سوره :
آل عمران
آیه شماره :
79
ریشه کلمه :
حكم
فعل :
حكم
معنی :
قضاوت، داورى، حُکم کردن
«احكام» اتقان و استواري
«حکمت» محكم كارى، تشخيص
«حکيم» محكم كار، حكمت كردار، كسى كه كار را از روى تشخيص و مصلحت انجام دهد.
« تحاكم» دادخواهي، رفتن به نزد حاکم، مراجعه به حاكم .
«تحکيم» حکم و داور قرار دادن.
«حکمت»
توضیح :
معناى اوّلى اين كلمه همان منع از فساد و منع براى اصلاح است.
حكيم كسى است كه مانع از فساد باشد و كارها را استوار و محكم كند.
سوره :
الانعام
آیه شماره :
89
ریشه کلمه :
حكم
فعل :
حكم
معنی :
قضاوت، داورى، حُکم کردن
«احكام» اتقان و استواري
«حکمت» محكم كارى، تشخيص
«حکيم» محكم كار، حكمت كردار، كسى كه كار را از روى تشخيص و مصلحت انجام دهد.
« تحاكم» دادخواهي، رفتن به نزد حاکم، مراجعه به حاكم .
«تحکيم» حکم و داور قرار دادن.
«حکمت»
توضیح :
معناى اوّلى اين كلمه همان منع از فساد و منع براى اصلاح است.
حكيم كسى است كه مانع از فساد باشد و كارها را استوار و محكم كند.
سوره :
مريم
آیه شماره :
12
ریشه کلمه :
فعل :
معنی :
توضیح :
سوره :
الجاثية
آیه شماره :
16
ریشه کلمه :
حكم
فعل :
حكم
معنی :
قضاوت، داورى، حُکم کردن
«احكام» اتقان و استواري
«حکمت» محكم كارى، تشخيص
«حکيم» محكم كار، حكمت كردار، كسى كه كار را از روى تشخيص و مصلحت انجام دهد.
« تحاكم» دادخواهي، رفتن به نزد حاکم، مراجعه به حاكم .
«تحکيم» حکم و داور قرار دادن.
«حکمت»
توضیح :
معناى اوّلى اين كلمه همان منع از فساد و منع براى اصلاح است.
حكيم كسى است كه مانع از فساد باشد و كارها را استوار و محكم كند.