• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کتاب و کتابخوانی (بازدید: 2378)
شنبه 17/4/1391 - 18:2 -0 تشکر 469478
☼حکایت سیزدهم گلستان سعدی☼

به نام خدا
سلام گلستان خوانان گرامی:)

میریم تا داشته باشیم سیزدهمین حکایت از باب اول گلستان رو(حالا سیزده درسته یا سینزده نمیدونم؟!!!!)


...................................................................................................................
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

یکی از ملوک را شنیدم که شبی در عشرت روز کرده بود و در پایان مستی همی گفت :

ما را به جهان خوش تر از این یک دم نیست          کز نیک و بد اندیشه و از کس غم نیست


درویشی به سرما برون خفته بود و گفت :

ای آنکه به اقبال تو در عالم نیست              گیرم که غمت نیست، غم ما هم نیست


ملک را خوش آمد صرّه ای [1] هزار دینار از روزن [2] برون داشت که دامن بدار ای درویش، گفت دامن از کجا آرم که جامه ندارم، ملک را بر حال ضعیف او رقّت زیادت شد و خلعتی [3] بر آن مزید کرد و پیشش فرستاد. درویش مر آن نقد و جنس را به اندک زمان بخورد و پریشان کرد و باز آمد

قرار بر کف آزادگان نگیرد مال               نه صبر در دل عاشق نه آب در غربال


در حالتی که ملک را پروای او نبود حال بگفتند به هم بر آمد و روی از و در هم کشید و زینجا گفته اند اصحاب فطنت [4] و خُبرت [5] که از حِدّت و سَورت [6] پادشاهان بر حذر باید بودن که غالب همت ایشان به معظمات امور مملکت متعلق باشد و تحمل ازدحام [7] عوام نکند.

حرامش بود نعمت پادشاه              که هنگام فرصت ندارد نگاه

مجال سخن تا نبینی ز پیش          به بیهوده گفتن مبر قدر خویش


گفت این گدای شوخ [8] مبذر [9] را که چندان نعمت به چندین مدّت برانداخت برانید که خزانه بیت المال لقمه مساکین است نه طعمه ی اخوان الشیاطین [10]

ابلهی کو روز روشن شمع کافوری نهد            زود بینی کش به شب روغن نباشد در چراغ


یکی از وزرای ناصح گفت ای خداوند مصلحت آن بینم که چنین کسان را وجه کفاف [11] به تفاریق [12] مجری دارند تا در نفقه اسراف [13] نکنند امّا آنچه فرمودی از زجر [14] و منع مناسب حال ارباب همت نیست یکی را به لطف اومیدوار گردانیدن و باز بنومیدی خسته کردن

بروی خود در طماع باز نتوان کرد            چو باز شد به درشتی فراز نتوان کرد

کس نبیند که تشنگان حجاز            به  سر  آب  شور  گرد آیند

هر کجا چشمه ای بود شیرین           مردم و مرغ و مور گرد آیند


........................................................................................

1. کیسه ی چرم                          2. دریچه
3. جامه ای که به کسی بخشند     4. زیرکی
5. با خبر بودن                             6. تندی
7. زحمت دادن                             8. بی حیا
9. ولخرج و اسراف کننده              10. برادران اهریمن
11. پول کافی                             12. کم کم
13. ولخرجی                               14. راندن

...................................................................................................................
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::

دوستان، بگید که راضی هستید لغات سخت رو معنیشو بذارم یا نه؟ اولش داخل متن توی پرانتزها گذاشتم ولی دیدم اگه نباشه بهتره، چون به مغزمون یه خرده فشار میاریم:)

یاعلی

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

يکشنبه 18/4/1391 - 11:1 - 0 تشکر 469727

با نام خدا و سلام
بازم قشنگ بود
کار شما هم زیباست دست مریزاد

«اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم» 

رواق منظر چشم من آشیانه توست         کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست

انجمن تعلیم و تربیتیها 

سه شنبه 20/4/1391 - 19:42 - 0 تشکر 471103

هوالحق
سلام واقعا خسته نباشید ممنون

حجاب چهره ی جان می شود غبارتنم /خوشا دمی که از آن چهره پرده بر فکنم
چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانی است/روم به روضه ی رضوان که مرغ آن چمنم
چهارشنبه 21/4/1391 - 1:39 - 0 تشکر 471270

سلام 

عالی مثل همیشه 

اتفاقا اینجوری بهتره .. به قول خودت یه کم به مغزمون فشار میاریم :)


فقط یه مشکلی دارم با بیت اول شعر آخر ( یعنی قسمت اخر شعر) .. و چون الان ساعت نزدیک تو صبحه اصلا نمیتونم درکش کنم .. بعدا میام بیشتر برام توضیح بده .. یا باهم کلنجار میریم یه چیزی ازش بفهمم :))

میدونی فرق انجمن مدیریت با انجمنای دیگه چیه ؟

دوست داری بدونی ؟ خب فرقش اینه : همه ی انجمنهای تخصصی تبیان فقط یه مدیر داره ، ولی تو انجمن مدیریت هر کس بیاد و فعالیت کنه

خودش یه مدیره پس بیا انجمن مدیریت و با چشمان یک مدیر نگاه کن

 

دوشنبه 26/4/1391 - 22:21 - 0 تشکر 473410

نه خوبه دستت درد نکنه

چهارشنبه 28/4/1391 - 9:27 - 0 تشکر 473976

سلام.
نه همین طوری پاورقی بیاری بهتره..ولی اوه اوه عجب سوتی های فکری ای دادم من..آخه ببین تو رو خدا کلمات "ازدحام" و "شوخ" و "تفاریق" و "زجر" چه معناهای غریبی میدن! قیافه من وقتی معنی این لغات رو دیدم: هه!

بهـــــــله تازه فهمیدم این ضرب المثله از اینجا آب میخوره: گیرم که غمت نیست، غم ما هم نیست

و مهمترین پندی که از این حکایت میتونم برگیرم و سرلوحه قرار بدم :


مجال سخن تا نبینی ز پیش          به بیهوده گفتن مبر قدر خویش

خیلی راست میگه!:)

-----------
خیلی ممنون و دستت عزیز دهکده جونم:)

یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


پنج شنبه 29/4/1391 - 19:17 - 0 تشکر 474606

سلام دهکده جون

بی زحمت این بیت رو برام بیشتر توضیح بده مرسی عزیز

بروی خود در طماع باز نتوان کرد            چو باز شد به درشتی فراز نتوان کرد


خیلی ازش نفهمیدم .. دوستان دیگه اگه دوست داشتن میتونن کمکم کنن :)

میدونی فرق انجمن مدیریت با انجمنای دیگه چیه ؟

دوست داری بدونی ؟ خب فرقش اینه : همه ی انجمنهای تخصصی تبیان فقط یه مدیر داره ، ولی تو انجمن مدیریت هر کس بیاد و فعالیت کنه

خودش یه مدیره پس بیا انجمن مدیریت و با چشمان یک مدیر نگاه کن

 

جمعه 30/4/1391 - 9:3 - 0 تشکر 474736

modir_e_movafagh گفته است :
[quote=modir_e_movafagh;723339;474606]سلام دهکده جون
بی زحمت این بیت رو برام بیشتر توضیح بده مرسی عزیز

بروی خود در طماع باز نتوان کرد            چو باز شد به درشتی فراز نتوان کرد


خیلی ازش نفهمیدم .. دوستان دیگه اگه دوست داشتن میتونن کمکم کنن :)

سلام راضیه جانم..
ببین من حدس خودمو میگم با توجه به جمله قبلی که گفته:
«یکی را به لطف اومیدوار گردانیدن و باز بنومیدی خسته کردن»
فکر کنم در کل این مفهوم رو بیت میگه: اگه در امیدی به روی کسی باز کردی که به لطف و مرحمت تو امید و چشمداشت داره و به کمک تو طمع داره،..شایسته نیست بعدش بیای با حالت بدی ناامیدش کنی و با تندی از خودت او رو برونی. و در اجابت رو چنان محکم ببندی به روش که دستای اون بدبخت بمونه زیرش و جیغش تام وار(!)بره هوا!!!
هه فکر کنم در این حد خودت هم فهمیده بودی نه؟هنر کردم نه؟!


یک نیمه ی من شعور افلاطون است، یک نیمه ی دیگرم دل مجنون است،،،من بر لب تیغ راه رفتم یک عمر،این رنگ حنا نیست به پایم، خون است

 


جمعه 30/4/1391 - 13:6 - 0 تشکر 474848

سلام به همه
خوشحالم که استقبال کردید... منم متوجه شدم که هیچی نمیفهمیدم از گلستان... هللا تو تنها نیستیD:

مدیر جان منم با تعبیرات هللا موافقم!

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

جمعه 30/4/1391 - 16:22 - 0 تشکر 474989

سلام

دهکدۀ عزیز دستتون طلا، خیلی چسبید

با این حکایتهای شما هم پند می گیریم، هم لغت یاد می گیریم.

یا علی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.