معرفی وبلاگ
بسم الله الرحمن الرحیم گفتند که عاشق آرام نه ای در خواب و خیال خم ابروی که ای؟ گفتند بگو،بقصد قربت گفتم سیدعلی حسینی خامنه ای(سلام الله علیه)
دسته
فیدها
جبهه وبلاگی عمارقدس
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 163471
تعداد نوشته ها : 55
تعداد نظرات : 3
Rss
طراح قالب
GraphistThem241

بسم الله الرحمن الرحيم

بعضى ها انتظار فرج را به اين مى دانند كه در مسجد بنشينند و دعا كنند

ايـن عيد سعيد انشاءالله بر همه مسلمين جهان ، مستضعفان عالم و خصوصا ملت ما مبارك باد. آنـچـه كـه امـروز مـى خـواهـم بـه عـرضـتـان بـرسـانم برداشت هايى كه از انتظار فرج بـرداشـتـه شـده است ، بعضى اش را من عرض مى كنم . بعضى ها انتظار فرج را به اين مـى دانـنـد كه در مسجد، در حسينيه ، در منزل بنشينند و دعا كنند و فرج امام زمان سلام الله عليه را از خدا بخواهند. اينها مردم صالحى هستند كه يك همچو اعتقادى دارند بلكه بعضى از آنـهـا را كه من سابقا مى شناختم بسيار مرد صالحى بود، يك اسبى هم خريده بود، يك شـمـشـيرى هم داشت و منتظر حضرت صاحب سلام الله عليه بود. اينها به تكاليف شرعى خـودشـان هم عمل مى كردند و نهى از منكر هم مى كردند و امر به معروف هم مى كردند لكن همين ، ديگر غير از اين كارى /را/ ازشان نمى آمد و فكر اين مهم كه يك كارى بكنند نبودند. يـك دسـته ديگرى بودند كه انتظار فرج را مى گفتند اين است كه ما كار نداشته باشيم بـه اين كه در جهان چه مى گذرد، بر ملت ها چه مى گذرد، بر ملت ما چه مى گذرد، به ايـن چـيـزهـا مـا كـار نـداشـتـه بـاشـيـم . مـا تـكـليـف هـاى خـودمـان را عمل مى كنيم ، براى جلوگيرى از اين امور هم خود حضرت بيايند انشاءالله درست مى كنند. ديـگـر مـا تـكـليفى نداريم ، تكليف ما همين است كه دعا كنيم ايشان بيايند و كارى به كار آنچه در دنيا مى گذرد يا در مملكت خودمان مى گذرد نداشته باشيم . اينها هم يك دسته اى ، مردمى بودند كه صالح بودند.

آيا خلاف قرآن نيست كه ما ديگر معصيت كنيم تا حضرت صاحب بيايد؟

يـك دسـتـه اى مى گفتند كه خوب ! بايد عالم پرمعصيت بشود تا حضرت بيايد. ما بايد نـهـى از مـنـكـر نـكنيم ، امر به معروف هم نكنيم تا مردم هر كارى مى خواهند بكنند، گناه ها زياد بشود كه فرج نزديك بشود.
يـك دسـته اى از اين بالاتر بودند مى گفتند بايد دامن زد به گناه ها، دعوت كرد مردم را به گناه تا دنيا پر از جور و ظلم بشود و حضرت سلام الله عليه تشريف بياورند. اين هـم يك دسته اى بودند كه البته در بين اين دسته منحرف هايى هم بودند، اشخاص ساده لوح هم بودند، منحرف هايى هم بودند كه براى مقاصدى به اين دامن مى زدند.
يـك دسـتـه ديـگـرى بـودند كه مى گفتند كه هر حكومتى اگر در زمان غيبت محقق بشود، اين حـكـومـت باطل است و بر خلاف اسلام است . آنها مغرور بودند، آنهايى كه بازيگر نبودند مـغـرور بـودند به بعض رواياتى كه وارد شده است بر اين امر كه هر علمى بلند بشود قـبـل از ظـهـور حـضـرت ، آن عـلم ، عـلم بـاطـل اسـت . آنـهـا خـيـال كرده بودند كه نه ، هر حكومتى باشد، در صورتى كه آن روايات كه هر كس ‍ علم بـلنـد كـنـد عـلم مـهـدى ، بـه عـنـوان مـهدويت بلند كند. حالا ما فرض مى كنيم كه يك همچو روايـاتـى بـاشـد، آيـا مـعـنـايـش اين نيست كه ما تكليفمان ديگر ساقط است . يعنى خلاف ضرورت اسلام ، خلاف قرآن نيست اين معنا كه ما ديگر معصيت بكنيم /تا پيغمبر بيايد/ تا حـضـرت صاحب بيايد! حضرت صاحب كه تشريف مى آورند براى چى مى آيند؟ براى اين كـه گـسترش بدهند عدالت را، براى اين كه حكومت را تقويت كنند، براى اين كه فساد را از بين ببرند. ما بر خلاف آيات شريفه قرآن دست از نهى از منكر برداريم ، دست از امر بـه مـعـروف بـرداريم و توسعه بدهيم گناهان را براى اين كه حضرت بيايند، حضرت بـيـايـنـد چـه مـى كـنـنـد؟ حـضـرت مى آيند مى خواهند همين كارها را بكنند. الان ديگر ما هيچ تـكـليفى نداريم ؟ ديگر بشر تكليفى ندارد بلكه تكليفش اين است كه دعوت كند مردم را به فساد! به حسب راءى اين جمعيت كه بعضى شان بازيگرند و بعضى شان نادان ، اين است كه ما بايد بنشينيم دعا كنيم به صدام ، هر كسى نفرين به صدام كند خلاف امر كرده است ، براى اين كه حضرت ديرآيند! و هر كسى دعا كند به صدام /اين / براى اين كه اين فساد زياد مى كند، ما بايد دعاگوى آمريكا باشيم و دعاگوى شوروى باشيم و دعاگوى اذنابشان از قبيل صدام باشيم و امثال اينها تا اين كه اينها عالم را پر كنند از جور و ظلم و حضرت تشريف بياورند! بعد حضرت تشريف بياورند چه كنند؟ حضرت بيايند كه ظلم و جـور را بـردارنـد، هـمـان كـارى كـه مـا مـى كـنـيـم و ما دعا مى كنيم كه ظلم و جور باشد، حضرت مى خواهد همين را برش دارند. ما اگر دستمان مى رسيد قدرت داشتيم بايد برويم تمام ظلم و جورها را از عالم برداريم ، تكليف شرعى ماست منتها ما نمى توانيم . اينى كه هـسـت ايـن اسـت كـه حـضـرت عـالم را پـر مـى كند از عدالت ، نه شما دست برداريد از اين تكليفتان ، نه اين كه شما ديگر تلكيف نداريد.

آنى كه مى گويد حكومت نباشد معنايش اين است كه هرج و مرج بشود

مـا تـكـليـف داريـم كه ، اينى كه مى گويد حكومت لازم نيست معنايش اين است كه هرج و مرج باشد. اگر يك سال حكومت در يك مملكتى نباشد، نظام در يك مملكتى نباشد، آن طور فساد پـر مـى كند مملكت را كه آن طرفش پيدا نيست . آنى كه مى گويد حكومت نباشد معنايش اين اسـت كـه هـرج و مـرج بشود، همه هم را بكشند، همه به هم ظلم بكنند براى اين كه حضرت بـيـايـد. حـضـرت بـيـايـد چـه كـنـد؟ بـراى ايـن كـه رفـع كـنـد ايـن را. ايـن يـك آدم عـاقـل ، يك آدم اگر سفيه نباشد، اگر مغرض نباشد، اگر دست سياستى اين كار را نكرده بـاشـد كـه بـازى بـدهـد مـاهارا كه ما كار به آنها نداشته باشيم ، آنها بيايند هر كارى بخواهند انجام بدهند، اين بايد خيلى آدم نفهمى باشد.امـا مـساءله اين است كه دست سياست در كار بوده . همان طورى كه تزريق كرده بودند به مـلت هـا، بـه مـسـلمـيـن ، به ديگر اقشار جمعيت هاى دنيا كه سياست كار شماها نيست برويد سراغ كار خودتان و آن چيزى كه مربوط به سياست است بدهيد به دست امپراطورها. خوب ! آنـهـا از خـدا مـى خـواستند كه مردم غافل بشوند و سياست را بدهند دست حكومت و به دست ظـلمـه ، دسـت آمريكا، دست شوروى ، دست امثال اينها و آنهايى كه اذناب اينها هستند و اينها هـمـه چـيـز مـا را بـبـرنـد، هـمـه چـيـز مسلمان ها را ببرند، همه چيز مستضعفان را ببرند و ما بـنـشينيم بگوييم كه نبايد حكومت باشد! اين يك حرف ابلهانه است منتها چون دست سياست در كـار بـوده ، ايـن اشـخـاص كافر را، اينها را بازى دادند و گفتند شما كار به سياست نـداشـتـه باشيد، حكومت مال ما، شما هم برويد در مسجدهايتان بايستيد نماز بخوانيد چكار داريد به اين كارها.ايـنـهـايـى كـه مـى گـويـنـد كـه هـر عـلمـى بـلنـد بـشـود /و هـر حـكـومـتـى / خـيـال كـردند كه هر حكومتى باشد اين بر خلاف انتظار فرج است،اينها نمى فهمند چى دارنـد مـى گويند. اينها تزريق كردند بهشان كه اين حرف ها را بزنند، نمى دانند دارند چى چى مى گويند. حكومت نبودن يعنى اين كه همه مردم به جان هم بريزند، بكشند هم را، بـزنـند هم را، از بين ببرند، بر خلاف نص آيات الهى رفتار بكنند. ما اگر فرض ‍ مى كـرديـم دويـسـت تـا روايت هم در اين باب داشتند، همه را به ديوار مى زديم براى اين كه خـلاف آيات قرآن است . اگر هر روايتى بيايد كه نهى از منكر را بگويد نبايد كرد، اين را بايد به ديوار زد، اين گونه روايت قابل عـمـل نيست و اين نفهم ها نمى دانند دارند چى مى گويند، هر حكومتى باشد حكومت چيز است . بلكه شنيدم بعضى از اشخاص گفته اند كه خوب با اين وضعى كه هست ، الان در ايران هـسـت ، ديـگـر مـا نبايد تهذيب اخلاق بكنيم /ديگر/ غلط است اين حرف ها، چيزى نيست ديگر حالا، حتما بايد استاد اخلاق در يك محيطى باشد كه همه مردم فاسدند! شراب خانه ها همه بازند و عرض مى كنم كه جاهاى فساد همه بازند! اگر يك جايى باشد كه خوب باشد. آن جـا ديـگـر تـهـذيـب اخـلاق لازم نـيـسـت ! نـمـى شـود! باطل است ! اينها يك چيزهايى است كه ... اگر دست سياست در كار نبود ابلهانه بود، لكن آنها نمى فهمند دارند چى مى كنند، آنها مى خواهند ما را كنار بزنند.

بايد كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براى آمدن حضرت سلام الله عليه

حـالا البـتـه ايـن پـر كـردن دنـيـا را از عـدالت ، ايـن را مـا نـمـى توانيم بكنيم ، اگر مى تـوانـستيم مى كرديم اما چون نمى توانيم بكنيم ايشان بايد بيايند. الان عالم پر از ظلم است ، شما يك نقطه هستيد در عالم ، عالم پر از ظلم است ، ما بتوانيم جلوى ظلم را بگيريم ، تـكـليـفـمان است . /قرآن و/ ضرورت اسلام و قرآن تكليف ما كرده است كه بايد برويم هـمـه كـار را بـكـنـيـم . اما نمى توانيم بكنيم ، چون نمى توانيم بكنيم بايد او بيايد تا بكند، اما ما بايد فراهم كنيم كار را. فراهم كردن اسباب اين است كه كار را نزديك بكنيم ، كار را همچو بكنيم كه مهيا بشود عالم براى آمدن حضرت سلام الله عـليـه . در هـر صورت اين مصيبت هايى است كه به وارد شده است و سياستهاى خارجى دامن بـهـش زدنـد براى چاپيدن اينها و براى از بين بردن عزت مسلمين و باورشان هم آمده است خـيـلى هـا، شـايـد الان هـم بـسيارى باور بكنند كه نه ، حكومت نبايد باشد و زمان حضرت صـاحـب بـايـد بـيـايـد حـكـومـت . و هـر حـكـومـتـى در غـيـر زمـان حـضـرت صـاحـب بـاطـل است . يعنى هرج و مرج بشود، عالم به هم بخورد تا حضرت بيايد درستش كند! ما درستش ‍ مى كنيم تا حضرت بيايد.انـشـاءالله خـداونـد اصـلاح كند اينها را و اميدواريم كه خداوند اين روز را بر همه ما، بر هـمـه شـمـا مـبـارك كند و دست ظالمهاراكوتاه كند و قدرت بدهد به ملت هاى مظلوم براى سركوب كردن اين ظالم ها.

والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 67/1/20

بسم الله الرحمن الرحيم

اگـر شما زن ها پذيرفتيد كه روز تولد حضرت زهرا روز زن است ، اين به عهده شما مسؤ وليت بزرگى مى آورد

مـن عـيـد سـعـيـد مولود اعظم حضرت زهرا سلام الله عليها را به همه شما خانم هاو زن هاى تـمام كشورهاى اسلامى تبريك عرض مى كنم و از خداوند تعالى مساءلت دارم كه همه زن هـاى مـحترمه را در راهى كه خداى تبارك و تعالى مقرر فرموده است ، همان راه را بروند و بـه مـقـاصـد عـاليـه اسـلامـى بـرسـنـد. بـراى زن هـا كـمـال افـتخار است كه روز تولد حضرت صديقه را روز زن قرار داده اند، افتخار است و مسووليت .مـن راجـع بـه حضرت صديقه سلام الله عليها خودم را قاصر مى دانم ذكرى بكنم ، فقط اكـتـفـا مـى كـنـم بـه يـك روايـت كـه در كـافـى شـريـفـه اسـت و بـا سـنـد مـعـتـبـر نـقـل شـده اسـت و آن روايت اين است كه حضرت صادق سلام الله عليه مى فرمايد: فاطمه سـلام الله عـليـهـا بـعد از پدرش 75 روز زنده بودند، در اين دنيا بودند و حزن و شدت بـرايشان غلبه داشت و جبرئيل امين مى آمد خدمت ايشان و به ايشان تعزيت عرض مى كرد و مـسـائلى از آيـنـده نـقل مى كرد. ظاهر روايت اين است كه در اين 75 روز مراوده اى بوده است يـعـنـى رفـت و آمـد جـبـرئيـل زيـاد بـوده اسـت و گـمـان نـدارم كـه غـيـر از طـبـقـه اول از انـبـيـاء عـظـام دربـاره كـسـى ايـن طـور وارد شـده بـاشـد كـه در ظـرف 75 روز جـبـرئيـل امـيـن رفـت و آمـد داشـتـه اسـت و مـسـائل را در آتـيـه اى كـه واقـع مـى شـده اسـت ، مـسـائل را ذكر كرده است و آنچه كه به ذريه او مى رسيده است در آتيه ، ذكر كرده است و حـضـرت امـيـر هـم آنـها را نوشته است ، كاتب وحى بوده است حضرت امير، همان طورى كه كـاتـب وحـى رسـول خـدا بـوده اسـت و البته آن وحى به معناى آوردن احكام ، تمام شد به رفـتـن رسـول اكـرم كـاتـب وحـى حـضـرت صديقه در اين 75 روز بوده است . مساءله آمدن جـبـرئيـل بـراى كـسـى يـك مـسـاءله سـاده نـيـسـت ، خـيـال نـشـود كـه جبرئيل براى هر كسى مى آيد و امكان دارد بيايد، اين يك تناسب لازم است بين روح آن كسى كـه جـبـرئيـل مـى خـواهـد بـيـايـد و مـقـام جـبـرئيـل كـه روح اعـظـم اسـت . چـه مـا قـائل بـشـويـم بـه ايـن كـه قـضـيـه تـنـزيـل ، تـنـزل جـبـرئيـل ، بـه واسـطـه روح اعـظـم خـود ايـن ولى اسـت يـا پـيـغـمـبـر اسـت ، او تـنـزيـل مـى دهد او را و وارد مى كند تا مرتبه پايين يا بگوييم كه خير، حق تعالى او را مـاءمـور مـى كـنـد كـه بـرو و ايـن مـسـائل را بـگـو. چـه آن قـسـم بـگـويـيـم كـه بـعـض اهـل نـظـر مـى گـويـنـد و چـه ايـن قـسـم بـگـويـيـم كـه بـعـض اهل ظاهر
مـى گـويـنـد، تـا تـنـاسـب مـا بـيـن روح ايـن كـسـى كـه جـبـرئيـل مـى آيـد پيش او و بين جبرئيل كه روح اعظم است نباشد، امكان ندارد اين معنا و اين تـنـاسـب بـيـن جـبـرئيـل كـه روح اعـظـم اسـت و انـبـيـاء درجـه اول بـوده اسـت مـثـل رسـول خـدا و مـوسـى و عـيـسـى و ابـراهـيـم و امـثـال ايـنها، بين همه كس نبوده است بعد از اين هم بين كسى ديگر نشده است ، حتى درباره ائمـه هـم مـن نـديـده ام كـه وارد شـده بـاشـد ايـن طـور كـه جبرئيل بر آنها نازل شده باشد، فقط اين است كه براى حضرت زهرا سلام الله عليهاست كـه آن كـه مـن ديـده ام كـه جـبـرئيـل بـه طـور مـكـرر در ايـن 75 روز وارد مـى شـده و مـسـائل آتـيـه اى كـه بـر ذريـه او مـى گـذشـتـه اسـت ، ايـن مـسـائل را مـى گـفـتـه اسـت و حـضرت امير هم ثبت مى كرده است و شايد يكى از مسائلى كه گـفـتـه اسـت ، راجـع بـه مسائلى است كه در عهد ذريه بلند پايه او حضرت صاحب سلام الله عـليـه اسـت بـراى او ذكـر كـرده اسـت كـه مـسـائل ايـران جـزو آن مـسـائل بـاشـد، ما نمى دانيم ، ممكن است . در هر صورت من اين شرافت و فضيلت را از همه فـضـايـلى كـه بـراى حـضـرت زهـرا ذكـر كـرده انـد !!! بـا ايـن كـه آنـهـا هـم فـضـايـل بـزرگـى اسـت !!! اين فضيلت را من بالاتر از همه مى دانم كه براى غير انبيا عـليـهـم السـلام ، آن هـم نـه هـمـه انـبـيـا، براى طبقه بالاى انبيا عليهم السلام و بعض از اوليـايـى كـه در رتـبـه آنـهـا هـسـت ، بـراى كـسـى ديـگـر حـاصـل نـشـده . و بـا ايـن تـعـبـيـرى كـه مـراوده داشـتـه اسـت جبرئيل در اين هفتاد و چند روز، براى هيچ كس تاكنون واقع نشده و اين از فضايلى است كه از مختصات حضرت صديقه سلام الله عليهاست .و شما افتخار كنيد كه و همه ما كه اين روز را روز زن قرار داده اند و بايد كه مسووليتش هـم بـه عهده بگيريد. اگر شما پذيرفتيد كه روز بيستم جمادى الثانيه كه روز تولد حـضرت زهراست ، پذيرفتيد كه روز زن باشد، اين روز را پذيرفتيد، اين به عهده شما خـيـلى مـسائل را مى آورد. اگر يك ملتى پذيرفت كه فلان روز، روز جهاد است ، اين بايد در آن روز مـشـغـول مـجـاهده بشود، اگر كسى مشغول مجاهده نشد، اين نپذيرفته است كه آن روز، روز جـهـاد اسـت . اگـر چـنـانـچه يك وقت يك ملتى پذيرفت كه امروز روز جنگ است ، اگـر كـسـى پـذيـرفـت كـه روز جـنـگ اسـت و تـخلف كند، بر خلاف وظيفه انسانى خودش عمل كرده . اگر شما زن ها هم و زن ما هم همه ، كشور ما همه ، پذيرفتند كه امروز روز زن اسـت ، يـعـنـى روز تـولد حـضـرت زهـرا كـه آن وقـت و آن كـمـال و آن وضـعـيـت را دارد، پـذيـرفـتـيـد كـه روز زن اسـت ، بـه عـهـده شـمـا مـسـائل بـزرگـى از قبيل مجاهده ، كه حضرت مجاهده داشته است ، حضرت به اندازه خودش كـه در ايـن ظرف كوتاه مجاهده داشته است ، مخاطبه داشته است با حكومت هاى وقت ، محاكمه مى كرده است حكومت هاى وقت را، شما بايد اقتداء به او بكنيد تا پذيرفته باشيد كه اين روز، روز زن است ، يعنى روز تولد اين حضرت روز زن است ، زهد و تقوا و همه چيزهايى كـه داشـتـه است و عفافى كه او داشته است و همه چيز، شما بايد اگر پذيرا شديد، آنها را تـبـعـيـت كـنـيـد و اگـر تـبـعـيـت نـكـرديـد، بـدانـيـد كـه شـمـا داخـل در روز زن نـيـسـتـيـد. شـمـا، هر كس نپذيرفت ، اين در روز زن وارد نشده است و در اين شرافت وارد نشده است .

هم در ميدان تحصيل كه يكى از امور مهمه است مجاهده كنيد و هم در ميدان دفاع از اسلام

و مـن امـيـدوارم كـه شـمـا بـپـذيـريـد و شـمـا هـم بـه آن وظـايـفـى كـه بـايـد عـمـل كنيد، كه هم در ميدان تحصيل كه يكى از امور مهمه است مجاهده كنيد و هم در ميدان دفاع از اسـلام ، ايـن از مـهـماتى است كه بر هر مردى ، بر هر زنى ، بر هر كوچك و بزرگى جزء واجبات است . دفاع از اسلام ، دفاع از كشور اسلامى ، احدى از علماى اسلام ، احدى از اشـخـاصـى كـه در اسـلام زندگى كرده اند و مسلم هستند، در اين جهت خلاف ندارند كه اين واجـب اسـت . آن چـيـزى كـه مـحـل حـرف اسـت / قـضـيـه / مـحـل صـحبت است ، قضيه جهاد اولى است ، آن بر زن واجب نيست . اما دفاع از حريم خودش ، از كـشـور خـودش . از زندگى خودش ، از مال خودش و از اسلام ، دفاع بر همه واجب است . اگـر دفـاع بـر هـمـه واجـب شـد، مـقـدمـات دفـاع هـم بـايـد عـمـل بشود، از آن جمله قضيه اين كه ترتيب نظامى بودن ياد گرفتن انواع نظامى بودن را بـراى آنـهايى كه ممكن است ، اين طور نيست كه / ما / واجب باشد بر ما كه دفاع كنيم و نـدانـيـم چـه جور دفاع كنيم ، بايد بدانيم چه جور دفاع مى كنيم / اين را نبايد هيچ كس / البـتـه در آن مـحـيـطـى كـه شـما تعليم نظامى مى بينيد بايد محيط صحيح باشد، محيط اسلامى باشد، همه جهات عفاف محفوظ باشد، همه جهات اسلامى محفوظ باشد.پـيـشـقـدم شـدن شـمـا در هـمـه مـسـائل اسـبـاب ايـن مى شود كه مردها هم بيشتر وارد شوند بـحـمـدالله زن هـا در ايـن جمهورى اسلامى چنانچه در همه مسائلى كه عمومى پيش آمده است بـراى ايـران پـيـشـقـدم بـوده اند، در مساءله تنباكو پيشقدم بوده اند، در مساءله مشروطيت پـيـشقدم بوده اند، در مسائلى هم كه ما الان مبتلا به آن هستيم حظ وافر دارند، بلكه بايد بگوييم كه دو چندان حظ دارند. اگر چنانچه يك عده از زن وارد بشوند در فرض كنيد يك مـحـلى كـه مـحـل جنگ است ، علاوه بر اين كه خودشان جنگ مى كنند، مردها را كه يك احساسى دارند نسبت به زن ها، حساسيت دارند نسبت به زن ها، مردها را قوه شان را دو چندان مى كنند. اين طور نيست كه اينها اگر فرض كنيد بروند دفاع كنند، فقط خودشان دفاع كرده اند، خـيـر، دفاع كرده خودشان دفاع كرده اند و ديگران هم به دفاع وارد كرده اند. مرد حساس اسـت نـسبت به زن ، مرد اگر صد نفر مرد را ببيند كه مى كشند، ممكن است خيلى چيز نشود، امـا اگـر يـك زن را بـبيند كه بى احترامى مى كنند حساسيت دارد ولو اجنبى باشند آن زن ، هـيچ كار هم به او نداشته باشد، اين يك حساسيتى است كه مردها دارند. بنابراين پيشقدم شـدن شـمـا در هـمـه مـسـائل مـنـجـمـله مـسـائل دفـاع ، مـسـائل جـهـاد، مـسـائل كـمك كردن به جبهه ها، مسائل ورد شدن در هر طريقه اى / اين / اسباب اين مى شود كـه مـردهـا هـم بـيشتر وارد بشوند، مردها هم قوى تر بشوند. و ما امروزى كه در يك همچو مرحله اى واقع شديم كه در مقابل اين طور تبليغات بزرگ دنيا واقع شديم و آن طور جنگ هـايى كه به ما تحميل كردند و الان هم ما بحمدالله در هر دو جبهه ، در هر دو جبهه پيروز هستيم و خداوند تاءييد كند اين جوان هاى ما را كه در آن جا اين طور دارند جانفشانى مـى كـنـند. و من بايد تشكر كنم از آنها كه همه با هم هستند، يك دست شدند همه با هم ، اين طـور نـيـسـت كـه الان در آن جـا صـحبت از ارتشى باشد، صحبت از سپاهى باشد، صحبت از بسيجى باشد، صحبت از شهربانى باشد، صحبت از ديگران باشد، اين طور نيست . الان هـمـه آنها با هم مشغول به عقب راندن اين قواى فاسد هستند و تمام اينها بحمدالله در همه ايـن جـبـهه هايى كه بودند تاكنون همان طورى كه شنيديد همه تان تاكنون در همه اينها پـيـروز بـودنـد و از آن طـرف سـرشـكـسـتـگـى صـدام از ايـن جـا ظـاهـر مـى شـود كـه مـدال مـى دهـد بـه اينها، مدال شجاعت مى دهد. در خرمشهر اگر يادتان باشد با اين كه عقب زدنـد آنـهـا را، بـيـرون كـردند آنها را، معذلك مدال داد. حالا هم از قرارى كه گفتند در همين قـضـيـه فـاو، بـا ايـن كـه ايـنـهـا هـمـه شـان ، الان دنـيـا قـبـول دارد كه فاو اين طور شده ولو مبلغين شان يك قدرى خلاف مى گويند، اما معذلك در ايـن جـا هـم مـن شـنـيـدم كـه نـشـانه شجاعت دادند. بنابراين در اين روزها بايد خيلى ايشان نـشـانـه شجاعت بدهد! براى اين كه در هر روز اينها شكست مى خورند، در هر روز او بايد نشان شجاعت بدهد!

شـمـا خـانـم هـا هـمـان طـورى كـه مـردهـا در جـبـهـه هـاى عـلمـى و فـرهـنـگـى مشغول هستند، بايد مشغول باشيد

شـمـا خانم ها، شما زن ها توجه به اين معنا داشته باشيد كه همان طورى كه بر مردها در جبهه لازم است كه جلو بروند و پيشقدم باشند، شما هم در خارج ، در پشت جبهه بايد كمك كنيد و مهيا بشويد كه اگر چنانچه خداى نخواسته يك وقت دفاع عمومى واجب شد بر همه ، يعنى همه ما بى استثناء، هر كس قدرت دارد بى استثناء، دفاع بر او واجب شد، مهيا باشيد از براى دفاع . و البته سنگر علم هم يك سنگر دفاعى است ، دفاع از همه فرهنگ اسلام . شـمـا مـى دانـيـد كـه فـرهـنـگ اسـلام در ايـن مـدت مـظـلوم بـود، در ايـن مـدت چـنـد صـد سال ، بلكه از اول بعد از پيغمبر سلام الله عليه تا برسد به حالا فرهنگ اسلام مظلوم بـود، احـكام اسلام مظلوم بودند، و اين فرهنگ را بايد زنده كرد و شما خانم ها همان طورى كـه آقـايـان مـشـغـول هـسـتـنـد، هـمـان طـورى كـه مـردهـا در جـبـهـه عـلمـى و فـرهـنـگـى مـشـغـول هـسـتـند، شما هم بايد مشغول باشيد. و من اميدوارم كه خداوند به همه شما توفيق عـنـايـت كـنـد و در ايـن سـنـگـر هـم پـيـشـروى كـنـيـد و دعـا كـنـيـد كـه آنـهـايى كه در جبهه مـشـغـول بـه دفاع از كشور خودشان و از اسلام هستند، آنها هم انشاءالله پيروز باشند. و همه شما انشاءالله مويد و موفق و سالم و سلامت باشيد.

والسلام عليكم و رحمة الله
تاريخ : 64/12/15

X