20 بهمن سالروز آغاز عملیات والفجر 8 است. این عملیات در سال 1364 انجام شد. در سالروز آغاز این عملیات غرورآفرین نگاهی داریم به شناسنامه و وقایع رخ داده در آن.
اگر عراق را سرزمینی مثلثی شکل فرض نماییم، فاو در منتهیالیه ضلع شرقی آن چسبیده به خلیجفارس قرار دارد. مهمترین شهر عراق نزدیک به فاو، بصره میباشد. ضمن آنکه شهرهای ابوالخسیب، زبیر، صفوان و امالقصر همگی در این منطقه واقع شدهاند. وجود شهرهای ایرانی آبادان، خرمشهر و محدوده شلمچه و اروندرود نیز در این منطقه بیش از پیش بر اهمیت آن افزوده است. کشور کویت نیز کمترین فاصله با این منطقه حساس را دارد. همچنین نزدیکی به جزیره بوبیان، خورعبدالله و پایانههای نفتی الامیه و البکر واقع در خلیجفارس بر اهمیت و حساسیت آن افزوده است.
عارضه مهم این منطقه رودخانه خروشان اروند است که از تلاقی دو رودخانه دجله و فرات سرچشمه گرفته و در عرض 400 – 1600 متر متغیر بوده و از جزر و مدهای بسیار شدیدی برخوردار است.
ساحل شرقی اروندرود در دهانه خلیجفارس مکان آرایش و مبداء حرکت رزمندگان اسلام جهت انجام عملیات و تحقق فتحی دیگر است.
نام عملیات والفجر 8، محل عملیات منطقه فاو. اهداف عملیات: قطع ید دشمن از دریا و تامین امنیت راههای دریایی خلیجفارس و دور نمودن آتش دشمن از شهرهای مرزی جمهوری اسلامی ایران، تسخیر پایگاههای موشکی و تاسیسات مخابراتی رژیم صهیونیستی بغداد، قطع شریان صدور نفت از طریق اسکلههای الامیه و الوکر، وارد کردن ضربه اقتصادی و نظامی بر دشمن و در نهایت شکست رویای پوچ ضربهناپذیری او در این منطقه همراه با نمایش قدرت و توان رزمی ظفرمندان لشکر اسلام. در منتهیالیه باختری خلیجفارس باریکه است که از سویی به اروندرود و از سوی دیگر به آبراه موجود در حد فاصل خاک عراق و جزیره بوبیان کویت میپیوندد.
این منطقهای است که به طور عمومی بدان منطقه فاو گفته میشود. فاو علاوه بر نقش استراتژیک و اهمیت نظامی خود دارای ارزش اقتصادی فراوان در روند ارزش اقتصاد عراق است به طوریکه در جغرافیای منطقه، شهر فاو به عروس بحر معروف است. نخلستانهای بسیار گسترده خرما، پایگاههای عظیم نفت، شاهرگ ارتباطی اسکلههای الوکر و الامیه و فرآوردههای بیشمار دیگر نظیر حنا و نمک فاو را ارزش استثنایی بخشیده است. به عبارتی کوتاه میتوان شهر فاو را شهر خرما، نمک ونفت معرفی کرد.
آموزش نیروهای اسلام به دو بخش عمومی و تخصصی تقسیم میشود. از آنجا که عمده تجربیات رزمندگان در جنگهای آبی و خاکی در آبهای راکد هور حاصل شده بود آموزش خاص در منطقه اروند و رودخانه بهمن شیر و سدهای آبی که همان شرایط اروند را داشتند آغاز میشود و آشنایی با شنا، قایقرانی و جنگ تن به تن شکل گسترده و در عین حال فشردهای به دورههای آموزش یگانها بخشید. در برخی از یگانها 5 الی 6 ماه قبل از عملیات، آموزش غواصی و تمرینات تخصصی آن به اوج خود میرسد و نیروها اوقات زیادی را در آب به سر میبرند و در شرایط مختلف آب رودخانه به مانور میپردازند ودر جهت ورزیده شدن، شب و روز نمیشناسند تا آمادگی نیروها از حد انتظار افزایش یافت و آماده عملیات گسترده بودند.
عناصر شناسایی پس از گذراندن دورههای سخت و طاقتفرسای غواصی پا به مرحله حساس و مشکلتری میگذراند و در شرایط بسیار خطرناک عملیات شناسایی را آغاز میکنند. عبور از اروند و نزدیک شدن به خط دشمن که با تجهیزات و امکانات کامل از تسلط بالایی برخوردار است میتواند بسیار خطرناک باشد. دشمن با کمک رازید که یک نوع رادار سطحی است ودوربینهای دید در شب و پروژکتورهای قوی و دیدگاههای متنوع و سنگرهای چند دهنه در نزدیکترین نقطه ساحل و اسکلههای مستحکم کاملا بر رودخانه اشراف داشت. این مرحله از عملیات کاری پر خطر و شاق بود و کلیه مراحل شناسایی میباید در شب انجام میشد که احتمال هر نوع اتفاقی اجتنابناپذیر بود و کوچکترین نقص در کار موجب اسارت، شهادت و لو رفتن عملیات میبود و اصل مهم غافلگیری را خدشهدار میکرد و در مجموع طی 3 الی 6 ماه کلیه یگانهای عملیاتی بالغ بر 700 الی 800 بار از اروند عبور کرده و موفق شدند به عملیات شناسایی در خطوط مختلف بپردازند.
اعجابانگیزتر اینکه در هیچ یک از این عملیاتها حادثهای که باعث لو رفتن اهداف شناسایی گردد اتفاق نیفتاده و با توجه به جریان متلاطم آب در اروند و شدت امواج رودخانه هیچ گونه تلفات جانی نیز نداشته و خاطرات جالبی در این زمینه وجود دارد که مجال بیان آن نمیباشد.
به موازات فعالیتهایی که در امر آموزش و شناسایی صورت گرفت رزمندگان اسلام همچنان سرگرم احداث جاده، پل، سولهسازی، سنگرسازی و حمل و نقل وسایل نظامی وامکانات مورد نیاز بودند. ساخت پلهای ارتباطی در میان نخلستانهای ساحل اروند و آمادهسازی نهرها و آب راههای منتهی به اروند و استقرار قایقها در این نهرها از مسائل قابل توجه بود. احداث پل بر روی بهمن شیر برای تردد و رساندن امکانات به رزمندگان اسلام بود. کارهای بسیاری انجام شد که رعایت اصل حفاظت و پنهان ماندن از دید دشمن در اصل آن قرار داشت و با این همه مشکلات تمام وسایل مورد نیاز رزمندگان و وسایل عبور با استتار کامل در نخلستانهای حاشیه اروند مستقر گردید برای شب امید.
اروند رام شدنی نیست. به هیچ شناگر ماهری سواری نمیدهد. 400 تا 1200 متر عرض دارد و با جزر و مد بیش از 4 متر چشمها را خیره میکند. در هنگام جزر آب با سرعت زیادی از شمال به جنوب رو به خلیجفارس میریزد. در هنگام مد این را با خشونت و خشم باز میگرداند. محاسبه سرعت و جریان آب اروند و پیشبینی جزر و مد و تهیه جدول این تجهیزات پیچیده به کمک چند دانشجو آغاز میگردد. یک سال تلاش بیوقفه و طاقتفرسا توانست آرام ترین زمان اروند را به سپاه اسلام بنمایاند. درست 36 ساعت به شروع عملیات مانده بود که نتیجه محاسبات آماده میشود اما همین نتایج باید باز به میزان واقعی جزر و مد آزمایش میشد.
تنها در صورت صحیح بودن پاسخها بود که میشد به نتیجه عملیات دلخوش داشت در غیر این صورت اما جواب درست بود.
عاشقان را چه اشتیاقی بود که محبوبشان به درگاه ایستاده است و آنها را به سوی خویش میخواند، چه رازی است در نگاه معشوق که عاشقان را این چنین واله و سرگردان میکند؟ چه شبی است شب حمله که قرار از عاشقان میرباید؟ عطش زیارت ابا عبدالله (ع) در جانشان بیشتر میشد. هنوز زمان میخواهد تا دنیا بهفمد اسلام با دنیا چه میکند؟.
تمام گردانهای عمل کننده با آرایش مخصوص، اول غواصی و بعد حرکت قایق در آبراه و نهرها آماده میباشند. نمنم باران ساعتی قبل از عملیات شروع شده است. لبخند شوق واشتیاق فرا رسیدن عملیات در چهره رزمندگان مشهود است. غواصها حالی دیگر در بینشان حکمفرماست. دستور ورود غواصها به اروند فرا میرسد و فرماندهان خود مستقیما ناظر بر ورود نیروهای غواصی بر اروند هستند و هیچ کس نمیداند لحظهای بعد چه خوهد شد. سرانجام غواصها از دیدها محو میشوند و فرماندهان پس از اطمینان از رهایی موفق غواصها به سنگر هدایت بازگشتند و انتظار لحظه موعود را میکشند.
سرانجام ساعت 22:10 تاریخ 20 بهمن ماه سال 1364 از سوی قرارگاه خاتمالانبیاء (ص) با رمز «یا فاطمه الزهرا (س)» دستور شروع عملیات صادر میشود.
پس از اعلام رمز حرکت، قایقها و انتقال گردانها در زیر آتش خمپاره و توپ و تیربارهای بیامان دشمن به سرعت انجام شد و در همان ساعت اولیه خطوط اول اروند توسط نیروهای رزمنده اسلام تصرف و حرکت نیروها برای تصرف خطوط بعدی آغاز گشت. حضور گسترده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و عملیات هلکوپترهای هوانیروز در عمل تدارکات و کارهای رزمی دفاعی در عملیات والفجر 8 توانست توانمندیها و قدرت جنگ هوایی جمهوری اسلامی ایران را به جهانیان ثابت کند.
عملیات والفجر 8 و عبور نیروها تحت نظر قرارگاههای خاتمالانبیاء (ص)، قرارگاه کربلا و قرارگاه نوح طبق نقشه عملیاتی فوق انجام گرفت و حرکت و آرایش نیروها در عبور و سرپل گیری از دشمن تا دریاچه نمک که آخرین نبرد فاو بود کاملا مشخص میباشد. مناطق تصرف شده شامل شهر فاو, راسالبیشه، جاده فاو - بصره، پایگاههای موشکی، منابع نفتی، اسکله الوکر والامیه و محورهای امالقصر، جاده البحار – بصره، نخلستانهای حاشیه اروند، کارخانه نمک و دریاچه نمک را تصرف کرده و با هجوم تانکها و هواپیماهای بیشمار پاتکهای گسترده عراق در طول 90 روز مقاومت و نبرد فاو توانست توانمندی رزمندگان را به جهانیان نشان دهد. دشمن پس از اینکه زمین و زمان را بر خود تباه دید آسمان فاو را با هواپیماهای اربابانش پوشاند. هر روز بیش از 400 عملیات هوایی بر روی تکه خاکی که بوی اسلام در آن پیچیده است چه میتواند بکند؟ و هر روز تعداد زیادی از جنگندههای دشمن آسمان فاو را قتلگاه و زمین را گورستان خود مییابند.
طی یک روز کلیه پلهای رودخانه بهمنشیر منهدم میشود. پل ایستگاه هفت آبادان بدون استفاده میگردد و پل مهم و استراتژیک بقیهالله (عج) به زیر آب میرود و لحظاتی پس از این اقدام، رژیم عراق در رادیوی خود محاصره رزمندگان اسلام در فاو را اعلام میکند. در این سوی جبهه قوای مهندسی از نصب پلهای معلق سود چندانی نمیبرند. انتقال خودروهای سنگین که بعضا جنبه حیاتی هم دارند از عرض بهمن شیر عملا غیرممکن میشود و بدین ترتیب دستاوردهای عملیات در معرض تهدید جدی قرار میگیرد. تمام توجه فرماندهان به بهمنشیر معطوف میگردد.
جنگ مهندسی از اروند به بهمن شیر برمیگردد. جنگ پلها آغاز شده است. هر تحرکی در دو سوی بهمن شیر زیر حملات سنگین دشمن قرار داشت. ساخت یک سد خاکی بر روی رودخانه بهمن شیر آغاز میشود. حدود صد کامیون کمپرسی بدون وقفه به طور شبانهروزی کار خود را آغاز میکنند. ظرف 36 ساعت اولین سد خاکی زده میشود. لحظه عجیبی است آن لحظه که دو سوی بهمنشیر از هم باز میماند. این پیوند، پیوند خاک با خاک نیست؛ پیوند عشق با استقامت است.
جنگ پلها نیز با پیروزی سلحشوران به پایان میرسد. دشمن همچنان زبونی را تجربه میکند و آنگاه که همه درها را به روی خود بسته میبینید از سلاح شیمیایی بهره میبرد. استفاده مکرر و بسیار وسیع عراق از سلاح شیمیایی به حدی است که در تاریخ جنگ سابقه ندارد. انتشار صد کیلوگرم گاز شیمیایی در هر کیلومترمربع جسارت و وقاحت میطلبد و سکوت جهان میتواند به آن دامن بزند.
اما پدافند موثر واحد شیمیای سپاه اسلام در کنار یاری خداوند مثل همیشه دشمن را ناکام می سازد. آری، خداوند باران میفرستد. خنثیسازی مناطق آلوده توسط گروههای راهنما و خودروهای خنثیسازی انجام میگیرد. با امداد غیبی یاران سپاه اسلام دوباره جان میگیرد و جوانه میزند و دشمن به خاک یأس مینشیند.
با آنکه روزها از شروع عملیات گذشته است, اما همچنان پاتکها و حملات توپخانهای و هوایی عراق با شدت ادامه دارد. نبرد هنوز با همان شدت گذشته استمرار دارد. حملات فراوانی برای بازپسگیری کارخانه نمک و پیش روی از جاده فاو – بصره میکند و در تبلیغات خود از پیش رویهای چند ده متر و چند صد متر به سوی فاو یاد میکند و به دنبال تخلیه آب دریاچه نمک از پاتک قریبالوقوع قوای زرهی برای بازپسگیری فاو و عقب راندن نیروهای اسلام در رسانههای گروهی جهان سخن میراند. اما این بار تلخی شکستی دیگر را تجربه میکند. مهندسی جنگ طرحی دیگر را در صحنه فاو میگسترد و آن انتقال آب از اروند به خطوط مقدم جبهه است. در زیر آتش شدید دشمن کانالها حفر میشود و آب به خطوط مقابل دشمن انتقال مییابد. پمپها روشن میشود وجنگ پمپها آغاز میگردد. آب اروند نیز به جنود خداوند میپیوندد و دشمن حقیرتر از هر وقت دیگر زمینگیر میشود. دشمن نیز با پمپهای خود قصد تخلیه آب را دارد.
در زمانیکه دشمن از پیش روی چند متری خود صحبت میکند و هر گونه پیش روی را برای قوای اسلام غیرقابل نفوذ تلقی میداند عملیات محدود یا مهدی (عج) آغاز میگردد و برای همیشه خیال صدامیان را از بازپسگیری کارخانه نمک و به دنبال آن پیشروی در منطقه راحت میکند. بیش از 2000 تن از نیروهای دشمن در این منطقه به هلاکت میرسند.
فتح فاو در عملیات والفجر 8 برای جهانیان باور کردنی نبود. عبور از اروند و مقابله با دشمن که درسنگرهای مطمئن به انتظار نشسته است غیرقابل باور بود و پس از فتح فاو رسانههای بیگانه به نفع رژیم صدام تبلیغات واهی کردند. با دعوت از تمام خبرنگاران برای بازدید از فاو و حضور این خبرنگاران در فاو, منطقه عملیاتی والفجر 8 که مصادف با ددمنشیهای صدام در استفاده از سلاحهای شیمیایی بر علیه رزمندگان اسلام بود ,تمام تبلیغات دشمن را نقش بر آب کرد و تمام خبرنگاران از نزدیک شاهد سقوط شهر فاو توسط رزمندگان اسلام بودند.
ساخت پل بعثت و سدهای خاکی بر روی بهمن شیر از توانمندیهای بسیار بالای مهندسی جنگ حکایت دارد که رزمندگان اسلام دوشادوش برادران جهاد سازندگی به طور شبانهروزی کارهای مهندسی را انجام میدادند.
ساخت پل بعثت از نصب 5000 لوله در عمق 18 متری اروند به طول 400 تا 1600 و به عرض 12 متر در بستر رودخانه نصب شد و سپس جاده خاکی به ارتفاع 1 متر برای عبور انواع وسایل سبک و سنگین در طول شبانه روز راهاندازی گردید و پس از هر بمباران لولهها تعویض وتردد از روی پل امکانپذیر بود. علاوه بر پل بعثت ساخت پلهای خیبری و دبهای برای حمل ونقل وسایل وتردد رزمندگان از کارهای قابل توجه مهندسی جنگ بود.
در این عملیات 800 کیلومترمربع از زمینهای دشمن آزاد شد و بیش از 5000 نفر ازنیروهای آن کشته و زخمی ونزدیک به 3000 نفر به اسارت درآمدند. انهدام وسایل و تجهیزات دشمن در این عملیات قابل ملاحظه بود به گونهای که بیش از 600 تانک و نفربر، 500 خودرو، 150 قبضه توپ، 45 فروند هواپیما، 10 فروند هلیکوپتر و 3 ناوچه دشمن نابود شد.
به دنبال تحولات جدید و تغییر توازن به سود ایران شورای امنیت سازمان ملل در سوم اسفند ماه 1364 به تهیه پیشنویس و صدور یک بیانیه مهم اقدام کرد ولی این پیشنویس با مخالفت آمریکا و فرانسه روبرو شد. سرانجام پیروزیهای به دست آمده در عملیات والفجر 8 و نیز اقدامات دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران منجر به آن شد که شورای امنیت در پیشنویس اولیه قطعنامه بعدی گامی به سوی خواستهای به حق ایران بردارد.
منبع: خبرگزاری ایسنا
پیروزی جمهوری اسلامی ایران در عملیات والفجر ٨ و فتح فاو، موازنه نظامی – سیاسی جنگ را به میزان بسیاری به نفع ایران تغییر داد و روند جنگ را پیچیدهتر کرد. این اقدام ایران، بازتاب گستردهای در محیط بینالمللی و منطقهای داشت. دولت عراق نیز واکنش تندتری در ابعاد مختلف جنگ از خود نشان داد. ایالات متحده آمریکا، این پیروزی را که به استقرار نیروهای ایرانی در کنار مرزهای کویت انجامیده بود، تهدید عمده برای منافع خود قلمداد کرد و در سطح منطقه دست به تحرکات گسترده دیپلماتیک زد.
در کتاب «عملیات والفجر ٨ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» با اشاره به مطلب فوق آمده است: جرج بوش، معاون رییس جمهور آمریکا به کشورهای عربستان، بحرین، عمان و یمن شمالی سفر کرد و با مقامات این کشور ها دیدار کرد. «ریچارد مورفی»، معاون وزیر خارجه آمریکا نیز با طارق عزیز، وزیر امور خارجه عراق ملاقات کرد. مهمترین محور گفتوگو در این دیدارها، موضوع جنگ ایران و عراق بود. همچنین آمریکاییها اعلام کردند در صورت به خطر افتادن تردد کشتیها در خلیج فارس، وارد عمل میشوند و با همین دستاویز، چهار قایق خود را به بهانه تضمین امنیت کویت، گشت زنی و محافظت از سواحل کویت وارد شمال خلیج فارس کردند.
علاوه بر این، آمریکا در صدد برآمد تا با هماهنگی شوروی، خط مشی جدیدی را در برابر جنگ ایران و عراق اتخاذ کند، شولتز، وزیر خارجه آمریکا اعلام کرد:«میان دو ابرقدرت برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق، ابتکار تازهای در جریان است».(٢٦)
وی همچنین گفت: « در این مذاکرات (در استکهلم ) واشنگتن و مسکو به این توافق رسیدند که پایان یافتن جنگ به نفع آمریکا و شوروی است». (٢٧)
اقدام دیگر مقامات آمریکایی، تلاش برای تصویب قطعنامه جدیدی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل و همچنین تلاش برای کاهش قیمت نفت بود. آنها همچنین به کمک رسانههای غربی با متهم کردن ایران به تروریسم و جوسازی درباره خریدهای تسلیحاتی، موج جدیدی را علیه ایران به راهانداختند. رادیو آمریکا در این باره، به نقل از نشریه واشنگتن تایمز اعلام کرد: « ایران ٧٧ موشک زمین به زمین و ٦٠ موشک زمین به هوا که قادر هستند هواپیماهای میگ – ٢٣ و میراژ اف -1 را سرنگون کنند، از سوریه و کره شمالی تحویل گرفته است.»(٢٨)
نشریه انگلیسی آبزرور نیز نوشت: «ایران به تازگی از انبارهای اروپایی ١٠ هزار موشک ضد تانک تاو ساخت آمریکا را به بهای هر فرند ١٦ هزار دلار خریداری کرده است.» (٢٩)
انستیتو مطالعات استراتژیک لندن نیز اعلام کرد: «چین در ماه مارس ١٩٨٥ میلادی با فروش معادل ٦/١میلیارد دلار تسلیحات از جمله ١٤ فروند جت شناسایی جی – ٦٠ ، ٢٠٠ دستگاه تانک تی – ٥٩ ، سلاح ضد تانک، موشکانداز و موشکهای زمین به هوا به ایران موافقت کرده است.» (٣٠)
اتحاد جماهیر شوروی (سابق ) نیز پس از عملیات والفجر ٨ به موضعگیری در برابر جنگ پرداخت. از نظر گرومیکو « موضع گیری شوروی در جنگ قابل تغییر نیست، چه وقتی که عراق وارد (خاک) ایران شد و چه حالا که ایران وارد (خاک ) عراق شده است» مقامات شوروی، جنگ را بیمعنی و غیرضروری خواندند و تاکید کردند که جنگ باید هرچه زودتر قطع شود. (٣١)
به علاوه شوارد نادزه، وزیر خارجه شوروی و همچنین معاون وزیر خارجه این کشور با مقامات دیدار و گفتوگو کردند. مقامات رسمی شوروی در واکنشی جانبدارانه از عراق، گفتند که مسکو از پیشنهادهای صلح صدام برای پایان جنگ پشتیبانی میکند.( ٣٢)
دبیرکل سازمان ملل متحد از کشورهای آمریکا و شوروی خواست که از نفوذ خود استفاده کرده و جنگ را پایان دهند. رییس شورای امینت نیز با تصریح این مطلب که ایران این جنگ را علیه عراق ادامه داده است، همین درخواست را عنوان کرد.
در حالی که موفقیت ایران در عملیات والفجر ٨ رو به تثبیت پیش میرفت، شورای امنیت قطعنامه جدیدی را در تاریخ ٢٤ فوریه ١٩٨٦ به شماره ٥٨٢، درباره جنگ به تصویب رساند. در بند ٣ این قطعنامه آمده است:
«دبیرکل از ایران و عراق بخواهد دو کشور بیدرنگ در زمین دریا و هوا، آتش بس را رعایت کرده و بلافاصله تمام نیروهای خود را تا مرزهای بینالمللی شناخته شده به عقب بکشند.» (٣٣)
این قطعنامه در حالی به تصویب رسید که در قطعنامههای قبلی شورا، در برابر حملات زمینی، دریایی و هوایی عراق تنها به اظهار تاسف، آن هم بدون ذکر نام عراق، اکتفا شده بود، قطعنامه ٥٨٢ بلادرنگ مورد موافقت عراق قرار گرفت، اما وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به این مصوبه در ١٧ اسفند ١٣٦٤ طی بیانیهای اعلام کرد: «عدم موضعگیری صریح و قاطع در این زمینه ( تعیین متجاوز ) نشانگر آن است که شورا هنوز اراده سیاسی لازم را در این زمینه ندارد. بر این اساس آن قسمت از قطعنامه که به کل موضوع جنگ و خاتمه مناقشات مربوط میشود، ناقص و بیاعتبار و غیرقابل اجرا است. ... اولین قدم برای حرکت به سمت حل عادلانه جنگ، محکومیت صریح عراق به عنوان متجاوز است. (٣٤)
کشورها و سازمانهای عربی نیز نگرانی خود را از پیروزی ایران آشکار کردند. عربستان سعودی در اقدامی جانبدارانه از عراق به ترکیه پیشنهاد داد: در صورتی که این کشور روابط تجاری خود را با ایران قطع کند، ضرر و زیان مالی آن را به عهده میگیرد.
همچنین شاه اردن به میانجیگری میان عراق و سوریه برای آشتی دادن دو کشور پرداخت و شورای همکاری خلیج فارس نیز در ١٣ اسفند ١٣٦٤ تشکیل جلسه داد و علیه ایران موضعگیری کرد.
مهمترین واکنش غرب و متحدان منطقهای عراق در برابر این عملیات، کاهش قیمت نفت بود که با هدف کاستن از توان اقتصادی و درآمد ارزی جمهوری اسلامی ایران صورت گرفت. این کاهش تا مرز بشکهای شش دلار ادامه یافت.
عربستان و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با افزایش تولید و اشباع بازار، نقش بسزایی در ایجاد این وضعیت داشتند.
عربستان این اقدام خود را با عنوان استراتژی سهم بازار توجیه میکرد و با این عمل یک تا دو سال قیمت نفت را پایین نگه داشت.(٣٥)
از دست دادن فاو، چنان فشار مضاعفی را در سطوح داخلی، منطقهای و بینالمللی بر رژیم عراق وارد کرد که این رژیم به اقدامات وسیع سیاسی – نظامی دست زد. مهمترین اقدام عراق حمله به هواپیمای مسافربری ایران بود که حامل چند تن از نمایندگان مجلس و شخصیتهای سیاسی از جمله آیتالله محلاتی، نماینده امام خمینی (ره) در سپاه بود ، همچنین حمله به قطار مسافربری در ایستگاه هفت تپه خوزستان، حمله به مرکز اقتصادی و صنعتی با تاکید بر منابع( پایانه خارک، پالایشگاهها و ...) و نیز اجرای عملیات های محدود تهاجمی موسوم به استراتژی دفاع متحرک از دیگر تلاشهای عراق در این زمینه به شمار میروند.
پیدایش وضعیت جدید میتوانست موجب تغییرات اساسی در جنگ و عملیات نظامی و بالطبع ایجاد دگرگونیهایی در منطقه خاورمیانه شود، از این رو بازتاب پیروزی ایران در فاو، در مقایسه با مقاطع پیشین جنگ، تنها با اوضاع پس از فتح خرمشهر قابل مقایسه است.
***بازتابها
نحوه برخورد رسانههای غربی با پیروزیهای رزمندگان اسلام همواره یک روند ثابت و منظم داشت. این رسانهها با نزدیک شدن زمان عملیات گسترده سالانه ایران که معمولاً در زمستان هر سال انجام میگرفت، اخبار و تحلیلهای خود را درباره منطقه عملیات آینده ارائه میدادند و سعی میکردند از این طریق ضمن هشیار کردن دشمن، تصمیم گیرندگان نظامی و سیاسی ایران را دچار تزلزل و تردید کنند.
با آغاز عملیات و کسب موفقیتهای اولیه، فعالیت این رسانهها بر ضعیف و کم اهمیت جلوه دادن پیروزیهای ایران معطوف میشد، در نبرد فاو، تا یک هفته پس از شروع عملیات، فرماندهان نظامی عراق و نیز کارشناسان و ناظران سیاسی – نظامی غرب درباره توانایی ایران در حفظ و تثبیت منطقه تصرف شده ابراز تردید میکردند؛ چنانچه روزنامه تایمز لندن نوشت:
«آنها قبلاً نیز به پیروزی کوتاه مدتی دست یافتهاند، لیکن تاکنون ثابت شده که توانایی حفظ آن و اجرای عملیات طولانی با تمام ویژگیهای لجستیکی را که لازمه آن است، ندارند.» (٣٦)
رادیو آمریکا نیز در تاریخ ٢٥/١١/٦٤ نظریه فوق را به نقل از خبرنگار صدای آمریکا به گونهای دیگر مطرح کرد: «حملات تهاجمی ایران نشان میدهد که ایران در هیچ یک از پیکارهای گذشتهاش پیروزی قابل ملاحظهای به دست نیاورده است.» (٣٨)
در این باره، سفیر عراق در ژاپن در مصاحبه به روزنامه یومیوری گفت: «این بار هم مثل گذشته از هم پاشیدن و در هم کوبیدن نیروهای ایرانی به چند ساعت وقت احتیاج دارد و بس .» (٣٨)
اما یک هفته بعد از پیروی ایران و مقاومت نیروهای جمهوری اسلامی در برابر پاتکهای وسیع دشمن و ناتوانی عراق در عقب راندن رزمندگان اسلام، به تدریج لحن رسانههای تبلیغاتی قدرتهای بزرگ نیز تغییر کرد. نبرد والفجر ٨ اوضاع سیاسی منطقه را دچار دگرگونی شدید ساخت و وسایل تبلیغاتی جهان را مجبور کرد تا با حساسیت بیشتری مسایل ناشی از پیروزیهای ایران را دنبال کنند.
به همین جهت از این پس شاهد توجیه علل ناتوانی عراق در بازپس گیری فاو و موکول کردن آن به تغییر اوضاع جوی هستیم.
«آنتونی کردزمن» یکی از کارشناسان امور خاورمیانهای آمریکا در جنگ تحمیلی، معضل اصلی عراق را در فاو چنین بیان میکند: «مشکل اصلی عراق آن است که نمیخواهد متحمل تلفات شود، در صورتی که ایران به خصوص در حمله اولیه آمادگی پذیرش تلفات سنگین را دارد. از جمله مشکلات هر جنگ آن است که نمیتوان بدون تحمل تلفات دست به ضد حمله زد. معمولا تلفات در ضد حمله پنج تا ده برابر آن در حالت تدافعی است. عراق ترجیح میدهدبه جای تحمل تلفات سنگین، بخشهای کوچکی از خاک خود را از دست بدهد.» (٣٩)
روزنامه واشنگتنپست نیز نظریات کردزمن را به گونهای دیگر بیان کرده است: «بزرگترین مشکل عراقیها، اجتناب آنها از متعهد ساختن پیاده نظام خود به دفع حملات ایران است. آنها به جای این امر، استفاده از آتش توپخانه، بمباران جتهای جنگنده و آتش راکت هلیکوپترهای جنگی را انتخاب کردهاند. چنین جنگهایی احتیاج به انگیزه شدید و تعهد کامل سربازان دارد که به نظر کارشناسان، در ارتش عراق نقصان آن مشهود است. بنابر اظهار یکی از تحلیلگران نظامی، مجموعهای از ملاحظات سیاسی در عراق به فرماندهی نظامی فشار وارد میکند و عمده تصمیم بر آن است که از دادن تلفات زیادی که باعث نارضایتیهای سیاسی داخلی شود، اجتناب گردد.» (٤٠)
عراق در منطقه فاو به لحاظ غافلگیری در مکان و تاکتیک، در برابر رزمندگان اسلام دچار انفعال شد، لذا به رغم تلاشهایی که انجام داد، نتوانست در عقب راندن رزمندگان اسلام موفقیتی کسب کند.
***اعتراف به شکست
با گذشت زمان و تثبیت موقعیت نیروهای خودی در منطقه فاو و به دنبال گزارشهای رسانههای غربی، سخن فرماندهان و مسوولان عراق نیز رفته رفته تغییر کرد. توانایی جمهوری اسلامی در پشتیبانی رزمندگان و پشتیبانی هوایی منطقه عملیات و تامین آتش پشتیبانی، سرانجام عراقیها را که ابتدا حتی حضور رزمندگان اسلام در منطقه فاو را تکذیب میکردند، مجبور ساخت تا ضمن اعتراف به شکست در این نبرد، بازپس گیری آن را بسیار مشکل و دور از دسترس قلمداد کنند. در اوضاع جدید، عراقیها دیگر قادر به انکار حضور رزمندگان اسلام در منطقه فاو نبودند، تا آنجا که «لطیف جاسم» وزیر اطلاعات عراق در مصاحبه با «القبس» گفت: «مساله تصرف منطقه فاو از سوی ایرانیان به حدی آشکار بود که دیگر نمیتوانستیم آن را منکر شویم و برای ما ممکن نبود که اعلام کنیم ایران وارد فاو نشده است.» (٤١)
عراقیها به ناتوانی خود برای بازپس گیری فاو نیز اعتراف نمودند: «عدنان خیرالله» وزیر دفاع وقت عراق در مصاحبهای اعلام کرد: «باز پس گرفتن شبه جزیره فاو از دست ایرانیان دشوار است. وجود باتلاقها و نمکزارها در این سرزمین، مانع اصلی عملکرد واحدهای عراقی هستند.» (٤٢)
«ماهر عبدالرشید» نیز در این باره گفت: «فکر نمیکنم به این زودیها عراق بتواند در پس گرفتن فاو کسب موفقیت سریعی را پیشبینی بنماید.»(٤٣)
در عین حال که عراق در آن وضعیت برای پاز پس گیری فاو توانایی نداشت، لیکن به لحاظ ارزش منطقه تصرف شده، به این مساله واقف بود که تنها باز پس گرفتن فاو میتواند مجددا توان را به سود عراق بازگرداند.
خبرنگار رادیو بی بی سی اهمیت فاو برای عراق میگوید: «باز پس گیری شبه جزیره فاو هنوز برای عراق یک اولویت کلی است و اگر عراق نتواند فاو را بگیرد، ممکن است روحیه معنوی و موقعیت صدام به طور خطرناکی ازبین برود.»(٤٤)
بدین ترتیب، عراق به ناچار و از موضع ضعف موقتاً از بازپسگیری فاو چشم پوشید و این مساله را به زمان دیگری موکول و رسما اعلام کرد که در موقعیت فعلی قادر به بازپسگیری فاو نیست. اعترافات رسمی عراقیها و توقف اقدامات عملی آنها موجب گردید رود تحولات سیاسی – نظامی جنگ مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد. در واقع تا پیش از این به تثبیت منطقه تصرف شده در دست نیروهای ایران با تردید نظر میشد و به توانایی عراق برای بازپسگیری آن امیدواری زیادی وجود داشت، لیکن اعتراف عراق به این ناتوانی، انعکاس نامطلوبی به زیان عراق داشت.
رادیو آمریکا به نقل از ناظران سیاسی غرب در این باره گفت:«عراق ظاهرا تصمیم گرفته است که کوششهای خود برای بازپسگیری فاو، به خاطر تحمل بهای گزاف نظامی- سیاسی، دست بکشد.»(٤٥)
هفتهنامه «لوموند» چاپ فرانسه نیز در تحلیلی نوشت: «در ستاد ارتش عراق پذیرفته شده که بازپسگیری فاو طولانی و پرهزینه خواهد بود.» (٤٦)
***توجه به برتری نظامی رزمندگان اسلام
با تثبیت موفقیتهای رزمندگان اسلام در منطقه عملیاتی فاو، طی دو ماه و نیم جنگ و مقاومت با اکثر یگانهای ارتش عراق و زبدهترین آنها، موقعیت برتر نظامی جمهوری اسلامی مورد تایید جهان قرار گرفت. قبل از فتح فاو، در عین حال که به دلیل تهاجمهای پی در پی رزمندگان ابتکار عمل در دست ایران بود، اما عدم تثبیت مناطق تصرف شده موجب گردیده بود که از نظر نظامی چنین ارزیابی شود که عراق به دلیل برتری هوایی، آتش توپخانه و لجستیک در اتخاذ مواضع دفاعی موفق بوده و توانسته است کنترل اوضاع را در اختیار داشته باشد، اما تصرف فاو و ناتوانی عراق در بازپس گیری، نطقه پایانی بر تاکیدات پیشین مبنی بر توانایی نظامی عراق بود.
یک هفته نامه نظامی در این زمینه نوشت: «تا پیش از حمله ایران به بندر متروکه فاو، چنین تصور میشد که عراقیها کنترل اوضاع نظامی را در دست دارند.»(٤٧)
خبرگزاری یونایتدپرس نیز به نقل از منابع اطلاعاتی خبری گفت: «تهاجم ایران به فاو بزرگرتین مشکل نظامی عراق در ٥ سال جنگ است. (٤٨)
همچنین خبرگزاری رویتر به نقل از دیپلماتها گزارش داد: «موفقیتهای اخیر ایران به تصویر توفق نظامی عراق که به دقت رسم شده بود، آسیب رسانده است. تغییرات نظامی بیشتر به زیان عراق، میتواند به حکومت بغداد لطمه وارد سازد.» (٤٩)
بنابراین، علاوه بر آن که فتح فاو موقعیت نظامی عراق را تضعیف و متزلزل کرد، متقابلا موجب توجه جدی قدرتها خارجی به برتری نظامی رزمندگان اسلام شد.
خبرگزاری رویتر به نقل از کارشناسان سیاسی و نظامی در خلیج فارس، اعلام کرد: «حملات موفقیتآمیز ایران به عراق برای اولین بار به ایران امتیاز نظامی بخشیده است و میتواند نقطه عطفی در تاریخ جنگ پنج و نیم ساله خلیج فارس باشد.» (٥٠)
٢٥- خبرگزاری جمهوری اسلامی ٢٣/١/١٣٦٥
٢٦- خبرگزاری جمهوری اسلامی ٣١/٤/١٣٦٥
٢٧- خبرگزاری جمهوری اسلامی ٢١/٥/١٣٦٥
٢٨- خبرگزاری جمهوری اسلامی ١٢/٧/١٣٦٥
٢٩- خبرگزاری جمهوری اسلامی ٦/٢/١٣٦٥
٣٠- خبرگزاری جمهوری اسلامی ٢/٣/١٣٦٥
٣١- خبرگزاری جمهوری اسلامی ٢٧/٣/١٣٦٥
٣٢- خبرگزاری جمهوری اسلامی ١١/١٢/١٣٦٤
٣٣- خبرگزاری جمهوری اسلامی ٩/٦/١٣٦٥
٣٤- روزنامه اطلاعات ٦/١٢/١٣٦٤
٣٥- عباس هدایتی خمینی، شورای امنیت و جنگ تحمیلی، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی،١٣٧٠، ص ١٠٩
٣٦- خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، ٢٩/١١/١٣٦٤
٣٧- دفتر مرکزی خبر، نشریه «رادیوهای بیگانه» ٢٦/١١/١٣٦٤ رادیو آمریکا
٣٨- اداره کل مطبوعات خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه «بررسی مطبوعات جهان» شماره ١٠٦٧، ٣/١٢/١٣٦٤
٣٩- خبرگزاری جمهوری اسلامی «نشریه گزارشهای ویژه» ٣/١٢/١٣٦٤
٤٠- خبرگزاری جمهوری اسلامی «نشریه گزارشهای ویژه» ١٨/١٢/١٣٦٤، رادیو آمریکا.
٤١- خبرگزاری جمهوری اسلامی «نشریه گزارشهای ویژه»، ٢١/١/١٣٦٥
٤٢- اداره کل مطبوعات خارجی وزارت ارشاد اسلامی نشریه «بررسی مطبوعات جهان» شماره ١٠٩٩،١٣/٣/١٣٦٥،زوددویچه سایتونگ (چاپ آلمان) ٣١ مارس ١٩٨٦.
٤٣- خبرگزاری جمهوری اسلامی «نشریه گزارشهای ویژه» ٨/١٢/١٣٦٤
٤٤- دفتر مرکزی خبر نشریه رادیوهای بیگانه ٤/١٢/١٣٦٤
٤٥- روزنامه ابرار، ١٤/١٢/١٣٦٤
٤٦- ماخذ شماره ٣٨ به نقل از لوموند هفتگی، فوریه ١٩٨٦
٤٧- خبرگزاری جمهوری اسلامی «نشریه گزارشهای ویژه»، ٣١/١/١٣٦٥ به نقل از هفتهنامه یو اس نیواندورلد ریپورت چاپ آمریکا.
٤٨- روزنامه کیهان ١٧/١٢/١٣٦٤
٤٩-خبرگزاری جمهوری اسلامی «نشریه گزارشهای ویژه» ١٥/١٢/١٣٦٤
٥٠- همان.
منبع: سایت ایسنا
عملیات بزرگ والفجر 8 با رمز یا زهرا (س) در جبهه جنوب در منطقه فاو و در وسعت 800 کیلومتر مربع از بیستم بهمن ماه 1364 آغاز شد. در این عملیات هزاران تن از نیروهای ایرانی از رودخانه خروشان اروند رود گذشتند و در اولین روز عملیات، شهر مهم فاو را در جنوب شرقی عراق فتح کردند.
در فاصله صدور قطعنامه 540 تا قطعنامه 582 چندین عملیات دیگر توسط نیروهاى ایران صورت گرفت که مهمترین آنها عملیات والفجر 8 بود که در تاریخ 20/11/64 در منطقه فاو آغاز و منجر به تصرف شهر فاو در خاک عراق و قسمتهاى دیگرى از منطقه مربوطه به وسعت 700 کیلومتر مربع گردید.
والفجر 8، یکى از موفق ترین عملیات هاى جنگى ایران بود که آثار نظامى، سیاسى و روانى مهمى بر عراق و منطقه و حتى معادلات جهانى در قبال جنگ گذاشت. با این عملیات ارتباط دریایى مستقیم عراق با خلیج فارس قطع شد و نیروهاى ایران به بصره و مرز عراق با کویت نزدیک شدند.
اثر این عملیات آن چنان بود که چند روز پس از آن، شوراى امنیت به درخواست عراق و سایر اعضاى گروه هفت اتحادیه عرب تشکیل جلسه داد.
جلسات شورا دو هفته به طول انجامید و طى آن عده اى از اعضاى اتحادیه عرب و نیز دبیرکل اتحادیه (شاذلى قلیبى ( در سخنرانیهاى خود ایران را متجاوز خواندند و خواستار اجراى فصل هفتم منشور در مورد جمهورى اسلامى ایران شدند. ایران در بحثهاى شورا شرکت نکرد ولى نظرات خود را به طور مستقیم از طریق دبیر کل و بعضى از اعضاى شورا مطرح کرد.
به هر حال قعطنامه اى که در اصل توسط گروه اتحادیه عرب پیشنهاد شده بود، با تغییراتى در عبارات و کلمات در تاریخ 24 فوریه 1986 (5/12/1364) در جلسه 2666 شورا به اتفاق آرا و به نام قطعنامه 582 تصویب گردید.
در بند چهارم این قعطنامه آمده بود:
- شورا درخواست دارد که مبادله اسراى جنگى ظرف مدت کوتاهى پس از توقف مخاصمات با همکارى کمیته بین المللى صلیب سرخ انجام گیرد.
براى اولین بار بود که مساله اسراى جنگى مطرح مى شد و علت آن افزایش تعداد اسراى عراقى نسبت به تعداد اسراى ایرانى بود.
این قعطنامه نیز همانند قعطنامه هاى قبلى جنبه توصیه داشت. فاصله زمانى صدور قطعنامه 552 تا قطعنامه 582 یک سال و هشت ماه و بیست و پنج روز و تا قطعنامه 540 دو سال و 3 ماه و 26 روز است .
در خلال این مدت طولانى، چندین عملیات نظامى از سوى ایران صورت گرفت که از آن میان عملیات خیبر و والفجر 8 ، نتایج چشمگیرترى داشتند.
شوراى امنیت به فاصله دو روز پس از شروع عملیات والفجر 8 بحث خود را در مورد جنگ عراق با ایران آغاز کرد که منجر به صدور قطعنامه 582 شد.
بدین ترتیب مى توان گفت که عوامل مهم در تعیین زمان صدور قطعنامه582 عملیات والفجر 8 و تصرف فاو به وسیله قواى ایران بوده است. جمهورى اسلامى ایران در اظهار نظر راجع به قطعنامه 582 اعلام داشت :
آن قسمت از قطعنامه که به کل موضوع جنگ و خاتمه خصومتها مربوط مى شود، ناقص، بى اعتبار و غیر قابل اجرا است .
تا زمانى که شورا قادر نباشد به رغم اعمال نفوذ برخى از اعضاى دائم که بر اتخاذ مواضع یکطرفه اصرار مى ورزد مواضع عادلانه و صحیح مبتنى بر مسئولیت ادامه جنگ بر عهده شورا است .شورا عراق را در حمله به خاک ایران محکوم نکرده است. قطعنامه به لزوم حل مسالمت آمیز اختلافات اشاره دارد، ولى از نقض همه جانبه این اصل توسط عراق در هجوم به ایران ذکرى نکرده است .
در مورد کاربرد سلاح شیمیایى در قطعنامه برخورد ملایم ترى از موضع گیرى قبل شورا (بیانیه آوریل 1985) شده است. شوار در مورد حمله به هواپیماى مسافربرى و تهدیدات امنیت هوایى و حمله به مناطق مسکونى مى بایست موضعگیرى محکمترى مى کرد. به هر حال جمهورى اسلامى ایران آماده است در زمینه رعایت مقررات بین المللى با دبیر کل سازمان ملل متحد همکارى نماید.
عراق اعلام داشت چنانچه دولت ایران قطعنامه 582 را رسماً و بدون قید و شرط قبول و اجرا کند، عراق نیز آماده است آن را اجرا نماید. به این ترتیب این قطعنامه نیز بى اثر ماند
* ضرورت اجرای عملیات والفجر8 در آن زمان چه بود؟
- سردار حسین علایی : در سال 1364 ما در شرایطی قرار داشتیم که برای ادامه جنگ باید اقدام مهمی را جهت کمک برای رفتن ایران به سمت خاتمه جنگ انجام می دادیم و مسئولین تصور می کردند که با انجام عملیاتهای نظامی مؤثر علیه رژیم صدام می توان شرایطی را فراهم کرد که ارتش بعثی عراق در حدی تحت فشار قرار گیرد و با تصرف منطقه ای از عراق صدام را وادار کنند در برابر خواسته های ایران تسلیم شود و ما بتوانیم جنگ را در شرایط برتر به پایان ببریم. هرچند تا آن مرحله ما سرزمین ایران را از دست دشمن آزاد کرده بودیم اما برای ختم جنگ هیچ چارچوبی تعیین نشده بود، یعنی نه صدام اعلام کرده بود که قرارداد 1975 را - که در آغاز جنگ پاره کرده بود- قبول دارد و نه مذاکره ای صورت گرفته بود تا به چارچوبی برای خاتمه جنگ برسند و نه سازمانهای بین المللی مثل شورای امنیت و یا دیگر کشورها پیشنهادی را ارائه کرده بودند تا چارچوبی باشد برای اینکه ایران حداقلهایی از خواسته هایش را تأمین یافته ببیند و بتواند جنگ را خاتمه دهد . مهمترین خواسته این بود که «چه کسی جنگ را آغاز کرد؟» الان برای همه روشن است که عراق جنگ را آغاز کرد چون سازمان ملل به طور رسمی اعلام کرد، اما در آن زمان برای اینکه بر ایران فشار آورند هیچکس نمی گفت که جنگ را صدام آغاز کرده حتی در درون ایران هم به گونه ای شرایط را فراهم کرده بودند که این ابهام ایجاد شود که نکند اقدامات ایران باعث جنگ شده است. نکته بعدی این بود که کسی که جنگ را آغاز کرده مسئولیت حقوقی در قبال خسارات دارد و سوم اینکه شرایطی فراهم شود که ایران مطمئن شود که دیگر جنگی از سوی رژیم بعثی عراق آغاز نخواهد شد.
* آیا از طریق مذاکرات سیاسی نمی شد به چارچوبی برای پایان جنگ دست پیدا کرد؟
- این کار از راه سیاسی امکانپذیر نبود و یا حداقل ما اطلاعی نداریم که از راه سیاسی چه اقدامی شده است. آنچه که ما مطلع هستیم این است که مسئولین سیاسی احساس می کردند که اگر در موضع توانایی نظامی و برتری نظامی نسبت به رژیم بعثی عراق قرار نداشته باشند امکان توافق سیاسی هم وجود ندارد. راه حل پایان جنگ هم اینطور بود که یا رژیم صدام سقوط کند یا صدام خواسته های ایران را بپذیرد و یا مذاکره و مصالحه ای صورت گیرد و یا یک گروه واسطه ای بتوانند طرفین را به تفاهم برسانند که هیچکدام از این اتفاقات در آن زمان رخ نداد. از سوی دیگر، رژیم عراق که در جبهه های جنگ شکست خورده بود جنگ را به دریا و تا حدی به شهرها کشانده بود. بنابراین برای اینکه ایران بتواند فشارهای نظامی رژیم بعثی را در دریا و خارج از جبهه های جنگ زمینی پاسخ دهد و هم اینکه اقدام مؤثری برای کمک به پایان جنگ بکند تنها باید عملیات می کرد.
* اهمیت منطقه فاو و اهداف این عملیات چه بود؟
- در مقدمه باید بگویم که ارتش عراق می دانست که ما می خواهیم عملیات کنیم و همه جای جبهه ها را بر روی ما برای عملیات بسته بود یعنی پدافند محکمی با عملیات مهندسی، حصارهای دفاعی متعددی از موانع طبیعی، میدانهای مین، کانال، سیم خاردار و ... ایجاد کرده بود و چون ایران قدرت زرهی، مکانیزه و هوایی نداشت و عمده توانش روی نیروهای پیاده رزمنده داوطلب بسیجی بود که حاضر بودند همه کاری بکنند تمام توان این قوا صرف شکستن خط می شد، پس ما باید دنبال منطقه ای می گشتیم تا می توانستیم در آن عملیات بکنیم.
شرط ما در آن زمان این بود که منطقه ای را از نظر نظامی انتخاب کنیم که نیروهای ارتش عراق در آن سرزمین خوب نتواند بجنگند و ارتش عراق به سرعت نتواند از زرهی، توپخانه و هواپیمایی اش استفاده کند و از طرفی ما با توجه به توانمندیهایمان بتوانیم در آنجا بجنگیم و به سرعت هدف را تصرف کنیم و نکته بعدی این سرزمین باید ارزش سیاسی، نظامی، اقتصادی و حقوقی مهمی هم داشته باشد که با این اوصاف تنها جایی که با این شرایط توانستیم پیدا کنیم منطقه فاو بود.
با انجام عملیات در فاو ما در برتری نظامی و برتری سیاسی- روانی نسبت به ارتش عراق قرار می گرفتیم که می توانستیم آن را عامل فشار برای ختم جنگ به حساب بیاوریم. نکته بعدی این است که فاو تنها جایی بود که امکان عملیات برای ما وجود داشت چرا که ارتش صدام به صورت منطقی تصور می کرد اجرای عملیات در اینجا غیر ممکن است، به خاطر اینکه رودخانه عظیمی به نام اروند رود جلویش است که عبور از این رودخانه صرف نظر از عبور نفرات، عبور چند لشکر از این مکان و پشتیبانی و تدارکات با مشکل مواجه می شد، اما ما با بررسیهایمان متوجه این تصور عراق شدیم و با توجه به روش غافلگیری مطمئن شدیم که اگر در اینجا عملیاتی انجام دهیم موفق می شویم. علاوه بر اینها قبل از تصرف فاو، عراق از طریق پایگاه موشکی که در این منطقه داشت مسیر عبور کشتیهای ایران به سمت بندر امام خمینی را با موشک بمباران می کرد و کشتیها را می زد که تا آن زمان بیش از 90 فروند موشک به کشتیهای ایران زده بودند و به دهها فروند کشتی ایران آسیب رسانده بودند که با تصرف این منطقه پایگاههای موشکی را نیز گرفتیم. یا پیش از فتح فاو، عراق دو اسکله نفتی البکر و الامه را تبدیل به اسکله نظامی کرده بود که با تصرف فاو پشت اسکله ها را بستیم و دیگر به راحتی نمی توانستند کار بکنند.
* نتایج این عملیات چه بود؟
- منطقه فاو انتهای عراق به سمت دریاست و به صورت مثلثی است که دو طرف آن دریا و آب است و یک طرفش خشکی است. نیروهای ایران از یک سمت آن را قطع کرده و آن منطقه را تصرف کردند که نتایج حقوقی، نظامی، سیاسی، اجتماعی و بین المللی برای ما داشت از جمله نتیجه نظامی این عملیات این بود که دشمن را در جبهه ای که خود انتخاب کرده بودیم درگیر کرده و بسیاری از توان دشمن در آنجا منهدم شد- که اگر این عملیات انجام نمی شد ممکن بود دشمن با آن توانش در جایی دیگر به ما حمله کند- ارزش حقوقی آن هم تصرف کامل اروند رود بود (صدام وقتی می خواست جنگ را آغاز کند قرار داد 1975 را پاره کرد و گفت که خط مرزی تالوت را در اروند رود قبول ندارم و با تصرف کامل اروند رود توسط ایران فلسفه جنگیدن او با ما که اختلافات مرزی بود اصلا زیر سوال می رفت چراکه صدام می گفت آمدم مرزم را زیاد کنم کل منطقه را از دست دادم).
ارزش اقتصادی آن هم این بود که ارتباط کشور عراق با دریا به طور کامل قطع شد و نداشتن ارتباط با دریا برای یک کشور به معنی محاصره در خشکی است و خیلی خسارت وارد می کند. از نظر بین المللی، با تصرف این منطقه مهم، کشورهای حامی صدام ازجمله آمریکا، شوروی و دیگر قدرتهای اروپایی که تمایل داشتند صدام پیروز شود و کشورهای عربی که پول در اختیار عراق می گذاشتند احساس می کردند به رژیم صدام مأموریت داده بودند که انقلاب اسلامی را تحت فشار قرار دهد حالا قدرتی که انقلاب اسلامی بر اساس جنگیدن به دست آورده توانایی دارد جنگ را به سمت سرزمین دشمن هدایت کرده و فضای جنگ را به نقطه ای که آنها حساسند یعنی خلیج فارس بکشاند و این شوکی بود برای آنها که نمی توانند مثل گذشته تصور کنند که ارتش عراق پیروز خواهد شد این جنگ ممکن است برنده ای داشته باشد که آن برنده آغاز گر جنگ نبوده بلکه ایران باشد.
به همین دلیل پس از عملیات فاو آمریکا شعار «نه برنده و نه بازنده» را در سیاستهای خود مطرح کرد. چون با شکست صدام احتمال این را می دادند که با توانی که ایران پیدا کرده ممکن است شرایط به گونه ای پیش رود که رژیم صدام در عراق سقوط کند (وقتی ارتش صدام ضربه بخورد ممکن بود قیامهایی که بعدا صورت گرفت انجام می شد و این رژیم سقوط می کرد). پس از این عملیات یک زمینه فکری برای خیلی ها ایجاد شد که باید به سمت ختم جنگ رفت و اینکه جنگ فرسایشی علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه پیدا کند معلوم نیست که ایران نتواند این جنگ فرسایشی را تبدیل به جنگ فعال ضد حاکمیت و هستی نظام صدام جلو ببرد.
* چرا خیلی از فرماندهان عالی رتبه مخالفت شدیدی با اجرای این عملیات به صورت گسترده داشتند؟
- آنها معتقد بودند که این عملیات به دلیل اینکه عقبه مناسب ندارد و ما وقتی از اروند عبور کنیم و حتی منطقه را گرفتیم پشت سرمان رودخانه عظیمی به نام «اروند» است و پشت ما جزیره ای است به نام «آبادان» و آن طرفش رودخانه ای به نام « بهمن شیر» است و ما از نظر عقبه در محاصره طبیعی زمین هستیم و حل مشکلات عملیات با توجه به سوابقی که در نظر داریم معمولا به سادگی امکانپذیر نیست و ما نمی توانیم به اندازه کافی قایق، هلی کوپتر و آتش توپخانه و... فراهم کنیم پس با انجام آن یک فاجعه بزرگ رخ می دهد و با تصرف این منطقه ممکن است دشمن تمام عقبه های ما را با هواپیما ببندد و پلها و امکانات را بزند و نیروهای ما در محاصره اسیر شوند.
حرف آنها منطقی بود چون وقتی عملیات انجام شد صدام گفت : " ایرانیها در کیسه ای گیر کرده اند که من در این کیسه را می بندم و همه را می گیرم" صدام معتقد بود که در منطقه فاو پشت سر ایرانیها یا دریا یا رودخانه است و آن طرف در جزیره آبادان تنها مسیر عبور پیاده درست از نقطه شهر آبادان که نزدیک اروند و به جبهه دشمن قرار دارد می تواند با آتش توپخانه و هواپیما آنجا را ببندد و تمام این نیروها در منطقه محاصره می شوند. مسئله دیگر که مخالفت فرماندهان ایران را در این منطقه به دنبال داشت استفاده دشمن از سلاحهای شیمیایی بود که می گفتند ما قادر نیستیم نیروهای تازه نفس جایگزین کنیم و اتفاقا رژیم صدام در این عملیات بزرگترین حملات شیمیایی دوران جنگ را در منطقه و عقبه ها انجام داد و ما نیز آسیب جدی دیدیم.
*چگونه این تصمیم با این شدت مخالفت اجرایی شد؟
- در آن زمان ما از نظر منطقی دو راه بیشتر نداشتیم یا اعلام بکنیم که جنگ به بن بست رسیده و دیگر نمی شود جنگید یا اینکه اگر قرار است بجنگیم یک منطقه ای با این مشخصات وقتی رویش مطالعه شد و بررسی شد که امکان عملیات است باید مشکلاتش را حل کرد. فرمانده سپاه و برخی از موافقین عملیات معتقد بودند اینها مشکلات عملیات است و ما باید آن را حل کنیم و اینها به عنوان مانع اجرای عملیات تلقی نمی شوند و آن دوستان دیگر که از فرماندهان خوشنام و برجسته جنگ بودند می گفتند ما قادر به حل مشکلات بنا بر تجربیات قبلی نیستیم. به همین خاطر شما می بینید برخی از فرمانده هان فعلی و فرماندهان برجسته ای که به شهادت رسیدند در مرحله اول عملیات حضور نداشتند، یا قرارگاه نجف که یکی از قرارگاههای خوب بود در این مرحله حضور نداشت.
* طراحی عملیات بر اساس چه سازو کاری صورت گرفت؟
- کار طرح ریزی عملیاتها به این صورت بود که ما قرارگاههای مختلفی داشتیم و یک قرارگاه مرکزی به نام خاتم الانبیاء(ص) به طور جداگانه در ارتش و سپاه وجود داشت. همه قرارگاهها بر روی عملیاتها مطالعه می کردند و بر اساس اطلاعات بخشهای اطلاعات عملیاتها تجزیه و تحلیل می شد و نتایج بحثها در قرارگاه مرکزی سپاه و ارتش مورد بررسی قرار می گرفت و جلسات متعددی بین فرماندهان مختلف رده های متفاوت برگزار می شد و بر اساس شرایط و ویژگیهای جبهه و توانایی خودمان و تواناییهای دشمن نتیجه گرفته می شد. برای عملیات فاو اواخر بهار 1364 حدود 7 ماه قبل از عملیات جلسه ای در تهران با حضور همه فرماندهان در ستاد مرکزی تشکیل شد و بحث شد که ما با این شرایط کجاها می توانیم عملیات کنیم و حدود 10 نقطه در سراسر جبهه از شمالغرب تا دهانه فاو در خلیج فارس که بیش از 1200 کیلومتر است بررسی شد که کجاها امکان عملیات است و طی بررسیها به این نتیجه رسیدند که عملیات در مناطق شمالغرب ارزش نظامی، سیاسی و... که بتواند در این شرایط فشاری بر رژیم صدام وارد کند، ندارد. پس منطقه عملیات در جنوب آمد و از آن 1200 کیلومتر 800 کیلومترآن کنار گذاشته شد، در این 400 کیلومتر هم قبلا عملیات انجام داده بودیم و برایمان آشنا بود و نقاطی که قابل عملیات بود یکی هور بود ( ادامه عملیات خیبر و بدر) یکی منطقه شلمچه ( همان منطقه ای که در سال 65 عملیات کربلای 5 انجام شد) یکی هم منطقه فاو و عبور از اروند بود. در این بررسیها فرماندهان همنظر می شدند ولی تصمیم نهایی را فرمانده کل سپاه می گرفت. برای عملیات فاو فرمانده کل سپاه به این نتیجه رسید که تنها جایی که می توانیم عملیات کنیم اینجاست و شروع کرد به تمرکز قوا در این منطقه.
* تا چه زمان فاو در تصرف ایران بود؟
- عملیات والفجر 8 در 20 بهمن 64 با موفقیت پس از 75 روز درگیری شبانه روزی با تصرف کامل فاو انجام شد و ایران اوایل سال 67 این منطقه را از دست داد. به این دلیل که در شرایط آخر جنگ تعادل قوا به هم خورد یعنی تمام نیروی تهاجمی ما که سپاه باشد درگیر دفاع شده بود و توان نظامی ما به اندازه سیر صعودی توان دشمن رشد پیدا نکرد. بنابراین نیروهای ما در سرزمینهایی که گرفته بودیم پراکنده شده بودند و باید اینها دفاع می کرند. وقتی توازن قوا به هم خورد نیروهای صدام توانستند از فرصتی که ما قوای خود را به منطقه شمالغرب برای اجرای عملیات والفجر 10 برده بودیم استفاده کرده و در اینجا که توان پدافندی ضعیف شده بود به فاو حمله کنند.
*مهمترین نوآوری و ابتکار در عملیات والفجر8 چه بود؟
- مهمترین نوآوری در عملیات فاو خود طرح ریزی مانور عملیات است که چگونه بتوان خط دشمن را بشکنید و منطقه دشمن را تصرف کنید . این یک نوآوری است که اکنون در دانشگاههای علوم نظامی برجسته دنیا تدریس می شود. برای شکستن خط عبور از اروند پیش بینی شده بود ولی عبور از اروند شیوه های مختلف دارد ( با ناوچه، قایق، آتش توپخانه) ،اما ایران با شیوه بدون آتش با عبور غواصان و در سکوت خط را شکست که این تاکتیک بسیار مؤثری بود چرا که بیش از 2500 غواص شب اول از اروند عبور کردند و خط اول دشمن را به گونه ای شکستند که برخی از این غواصان بدون تیراندازی، خط را گرفتند. اینکه در چه زمان غواص را عبور دهید و در شرایطی که آب در بالاترین سطح و ساکن باشد و بین فاصله جزر و مد این کار باید انجام شود که موانع عمده خط زیر آب برود و غواصان با کمک آب بتوانند از موانع عبور کنند و به سنگرهای دشمن برسند و در چه ساعتی باید انجام شود که دشمن در شرایط ناهشیار باشد این کار بزرگی است، عبور این 2500 نفر عدد بالایی است که دشمن متوجه نشود و اگر متوجه شد و تیراندازی کرد چگونه باید عبور کنند که اینها جزء تاکتیکهای ویژه ای است که انجام شد به همین خاطر است که شکستن خط فاو تاکتیکی بسیار زیبا و آموختنی است.
*یکی از مشکلاتی که فرماندهان مخالف این عملیات اشاره کردند بحث پشتیبانی بود در این خصوص چه کردید؟
- برای پشتیبانی در مرحله اول از قایقهای کوچک استفاده شد و برای هر لشکری یگان دریایی تشکیل شد که دارای بیش از 100 فروند قایق بودند. علاوه بر آن سه نوع پل پیش بینی شده بود. دو پل شناور و یک پل ثابت. پلهای شناور که در هفته های اول عملیات توسط نیروهای ویژه زده شد، پلی بود که شب ها زده می شد و روز قبل از طلوع آفتاب جمع آوری می شد. پل ثابت سه ماه پس از عملیات بر رود زده شد( شما توجه داشته باشید این پل در دریا با ساحل نامناسب و در حال جنگ ظرف این مدت کوتاه چقدر سخت می تواند باشد) و همزمان با عملیات پیش بینی شده بود که از طریق بندر ماهشهر با یدک کش برخی از امکانات را از اروند رود عبور بدهند و به فاو برسانند .رژیم بعث عراق هر روز بمباران می کرد و از توان هوایی خود خیلی استفاده کرد و به همین دلیل بیشترین هواپیمای دشمن در این عملیات ساقط شد.
*ارزیابی شما از نوع دیپلماسی ایران در طول دوران دفاع مقدس چیست؟
- دیپلماسی ایران قبل از جنگ فعال نبود. به نظر می رسد که این دیپلماسی فعال نبود تا بتوانند این علائمی که از آغاز جنگ حکایت می کند را به صورت تهاجمی در سطح دنیا و در مراجع بین المللی مطرح کنند که ما چنین مسئله ای را به یاد نداریم. پس از آغاز جنگ ایران خیلی تلاش کرد اما آیا این بهترین دیپلماسی بود که انجام شد که برخی بر آن ابهام دارند. فعالیت درخوری در این زمینه را اطلاع ندارم که انجام شده یا نه. اطلاعاتی از فعالیت قوی دستگاه دیپلماسی ایران در این دوران ندارم و یا اطلاعاتی منتشر نکردند که ما متوجه شویم که چقدر اینها تلاش کرده اند. غیر از دستگاه دیپلماسی شرایط جهانی نیز اهمیت دارد، شرایط جهانی به طوری است که آمریکا و دیگر اعضای دائم شورای امنیت سازمان ملل با ما مخالف هستند و اجرایی کردن قطعنامه 598 تمایل اعضای دائم شورای امنیت را نیاز دارد.
* نظر شما درباره دستاوردها دفاع مقدس چیست؟
- ما در جنگ پیروز شدیم. شاید در برخی از عملیاتها ناموفق بودیم اما در کل پیروز شدیم، به این دلیل که اولا صدام به هیچ یک از اهدافی که اعلام کرد نرسید. حداقل هدفش این بود که قرارداد 1975 ملغی شود که بعدا خودش نامه نوشت و اعلام کرد که این قرارد داد را قبول دارد و حداکثر هدفش این بود که رژیم جمهوری اسلامی ایران تغییر کند و حکومتی همسوی آمریکا و نظام صدام در ایران به کار آید که چنین اتفاقی نیز نیفتاد. صدام حتی یک میلیمتر از خاک ایران را نتوانست در اختیار خود قرار دهد و ایران با تلاش نظامی و فداکاری ملت نه با کار دیپلماسی صدام را از سرزمین خود بیرون کرد پس ایران پیروز شد و صدام و حامیان آن شکست خوردند.
اما ما دستاوردهای بزرگ دیگری هم در دوران جنگ داشتیم که مهمترین آن این است که ما به یک توان بازدارنده رسیدیم. یعنی اینکه قدرتهای دنیا که با ایران مسئله دارند و هر موقع ممکن است بگویند، گزینه نظامی بر روی میز ماست به این نتیجه رسیدند که نمی توان با ایران به سادگی جنگ کرد و اگر آمریکاییها ظرف این چند سال حرف از تهدید نظامی زدند و اقدامی نکردند به خاطر جنگ 8 ساله است و احساس می کنند ایرانیها قادرند از هیچ توان بسازند. نکته بعدی این است که ما توانستیم در حوزه صنعت نظامی خیلی پیشرفت کنیم. درآغاز جنگ نمی توانستیم راکت آرپی جی 7 که 300 متر برد دارد بسازیم و عراق با موشک فراک با برد 70 کیلومتر دزفول و شهرهای ایران را می زد.
در کشورهای خاورمیانه تنها کشوری که عمده نیازمندیهای نظامی خود را از درون صنعت نظامی و توانمندی خود تأمین می کند ایران است. بقیه کشورها تمام وابسته به خارج هستند، البته ایران نسبت به کشورهای دیگر وابستگی کمتری دارد و بسیاری از سلاحهایی که می تواند از خارج بگیرد برنامه ساخت را در داخل طراحی می کند. دانش نظامی ما در حوزه تاکتیک و طرح ریزی هم در حوزه استراتژیک نظامی و صنعت نظامی افزایش پیدا کرده که علاوه بر این عمده ترین دستاورد جنگ 8 ساله دستاوردهای معنوی است که ما از زمان جنگ تا کنون با توان معنوی دوران دفاع مقدس کشور را اداره کرده ایم.
* نظرتان در مورد سخنان اخیر آقای طالبانی درباره قرارداد 1975 الجزایر چیست؟
- این حرف سیاسی است و مسئولین باید آن را جدی تلقی کنند و بعید نیست آقای طالبانی این حرف را به تحریک آمریکا زده باشد.
منبع: خبرگزاری مهر