• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 1550)
يکشنبه 26/3/1387 - 9:28 -0 تشکر 43457
راه نجات........

سلام.

"ذلك مثل القوم الذین كذبو ا بایاتنا فاقصص القصص لعلهم یتفكرون"

" رسول ما این است مثل مردمی كه آیات خدا را بعد از علم به آن تكذیب كردند این حكایت به خلق بگو باشد كه فكری بكنند."

                                                    سوره اعراف آیه 176

كاربرای عزیز بهتره ماهم برای نجات خودمون یه فكری بكنیم. پس بیایید ما هم این حكایات و قصص را نقل كنیم. شاید كه بتوانیم راه نجاتمون رو پیدا كنیم.

 

 

 

خدایا ریشه ی شادی های مرا در غم دیگران قرار مده... 

 

يکشنبه 26/3/1387 - 15:37 - 0 تشکر 43500

به نظر من آیه ای که نقل کردید و توضیحی که در موردش دادید کاملا بی ربط بود بیشتر توضیح بدید

يکشنبه 26/3/1387 - 17:10 - 0 تشکر 43514

سلام به  كاربر عزیز

مطمئنا شما كتاب های زیادی در مورد سرگذشت قوم هایی كه به دستورات پیامبرانشون عمل نكردند مطالعه كردید.

منم با خودم گفتم كه بیاییم و خلاصه این داستانها را بخونیم و از اون ها عبرت بگیریم.

اللهم عجل لولیك الفرج

 

 

خدایا ریشه ی شادی های مرا در غم دیگران قرار مده... 

 

چهارشنبه 29/3/1387 - 9:28 - 0 تشکر 43908

نـخـسـت از اولـیـن پـیامبر اولواالعزم یعنى نوح (ع ) شروع مى كند و در عبارتى كوتاه آن بخش از زندگانیش را كه بیشتر متناسب وضع مسلمانان آن روز بود بازگومى كند.
مـى گـویـد«و ما نوح را به سوى قومش فرستادیم و او در میان آنها هزار سال ـمگر پنجاه سال ـ درنگ كرد» (ولقد ارسلنا نوحا الى قومه فلبث فیهم الف سنة الا خمسین عاما).
شب و روز مشغول تبلیغ و دعوت به سوى توحید بود, یعنى 950 سال به سوى خدا فرا خواند, و از ایـن تـلاش پـى گیر خسته نشد اما با این همه جز گروه اندكى ایمان نیاوردند ـحدود هشتاد نفر طبق نقل تواریخ یعنى بطور متوسط هر دوازده سال یك نفر
بنابراین شما در راه دعوت به سوى حق و مبارزه با انحرافات خسته نشویدكه برنامه شما در مقابل برنامه نوح (ع ) سهل و آسان است .
ولـى ببینید پایان این قوم ستمگر ولجوج به كجا رسید«سرانجام طوفان عظیم آنهارا فرو گرفت , درحالى كه ظالم وستمگر بودند»(فاخذهم الطوفان وهم ظالمون ).

ما او و سرنشینان كشتى را رهایى بخشیدیم ,و آن را آیتى براى جهانیان قرار دادیم فانجیناه واصحاب السفینة وجعلناها آیة للعالمین در ایـن آیـه مـى افـزایـد«ما او و سرنشینان كشتى را رهایى بخشیدیم ,و آن را آیتى براى جهانیان قرار دادیم » (فانجیناه واصحاب السفینة وجعلناها آیة للعالمین ).

ما ابراهیم را (نیزفرستادیم ) هنگامى كه به قومش گفت خداى یگانه را پرستش كنید و از او بپرهیزیدكه این براى شما بهتر است اگر بدانید وابرهیم اذ قال لقومه اعبدوا اللّه واتقوه ذلكم خیر لكم ان كنتم تعلمون سپس به دنبال ماجراى فشرده نوح (ع ) و قومش به سراغ داستان ابراهیم (ع ) دومین پیامبر بـزرگ اولواالعزم مى رود و مى فرماید«ما ابراهیم را (نیزفرستادیم ) هنگامى كه به قومش گفت خداى یگانه را پرستش كنید و از او بپرهیزیدكه این براى شما بهتر است اگر بدانید» (وابرهیم اذ قال لقومه اعبدوا اللّه واتقوه ذلكم خیر لكم ان كنتم تعلمون ).
چرا كه دنیایتان را از آلودگیهاى شرك و گناه و بدبختى نجات مى دهد, وآخرت شما نیز سعادت جاویدان است .

شما غیر از خدا فقط بتهایى (از سنگ و چوب ) رامى پرستید دروغى به هم مى بافید آنهایى را كه غیر از خدا پرستش مى كنید, مالك هیچ رزقى براى شما نیستند پس روزى را تنها نزد خدا بطلبید او را پرستش كنید و شكر او را به جا آورید كه بسوى او بازگشت داده مى شوید انما تعبدون من دون اللّه اوثانا وتخلقون افكا ان الذین تعبدون من دون اللّه لا یملكون لكم رزقا فابتغوا عنداللّه الرزق واعبدوه واشكروا له الیه ترجعون سـپس ابراهیم (ع ) به دلائل بطلان بت پرستى مى پردازد و با چندتعبیر مختلف كه هركدام متضمن دلیلى است , آیین آنها را شدیدا محكوم مى كند.
نـخـست مى گوید«شما غیر از خدا فقط بتهایى (از سنگ و چوب ) رامى پرستید» (انما تعبدون من دون اللّه اوثانا).
مجسمه هایى بى اراده , بى عقل و شعور و فاقد همه چیز كه چگونگى منظره آنها خود دلیل گویایى بر بطلان عقیده بت پرستى است .
بـعـد از ایـن فراتر مى رود و مى گویدنه تنها وضع این بتها نشان مى دهد كه معبود نیستند, بلكه شـمـا نیز مى دانید كه «دروغى به هم مى بافید» و نام معبود را براین بتها مى گذارید (وتخلقون افكا).
سپس به دلیل سومى مى پردازد كه پرستش شما نسبت به این بتها یا به خاطرمنافع مادى است و یا سـرنوشتتان در جهان دیگر, و هركدام باشد باطل است , چراكه «آنهایى را كه غیر از خدا پرستش مى كنید, مالك هیچ رزقى براى شما نیستند»(ان الذین تعبدون من دون اللّه لا یملكون لكم رزقا) .
شـمـا خود قبول دارید كه بتها خالق نیستند, بلكه خالق , خداست ;بنابراین روزى دهنده نیز اوست «پس روزى را تنها نزد خدا بطلبید» (فابتغوا عنداللّه الرزق ).
و چون روزى دهنده اوست «او را پرستش كنید و شكر او را به جا آورید»(واعبدوه واشكروا له ).
و اگـر زنـدگى سراى دیگر را مى طلبید بدانید «كه بسوى او بازگشت داده مى شوید» و نه به سوى بتها(الیه ترجعون ).
بتها نه در اینجا منشا اثرى هستند و نه آنجا.

اگر شـمـا (مـرا) تـكـذیب كنید (جاى تعجب نیست ) امتهایى پیش ازشما نیز (پیامبرانشان را) تكذیب كردند وظیفه رسول و فرستاده خدا جز ابلاغ آشكار نیست وان تكذبوا فقد كذب امم من قبلكم وما على الرسول الا البلا غ المبین سـپس ابراهیم (ع ) به عنوان تهدید, و همچنین بى اعتنایى نسبت به آنها, مى گوید«اگر شـمـا (مـرا) تـكـذیب كنید (جاى تعجب نیست ) امتهایى پیش ازشما نیز (پیامبرانشان را) تكذیب كردند» و به سرنوشت دردناكى گرفتار شدند (وان تكذبوا فقد كذب امم من قبلكم ).
«وظیفه رسول و فرستاده خدا جز ابلاغ آشكار نیست » خواه پذیرا شوند یانشوند (وما على الرسول الا البلا غ المبین ).
منظور ازامتهاى پیشین , قوم نوح واقوامى بودند كه بعد ازآنها روى كار آمدند.


آیا این منكران معاد, ندیدند چگونه خداوند آفرینش را آغازمى كند سپس آن را باز مى گرداند این كار براى خدا سهل و آسان است اولم یروا كیف یبدئ اللّه الخلق ثم یعیده ان ذلك على اللّه یسیر در ایـنـجا قرآن داستان ابراهیم را موقتا رها كرده و بحثى را كه ابراهیم در زمینه توحید و بیان رسالت خویش داشت به وسیله ذكر دلیل بر معادتكمیل مى كند.
مـى گـویـد«آیا این منكران معاد, ندیدند چگونه خداوند آفرینش را آغازمى كند سپس آن را باز مى گرداند»؟(اولم یروا كیف یبدئ اللّه الخلق ثم یعیده ).
در پـایـان آیه به عنوان تاكید مى افزاید«این كار براى خدا سهل و آسان است »(ان ذلك على اللّه یسیر).
چـرا كه تجدید حیات در برابر ایجاد روز نخست مساله ساده ترى محسوب مى شود, گرچه ساده و مشكل در برابر كسى كه قدرتش بى انتهاست مفهومى ندارد.

بگودر زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغازكرده است ؟سپس خـداونـد (به همین گونه ) جهان آخرت را ایجاد مى كند خداوند بر هر چیز تواناست قل سیروا فى الا رض فانظروا كیف بد الخلق ثم اللّه ینشئ النشاة الا خرة ان اللّه على كل شى قدیر قرآن همچنان بحث معاد را تعقیب مى كند و در این آیه مردم را به «سیر آفاقى » در مساله معاد دعوت مى كند در حالى كه آیه قبل , بیشتر جنبه «سیرانفسى » داشت .
مـى فـرمـایـد«بگودر زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفرینش را آغازكرده است ؟سپس خـداونـد (به همین گونه ) جهان آخرت را ایجاد مى كند» (قل سیروا فى الا رض فانظروا كیف بد الخلق ثم اللّه ینشئ النشاة الا خرة ).
چـرا كـه او بـا خـلـقـت نخستین , قدرتش را بر همگان ثابت كرده است , آرى «خداوند بر هر چیز تواناست » (ان اللّه على كل شى قدیر).
هم این آیه و هم آیه قبل از آن , امكان معاد را از طریق وسعت قدرت خداونداثبات مى كند.

او در قـیـامت هر كس را بخواهد (و مستحق بداند)مجازات مى كند, و هر كس را بـخـواهد (و لایق ببیند) مورد رحمت قرار مى دهد, و به سوى او بازگشت مى كنید یعذب من یشا ویرحم من یشا والیه تقلبون سـپـس بـه ذكر یكى از مسائل مربوط به معاد مى پردازد, و آن مساله رحمت و عذاب است مـى گـویـد«او در قـیـامت هر كس را بخواهد (و مستحق بداند)مجازات مى كند, و هر كس را بـخـواهد (و لایق ببیند) مورد رحمت قرار مى دهد, و به سوى او بازگشت مى كنید» (یعذب من یشا ویرحم من یشا والیه تقلبون ).
بـا ایـن كه رحمت الهى بر غضبش پیشى گرفته اما در اینجا نخست سخن ازعذاب مى گوید بعد رحمت , چرا كه در مقام تهدید است .

شما نمى توانید بر اراده خداوند چیره شوید و از دست قدرت اودر زمین یا آسمان فرار كنید براى شما جز خدا, ولى و یاروى نیست وما انتم بمعجزین فى الا رض ولا فى السما وما لكم من دون اللّه من ولی ولا نصیر در تكمیل این بحث كه عذاب و رحمت به دست خداست , وبازگشت همه به سوى اوست , مـى افـزایـداگـر تـصـور كنید مى توانید از قلمروحكومت خداوند بیرون روید و چنگال مجازات گـریبان شما را نگیرد, سخت دراشتباهید چرا كه «شما نمى توانید بر اراده خداوند چیره شوید و از دست قدرت اودر زمین یا آسمان فرار كنید» (وما انتم بمعجزین فى الا رض ولا فى السما).
و اگـر تـصـور كنید سرپرست و یاورى از شما دفاع مى كند, آن هم اشتباه محض است زیرا «براى شما جز خدا, ولى و یاروى نیست » (وما لكم من دون اللّه من ولی ولا نصیر).
و به این ترتیب قرآن تمام درهاى فرار از چنگال مجازات الهى را به روى این مجرمان مى بندد.

و كسانى كه به آیات خدا ولقاى او كافر شدند از رحمت من مایوسند و براى آنها عذاب دردناكى است والذین كفروا بـایات اللّه ولقائه اولئك یئسوا من رحمتى واولئك لهم عذب الیم لـذا در ایـن آیـه بطور قاطع مى فرماید«و كسانى كه به آیات خدا ولقاى او كافر شدند از رحمت من مایوسند» (والذین كفروا بـایات اللّه ولقائه اولئك یئسوا من رحمتى ).
سپس براى تاكید مى افزاید«و براى آنها عذاب دردناكى است » (واولئك لهم عذب الیم ).
این «عذاب الیم » لازمه مایوس شدن از رحمت خداست .


اما جواب قوم او [ ابراهیم ] جز این نبود كه گفتنداورا بكشید یا بسوزانید ولى خداوند او را از آتش رهایى بخشید در این ماجرا نشانه هایى است براى كسانى كه ایمان مى آورند فما كان جواب قومه الا ان قالوا اقتلوه او حرقوه فانجیه اللّه من النار ان فى ذلك لا یات لقوم یؤمنون

طرز پاسخ مستكبران به ابراهیم (ع )

حال نوبت آن است كه ببینیم این قوم گمراه در برابر دلائل سه گانه ابراهیم (ع )در زمینه توحید و نـبـوت و مـعـاد چـه گفتند؟آنها قطعا پاسخ منطقى نداشتند و لذامانند همه زورمندان قلدر بى منطق تكیه بر قدرت شیطانیشان كردند, و فرمان قتل اورا صادر نمودند.
چـنـانـكـه قـرآن مـى گـوید«اما جواب قوم او [ ابراهیم ] جز این نبود كه گفتنداورا بكشید یا بسوزانید»(فما كان جواب قومه الا ان قالوا اقتلوه او حرقوه ).
سـرانـجـام پـیشنهاد اول پذیرفته شد چون معتقد بودند بدترین نوع اعدام همان سوزاندن به آتش است .
در اینجا سخنى در مورد چگونگى آتش سوزى ابراهیم به میان نیامده است ,همین اندازه در دنباله آیه مى خوانیم «ولى خداوند او را از آتش رهایى بخشید»(فانجیه اللّه من النار).
شرح ماجراى آتش سوزى در سوره انبیا آیه 68ـ70 آمده است .
در پـایان مى افزاید«در این ماجرا نشانه هایى است براى كسانى كه ایمان مى آورند» (ان فى ذلك لا یات لقوم یؤمنون ).

گفت شما غیر از خدا بتهایى براى خود انتخاب كرده اى كه مایه دوستى و محبت میان شما در زندگى دنیا باشد سپس روز قیامت از یكدیگر بیزارى مى جویید و یكدیگر را لعن مى كنید و جـایگاه شما آتش است و هیچ یار و یاورى براى شما نخواهد بود وقال انما اتخذتم من دون اللّه اوثـانـا مـودة بـیـنـكـم فـى الـحـیوة الدنیا ثم یوم القیمة یكفر بعضكم ببعض ویلعن بعضكم بعضا وماویكم النار ومالكم من ناصرین به هرحال ابراهیم (ع ) از آن آتش عظیم به صورت خارق العاده اى به لطف پروردگار رهایى یـافت , ولى تنها دست از بیان هدفهاى خود برنداشت بلكه شتاب و سرعت و حرارت بیشترى به آن داد.
ابراهیم «گفت شما غیر از خدا بتهایى براى خود انتخاب كرده اى كه مایه دوستى و محبت میان شما در زندگى دنیا باشد سپس روز قیامت از یكدیگر بیزارى مى جویید و یكدیگر را لعن مى كنید و جـایگاه شما آتش است و هیچ یار و یاورى براى شما نخواهد بود» (وقال انما اتخذتم من دون اللّه اوثـانـا مـودة بـیـنـكـم فـى الـحـیوة الدنیا ثم یوم القیمة یكفر بعضكم ببعض ویلعن بعضكم بعضا وماویكم النار ومالكم من ناصرین ).
پـرسـتـش براى هر قوم و قبیله اى به اصطلاح رمز وحدت بود و نیز پیوندى میان آنها و نیاكانشان ایـجـاد مـى كـرد از این گذشته سران كفار پیروان خود را دعوت به پرستش بتها مى كردند و این حلقه اتصالى بین «سران » و «پیروان » بود.
ولـى در قیامت همه این پیوندهاى پوچ و پوسیده و پوشالى از هم گسسته مى شود و هر یك گناه را به گردن دیگرى مى اندازد.

و لوط به او [ ابراهیم ] ایمان آورد و (ابراهیم ) گفت من بسوى پروردگارم هجرت مى كنم كه اوصاحب قدرت وحكیم است فا من له لوط وقال انى مهاجر الى ربى انه هوالعزیز الحكیم در این آیه اشاره به ایمان لوط و هجرت ابراهیم مى كند, مى گویدو لوط به او [ ابراهیم ] ایمان آورد» (فا من له لوط).
«لـوط» خـود از پیامبران بزرگ خدا بود ـمى گویندپسر خواهر ابراهیم بودـ واز آنجا كه پیروى یـك فـرد بزرگ به منزله پیروى یك امت و ملت است , خداوند دراینجا مخصوصا از ایمان لوط آن شـخـصـیت والاى معاصر ابراهیم سخن مى گویدتاروشن شود اگر دیگران ایمان نیاوردند مهم نبود.
سـپس مى افزاید«و (ابراهیم ) گفت من بسوى پروردگارم هجرت مى كنم كه اوصاحب قدرت وحكیم است » (وقال انى مهاجر الى ربى انه هوالعزیز الحكیم ).
ابـراهـیـم (ع ) از سـرزمین بابل ـبه اتفاق لوط و همسرش ساره ـ به سوى سرزمین شام , مهد انبیا و توحید, حركت كرد, تا بتواند در آنجا دعوت توحید را وسعت بخشد.

و (در اواخر عمر) اسحاق و یعقوب رابه او بخشیدیم نـبـوت و كتاب آسمانى را در دودمانش قرار دادیم و پاداش او را در دنیا دادیم او در آخـرت از صـالـحـان است ووهبنا له اسحق ویعقوب وجعلنا فى ذریته النبوة والكتاب وآتیناه اجره فى الدنیا وانه فى الا خرة لمن الصالحین در این آیه سخن از مواهب چهارگانه اى است كه خداوند بعد ازاین هجرت بزرگ به ابراهیم داد.
نـخـسـت فـرزنـدان لایق و شایسته بود, فرزندانى كه بتوانند چراغ ایمان و نبوت را در دودمان او روشـن نـگهدارند, مى گوید«و (در اواخر عمر) اسحاق و یعقوب رابه او بخشیدیم » (ووهبنا له اسحق ویعقوب ).
دیـگـر ایـن كـه «نـبـوت و كتاب آسمانى را در دودمانش قرار دادیم » (وجعلنا فى ذریته النبوة والكتاب ).
سوم این كه «و پاداش او را در دنیا دادیم » (وآتیناه اجره فى الدنیا).
ایـن پـاداش مـمـكن است اشاره به امور مختلفى باشدمانند نام نیك و لسان صدق در میان همه امـتها, چرا كه همه به ابراهیم (ع ) به عنوان یك پیامبر عظیم الشان احترام مى گذارند, به وجود او افتخار مى كنند و شیخ ?الانبیایش مى نامند.
آبادى سرزمین مكه به دعاى او یكى دیگر از این پاداشها است .
چـهـارم ایـن كـه «او در آخـرت از صـالـحـان است »(وانه فى الا خرة لمن الصالحین ) و این یك مجموعه كامل از افتخارات را تشكیل مى دهد.
منبع:كتابخانه اینترنتی تبیان

 

 

خدایا ریشه ی شادی های مرا در غم دیگران قرار مده... 

 

چهارشنبه 29/3/1387 - 9:30 - 0 تشکر 43910

بـعـد از ذكـر قسمتى از سرگذشت «موسى » و «داوود» و «سلیمان » ـدر آیاتى كه گذشت ـ چـهـارمـیـن پـیـامـبرى كه بخشى از زندگى او و قومش در این سوره مطرح مى گردد حضرت «صالح » و قوم ثمود است .

نخست مى فرماید«و ما به سوى ثمود, برادرشان صالح را فرستادیم كه خداى یگانه را بپرستید» (ولقد ارسلنا الى ثمود اخاهم صالحا ان اعبدوا اللّه ).

تـعـبـیـر بـه «اخـاهم » (برادرشان ) كه در داستان بسیارى از انبیا آمده اشاره به نهایت محبت و دلسوزى آنان نسبت به اقوامشان مى باشد.

بـه هـر حـال تمام رسالت و دعوت این پیامبر بزرگ در جمله «ان اعبدوا اللّه »خلاصه شده است , آرى بندگى خدا, كه عصاره همه تعلیمات فرستادگان پروردگار است .

سـپـس مـى افـزایـد «آنـها در برابر دعوت صالح به دو گروه مختلف تقسیم شدندو به مخاصمه برخاستند» مؤمنان از یك سو و منكران لجوج از سوى دیگر (فاذاهم فریقان یختصمون ).

گفت اى قوم من چرا پیش از تلاش و كوشش براى جلب نیكیها, براى عذاب و بدیها عجله دارید چرا از پیشگاه خدا تـقاضاى آمرزش گناهان خویش نمى كنید تا مشمول رحمت او واقع شوید قال یا قوم لم تستعجلون بالسیئة قبل الحسنة لولا تستغفرون اللّه لعلكم ترحمون صالح براى بیدار ساختن آنها به انذارشان پرداخت و از عذابهاى دردناك الهى آنها را برحذر داشـت , امـا آنها نه تنها پند نگرفتند و بیدار نشدند, بلكه همین مطلب را مستمسكى براى لجاجت خویش ساخته و با اصرار از او خواستندكه اگر راست مى گویى چرا مجازات الهى دامان ما را فرو نمى گیرد ـ این مطلب درآیه 77 سوره اعراف صریحا آمده است .

ولى صالح به آنها «گفت اى قوم من چرا پیش از تلاش و كوشش براى جلب نیكیها, براى عذاب و بدیها عجله دارید»؟(قال یا قوم لم تستعجلون بالسیئة قبل الحسنة ).

چـرا تـمـام فـكـر خـود را روى فـرارسیدن عذاب الهى متمركز مى كنید, اگرعذاب الهى شما را فـروگیرد, به حیاتتان خاتمه مى دهد و مجالى براى ایمان باقى نخواهد ماند, بیایید صدق گفتار مـرا در بركات و رحمت الهى كه در سایه ایمان به شما نوید مى دهد بیازمایید «چرا از پیشگاه خدا تـقاضاى آمرزش گناهان خویش نمى كنید تا مشمول رحمت او واقع شوید» (لولا تستغفرون اللّه لعلكم ترحمون ).

گفتندما هم خودت و هم كسانى را كه با تو هستند به فال بد گرفته ایم گفت فال بد (و بخت و طالع شما) در نزد خداست آرى شما گروهى هستید كه آزمایش مى شوید قالوا اطـیرنا بك وبمن معك قال طائركم عنداللّه بل انتم قوم تفتنون به هر حال این قوم سركش به جاى این كه اندرز دلسوزانه این پیامبر بزرگ را به گوش جان بـشـنـونـد و بـه كـار بـنـدند با یك سلسله سخنان واهى ونتیجه گیریهاى بى پایه به مبارزه با او بـرخـاسـتـنـد, از جـمله این كه «گفتندما هم خودت و هم كسانى را كه با تو هستند به فال بد گرفته ایم » (قالوا اطـیرنا بك وبمن معك ).

گـویـا آن سـال خـشـكـسالى و كمبود محصول و مواد غذایى بود, آنها گفتنداین گرفتاریها و مشكلات ما همه از قدوم نامیمون تو و یاران توست .

اما او در پاسخ «گفت فال بد (و بخت و طالع شما) در نزد خداست » (قال طائركم عنداللّه ).

اوسـت كه شما را به خاطر اعمالتان گرفتار این مصائب ساخته و اعمال شماست كه در پیشگاه او چنین مجازاتى را سبب شده .

ایـن در حـقـیـقت یك آزمایش بزرگ الهى براى شماست «آرى شما گروهى هستید كه آزمایش مى شوید» (بل انتم قوم تفتنون ).

ایـنـها آزمایشهاى الهى است , تا كسانى كه شایستگى و قابلیت دارند, ازخواب غفلت بیدار شوند, و خود را اصلاح كنند.

در آن شهر (وادى القرى ) نه گروهك بودند كه (همیشه ) فساد درزمین مى كردند و اصلاح نمى كردند وكان فى المدینة تسعة رهط یفسدون فى الا رض ولا یصلحون

توطئه نه گروهك مفسد در وادى القرى

در ایـنجا بخش دیگرى از داستان صالح و قومش را مى خوانیم كه بخش گذشته را تكمیل كرده و پـایـان مى دهد, و آن مربوط به توطئه قتل صالح از ناحیه نه گروهك كافر و منافق و خنثى شدن توطئه آنهاست .

مى گوید«در آن شهر (وادى القرى ) نه گروهك بودند كه (همیشه ) فساد درزمین مى كردند و اصلاح نمى كردند» (وكان فى المدینة تسعة رهط یفسدون فى الا رض ولا یصلحون ).

گـفـتندبیایید قسم یاد كنید به خدا كه بر او [ صالح ] و خانواده اش شبیخون مى زنیم (و آنها را به قتل مى رسانیم ) سپس به ولى دم او مى گوییم ما هرگز از هلاكت خانواده او خـبر نداشتیم و در این گفتار خودصادق هستیم قالوا تقاسموا باللّه لنبـیتـنه واهله ثم لنقولن لولیه ما شهدنامهلك اهله وانا لصادقون مسلما با ظهور صالح و آیین پاك و مصلح او, عرصه بر این گروهكها تنگ شد, اینجا بود كه طـبـق ایـن آیـه «گـفـتندبیایید قسم یاد كنید به خدا كه بر او [ صالح ] و خانواده اش شبیخون مى زنیم (و آنها را به قتل مى رسانیم ) سپس به ولى دم او مى گوییم ما هرگز از هلاكت خانواده او خـبر نداشتیم و در این گفتار خودصادق هستیم »(قالوا تقاسموا باللّه لنبـیتـنه واهله ثم لنقولن لولیه ما شهدنامهلك اهله وانا لصادقون ).

آنها نقشه مهمى كشیدند و ما هم نقشه مهمى كشیدیم , در حالى كه آنها خبر نداشتند ومكروا مكرا ومكرنا مكرا وهم لا یشعرون هـنـگـامـى كه آنها در گوشه اى از كوه بر سر راه صالح به معبدش كمین كرده بودند كوه ریـزش كـرد و صـخره عظیمى از بالاى كوه سرازیر شد و آنها را درلحظه اى كوتاه در هم كوبید و نابود كرد

لذا قرآن مى گوید«آنها نقشه مهمى كشیدند و ما هم نقشه مهمى كشیدیم , در حالى كه آنها خبر نداشتند»(ومكروا مكرا ومكرنا مكرا وهم لا یشعرون ).

پس بنگر كه عاقبت توطئه و مكر آنها چگونه بودكه ما همه آنها و تمام قـوم و طـرفـداران آنـهـا را نـابود كردیم فانظر كیف كان عاقبة مكرهم انا دمرناهم وقومهم اجمعین سـپس مى افزاید«پس بنگر كه عاقبت توطئه و مكر آنها چگونه بودكه ما همه آنها و تمام قـوم و طـرفـداران آنـهـا را نـابود كردیم »؟فانظر كیف كان عاقبة مكرهم انا دمرناهم وقومهم اجمعین ).

پس ببین این خانه هاى آنهاست كه به خاطر ظلم و ستمشان (ساقط شده و) خالى مانده در ایـن مـاجرا درس عبرت و نشانه روشنى است (از پایان كار ظالمان وقدرت پروردگار) براى كسانى كه مى دانند فتلك بیوتهم خاویة بما ظلموا ان فى ذلك لا یة لقوم یعلمون سـپـس قـرآن در مـورد چگونگى هلاكت و سرانجام آنها چنین مى گوید«پس ببین این خانه هاى آنهاست كه به خاطر ظلم و ستمشان (ساقط شده و) خالى مانده »(فتلك بیوتهم خاویة بما ظلموا).

آرى آتش ظلم و ستم در آنها افتاد و همه را سوزاند و ویران كرد.

«در ایـن مـاجرا درس عبرت و نشانه روشنى است (از پایان كار ظالمان وقدرت پروردگار) براى كسانى كه مى دانند» (ان فى ذلك لا یة لقوم یعلمون ).

ما كسانى را كـه ایمان آورده , و تقوا پیشه كرده بودند نجات دادیم » و آنهاهرگز به سرنوشت شوم بدكاران گرفتار نشدند وانجینا الذین آمنوا وكانوا یتقون اما در این میان خشك و تر با هم نسوختند و بى گناه به آتش گنهكارنسوخت «ما كسانى را كـه ایمان آورده , و تقوا پیشه كرده بودند نجات دادیم » و آنهاهرگز به سرنوشت شوم بدكاران گرفتار نشدند» (وانجینا الذین آمنوا وكانوا یتقون ).

و لوط را به یادآور هنگامى كه به قومش گفت آیا شما به سراغ كار بسیار زشـت و قـبـیـح مى روید در حالى كه (زشتى و نتایج شوم آن را)مى بینید ولوطا اذ قال لقومه اتاتون الفاحشة وانتم تبصرون

 

 

خدایا ریشه ی شادی های مرا در غم دیگران قرار مده... 

 

چهارشنبه 29/3/1387 - 9:31 - 0 تشکر 43911

انحراف قوم لوط

پـنـجمین پیامبرى كه در این سوره به زندگى او اشاره شده است , پیامبر بزرگ خدا حضرت لوط است .

نـخـسـت مـى گوید«و لوط را به یادآور هنگامى كه به قومش گفت آیا شما به سراغ كار بسیار زشـت و قـبـیـح مى روید در حالى كه (زشتى و نتایج شوم آن را)مى بینید» (ولوطا اذ قال لقومه اتاتون الفاحشة وانتم تبصرون ).

منظور از «فاحشه » در اینجا همجنس گرایى و عمل ننگین «لواط» است .

آیا شما به جاى زنان به سراغ مردان از روى شهوت مى روید ائنكم لتاتون الرجال شهوة من دون النسا سـپـس مـى افزاید«آیا شما به جاى زنان به سراغ مردان از روى شهوت مى روید» (ائنكم لتاتون الرجال شهوة من دون النسا).

و براى این كه روشن سازد انگیزه این عمل جهالت و نادانى است مى افزایدبلكه شما قومى جاهل و نادان هستید» (بل انتم قوم تجهلون ).

جهل به خداوند, جهل به هدف آفرینش و نوامیس خلقت و جهل به آثارشوم این گناه ننگین

آغاز جز بیستم قرآن مجید

آنها پاسخى جز این نداشتند كه به یكدیگر گفتندخاندان لوط را از شهر و دیار خـود بـیـرون كنید, چرا كه اینها افرادى پاكند فما كان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوا آل لوط من قریتكم انهم اناس یتطهرون

آنجا كه پاكدامنى عیب بزرگى است

اكنون ببینم این قوم كثیف و آلوده در پاسخ این گفتار منطقى لوط چه گفتند؟

قرآن مى گوید«آنها پاسخى جز این نداشتند كه به یكدیگر گفتندخاندان لوط را از شهر و دیار خـود بـیـرون كنید, چرا كه اینها افرادى پاكند» و حاضر نیستندخود را با ما هماهنگ كنند(فما كان جواب قومه الا ان قالوا اخرجوا آل لوط من قریتكم انهم اناس یتطهرون ).

جوابى كه بیانگر انحطاط فكر و سقوط فوق العاده اخلاقى آنها بود.

آرى در محیط آلودگان , پاكى جرم است و عیب یوسفهاى پاكدامن را به جرم عفت و پارسایى به زنـدان مى افكنند, و خاندان پیامبر بزرگ خدا «لوط» را به خاطر پرهیزشان از آلودگى و ننگ به تـبعید تهدید مى كنند, اما زلیخاها آزادند وصاحب مقام و قوم لوط باید در شهر و دیار خود آسوده بمانند

پس ما لوط و خاندانش را رهایى بخشیدیم به جزهمسرش كه مقدر كردیم او جز باقیماندگان باشد فانجیناه واهله الا امراته قدرناها من الغابرین در روایات آمده است كه لوط حدود سى سال آنها را تبلیغ كردولى جز خانواده اش ـن هم به استثناى همسرش كه با مشركان هم عقیده شدـ به اوایمان نیاوردند.

بـدیـهى است چنین گروهى كه امید اصلاحشان نیست جائى در عالم حیات ندارند و باید طومار زندگانیشان در هم پیچیده شود.

لـذا در ایـن آیـه مى گوید«پس ما لوط و خاندانش را رهایى بخشیدیم به جزهمسرش كه مقدر كردیم او جز باقیماندگان باشد» (فانجیناه واهله الا امراته قدرناها من الغابرین).

بارانى (از سنگ ) بر آنهافرستادیم و چه سخت و ناگوار و بد است باران انذار شدگان وامطرنا علیهم مطرا فسا مطر المنذرین و پس از بیرون آمدن آنها در موعد معین ـدر سحرگاه شبى كه شهرغرق فساد و ننگ بودـ پس از آن كه صبحگاهان فرا رسید «بارانى (از سنگ ) بر آنهافرستادیم (وامطرنا علیهم مطرا) كه همگى زیر آن مدفون شدند, و این بعد از آن بود كه زلزله وحشتناكى سرزمین آنها را بكلى زیر و رو كرد.

«و چه سخت و ناگوار و بد است باران انذار شدگان » (فسا مطر المنذرین ).

بگوحمد و ستایش مخصوص خداست و سلام و درود بر بندگان برگزیده اش آیا خداوند (كه این همه توانایى و قدرت و موهبت و نعمت دارد) بهتر است یا بتهایى را كه آنها شریك خدا قرار مى دهند قل الحمدللّه وسلا م على عباده الذین اصطفى اللّه خیر اما یشركون در این آیه بعد از پایان شرح حال پنج پیامبر بزرگ الهى وسرنوشت قوم آنها, روى سخن را به پـیامبر گرامى اسلام (ص ) كرده و به عنوان یك نتیجه گیرى از گذشته , و مقدمه اى براى طرح گفتگو با مشركان , چنین مى فرمایدبگوحمد و ستایش مخصوص خداست » (قل الحمدللّه ).

سـتـایـش مـخـصوص خداوندى است كه اقوام ننگینى همچون قوم لوط را نابودكرد, مبادا دامنه آلودگیهاى آنها سراسر زمین را فرا گیرد.

سپس مى افزاید«و سلام و درود بر بندگان برگزیده اش » (وسلا م على عباده الذین اصطفى ).

سلام بر موسى , صالح , لوط, سلیمان و داوودو سلام بر همه انبیا و پیروان راستینشان .

بـعـد مـى گـوید«آیا خداوند (كه این همه توانایى و قدرت و موهبت و نعمت دارد) بهتر است یا بتهایى را كه آنها شریك خدا قرار مى دهند» و مطلقا مبدا اثرنیستند؟اللّه خیر اما یشركون ).

یا كسى كه آسمانها و زمین راآفریده و براى شما از آسمان آبى فرستاد پس با آن باغهاى زیبا و سرورانگیزرویاندیم شما قدرت نداشتید كه درختان این باغهاى زیبا را برویانید آیا معبود دیگرى با خداست بـلـكـه آنـهـا گـروهى هستند كه (از روى نادانى , مخلوقات را) هم طراز(پروردگارشان ) قرار مى دهند امن خلق السموات والا رض وانزل لكم من السما مـا فانبتنا به حدائق ذات بهجة ما كان لكم ان تنبتوا شجرها اله مع اللّه بل هم قوم یعدلون

 

 

خدایا ریشه ی شادی های مرا در غم دیگران قرار مده... 

 

پنج شنبه 30/3/1387 - 8:7 - 0 تشکر 44065

بنده با شما موافقم و حتی بحث یوسف الگوی جوانان را ثبت کردم که آیات قرآن و معنی آن قرار دارد .

http://rahpoyvesal.blogfa.com
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.