با قلبی پر از رمز و راز
به دنبالت طی کرده ام
محبوبم همیشه به انتظار
بازگشتت خواهم ماند...
من انتظاری از این دنیا ندارم!
فقط دوس دارم که با عشقم تو یه کلبه کوچیک؛
دور از همه ؛دور از همه آدما،
پاک و بی ریا ؛
با ارامش و صادقونه ؛
با تپش عشقمون زندگی کنیم ...!
باران نمی شوم که نگویی: با چه منتی خود را بر شیشه می کوبد تا پنجره را باز کنم و نیم نگاهی بیندازم. ابر می شوم که از نگرانی یک روز بارانی هر لحظه پنجره را بگشایی و مرا در آسمان نگاه کنی.
هرگز برای عاشق شدن، به دنبال باران و بهار و بابونه نباش. گاهی در انتهای خارهای یک کاکتوس به غنچه ای می رسی که ماه را بر لبانت می نشاند
بود سوزی در آهنگم خدایا! تو میدانی که دلتنگم خدایا! دگر تاب پریشانی ندارم نه از آهن،نه ازسنگم خدایا! *****
اگرچه دنیا تاریک باشد ولی هرکدام از ما فرصتی دارد که میتواند حداقل شمعی را روشن کند...
عاشق آن نیست که هر دم طلب یار کن عاشق آن است که دل را حرم یار کند
دیشب تو فکرت بودم که یه قطره اشک از چشمام جاری شد ........ از اشک پرسیدم چرا اومدی؟؟ گفت آخه تو چشمات کسی هست که دیگه اونجا جای من نیست
برو بی من ولی بدان که راه پایان ندارد و تنها رفتن ایمان می خواهد. برو که اگر رفتی می دان که ثابت قدمی و به خود می بالم که به کسی دل بستم که توانست تنها برود، پس در انتخاب خود اشتباه نکردم
باورم کن بی تو تنهام، تو نباشی سرده دنیام
بذار آدما بدونن عاشقم، عاشقی رسوام
اگه روزی بدونم که تو دیگه منو نمی خوای
اگه دنیا منو بخواد بی تو من دنیا نمی خوام
بی تو، من یه بی پناهم، تو قشنگترین پناهی
دستامو بگیر تو دستات لحظه ی دل بی قراری
خیلی وقته که می دونم یه کسی تو لحظه هاته
واسه ی به تو رسیدن مثل سایه پا به پاته
بار عشقمو نمیشه حتی رو کوهم بذاری
من که تک سوار دنیام واسه ی عاشق سواری
بی تو، من یه بی پناهم، تو قشنگترین پناهی
دستامو بگیر تو دستات لحظه ی دل بی قراری
Don't wait until it's too late to tell someone how much you love, how much you care. Because when they're gone, no matter how loud you shout and cry, they won't hear you anymore
برای اینکه به یه نفر بگی که چقدر دوسش داری و چقدر برات مهمه، اونقدر منتظر نمون تا اینکه بالاخره دیر بشه. چون وقتی که اون یه نفر بره دیگه مهم نیست که تو چقدر بلند فریاد میزنی و گریه میکنی چون دیگه نمیتونه صداتو بشنوه
24hrs make a lovely day,
7 days make a lovely week,
52 weeks make a lovely year & knowing a
person like me will make ur life lovely.
24 ساعت یه روز قشنگ رو میسازه
7 روز یه هفته ی قشنگ رو میسازه
52 هفته یه سال قشنگ رو میسازه
و شناختن یه نفر مثل من، تمام زندگیتو دوست داشتنی میکنه
سلام هستی من
وقتی دلتنگ شدی به یاد بیار کسی رو که خیلی دوستت داره.
وقتی ناامید شدی به یاد بیار کسی رو که تنها امیدش تویی.
وقتی پر از سکوت شدی به یاد بیار کسی رو که به صدات محتاجه.
وقتی دلت خواست از غصه بشکنه به یاد بیار کسی رو که توی دلت یه کلبه ساخته.
وقتی چشمات تهی از تصویرم شد به یاد بیار کسی رو که حتی توی عکسش بهت لبخند میزنه.
وقتی به انگشتات نگاه کردی به یاد بیار کسی رو که دستاش در ارزوی دستاته.
وقتی شونه هات خسته شد به یاد بیار کسی رو که هق هق گریه اش اونها رو می لرزوند.
وقتی که دلت گرفته شد به یاد بیار کسی رو که قلبش مملو ازعشق پاک تو است.
ای سراپا همه خوبی تک و تنها به تو می اندیشم
می دونی معبد و بتکده من میان ابروان قشنگ توست.
ارزوی من دیدار روی تو و نهایت امید من به دست اوردن توست
کاش هرگز نمی دیدمت تا امروز غم ندیدنت رابخورم ...
کاش لبخندهایت آنقدر زیبا نبودند که امروز آرزوی
دیدن یک لحظه فقط یک لحظه
از لبخندهای عاشقانه ات را داشته باشم ...
کاش چشمان معصومت به چشمانم خیره نمی شد ...
تا امروز چشمان من به یاد آن لحظه بهانه گیرند و اشک بریزند ...
کاش حرف های دلم را بهت نگفته بودم تا امروز با
خود نگویم : " آخه او که میدونست چقدر دوستش دارم "