یه زمانب یادمه رفتن سر کار و با لباس کار بیرون رفتن خیلی سخت و بی کلاسی بود و اگر کارگراش تا ساعت 10 صبح سه ساعت بود که از کارش میگذشت من تازه داشتم شلوارمو دو دستی خط اطو مینداختم که خیلی صاف و صوف وایسه بعدشم تا تیپ بزنم و برم سر کوچه کخ ببینم چهخبره ظهر شده بود برمیگشتم خونه و الی اخر ...... حیف حیف که چه روزایی رو بیهوده تلف کردم و گذشت و امروز که کشور رسیده به جایی که اقتصاد مقاومتی نجاتش میده ارزش اون روزای بیهوده تلق کرده دوچندان میشه اما بازم جای شکر داره ویه همت عالی میخاد تا برای اینکه زیاد شرمنده و مدیون اینده گان نشویم هرچه در توان داریم با همدلی بکار بگیریم کشوری مترقی بسازیم که ایندگان اگر شنیدن ما همون اظو کشای دو دستی بودیم بگن بابا اینا دیگه کی بودن ..... اون روز دور نیست