• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2429
تعداد نظرات : 346
زمان آخرین مطلب : 2884روز قبل
اخبار
 شایعه هولناک تجاوز و قتل وحشیانه به یک دختر در یكی از پارك های یاسوج در حالی دهان به دهان در مركز استان كهگیلویه و بویراحمد می‌چرخد که مقامات نیروی انتظامی و دادستان استان در گفت و گو با عصردنا چنین داستان بافی را تكذیب كرده اند . داستانی كه حتی با مرور آن هم می توان به مضحك بودن آن پی برد .

داستان از این قرار است كه "دو پسر جوان در یكی از پارك های جنگلی حومه یاسوج پس از قطعه قطعه كردن بدن دختری جوان ؛گوشت بدن وی را كباب كرده وخورده اندیك راننده تاكسی هنگام عبور از پارك جنگلی متوجه كباب كردن گوشت توسط دوجوان می شود و پس از تعارف دوجوان نزد آنان می روداین راننده تاكسی وقتی متوجه وضعیت نامتعادل جوانان شده و از طرفی قسمتی از مچ دست یك انسان را مشاهده می كند در فرصتی مناسب مسوولین را در جریان قرار می دهد

مطابق با آن چیزی که مردم محلی اعلام می کنند، ماموران بلافاصله به محل اعزام و این دو جوان را به همراه اعضای قطعه قطعه شده دختر جوان در محل جنایت پیدا می كند

تكذیب دادستان
دادستان كهگیلویه و بویراحمد این شایعه را تكذیب كرده است و خاطرنشان کرده است تنها یك دختر جوان به پرتگاهی پرتاب شده است که هم بر اثر شدت جراحات هم اكنون در بیمارستان در حال اغما بسر می برد.

قتل دختر جوان در آبشار یاسوج تکذیب شد
معاون اجتماعی و ارشاد نیروی انتظامی کهگیلویه و بویراحمد خبر قتل دختر جوان در منطقه گردشگری آبشار یاسوج مرکز این استان را تکذیب کرد.
" سرهنگ فلامرز خلیلی نیا " به عصردنا گفت: هیچگونه قتلی در آبشار یاسوج رخ نداده و خبر عنوان شده کذب است.
وی خبر پیدا شدن دختری حدود ۱۷ تا ۱۸ ساله ای در منطقه گردشگری " تنگ مهریان " یاسوج که بدلایل نامعلومی مجروح شده و اکنون در یکی از بیمارستان های این شهر بستری است را تایید کرد.
معاون اجتماعی و ارشاد نیروی انتظامی کهگیلویه و بویراحمد گفت: این دختر اکنون قدرت تکلم خود را از دست داده و والدین وی هم از هیچ فرد یا افرادی شکایتی نکرده اند.
خلیلی نیا تاکید کرد علت و دلایل چگونگی مجروح شدن این دختر و پیدا شدن وی در " تنگ مهریان " یاسوج اکنون در دست بررسی است.
وی افزود: ممکن است این فرد تصادف کرده باشد و توسط فرد یا افرادی به آن مکان انتقال داده شده باشد.
آبشار و تنگ مهریان از مناطق زیبای گردشگری یاسوج مرکز کهگیلویه و بویراحمد محسوب می شود.

=افکارنیوز
پنج شنبه 23/10/1389 - 7:5
شهدا و دفاع مقدس
نام : محمد  

   نام خانوادگی : رفعت ازاد

 

   نام پدر : نامدار

 

تاریخ تولد : 1348.2.31

 

تاریخ صدور شناسنامه : 1348.4.31

 

محل تولد : بوشهر

 

میزان تحصیلات : دانش اموز كلاس دوم راهنما ئی

 

تاریخ عضویت بسیج : 1358

 

تاریخ  اولین اعزام به جبهه : 1361.4.27

 

نام تیپ  :  المهدی (عج)

 

نام گردان : 953

 

تاریخ دومین اعزام به جبهه : 1361.9.3

 

نام تیپ : المهدی

 

نام گردان : 998

 

اخرین اعزام به میدان نبرد : تیر ماه 1362

 

نام تیپ : المهدی

 

نام گردان : قدس

 

شماره پلاك :  677-739

 

نام عملیات : والفجر 2

 

محل عملیات : غرب كشور

 

تاریخ شهادت : 1362.4.31

 

علت شهادت : اصابت تركش به پهلو

 

محل شهادت : حاج عمران عراق

 

انتقال دهنده پیكر شهید : قرارگاه حمزه سید الشهدا

 

تاریخ تشیع جنازه :62.5.12

 محل دفن : گلزار شهدای بهشت صادق بوشهر
بعداز ظهرروزچهارم ربیع الاول‌،ربیعی كه با روز سی ویكم اردیبهشت تقارن داشت از سال هجرت قمری1389سال و از هجرت شمسی1348سال می گذشت .بهاردر بهار،در آن بهار(ربیع الاول) نوگل باغ پیامبران محمد مصطفی (ص) شگفت و در این بهارغنچه ای پیراهن چكاند.وگل شد درخانه ای گلی و اتاقی كوچك اما وسیع به وسعت دل صاحبانش به واسطه نورخدا كه درآن تابیده بود. پهنای عشق اهل بیت علیهم السلام.در همین سال فرزندی چشم به جهان گشود اولین كودك خانواده نوپابود.مادر لبخندی برلب داشت وپدرشاكر درگاه خداوند بود. به شكرانه این هدیه الهی  اذان درگوششی خواندند وبرنام محمد تاملی نمودند. پس كودك محمد نام گرفت.اولین قدمها را در كوچه های خاكی جفره علیباش نهاد ولی خاك مهم نبود . مهم محمد بود كه با هوش خود همه را به تحسین وادار می نمود . ما دراز او می گوید كه زودتر از همسن و سالهای خود راه رفت وحرف زد . محمد نان حلالی می خورد كه پدربا زحمت كارگری برسرسفره می نهاد كه خود این روزی حلال،هدیه حضرت حق بود. محمد هنوز درابتدای راه بود بیشتراز چهار سال نداشت كه دفتر زندگیش ورق تازه ایی خورد از این رو پاهایش با سنگ وخارهای جفره علیباش خداحافظی كرد وقدم دریك جای تازه نهاد . زیرا درآن زمان به خاطر احداث پایگاه هوایی بایستی دل از خانه وكاشانه قدیمی وباصفا بكندوعازم دیار نو شود به همین خاطر با پدرومادر برادران وخواهر  به یكی ازمحله های بوشهر هجرت كردند ودرجنوب محله بنمانع كنار مغدر سكنی گزیدند در اینجاهم  خبری از خانه مجلل نبود دو اتاق ساده  گلی در حیاطی كوچك.  محمد بود وآن دو اتاق ساده ولی دریك جای نو وآغاز سر فصل جدید زندگی . سال 1354محمد شش ساله راهی دبستان شد. می رفت كه بادستان كوچكش قلم به دست بگیرد وكسب معرفت كند. می رفت كه بادر دست گرفتن قلم، همان قلمی كه خداوند به آن سوگند یاد كرده با خداوند بیعت نماید . جایگاه بیعت او باخدا مدرسه بود . مدرسه كهریزی واقع در محله بنمانع كه بعد از پیروزی انقلاب  به نام شهید بزرگوارابوتراب عاشوری تغیر نام داده شد كه. ابوتراب عاشوری  یكی ازروحانیون مبارز بود  كه دراغاز مبارزه مردم   علیه رژیم ستمشاهی قیام كردودرمحرم سال1357 درحین وضو گرفتن توسط عوامل سازمان ساواك در منزل مسكونیش واقع در خیابان امام خمینی (ره) به شهادت رسیدند .چهارمین سال از تحصیل محمد درحال شروع شدن بود كه قیام مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) علیه رژیم پهلوی به اوج خود رسید . محمد با وجود سن كمی كه داشت در تظاهرات ومبارزه همپای مردم شركت می كردتااینكه انقلاب در 22 بهمن ماه 1357  به پیروزی رسید .محمد درس خود را تامقطع پنجم دبستان درهمان مدرسه ادامه داد وباخاطراتی خوش از مدرسه شهیدعاشوری خداحافظی كرد.سال 1358 بود كه به حزب جمهوری پیوست كه دران زمان توسط  شهید مظلوم آیت ا... بهشتی و یارانش  تأسیس شده بود و خود آیت ا... بهشتی رهبری آن را به عهده داشت .  در همان سال بود كه خداوند توفیق خادمی مسجد صاحب الزمان (عج) كوی بنمانع  به او عطا كرد. عشق به  اهلبیت در وجود محمد هویدا بود .از اینرو همیشه  ادارات خاصی به اهلبیت داشت و در مراسمات مذهبی حضوری  فعال داشت و از افتخارات خود را خادمی  به اهلبیت می‌دانست .در اوایل سال 1359(ه ش) به عضویت ارتش بیست میلیونی در آمد و به ندای ولی امر خود حضرت امام جهت تشكیل ارتش بیست میلیونی. بسیج مستضعفان  لبیك گفت و در پایگاه امام جعفر صادق (ع)بوشهر  فعالیت خود را شروع كرد و به حفظ و حراست از دستاوردهای انقلاب اسلامی مشغول گشت و خود را وقف انقلاب و نظام اسلامی نمود .در31شهریورماه سال1359 با شلیك اولین گلوله توپ  توسط رئیس حكومت بعثی عراق صدام حسین تجاوز عراق به میهن اسلامی شروع شد و دولت عراق جنگ را با پیشروی  به سرزمین  ایران را آغاز نمود.با اعزام نیروهای مردمی به جبهه های نبرد . محمد با وجود علاقه زیادی كه برای رفتن  به جبهه داشت  اما به دلیل كمی سن  از او ثبت نام نمی كردند تااینكه بالاخره درسال 1361 بادستكاری كردن شناسنامه  تاریخ تولد خود از سال  1348 به 1345 تغیر داد و توانست بعد از كسب اجازه از پدر و مادر لباس مقدس رزم را بپوشد و راهی سرزمین نبردحق علیه باطل  شود . سفر اول او مصادف شد با ماه مبارك رمضان وی در یادداشتهای خود می‌نویسد پس از چند روز اقامت در امیدیه كه یكی از شهرهای استان خوزستان می‌باشد به خط مقدم اعزام شدیم كه در نزدیكی‌های پایگاه زید عراق مستقر شدیم  و در آنجا من به عنوان تك تیرانداز در گردان 953 تیپ المهدی مشغول به خدمت شدم .دوستان و همسنگران ایشان در مورد خاطرات آن روزها می‌گویند كه در یك شب قرار بود تعدادی از نیروها به گشت شناسایی بروند و نام محمد نیز جزء آنان بود ولی به عللی این مأموریت لغو شد در چهره محمد آثار غم و اندوه پیدا بود.  ناراحتی محمد از آن بود كه نتوانسته آن شب ماموریتی كه به انان محول شده بود انجام دهند .مهر ماه سال 1361 محمد جهت ادامه تحصیل در دوره راهنمائی در مدرسه شهید زاهدی ثبت نام كرد.  شهیدعبدالرسول زاهدی  یكی از مبارزین  قبل از انقلاب  بود كه جان خود را نثار پیروزی انقلاب  نمود . كه به پاسداشت  یاداو  مدرسه راهنمائی بنمانع را به نام او نمگذاری كردند .محمد در حین درس خواندن از جبهه غافل نماند و در پاییز همان سال در سوم آذر ماه سال 1361 به همراه تعدادی از دوستان راهی میدان نبرد حق و باطل شد و در گردان 998 تیپ المهدی (عج) به عنوان نیروی رزمی مشغول دفاع از ایران اسلامی شد . محمد در مورد این مقطع زمانی نیز می‌گوید قریب به 25 روز در پادگان دوكوهه در شهر اندیمشك بودیم و پس از آن به خط موسیان اعزام شدیم و 12 روز در خط مقدم ماندیم و سپس جهت مهیا شدن برای عملیات به دهلران عزیمت نمودیم . وی پس از اتمام مأموریت به بوشهر بازگشت و كلاس اول را به پایان رسانید . درتیرماه سال 1362 پس از اینكه گردان كربلا به جبهه اعزام شد و نتوانست با آن گردان به میدان جنگ برود   به شدت ناراحت بود و پس از چند روز با گردان قدس كه از شهر بوشهر اعزام شدند روانه جبهه غرب كشور  شدو پس از چند روز  در عملیات والفجر 2 كه دراواخر تیر ماه همان سال كه با رمز در منطقه حاج عمران عراق  شروع شد به عنوان نیروی رزمی در عملیات شركت كرد و در آخرین روز از اولین ماه دومین فصل سال یعنی 31 نیر در سن 14 سالگی با اصابت گلوله به پهلوی راستش جان شیرین خود را در طبق اخلاص نهاد و به پیشگاه حضرت دوست عرضه نمود و با پهلوی خونین خود شروع به نجوای عاشقانه با حضرت اباعبدا... نمود و همچون خادمی به ارباب خویش عرضه داشت كه ای كاش دهها پهلو داشتم كه نثار مادر پهلو شكسته‌ات می‌نمودم و آنگاه با دلی ارام به لقاء ا... پیوست و او هم  نمونه بارز یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربك راضیة المرضیه شد .  جسم پاكش چندین ساعت در ارتفاعات كردستان به روی زمین مانده بود. زیرا در آن زمان  به علت حجم شدید آتش  توپخانه دشمن  امكان انتقال جسدش به پشت خط امكان پذیر نبود و بعد از مدت زمانی با تلاش همرزمان به پشت خط انتقال داده شد . و یك روز قبل از تشیع پیكر پاكش خانواده و دوستان وی برای آخرین بار با جسدمحمد كه به دلیل ماندن در سرما و نور آفتاب كبود شده در سردخانه بیمارستان نیروگاه اتمی با او دیدار ووداع  نمودند . و مراسم تشیع جنازه اودر بعد از ظهر روز 12 مرداد ماه سال 1362 در گرمای طاقت فرسای تابستان به همراه شهید ایرج كشفی كه از شهدای شهر بوشهر بود از مقابل بسیج مركزی بوشهر درخیابان امام خمینی (ره) تا گلزار شهدای بهشت صادق بوشهر  این دو كبوتر سبكبال را بدرقه كردند و آنان نیز سبكبال و آرام در میعادگاه عاشقان اباعبدالله ودر كنار دوستان و همرزمانش به خاك سپرده شد . مراسم ختم محمد در همان مسجدی كه سالها به عنوان خادم و خدمتگزار آنجا بود برگزار شد .  و این بود گوشه‌ایی از زندگی یكی از بندگان شایسته و از یاران خمینی (ره)و به گفته خودش سرباز كوچك امام زمان (عج) و چه زیبا در وصیت نامه‌اش نوشته بود. كه شما مردم همانند مردم كوفه كه در حق حضرت اباعبدا... الحسین (ع) ظلم نمودند و او را با اهل بیت و اندك یاران تنها گذاشتند نباشید مبادا امام را تنها بگذارید .از ویژگی خاص این شهید تقوی اطاعت از ولی امر خود و مسئولیت پذیری و نظم در امور بود . 

 روحش شاد و یادش گرامی باد .=منبع=www.rfat.blogfa.com

سه شنبه 21/10/1389 - 6:27
اخبار

رسانه‌های رژیم صهیونیستی اعلام كردند كه بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم در جلسه وزیران حزب لیكود با اشاره به احتمال آغاز حملات شدید این رژیم به نوار غزه مدعی شد: اقدامات تنش‌زایی از سوی نوار غزه وجود دارد و ما طی این هفته درباره این اقدامات تصمیم‌گیری می‌كنیم.

به گزارش ایسنا،در همین رابطه عوزی لاندائو، وزیر ساختارهای زیر بنایی رژیم صهیونیستی اظهار داشت: دولت باید به فكر سیاست عدم تسامح و گرفتن هزینه‌های سنگین از فلسطینی‌ها باشد.

دانیل هرشكوویتس، وزیر علوم رژیم صهیونیستی نیز تصریح كرد: باید به فلسطینی‌ها نشان دهیم كه این مساله "بچه‌بازی" نیست.

عمیر پرتز، وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی نیز با بیان این‌كه قدرت تدافعی ارتش این رژیم در منطقه مرزی با نوار غزه در این اواخر كم شده اظهار داشت: ارتش باید نسبت به تجاوز‌های روزافزون جنبش حماس، واكنش‌های شدید‌تری از خود نشان دهد.

از سوی دیگر سیلوان شالوم، معاون اول نخست وزیر رژیم صهیونیستی با بیان این كه احتمال در پیش گرفتن همه گزینه‌ها هم‌چنان وجود دارد، اظهار داشت: اگر اقدامات تنش‌زا در مرز نوار غزه هم‌چنان ادامه داشته باشد، احتمال این كه نیروهای دفاعی اسراییل عملیات نظامی جدیدی مشابه عملیات "سرب گداخته" را انجام دهند، دور از ذهن نیست.

شالوم در گفت‌وگو با رادیو رژیم صهیونیستی تصریح كرد: در صورت نیاز، اسراییل جواب شدید‌تری به حملات موشكی فلسطینی‌ها خواهد داد.

از سوی دیگر ایمن طه، یكی از رهبران جنبش مقاومت اسلامی فلسطین حماس اعلام كرد كه این جنبش گفت‌وگوهایی را با گروه‌های مقاومت فلسطین در نوار غزه آغاز كرده و از آن‌ها خواسته كه پرتاب موشك به رژیم صهیونیستی را متوقف سازند.

وی اظهار داشت: حماس می‌خواهد كه وضعیت امنیتی را كنترل كند و از گروه‌های مقاومت می‌خواهد كه به توافق‌نامه ملی پایبند باشند.

گردان‌های عزالدین القسام، شاخه نظامی این جنبش نیز به رژیم صهیونیستی هشدار داد كه در صورت وقوع جنگ جدید علیه غزه، نیروهای این رژیم دچار ضرر و زیان‌های بزرگی خواهند شد.

این گردان‌ها اعلام كرد كه پایبندی به آتش‌بس در مرحله كنونی به اقدامات اشغالگران بستگی دارد.

محمود الزهار، از رهبران حماس نیز تاكید كرد كه این جنبش و گروه‌های دیگر به توافق‌نامه دو سال پیش درباره توقف پرتاب موشك از غزه به سرزمین‌های اشغالی پایبند هستند.

رژیم صهیونیستی نیز اعلام كرد كه طی این دو سال جنبش حماس پرتاب موشك را تا حد زیادی متوقف ساخته اما افزایش حملات موشكی طی روزهای گذشته بدین معنا است كه برای راضی كردن بقیه گروه‌ها جهت متوقف ساختن این حملات آن‌چنان كه باید تلاش نكرده است.

این در حالی است كه در ماه گذشته ۱۳ فلسطینی در عملیات ارتش رژیم صهیونیستی كشته شدند و گروه‌های مقاومت فلسطینی نیز در مقابل چند موشك را به سوی سرزمین‌های اشغالی پرتاب كردند.=افکارنیوز

سه شنبه 21/10/1389 - 6:21
اخبار
به گزارش مشرق متن یادداشت شریعتمداری چنین است:
پیام آیت الله هاشمی رفسنجانی به مناسبت سالگرد قیام خونین 19 دی که دو روز قبل منتشر شد اگرچه در نگاه اول از توجه ایشان به ضرورت گرامیداشت خاطره آن قیام خونین حکایت می کند و از این زاویه درخور تقدیر به نظر می رسد ولی برخی از آنچه در متن پیام آمده و نیز، بی سابقه بودن آن طی 33 سال- و یا دستکم 31 سال- گذشته، پرسش ها و ابهاماتی را پیرامون چرایی تهیه و انتشار این پیام پیش می کشد که امید است این پرسش ها و ابهامات با توجه به هوشمندی حضرت آیت الله رفسنجانی، پاسخ های روشنی را در پی داشته باشد. و در این باره گفتنی است که؛
1- طی 33 سالی که از قیام خونین 19 دی می گذرد، برای اولین بار است که آقای هاشمی رفسنجانی به مناسبت سالگرد این قیام بیانیه می دهند و سؤال این است چرا ایشان در تمامی طول 33 سال گذشته کمترین ضرورتی برای صدور بیانیه به همین مناسبت، احساس نکرده اند؟ و امسال با 33 سال گذشته چه تفاوت های درخور توجهی دارد که احساس نیاز به صدور بیانیه را در حضرت ایشان برانگیخته است؟ ممکن است گفته شود که ترک یک اقدام خداپسندانه نظیر گرامیداشت قیام آفرینان 19 دی، طی سه دهه گذشته، نمی تواند و نباید مانع از انجام آن در سال های بعد باشد و حکیمان به حکمت گفته اند «جلوی ضرر از هر کجا که گرفته شود، سودمند خواهد بود». این تلقی قابل قبول است ولی متاسفانه و آنگونه که در پی خواهد آمد، متن و محتوای پیام با این گزاره همخوانی ندارد و نشان می دهد برای همین امسال تهیه شده است و با عرض پوزش، قیام 19 دی فقط بهانه صدور این بیانیه بوده است و نه «علت» آن! چرا...؟! برای شرح بیشتر این ماجرا باید به متن مراجعه کرد.
2- جناب رفسنجانی در بخشی از بیانیه یاد شده به رخدادهای سال 1356 اشاره کرده و می نویسد؛ آمریکا و رژیم شاه وقتی مانند سران مشرک قریش به عجز خود در مقابله با اقبال روزافزون مردم به امام و نهضت روحانیت پی بردند، در همان سال دو سیاست را برای ترور فیزیکی و شخصیتی امام دنبال کردند و توضیح می دهد که؛
«برای ترور فیزیکی نور چشم امام، حاج آقا مصطفی خمینی را در آبان ماه 1356 نشانه گرفتند تا امام را از ادامه مبارزه مأیوس کنند. اما وقتی استواری امام را در تداوم مبارزه و صلابت مردم در حمایت از امام دیدند، در دی ماه همان سال سیاست ترور شخصیتی امام را در دستور کار خویش قرار دادند و مقاله ای سراسر توهین و تهمت به امام را در روزنامه اطلاعات منتشر کردند که به اعتراف دوست و دشمن، اتفاقات پس از آن، سقوط رژیم پهلوی را در سراشیبی تسریع نهاد.»
و در ادامه می نویسد؛ «اینک 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد و بقایای فکری دین زدایی و روحانیت ستیزی که در بهار هوشیاری مردم ایران، چون مارهای افسرده سر در خاک انتقام فرو برده بودند، در پاییز بداخلاقی های سیاسی و اختلافات سلیقه ای، پوست اندازی کرده و سر برآورده اند و خاکریز به خاکریز جلو می آیند و شاهدیم که پس از توهین و تهمت به سران روحانی عرصه سیاست در 30 سال گذشته، به فضلا، علما و مراجع قم رسیده اند. تأسف آور است که این بار برای توهین و تهمت، لباس رشیدی مطلق ها را درآورده و خرقه دوستی و ارشاد پوشیده اند». همانگونه که ملاحظه می کنید آقای رفسنجانی به مقاله اهانت آمیز شخصی با نام مستعار «رشیدی مطلق» در روزنامه اطلاعات دی ماه 1356 اشاره می کند که در آن به ساحت مقدس حضرت امام(ره) اهانت شده بود و این اهانت قیام 19 دی قم و تداوم بی وقفه انقلاب اسلامی را به دنبال داشت. اما «رشیدی مطلق» کیست؟ بخوانید؛
3- «رشیدی مطلق» آنگونه که بعدها از اسناد ساواک بدست آمد نام مستعار «داریوش همایون» است. او یک صهیونیست نشان دار است که وابستگی خود به صهیونیست ها را انکار نمی کند. وی وزیر اطلاعات و جهانگردی رژیم شاه در کابینه جمشید آموزگار و مدیر و مؤسس روزنامه آیندگان بود که باز هم مطابق اسناد ساواک از طریق لابی با صهیونیست ها و سفارت رژیم اشغالگر قدس اداره می شد و از سوی حضرت امام(ره) با ذکر نام طرد شده بود. البته برخی از اسناد ساواک از داریوش همایون به عنوان کسی که نامه یاد شده با اسم مستعار «احمد رشیدی مطلق» را برای چاپ از دربار به روزنامه اطلاعات برده است یاد می کنند که در این حالت نیز یکی از عوامل اصلی در چاپ نامه مورد اشاره است.
ممکن است بپرسید این توضیحات درباره هویت «داریوش همایون» چه ضرورتی دارد؟ پاسخ آن است که «داریوش همایون» در جریان فتنه 88 یکی از حامیان سینه چاک سران فتنه بوده است که کیهان به نمونه هایی از آن با ذکر منبع و سند اشاره داشته است. داریوش همایون بارها اعلام کرده است که «پیروزی انقلاب اسلامی بزرگترین کابوس عمرم بوده است». وی با وجود آن که یک سلطنت طلب است در اواخر آذرماه 89 طی مصاحبه ای با رادیو فردا گفته بود، تجربه 85 ساله من نشان می دهد که موسوی و خاتمی و کروبی برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی به مراتب مفیدتر از شاهزاده رضا پهلوی عمل کرده اند. جنبش سبز امید از دست رفته را به ما بازگرداند و حمایت همه جانبه از این جنبش و رهبران آن وظیفه ملی- میهنی همه کسانی است که حضور اسلام را در حاکمیت ایران نمی پسندند!
داریوش همایون در مصاحبه با نشریه ضد انقلابی «تلاش» ضمن تشکر از همراهی منافقین با سران فتنه، خطاب به کسانی که این همراهی و همکاری را باعث بدنامی فتنه گران می دانند، گفته بود؛ «من خودم یک بی دین هستم ولی امروزه باید موقعیت حساس موسوی و کروبی را درک کرد و حضور همه گرایش ها از بهایی ها، سازمان مجاهدین خلق، سلطنت طلب ها و حتی مارکسیست ها را در کنار رهبران جنبش به فال نیک گرفت.» و...
4- اکنون باید از آقای هاشمی رفسنجانی پرسید؛ حضرتعالی که در پیام خود از داریوش همایون، یعنی همان «احمد رشیدی مطلق» به عنوان عامل رژیم آمریکایی شاه و اهانت کننده به اسلام و امام و روحانیت یاد می کنید و اقدام وی را با اهانت «سران مشرک قریش» به ساحت رسول خدا(ص) برابر می دانید- که حق نیز چنین است- آیا از حضور فعال وی در کنار آقایان موسوی و خاتمی و کروبی در فتنه 88 خبر ندارید؟ به یقین از این ماجرای مشمئزکننده باخبرید. بنابراین پرسش بعدی آن است که چرا علیه وی کمترین موضعی نگرفته و دوستان خود را به خاطر همراهی با این جرثومه فساد و تباهی کمترین ملامتی نفرموده اید؟!
مگر حضرتعالی با صراحت- و به صحت- نمی فرمایید که مقاله «رشیدی مطلق» در روزنامه اطلاعات دی ماه 1356، احساسات مذهبی و غیرت دینی مردم را برانگیخت و قیام خونین 19 دی را در پی داشت؟ بنابراین چه انتظاری دارید که حضور وی در فتنه 88 و در کنار سران فتنه- که ده ها بار از داریوش همایون وطن فروش تر و جنایتکارترند- حماسه 9 دی را در پی نداشته باشد؟ اگر داریوش همایون فقط یک مهره آمریکایی و اسرائیلی بود، در فتنه 88 که آمریکا و اسرائیل و انگلیس با هویت کامل خود و بدون پرده پوشی و بی نقاب به حمایت مالی، تبلیغاتی و سیاسی و... همه جانبه از موسوی و کروبی و خاتمی برخاستند.
راستی! جناب آقای هاشمی، رشیدی مطلق که علیه او- به حق- خروش برداشته اید در کدام سو ایستاده است؟! قاتلان مردم مظلوم قم در قیام 19 دی ماه 56 در کدام سو؟!
5- در بیانیه خود به «لات و هبل و عزی» بت های مورد پرستش مشرکین در جاهلیت اشاره کرده اید و از شکست آنها در مقابل تعالیم روحبخش و متعالی اسلام خبر داده اید، که سخن پسندیده ای است. اما جناب هاشمی، حضرتعالی بهتر و بیشتر از نگارنده و امثال نگارنده می دانید که حضرت امام راحل(ره) بارها زبان به ملامت کسانی می گشودند که تجسم «لات و هبل و عزی» آن روزها را در آمریکا و اسرائیل و انگلیس این روزها نمی دیدند یا نمی خواستند ببینند! جنابعالی به یقین، نگاه حکیمانه و منطبق با واقعیت حضرت امام(ره) را نفی نمی کنید. بنابراین، اگر مصداق لات و هبل و عزی را در آمریکا و انگلیس و اسرائیل می دانید - که باید بدانید- لطفا و با عرض پوزش بفرمائید که امروزه لات و هبل و عزی در کدام سوی از آوردگاه جمهوری اسلامی ایران با دشمنان تابلودار آن ایستاده اند؟! بی تردید می دانید که آنها از حامیان سینه چاک مالی و سیاسی و تبلیغاتی سران فتنه 88 بوده اند. بنابراین تاسف آور است و از حضرتعالی بعید است که در بیانیه خود این بت ها را جابجا کنید! و حضور بی پرده «لات و هبل و عزی» را در کنار سران فتنه نبینید و یا خدای نخواسته ببینید و علیه آنها خروش برندارید!
6- حضرت آیت الله، از اهانت به مراجع عظام گله کرده اید که گلایه ای برحق است و مراجع عظام و علمای بزرگوار اسلام حقی غیرقابل انکار بر ملت و نظام دارند، اما، باز هم توضیح نداده اید که مگر حضرت امام(ره) مرجع نبودند؟ چرا وقتی همین چند ماه قبل، تصویر مبارک آن بزرگوار را پاره و لگدمال کردند، نه فقط سکوت کردید و احساسات جنابعالی برانگیخته نشد، بلکه به گونه ای تلویحی - اگرچه سکوت نیز چنین است- از آن اراذل و اوباش حمایت نیز فرمودید؟!
جناب هاشمی عزیز، به این گزاره های مستند که پیش از این نیز در یکی از یادداشت های نگارنده آمده است توجه بفرمائید؛ «تقلید از مراجع کار میمون است»! «روحانیت، قشری گرا و انحصارطلب است»! «روحانیت به جای عاقل پروری، عوام پروری و مقلدپروری می کند»! «اصلی ترین مانع دموکراسی در کشور ما، آن است که در ایران هنوز خدا نمرده است»! «امامان معصوم هم قابل نقد هستند»! «مظاهر دینی، چون حجاب و حیای زنان، نماد عقب افتادگی است»! و....
حضرت آیت الله رفسنجانی، آیا حق نداریم از حضرتعالی به عنوان یکی از مدافعان مرجعیت بپرسیم که چرا در مقابل اینهمه اهانت آشکار به مرجعیت، پیامبر اکرم(ص)، ائمه اطهار(ع)، اسلام و... سکوت کرده بودید؟ آیا می دانید که تمامی این اهانت کنندگان در تمامی طول فتنه 88 به گونه ای آشکارا و نه پنهان در کنار سران فتنه و در ائتلاف با آنها بوده اند؟! و...
7- نگارنده انکار نمی کند که امروزه بعضی ها به قول حضرتعالی؛ «برای توهین و تهمت(به مرجعیت) لباس رشیدی مطلق ها را درآورده و خرقه دوستی و ارشاد پوشیده اند» ولی به خوبی می دانید توده های عظیم و چندده میلیونی که در مقابل فتنه 88 ایستاده بودند، اینگونه افراد را نیز به خوبی می شناسند و از نهیب و خروش علیه آنها دریغ نکرده اند که نوشته های کیهان علیه آنان و هشدارهای پی درپی نسبت به خطر حضورشان در برخی مراکز حساس گواه روشنی بر این مدعاست. اما؛ سخن آن است که اگر اشاره حضرتعالی در بیانیه اخیرتان به این افراد است، چرا در برابر نمونه های بارها پلشت تر و آشکارتر سکوت کرده بودید و هنوز هم سکوت می کنید؟! و چگونه انتظار دارید که مردم با وجود برخورد اینگونه حضرتعالی، توصیه های شما را دلسوزانه تلقی کنند؟!
8- و بالاخره این وجیزه اگرچه فقط حرفی از آن هزاران است، ولی یادآوری این نکته در سطور پایانی آن نیز ضروری به نظر می رسد، آن جناب آقای رفسنجانی که نگارنده می شناسد و سال ها قبل از پیروزی انقلاب و در جریان انقلاب با بینش و منش و حتی شیوه نگارش ایشان آشنایی داشته و دارد، نمی تواند نویسنده بیانیه یاد شده باشد. این بیانیه، به لحاظ ادبیات نوشتاری، «مغلوط» از نظر محتوا، «مخدوش» و با توجه به چگونگی استدلال، «ابتدایی» به نظر می رسد و این تلقی را پدید آورده و قوت می بخشد که جناب هاشمی فقط تایید کننده متن بوده و اجازه انتشار آن را صادر فرموده اند! و این احتمال اگر با صحت قرین باشد، نشان می دهد کسانی که در جریان فتنه 88 پشت شخصیت و جایگاه آقای رفسنجانی سنگر گرفته بودند، هنوز ایشان را رها نکرده اند و بیانیه یاد شده را برای خروج هرچند، موقت رسانه های فتنه از خمودگی و درهم ریختگی ناشی از شکست تدارک دیده اند.
حسین شریعتمداری=مشرق نیوز
سه شنبه 21/10/1389 - 6:19
اخبار
پس از آنکه جمهوری اسلامی ایران با ساخت سریال های تاریخی – دینی مختلف مانند سریال امام علی (ع)، سریال حضرت یوسف (ع)، سریال مختار و غیره که به زبان های مختلف جهان از جمله عربی ترجمه شد و توسط شبکه های مختلف ماهواره ای جهان عرب پخش گردید، موفقیت چنین اقدامی اعراب را نیز بر آن داشت تا به ساخت سریال های تاریخی – دینی دست بزنند.

به گزارش شیعه آن لاین،از جمله چنین طرح هایی می توان به ساخت سریال "فاروق" اشاره کرد که در آن قرار است برای اولین بار چهره "ابوبکر" خلیفه اول اهل سنت به نمایش در آید.

این تصویر "غسان مسعود" بازیگر سرشناس سینمای سوریه است که قرار است نقش "ابوبکر" در سریال "فاروق" را ایفا کند. نویسنده این سریال "ولید سیف" است.

           
نکته قابل توجه این است که با توجه به اینکه هنوز متن فیلم نامه این سریال پایان نیافته، برخی اعتراضات و جنجال ها توسط برخی چهره های سرشناس اهل سنت برافروخته شده و به تصویر کشیدن چهره "ابوبکر" را وهن به وی دانسته اند.

این در حالیست که دست اندرکاران این سریال اعلام کرده اند که پس از پایان متن این فیلم نامه، بلافاصله آن را در اختیار مراکز دینی اهل سنت مانند دانشگاه الأزهر، کمیته شرعی زیر نظر شیخ "یوسف قرضاوی"، و نیز دیگر چهره های سرشناس سنی و وهابی مانند شیخ "سلمان فهد العوده" و غیره قرار می دهند تا نظر آنان در مورد صحت متن فیلم نامه و نیز به تصویر کشیدن یا نکشیدن چهره "ابوبکر" نظر خود را اعلام کنند.

گفتنی است دست اندر کاران سریال "فاروق" آن را عظیم ترین سریال تاریخ سینمای جهان عرب معرفی می کنند. کارگردانی این سریال را "حاتم علی" کارگردان سرشناس جهان عرب برعهده خواهد داشت.

قرار است برای تصویربرداری این سریال چندین شهرک سینمایی در سوریه، تونس و مراکش ساخته شود تا به اصطلاح فضایی همانند صدر اسلام مهیا و فراهم گردد.
= افکارنیوز
دوشنبه 20/10/1389 - 6:37
اخبار
به گزارش افکار به نقل از مركز خبر حوزه ، پنجم صفر سالروز شهادت ریحانه امام حسین(ع) حضرت رقیه‌(س) است كه سندی بر مظلومیت خاندان پیامبر‌(ص) می‌باشد، عده‌ای از ارادتمندان به ساحت قدسی اهل بیت‌(ع) در پاسخ به شبهه‌ای كه در برخی محافل مطرح شده نظر دو تن از مراجع عظام تقلید شیعه در این خصوص را با طرح چهار سؤال جویا شده‌اند.
صحت وجود دختری با مشخصاتی كه ارباب مقاتل در مورد كیفیت شهادت آن بزرگوار نقل كرده‌اند (درخرابه شام) چیست؟ صحت انتساب چنین دختری به امام حسین‌(ع) چگونه می‌باشد؟ صحت انتساب حرم موجود در نزدیك دمشق به دختری به نام حضرت رقیه‌(س) چگونه است؟ با توجه به موارد گفته شده و پاسخ‌های حضرت عالی انجام نذر و ادای آن دارای چه حكمی است؟
حضرت آیت الله ناصر مكارم شیرازی در پاسخ به این سووال ها بیان كرده است:
شكی نیست كه دختر كوچكی از امام حسین‌(ع) در شام از دنیا رفت و در آنجا دفن شد و حرم فعلی منسوب به همان دختر است، اما این كه نام آن دختر رقیه بوده یا نام دیگری داشته در بین دانشمندان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد هر چند معروف این است كه نامش رقیه است.
حضرت آیت الله نوری همدانی نیز در این زمینه بیان كرده است: در كتاب‌هایی چون كامل بهائی و نفس‌المهموم و كتاب‌های معتبر دیگر دختر خردسالی كه برخی نام او را رقیه نامیده‌اند و در شام به شهادت می‌رسد، برای امام حسین‌(ع) ذكر كرده‌اند و اگر كسی برای آن حضرت نذر كند، باید آن را ادا نماید و مضجع موجود در دمشق متعلق به آن حضرت است.
=افکارنیوز
دوشنبه 20/10/1389 - 6:36
انتقادات و پيشنهادات
سلام.مطلب امروزم مربوط میشه به بعضی از کاربران که به شکلهای متفاوت سعی در جذب نظرات دارند. بدون شک بخش مطالب اعضاء یکی از جذابترین ومفیدترین بخشهای تبیان بوده که صحت این حرفمو میتونید تو بخش کاربران فعال24 ساعت گذشته مشاهده کنید.کاربرانی که بدون هیچ منتی سعی در افزایش سطح علمی دیگران کرده و توجهی به وقت و هزینه ی تهیه مطالب نمیکنند.متاسفانه سیستم این بخش طوری طراحی شده که مطلب اکثر کاربران در میان دهها مطلب دیگه که اقلب توسط یک کاربرتو بخش قرار میگیره محو میشه.ضعفهایی از جمله نبود ظرفیت برای تعداد مطالب ثبت شده.یه کاربر اگه یه مطلب عاطفی هم ثبت کنه با ارزشه چون به نظر من واقعا" بدون اینکه بخوام خودشیرینی کنم(مثل بعضیها) میگم ارزش داره خیلی هم ارزش داره و همون طور که بارها گفتم یه مطلب میتونه مسیر زندگی یه نفر رو به کل عوض کنه.اما اتفاقی که بارها شاهد بودیم اینه که بعضی از کاربران با عده ای دیگه از کاربران لابی نظردادن میکنند.خودشون میدونند مخاطب این حرفم کیا هستند. اونایی که سعی میکنند با تعریفهای الکی با شعر با لینک قرار دادن اسم یا وبلاگشون خودشونو حرفه ای نشون بدن و فقط میخوان اسمشون تو لیست (مورد توجه ترینها)قرار بگیره.کسایی که اگه مطلبشونو بادقت بخونید متوجه میشید فقط چند تا جمله ای که اکثرا" از خودشون نیست و تو کتابهای فلسفی نوشته شده با این عنوان که مطلب دست نویسه قالب میکنند به کاربرا.بعضیها هم برای خودشیرینی نظراتی میدند که واقعا" جای تعجب داره از القاب علمی گرفته تا مدح و شعر سرودن درباره ی اونها.بعضیها هم برای اینکه مطلبشون ازرقیب دیگه عقب نمونه به طور ناشناس نظر میدن. اگه آی پی نظر دهنده مشخص بشه صحت این حرفم تایید میشه.یه عده دیگه هم انگار مسابفه گذاشتن روزی بیش از 50 مطلب ثبت میکنند چون میخوان خود نمایی بکنند یا شاید هم فکر میکنند برنده شدن به تعداده و تازه اگه برنده بشن فکر میکنند چی میشه یه بن 20 هزار تومنی با 5 تا پیام تبریک همین!!! خلاصه به این گروه2+1 ( شاید هم بیشتر) بگم با این کارها خودتونو گول میزنید.بجای جذب نظر(با لابی) بهتره کیفیت مطالبتون که اقلب درباره ی نمره و تو مدرسه خانم معلمتون دعوا کرد و فردا امتحان دارین و هی آه آه کردن و شاعرانه حرف زدن بالا ببرید. از گفتاری که میدونی مال خودت نیست اما نمیتونی باور کنی اومدی یه مشت چرندیات به حلق این آدما ریختی اونوقت ادعا میکنی که داری مطلب مینویسی.اهای با شما هستم اشخاص دم دار .بجای این چیزا بیا واقع بین باش بیا درباره ی یه قهرمان مطلب بنویس از شهیدی که جونشو برای امثال من و تو داده از یه جانباز که بخاطر من و تو پاهاش قطع شده الان تو یه جای 8 متری زندگی میکنه وآه و نالش ذکر خداست(شعار هم نمیدم چون از شعار دادن متنفرم.اینا حقیقته دیگه برادر من).برو یکم مطلب علمی ثبت کن. نه این که همش درباره ی امتحانو درس بنویسی.امیدوارم کمی اون مختونو تکون بدین و یه کم فکر کنید.در آخر هم انتقادی از من دارین مرد و مردونه بگین تا با قاطعیت جوابتونو بدم.سید س علوی
شنبه 18/10/1389 - 18:29
اخبار

فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال در پایگاه اینترنتی خود فهرست برترین مربیان ملی را منتشر کرد که در آن ویسنته دل بوسکه مربی تیم ملی اسپانیا در صدر قرار گرفت. در این میان نام کرانچار سرمربی سابق پرسپولیس هم در لیست برترین مربیان قرار دارد.

فهرست برترین مربیان ملی سال ۲۰۱۰:

۱- ویسنته دل بوسکه (اسپانیا) ۲۹۸ امتیاز

۲- یواخیم لو (آلمان) ۱۶۸ امتیاز

۳- برت فان مارویک (هلند) ۱۲۵ امتیاز

۴- اسکار تابارس (اروگوئه) ۹۸ امتیاز

۵- میلووان رایواچ (غنا) ۴۱ امتیاز

۶- مارسلو بیلسا (شیلی) ۲۲ امتیاز

۷- فابیو کاپلو (انگلیس) ۱۵ امتیاز

۸- خراردو مارتینو (پاراگوئه) ۱۱ امتیاز

۹- کارلوس دونگا (برزیل) ۷ امتیاز

۱۰- زلاتکو کرانچار (مونته نگرو)۷ امتیاز

در بین مربیان شاغل در فوتبال آسیا فقط نام تاکشی اوکادا سرمربی تیم ژاپن قید شده است که وی با ۶ امتیاز در رده یازدهم قرار دارد.
=افکارنیوز

شنبه 18/10/1389 - 6:43
اخبار

شیخ کفعمی و شیخ بهایی و محدث کاشانی گفته‌اند که اهل‌بیت‌(ع) سر مقدس سید‌الشهدا‌(ع) را روز اول صفر به دمشق آوردند و آن روز عید بنی‌امیه و روز ماتم ما محبان اهل‌بیت‌(ع) است.
از مقتل ابی‌مخنف نقل شده است، چون سر مبارک حسین‌(ع) و اسیران نزدیک دمشق رسید، ام کلثوم به شمر فرمود، ما را از دروازه‌ای کم‌ جمعیت به شهر وارد کن و به اینها بگو سرهای مقدس شهدا را از کجاوه‌ها دور کنند، تا کمتر مردم ما را با این حال تماشا کنند.
شمر ملعون در جواب او دستور داد که سرهای مقدس را میان کجاوه‌ها ببرند و قافله را از میان انبوه تماشاچیان حرکت دهند آنها را با این وضع تا مسجد جامع دمشق که توقف‌گاه اسیران بود رسانیدند.
 
*ما خویشان پیامبریم
شیخ صدوق در امالی نقل می‌کند، شیخی از مشایخ شام نزد اهل‌بیت‌(ع) آمد و گفت: حمد خدا را که شما را کشت و نابود کرد و آشوب را خاموش نمود، آن مرد شامی هر چه توانست به اهل‌بیت‌(ع) گفت و چون سخن او تمام شد، امام زین‌العابدین‌(ع) به او فرمود، قرآن خدا را خوانده‌ای گفت: آری، حضرت فرمود« قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبَى (سوره شوری آیه ۲۳) را خوانده‌ای»؟
گفت: آری. حضرت فرمودند: «ما همان خویشانیم که مزد رسالت پیامبر‌(ص) دوستی با آنان است.
پس حضرت فرمود: آیا آیه « وَآَتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ » حق «خویشان پیامبر‌(ص)» را بپرداز را نخوانده‌ای، شیخ شامی گفت: چرا، حضرت فرمود: ما همان خاندان اهل‌بیت‌(ع) پیامبریم و سپس فرمود آیا آیه « إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً» ، خداوند هر رجس و پلیدی را از شما اهل‌بیت‌(ع) دور کرده و شما را پاک قرار داده است» را نخوانده‌ای گفت: چرا حضرت فرمود ما همان اهل‌بیتیم.
آن مرد شامی دو دست به آسمان برداشت و گفت: بار خدایا من از دشمنان آل محمد‌ و کشندگان آنان بیزاری جستم، من همیشه قرآن می‌خواندم، ولی تا امروز این نکته را دریافت نکرده بودم.
شیخ طوسی از امام صادق‌(ع) نقل کرده است که چون علی‌بن‌الحسین‌(ع) و اهل‌بیت‌(ع) به شام رسیدند، ابراهیم‌بن‌طلحه (از دشمنان حضرت علی و خاندان عصمت و طهارت) نزد آن حضرت آمد و با طعنه و استهزا به حضرت گفت: ای علی‌بن‌الحسین ظفر با که بود؟ آن حضرت که در میان محمل بود فرمود: اگر خواهی بدانی که ظفر با که بود وقت نماز، اذان و اقامه را بشنو.
در تاریخ آمده است چون اسرای اهل‌بیت‌(ع) را نزد یزید آوردند، از شدت پریشانی آنان، حتی زنان و اهل حرم یزید نیز ناله و شیون سردادند، هنگامی که سر حسین‌(ع) را جلو یزید نهادند، حضرت سکینه‌(س) می‌فرماید؛ به خدا سخت دل تر از یزید ندیدم، کافر و مشرکی بدتر و جفا جوتر از او نیست، یزید نگاهی به سرمبارک انداخت و سپس گفت:
لیت اشیاخی ببدر شهدوا          جزع الخزرج من وقع الاسل
کاش شیوخ و بزرگان من در (جنگ) بدر، جزع خزرج را از دم شمشیرها می‌دیدند. 

در اثبات الوصیه (مسعودی) آمده است؛ چون حرم اهل‌بیت‌(ع) و سیدالساجدین‌(ع) را به نزد یزید آوردند، پسرش ابی‌جعفر(امام محمد باقر‌(ع) که آن زمان دو سال و اندی داشت)(همراه او بود، یزید گفت: ای علی‌بن‌الحسین‌(ع) وضع را چگونه دیدی؟ حضرت فرمود: آن چه را خدای عزوجل پیش از آنکه آسمان‌ها و زمین را بیافریند، مقدر کرده بود).
یزید با اهل مجلس خود درباره آن حضرت مشورت کرد و آنها رای به کشتن آن حضرت دادند، در این هنگام امام پنجم که کودکی حدود سه ساله بود شروع به سخن کرد، خدا را حمد و ثنا نمود و فرمود: اینها تو را بر خلاف یاران فرعون بر کشتن ما تشویق کردند، زیرا وقتی فرعون درباره موسی و هارون‌(ع) با یاران خود مشورت کرد، گفتند: به آنها مهلت بده، ولی یاران تو رای به کشتن ما دادند، این علتی دارد یزید گفت: علت آن چیست؟ حضرت فرمود: آنان از زنان نجیب بودند، ولی اینها زادگان زنان نا نجیب هستند، زیرا پیغمبران و اولاد آنها را جز زنازادگان نکشند در اینجا یزید سر به زیر انداخت.
=افکارنیوز

شنبه 18/10/1389 - 6:42
اخبار

به گزارش وبلاگستان مشرق، محمد مهدی تهرانی در بخشی از جدیدترین مطلب وبلاگ "میثم تمار" نوشت: در مواضع غیر اصولی مشایی و نقش‏آفرینی‏ها و حاشیه‏سازی‏های متعمّدانه او تردیدی نیست. این را اکنون همه نیک می‏دانند که مشایی علاقه زیادی به این دارد که موضوع اصلی کشور باشد. او آن گاه که حرف و حدیث‏ها کمتر می‏شود به میدان می‏آید تا بار دیگر با اظهاراتی شاذ نظر همه را به سوی خویش جلب کند. انگار از نظر او شرایط مطلوب در کشور شرایطی است که همه به جای پرداختن به سایر موضوعات تنها از مشایی صحبت کنند! برداشت عادی از مواضع مشایی این گونه است که اگر او موضوع اول کشور نباشد، ناراحت است و اگر موضوع اول کشور باشد، خوشحال.

مشایی کسی است که خود را صاحب نظر در بسیاری از حوزه‏ها و بالاتر از برخی رجال مطرح سیاسی و دینی نیز می‏داند. شاید از همین روست که او با وجود تأکید رئیس جمهور هیچ گاه حاضر نشد تن به مناظره دهد و هر بار به نوعی از مناظره طفره رفت. مشایی طی این مدت همواره کوشید تا در یک تریبون یک طرفه میدان‏دار باشد و از دیالوگ با چهره‏های شاخص سیاسی یا دینی بپرهیزد.

مشایی در عین حال به فرصتی برای برخی جریانات سیاسی نیز تبدیل شده است تا با نفی او، اثبات خود را نتیجه بگیرند یا کنار زدن دولت را دنبال کنند. در واقع در اینجا فقط بحث، بحث مشایی نیست. مشایی برای برخی سیبلی است که بتوان به طرف آن آسوده نشانه گرفت و کلیت دیگری را تخطئه کرد. اینان البته علاقه دارند خود را منتقد واقعی و اصلی مشایی نیز جلوه دهند اما اینکه عملکردشان چقدر به نفع مشایی است و چقدر به ضرر او موضوعی است که جداگانه باید بدان پرداخت.

با این همه اکنون پرسش این است که با آدمی مثل مشایی چه باید کرد و از مواضع رهبری تا کنون در این خصوص چگونه می‏توان برداشت نمود؟ جنس مواجهه با او و نقد او چگونه باید رقم بخورد که هدف انقلابیون مستفاد شده باشد نه هدف مشایی؟! به نظر می‏رسد در این میدان انقلابیون که شاکله تحلیلی و عملکردی خود را بر مبنای فرمایشات و مواضع رهبر انقلاب قرار می‏دهند، می‏بایست بیش از همه به دنبال تبیین این مهم از سخنان ایشان باشند.

رهبر انقلاب تا کنون حداقل سه بار به صورت مستقیم و غیرمستقیم ناگذیر از اظهار نظر نسبت به مشایی شده‏اند که مرور، تأمل و دقت در این همه می‏تواند در راستای پاسخ به این پرسش مفید باشد و سرنخ‏های خوبی را بدست دهد.

الف) سخنرانی در جمع اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم

مقام معظم رهبری طی جلسه‏ای که با اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم داشتند در پاسخ به سوالات شرکت کنندگان جلسه مطالبی را مطرح نمودند که بخشی از آن به دولت، حجاب، بحث مکتب ایرانی و مشایی ارتباط داشت. این سخنان اگر چه به صورت رسمی منتشر نشد، اما یکی از اعضای جامعه مدرسین جزئیات آن را با رسانه‏ها در میان گذاشت.

رهبر انقلاب با دقت و حوصله سخنان دوستان را گوش می‌دادند و یادداشت برداری می‌کردند و به آنها پاسخ می‌دادند. یکی از اعضا مسئله حجاب و عفاف را مطرح کرد و حرف‌های او تعریض به بی ‌توجهی برخی مسئولان نسبت به حجاب فقهی بود که آقا فرمودند:«من این مطلب را قبول ندارم؛ مسئولان امروز همه حجاب فقهی را قبول دارند ولی اختلاف سلیقه در تاکتیک‌هاست.»

حضرت آقا فرمودند:«فرضا دختری که حجاب کاملی ندارد اما شب قدر یا در مجلس دعای کمیل شرکت و به درگاه خداوند تضرع می‌کند و یا در راهپیمایی 22 بهمن تصویر امام را می‌گیرد، نمی‌توان گفت که بی‌دین است بلکه نمی‌داند حجاب اسلامی چیست که باید او را توجیه کرد. باید در باب حجاب کتاب نوشت و از طرق مختلف مانند فیلم‌های تلویزیونی حجاب را تبیین و افراد ناآگاه را ارشاد کرد.»

رهبر انقلاب با آنکه جهت‌گیری کلی دولت را تائید کردند و تصریح داشتند نمی‌خواهند یک طرف را تأیید کنند اما این را به قاطعیت فرمودند که ”مسئولین فعلی با حجاب فقهی مخالف نیستند ولی در تاکتیک‌ها اختلاف وجود دارد.”

در حالی که اکنون برخی تلاش زیادی برای ضدولایت فقیه ساختن از احمدی‏نژاد دارند، آن روز رهبر انقلاب در خصوص حمایت خود از دولت فرمودند:«بنده از همه دولت‌ها حمایت کرده‌ام ولی این دولت با "دولت‌های گذشته" تفاوت دارد و فرق اساسی در این است که تلاش نمی کنند حاکمیت دوگانه درست کند. در گذشته حرف دشمن القای حاکمیت دوگانه بود و در برخی ادوار هم برخی افراد دنبال القای این وضعیت در کشور بودند که دولت و مجلس در مقابل ولایت فقیه که محور نظام است، قرار دارد ولی الان اینگونه نیست.» جالب اینکه ایشان در لفظ دولت‏های گذشته به صورت عام استفاده کردند و این بدین معنا بود که فقط مقصودشان دولت اصلاحات نبود.

مقام معظم رهبری با قاطعیت فرمودند که ”در شرایط کنونی اختلاف نظر هست و من هم برخی مسائل را قبول ندارم اما الان اگر رهبری چیزی بگوید، رئیس جمهور می‌پذیرد و به آن عمل می‌کند” و این مطلب بسیار مهم است که برخلاف آنچه القا و تصور می‌شود که آقای احمدی‌نژاد به حرف رهبری گوش نمی‌دهد، آقا تصریح فرمودند که اینگونه نیست.

اما مکتب ایرانی شاید مهمترین بحثی بود که به مشایی نیز ارتباط مستقیم پیدا می کرد. رهبر انقلاب فرمودند:«من با طرح مکتب ایرانی مخالفم و نسبت به این موضوع به آقایان تذکر هم دادم ولی برداشتم این نیست که منظور آنها مقابل قرار دادن ایرانیت در برابر اسلامیت باشد. بنده هم همین اعتقاد را دارم که آقای احمدی‌نژاد واقعا نمی‌خواهد ایران را مقابل اسلام و برتر از آن قرار دهد؛ چرا که هیچ رئیس جمهوری به اندازه او از اسلام و آرمان‌‌ها و ارزش‌های اسلامی در سازمان ملل سخن نگفته و بنده با آنکه همواره به مسئولان انتقاد کرده ام اما انصافا او بود که نام امام زمان(عج) و حضرت زهرا(س) را در محافل بین المللی احیا کرده که البته این شرط کافی برای مسئولان نظام اسلامی نیست اما شرط لازم است.»

ایشان درخصوص دولت تصریح کردند:«من اعتقاد به نصح دارم. ... منتها مراقب باشند که یک جهت گیری عامی برای زمین زدن دولتی که حالا نسبت به شعارهای انقلاب وفادار است، نسبت به رهبری اظهار اطاعت می کند و چه و چه، ایجاد نشود، به آن حرکت کمک نشود. عرض ما این است. یک جوری نصیحت کنید که آن کسانی که قصد ریشه کنی دارند، نتوانند استفاده کنند ولی خوب نصیحت کنید، پیغام بدهید، کاغذ بنویسید، اگر یک جایی واقعا دیدید ضرورت دارد، اعلام هم بشود. اعلام عمومی در مواقع ضروری ایرادی ندارد، اما باید مراقبت بشود، این جور نیست که حالا انسان هر اعتراضی دارد مصلحت باشد که این را علنی و عمومی کند.»=مشرق نیوز

شنبه 18/10/1389 - 6:40
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته