سوره :
الكهف
آیه شماره :
103
ریشه کلمه :
عمل
فعل :
عمل
معنی :
انجام دادن، كار (خوب يا بد)، ساختن، درست کردن
توضیح :
عمل، هر فعلى است كه از جانداري روى قصد واقع شود، آن از فعل اخّص است. زيرا فعل گاهى به فعل جانداران بدون قصد سر زند اطلاق مىشود و بعضاً به فعل جمادات نيز گفته مىشود.
عمل به اعمال و كارهاى ارادى اطلاق شده، ولى فعل گاهى در افعال غير ارادي و جمادات نيز به كار رفته است مثل [انبياء:63].
آيات بسيارى حكايت از تجسّم عمل مىكند و اين كه اعمال اعمّ از خوب و بد در روز قيامت مجسّم و مرئى خواهند بود. از قبيل [زلزله:8-6].
از جمله احكام اعمال:
1- حبط و بى اثر شدن آنهاست.
2- انتقال آنهاست كه از عامل گذشته به حساب ديگران نوشته مىشود، عمل خير را يكى انجام مىدهد ولى پاداش آن را ديگرى مىبرد و عمل بد كه فاعلش انجام داده از شخص ديگر بازخواست مىشود. [مائده:29]. در روايات غيبت نيز دلالاتى بر انتقال اعمال هست.
3- تبدّل اعمال به يکديگر است. [فرقان:70].