يکشنبه 17 تير 1403 - 28 ذيحجه 1445 - 7 ژولاي 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
عضویت در خبرنامه
ارسال
شماره غزل:
257
فهرست غزليات
غزل قبلي
غزل بعدي
وزن و بحر عروضي:
فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فع لان(بحر رمل مثمن مخبون اصلم مسبغ)
روي بنما و مرا گو كه ز
جان
دل
برگير
پيش شمع آتش پروانه به
جان
گو درگير
در لب تشنه ما بين و
مدار
آب دريغ
بر سر كشته خويش آي و ز خاكش برگير
ترك
درويش مگير ار نبود
سيم
و زرش
در غمت
سيم
شمار اشك و
رخش
را زر گير
چنگ
بنواز و بساز ار نبود
عود
چه باك
آتشم عشق و دلم
عود
و تنم
مجمر
گير
در
سماع
آي و ز سر
خرقه
در لغت به معني پاره و قطعه اي از جامه است ودر اصطلاح صوفيه عبارتست از جامه اي پشمين كه غالباّ از پاره هاي به هم دوخته فراهم آمده است'>
خرقه
برانداز و برقص
ورنه با گوشه رو و
خرقه
در لغت به معني پاره و قطعه اي از جامه است ودر اصطلاح صوفيه عبارتست از جامه اي پشمين كه غالباّ از پاره هاي به هم دوخته فراهم آمده است'>
خرقه
ما در سر گير
صوف
بركش ز سر و
باده
صافي دركش
سيم
در باز و به زر
سيم
بري در بر گير
دوست گو يار شو و هر دو جهان دشمن باش
بخت گو پشت مكن روي زمين لشكر گير
ميل رفتن مكن اي دوست دمي با ما باش
بر لب جوي طرب جوي و به كف
ساغر
گير
رفته گير از برم و ز آتش و آب
دل
و چشم
گونه ام زرد و لبم خشك و كنارم تر گير
حافظ آراسته كن بزم و بگو واعظ را
كه ببين مجلسم و
ترك
سر منبر گير
آخرين مطالب
ادبیات
غم نیست که قاسم سلیمانی رفت؛ ما را...
به فروردین ما فرخندگی بخش
آیا جانِتان جور است؟
راضی مشو که بیخبران، خندهام کنند...
توانایی ادبیات در نقد وضعیت جامعه
سامانی: «آفرت» رمان دهه 40 و50...
تأثیر غرب در موفقیت نویسندههای روس در...
برگزیدگان نخستین جایزه ملی جمالزاده
قصیده میرشکاک برای موسوی گرمارودی
وقتی نگاه نویسنده جذاب نیست