سوره :
الاحزاب
آیه شماره :
67
ریشه کلمه :
سود
فعل :
سود
معنی :
«اسود» سياهى، اندوه
«سيّد» صاح، سرور، بزرگ، رئيس، آقا، جمع «سادات»
«سواد» سياهي، سياه شدن، به جمعيتي زياد، سواد گويند
«اسوداد» روسياهي، بدبخت شدن، رسوايي، غمگين شدن
توضیح :
«اسود» هم اسم تفضيل آمده و هم صفت مشبهه. در المنجد تصريح شده: چون صفت مشبهه دلالت بر رنگ و عيب و زينت داشته باشد بر وزن افعل آيد مثل اسود، اعرج، ابلج. بنابراين در آيه [بقره:187]. ابيض و اسود صفت اند نه اسم تفضيل.
«سيد» آن است كه متولى سواد اعظم باشد مثل سيد القوم. و چون شرط متولى پاك نفس بودن است لذا به هر فاضل سيّد گفته شده است. مثل [آل عمران:39].
و چون سياست و تدبير زوجه و همسر به دست زوج است لذا شوهر سيّد خوانده شده است. [يوسف:25].