سوره :
الاعراف
آیه شماره :
46
ریشه کلمه :
عرف
فعل :
اعراف
معنی :
مکان مرتفع، نام مکاني بين بهشت و دوزخ، قسمتهاى بلند كوه و تپّه
توضیح :
اهل اعراف مردان ممتازى هستند از قبيل انبياء، اوصياء، ائمه، صديقين، و اشهاد.
زيرا آنها همه را با علامت مىشناسند و در آن روز حق سخن گفتن دارند، به اهل بهشت فرمان دخول مىدهند، آنها را به رخ اهل جهنّم مىكشند، اهل بهشت را سلام مىگويند. با آن كه در آن روز كسى حق سخن گفتن ندارد جز به اذن خدا [نباء:37-38]، [انفطار:19].
پس اين اشخاص كه اين همه سخنان بزرگ مىگويند لابد مورد نظر خدا و واسطه ميان خدا و مردماند. و قسمتى از كارهاى قيامت به امر خدا محوّل به ايشان است و اين عجب نيست كه خداوند در آن روز بعضى از بندگان محبوب خويش را چنان مقامى بدهد و چنان كارى به آنها محول كند كه حتى آنها به اهل بهشت اجازه ورود بدهند. روايات وارده در اين زمينه دو گروهاند يكى آن كه اصحاب اعراف انبياء و امامان و نظير آنهااند. دوم اهل اعراف آنهايند كه اعمال نيك و بد آنها مساوى است، اعمال نيك از آتش بازشان داشته و اعمال بد مانع دخول بهشت گرديده آنها در اعرافاند تا خدا ميانشان قضاوت كند. بعد وارد بهشت گردند اقوال گذشتگان راجع به اصحاب اعراف در كتب تفسير چنين است:
1- اصحاب اعراف انبياء عليهم السلاماند خدا آنها را در بلندىهاى سور قرار مىدهد تا از مردم متمايز باشند و چون آنها گواهان امتهااند.
2- آنها ملائكهاند كه در صورت مردان ظاهر شوند اهل بهشت و آتش را مىشناسند...
3- آنها عباس، حمزه، على عليه السلام و جعفر ذوالجناحيناند، دوستان خويش را با صورتهاى سفيد و دشمنان خويش را با صورتهاى سياهشان مىشناسند.
4- آنها عادلان امّتها و گواهان اعمالند از هر امّت.
5- كسانى هستند كه حسنات و سيئات آنها برابراند كه نه مستحق آتشاند و نه جهنّم، بالاخره مورد عفو قرار مىگيرند.
6- آنها مؤمنان جنّاند.
7- آها اولاد كفاراند كه پيش از تكليف مردهاند.
8- آنها كسانىاند كه بدون اجازه پدران به جهاد رفته و شهيد شدهاند.
9- آنها اشرافاند.
10- آنها اهل فترتاند كه در فاصله زمان حضرت عيسى و حضرت محمد «صلّى اللّه عليه و آله و سلم» به دنيا آمدهاند يا مطلق اهل فترتاند.
11- آنها قومى نيكوكار و فقيه و عالماند.
12- كسانىاند كه عجب و خود بينى دارند.
13- آنها اولاد زنااند .
14- آنها مستضعفيناند كه حجت بر ايشان تمام نشده و تكليف تعلّق نگرفته است (مجمع، الميزان، المنار)
سوره :
الاعراف
آیه شماره :
48
ریشه کلمه :
عرف
فعل :
اعراف
معنی :
مکان مرتفع، نام مکاني بين بهشت و دوزخ، قسمتهاى بلند كوه و تپّه
توضیح :
اهل اعراف مردان ممتازى هستند از قبيل انبياء، اوصياء، ائمه، صديقين، و اشهاد.
زيرا آنها همه را با علامت مىشناسند و در آن روز حق سخن گفتن دارند، به اهل بهشت فرمان دخول مىدهند، آنها را به رخ اهل جهنّم مىكشند، اهل بهشت را سلام مىگويند. با آن كه در آن روز كسى حق سخن گفتن ندارد جز به اذن خدا [نباء:37-38]، [انفطار:19].
پس اين اشخاص كه اين همه سخنان بزرگ مىگويند لابد مورد نظر خدا و واسطه ميان خدا و مردماند. و قسمتى از كارهاى قيامت به امر خدا محوّل به ايشان است و اين عجب نيست كه خداوند در آن روز بعضى از بندگان محبوب خويش را چنان مقامى بدهد و چنان كارى به آنها محول كند كه حتى آنها به اهل بهشت اجازه ورود بدهند. روايات وارده در اين زمينه دو گروهاند يكى آن كه اصحاب اعراف انبياء و امامان و نظير آنهااند. دوم اهل اعراف آنهايند كه اعمال نيك و بد آنها مساوى است، اعمال نيك از آتش بازشان داشته و اعمال بد مانع دخول بهشت گرديده آنها در اعرافاند تا خدا ميانشان قضاوت كند. بعد وارد بهشت گردند اقوال گذشتگان راجع به اصحاب اعراف در كتب تفسير چنين است:
1- اصحاب اعراف انبياء عليهم السلاماند خدا آنها را در بلندىهاى سور قرار مىدهد تا از مردم متمايز باشند و چون آنها گواهان امتهااند.
2- آنها ملائكهاند كه در صورت مردان ظاهر شوند اهل بهشت و آتش را مىشناسند...
3- آنها عباس، حمزه، على عليه السلام و جعفر ذوالجناحيناند، دوستان خويش را با صورتهاى سفيد و دشمنان خويش را با صورتهاى سياهشان مىشناسند.
4- آنها عادلان امّتها و گواهان اعمالند از هر امّت.
5- كسانى هستند كه حسنات و سيئات آنها برابراند كه نه مستحق آتشاند و نه جهنّم، بالاخره مورد عفو قرار مىگيرند.
6- آنها مؤمنان جنّاند.
7- آها اولاد كفاراند كه پيش از تكليف مردهاند.
8- آنها كسانىاند كه بدون اجازه پدران به جهاد رفته و شهيد شدهاند.
9- آنها اشرافاند.
10- آنها اهل فترتاند كه در فاصله زمان حضرت عيسى و حضرت محمد «صلّى اللّه عليه و آله و سلم» به دنيا آمدهاند يا مطلق اهل فترتاند.
11- آنها قومى نيكوكار و فقيه و عالماند.
12- كسانىاند كه عجب و خود بينى دارند.
13- آنها اولاد زنااند .
14- آنها مستضعفيناند كه حجت بر ايشان تمام نشده و تكليف تعلّق نگرفته است (مجمع، الميزان، المنار)