تبیان، دستیار زندگی

مجله خواندنی‌ها، مهره‌ی پنهانی

ساواک پس از سرکوب و تعطیلی انبوه نشریات در دهه40 به این نتیجه رسیده بود که یک نشریه را تا جای ممکن پرطرفدار کند و در لوای آن اهداف خود را در لابه‌لای دیگر مطالب فکاهی بگنجاند. به همین منظور مجله خواندنیها برای جلب نظر مخاطبان با هماهنگی ساواک، گاهی مطالبی را چاپ می‌کرد که به نظر از خط قرمزهای نظام پهلوی عبور کرده بود اما آنها تنها هدفی برای جلب مخاطب بود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
شاه
پایگاه نامطمئن سلطنت محمدرضا شاه سبب گشته بود تا حکومت پهلوی دوم، سانسور و سرکوب مطبوعات را نسبت به گذشته شدت بخشد، به گونه‌ای که فرید هالیدی از محققان تاریخ پهلوی معتقد بود در رژیم پهلوی دوم، میزان کنترل سیاسی مطبوعات از دیگر رژیمهای سرکوبگر جهان سوم بسیار بیشتر بوده است.

در واقع رژیم پهلوی برای اعمال سانسور روشهای مختلفی را به کار می‌برد؛ از قبیل «ارعاب، حبس، تهدید، بیکار کردن و ممنوع‌القلم نمودن روزنامه‌نگاران یا مقاله فرستادن، حق السکوت پرداختن و سردبیر گماشتن، توقیف روزنامه‌ها و تعطیل کردن مؤسسات مطبوعاتی و مراکز انتشاراتی» و یا در دهه 50 با شدت گرفتن اعتراضات و نارضایتی مردمی، برای نظارت کامل بر مطبوعات، ساواک وظیفه داشت تمام روزنامه‌ها را کنترل کند به‌گونه‌ای که در تمام دفاتر روزنامه‌ها ساواک یک مأمور گماشته داشت.

اما با توجه به این سرکوب و سانسور شدید بر مطبوعات در زمان رژیم پهلوی دوم، برخی از نشریات همچون مجله خواندنیها به‌ظاهر دارای آزادی عمل بیشتری از دیگر نشریات آن دوران بود و می‌توانست اخبار و مطالبی را منتشر کند که دیگر مجلات اجازه انتشار آن را نداشتند. در ادامه این نوشتار قصد داریم بررسی کنیم چرا مجله خواندنیها برعکس دیگر مجلات و نشریات تا حدودی آزادی عمل داشت و ساواک و نیروهای کنترل کننده با آن برخورد نمی‌کردند.

1. مجله خواندنیها؛ علی‌اصغر امیرانی

اما این تنها اقدام مجله و مدیر آن برای جلوگیری از انقلاب نبود و در زمان اوج‌گیری انقلاب و اعتصاب افراد، خبرنگارانی به نام مجله یکایک کارگران و کارکنان چاپخانه را تحت نظر قرار می‌دادند و کوچک‌ترین حرکت آنها را به ساواک گزارش می‌نمودند، حتی خود امیرانی با خشن‌ترین رفتار از اعتصاب آنها جلوگیری می‌نمود.

تعداد نشریات زمان پهلوی از سال  43 تا 53، 212 روزنامه، هفته‌نامه، فصلنامه به زبانهای فارسی، انگلیسی، آلمانی، عربی و غیره بود که از این تعداد 138 نشریه در پایتخت و بقیه در شهرستانها منتشر می‌شدند. یکی از این نشریات در دست علی‌اصغر امیرانی، صاحب امتیاز مجله خواندنیها بود که پیوسته در جهت القای تفکرات رژیم به مردم و مسخ افکار عمومی قلم‌فرسایی می‌نمود.

امیرانی امتیاز مجله خواندنیها را در سال 1319 به‌دست آورد و اولین شماره آن را در شهریور ماه همان سال انتشار داد. ترتیب انتشار مجله خواندنیها ابتدا ماهنامه بود و سپس هفتگی و از سال 1326 شمسی هر هفته دو شماره انتشار می‌یافت.

تمام کادر تحریریه مجله خواندنیها از دو نفر تشکیل می‌شد، یک نفر به عنوان سردبیر و یک نفر به عنوان نویسنده که وظیفه خبرنگاری، تنظیم خبر و نمونه‌خوانی و تصحیح متنهای چاپی را نیز به‌عهده داشت. از آنجا که امیرانی برای انتشار خواندنیها فعالیت تولیدی انجام نمی‌داد و مقالات دیگر نشریات را نقل می‌کرد، همکاران مطبوعاتی به او لقب «سارق‌الجراید» را داده بودند. اما به دلیل مطالب جنجالی و پرحاشیه توانسته بود مخاطبان زیادی را جذب کند.
 
با اینکه نشریه خواندنیها هر هفته دو بار منتشر می‌گردید فاقد تشکیلات تحریریه به روال دیگر جراید و نشریات بود. هر نشریه‌ای برای  انتشار مناسب و مورد پسند و روزآمد از همکاری چندین خبرنگار، نویسنده، عکاس، مترجم سود می‌برد اما خواندنیها خود را از این قاعده مستثنی کرده بود.

تمام کادر تحریریه مجله خواندنیها از دو نفر تشکیل می‌شد، یک نفر به عنوان سردبیر و یک نفر به عنوان نویسنده که وظیفه خبرنگاری، تنظیم خبر و نمونه‌خوانی و تصحیح متنهای چاپی را نیز به‌عهده داشت. از آنجا که امیرانی برای انتشار خواندنیها فعالیت تولیدی انجام نمی‌داد و مقالات دیگر نشریات را نقل می‌کرد، همکاران مطبوعاتی به او لقب «سارق‌الجراید» داده بودند. اما به دلیل مطالب جنجالی و پرحاشیه توانسته بود مخاطبان زیادی را جذب کند.

2. مصونیت از سانسور

امیرانی صاحب امتیاز مجله خواندنیها از ابتدای فعالیت مطبوعاتی خود تنها در اندیشه منافع شخصی بود و در راستای این خصوصیت دست به هر کاری می‌زد و به هر اقدامی تن می‌داد، حمایت از دربار، خدمت به نیروهای خارجی مستقر در ایران، وابستگی به سفارتخانه‌های خارجی، گرفتن رشوه، خبرچینی و فروش اطلاعات و در یک کلام هر کاری که می‌توانست او را به ثروت و قدرت برساند.

وی به سبب خصوصیات خاص اخلاقی‌اش فردی بود که به قول معروف نان را به نرخ روز می‌خورد و در هر شرایطی مطالب نشریه‌اش را مطابق با همان شرایط تنظیم و منتشر می‌نمود. یکی از روزنامه‌نگاران با توجه به همین خصوصیت امیرانی می‌گوید: «امیرانی به تعداد نخست وزیران این مملکت تملق بافته و دو برابر آن در پس هر کدامشان بدو بیراه تحویل داده است».

بدین ترتیب او به معنای دقیق کلمه عنصری فرصت‌طلب بود و مطالب و اخبار خواندنیها را هم منطبق با شرایط و اوضاع و احوال منتشر می‌ساخت. بر همین اساس مجله خواندنیها خط و مشی خود را با سیاستهای رژیم هماهنگ کرده بود و با خط گرفتن از ساواک به قلم‌فرسایی جهت اهداف رژیم می‌پرداخت.

ساواک پس از سرکوب و تعطیلی انبوه نشریات در دهه40 به این نتیجه رسیده بود که یک نشریه را تا جای ممکن پرطرفدار کند و در لوای آن اهداف خود را در لابه‌لای دیگر مطالب فکاهی بگنجاند. به همین منظور مجله خواندنیها برای جلب نظر مخاطبان با هماهنگی ساواک، گاهی مطالبی را چاپ می‌کرد که به نظر از خط قرمزهای نظام پهلوی عبور کرده بود اما آنها تنها هدفی برای جلب مخاطب بود.

3. ارتباط مدیر مجله با عوامل خارجی

یکی دیگر از عوامل مصونیت مجله خواندنیها و استمرار آن در طول دوران پهلوی دوم بر خلاف دیگر نشریات ارتباط مدیر مجله با عوامل خارجی بود. به گونه‌ای که صاحب امتیاز مجله خواندنیها روابط خاصی با سفارتخانه‌های غربی به‌ویژه سفارت انگلیس و آمریکا داشت. وی در تمام سالهای پس از کودتای 28 مرداد تا سپیده‌دم انقلاب اسلامی، بیشترین رابطه را با غرب به ویژه مأموران اعزامی از سوی سازمان جاسوسی سیا را داشت و همین امر عاملی بود برای بقای مجله برای بیشتر از چهار دهه در دورانی که دیگر مجلات و روزنامه‌ها به ندرت طول دوران انتشارشان به چند سال می‌رسید.

به عنوان مثال پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، بسیاری از اسناد ارتباط اشخاص با سیا از جمله امیرانی کشف گردید و در یکی از این اسناد که دارای طبقه‌بندی سری و دارای تاریخ 9 سپتامبر 1967 برابر با 18 شهریور 1346 بود، عنوان آخرین توصیه‌نامه در مورد رابطین، چنین توصیفی در مورد امیرانی آمده است: «علی اصغر امیرانی چون انگلیسی را اصلاً بلد نیست و فرانسه‌اش هم ضعیف است مذاکرات با او به زبان فارسی بوده است...

امیرانی شایسته پرورش است، او خوی بازیگوشی دارد و مایل است بادکنکها را سوراخ کند و موازیهای دور و درازی برقرار نماید و به طور کلی به عنوان خرمگس رام رفتار کند. بنابراین باید گذاشت که او حرف خود را بزند ولی بعد از اینکه حرفهایش را زد گوش فرا خواهد داد... او مرد با شهامتی نیست ولی در پز شهامت متخصص است بدون اینکه مایه‌ای داشته باشد...».

4. زمان ثمره‌دادن مجله خواندنیها برای ساواک

مجله خواندنیها که به کمک ساواک توانسته بود با نیرنگ پس از چهار دهه خوانندگان زیادی را جلب کند در بحبوحه انقلاب زمان ثمره دادنش برای سازمان ساواک بود، به گونه‌ای که امیرانی برای جدا کردن مردم از روحانیت انقلابی و امام خمینی، دست به جو‌سازیهای گوناگونی زد و با هدف عمده کردن نقش مراجعی چون شریعتمداری به تبلیغ در اطراف آنها پرداخت و اخبار و مطالب مربوط به او را در صدر مطالب خواندنیها قرار می‌داد.

اما این تنها اقدام مجله و مدیر آن برای جلوگیری از انقلاب نبود و در زمان اوج‌گیری انقلاب و اعتصاب افراد، خبرنگارانی به نام مجله یکایک کارگران و کارکنان چاپخانه را تحت نظر قرار می‌دادند و کوچک‌ترین حرکت آنها را به ساواک گزارش می‌نمودند، حتی خود امیرانی با خشن‌ترین رفتار از اعتصاب آنها جلوگیری می‌نمود.

پس از اعتصاب نویسندگان مطبوعات و پیوستن آنها به مردم، امیرانی همچنان به اعمال خود ادامه داد و قصد انتشار خواندنیها را داشت که با عکس‌العمل نویسندگان مواجه شد و آنها با انتشار اعلامیه‌ای اسامی افرادی که قصد شکستن اعتصاب را داشتند افشا نمودند که از جمله آنها امیرانی مدیر مجله خواندنیها بود اما وی همچنان در مسیر خیانت پیش می‌رفت و به قول خودش «در راهی که می‌رفت اربابی جز شاهنشاه آریامهر نداشت».

مجله خواندنیها به مدیریت علی‌اصغر امیرانی در طول چهار دهه از عمر خود قصد داشت با زیرکی به واسطه انتشار مطالب جذابی که دیگر نشریات اجازه انتشار آن را نداشتند مخاطبان فراوانی را جذب کند و در لفافه، خط و مشی رژیم پهلوی را تبلیغ کند. همچنین عوامل اجرایی این نشریه به عنوان مهره ساواک در بین دیگر نشریات نفوذ می‌کردند و برای آن سازمان مخبری می‌کردند.

همین عوامل در کنار حکایت و پشتیبانی سفارتهای انگلیس و آمریکا از مدیر مجله سبب شده بود تا مجله خواندنیها از آزادی عمل بیشتری نسبت به دیگر نشریات برخوردار باشد، اما سرانجام پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امیرانی در 21 اسفند 1357 به دلیل همکاری با عوامل بیگانه و ساواک و سنگ‌اندازی در انقلاب مردم دستگیر و پس از مدتی به اعدام محکوم شد و این پایانی بر فعالیت این نشریه بود.
منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران