• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    • عبارت :
      تعداد درصفحه :
کد سوال : 7936
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : قداست ولى فقيه و مرجع دينى چه تاثيرى در جامعه دارد ؟
پاسخ : كيان شيعه و حيات آن در زمان غيبت ; با همين قداست حفظ شده است . مردم در طول تاريخ براى مراجع خود احترام خاصى قائل بوده اند . دشـمـنـان نيز همواره از اين قداست در هراس بوده اند , به طورى كه هميشه از حكم جهاد مرجع دينى مى ترسيده اند . بايد ديد كه حكم جهاد يك مرجع پير چه تاثيرى در جامعه دارد . از آن رو كـه ولـى فـقـيـه از قـداست ويژه اى برخوردار است و مردم او را نايب امام زمان مى دانند ,حاضرند همگى جان و مال و هستى خود را فدا كنند . فـتواى تاريخى ميرزاى بزرگ درتحريم تنباكو , استعمار پير انگلستان را شكست داد و كشور ايران را از بحران رهايى بخشيد . در عصر حاضر نيز همگى شاهد بوديم كه چگونه امام خمينى قدس سره انقلابى را رهبرى كرد كه حكومت 2500 ساله شاهنشاهى را ريشه كن ساخت و به جاى آن جمهورى اسلامى رابرقرار كرد . اگـر قـداسـت مرجعيت نبود , چه كسى حاضر بود خود را آماجگاه گلوله هاى دژخيمان شاه قرار دهد ؟ اگر مردم حكم امام را حكم خدا و امام زمان نمى دانستند , چه كسى حاضر بود از لذتهاى دنيا دست شسته و شب و روزش را درجبهه ها بگذراند و بهترين عزيزانش را در راه خدا فدا كند ؟ اكـنـون مـى تـوان فهميدكه چرا دشمنان اسلام از ولى فقيه و مرجعيت قداست زدايى مى كنند ؟ قـداست , ضامن بقاى نظام تجربه نشان داده است مرجعيت و ولايت همواره مايه اميد شيعيان در زمان غيبت بوده است . مرجعيت , پيوسته جامعه را از خطرات جدى رهانيده است . اكـنـون دشـمـنان اسلام , پس از مطالعات روانشناسانه , رمز وحدت امت و پايدارى نظام اسلامى رابـخـوبـى شناخته اند ; آنها دريافته اند قداستى كه مردم براى رهبرى و ولايت امرقائلند , نظام و انـقـلاب را بـيـمه كرده است , از اين رو تمام تلاش و همت خود رابراى شكستن اين قداست بكار گـرفـتـه اند , تا چنين وانمود كنند رهبر و مرجع در رديف ديگر دولتمردان و يا حتى افراد عادى است . آنها چنين القا مى كنند همان گونه كه از وزير , وكيل و يا يك شخصيت قضايى مى توان انتقاد كرد , مـى تـوان از ولـى فـقيه انتقاد كرد البته ما نيز معتقد به جواز انتقاد از ولى فقيه هستيم , ولى با روش صحيحى كه نشانه خيرخواهى و دلسوزى است . بـه هر حال زمانى كه قداست رهبرى شكسته شد ديگركسى امر او را مطاع نمى داند و عمل كردن به دستورهاى او را وظيفه شرعى نمى شمرد وكسى كشته شدن در اين راه را شهادت نمى داند در ايـن هـنگام است كه دشمن به تمام اهدافش رسيده است , زيرا در مواقع بحرانى ديگر كسى وجود ندارد كه با يك فتواتوطئه ها را خنثى كند و كشور را نجات دهد . كـمـى بيانديشيم كه شكستن اين قداست به سود كيست ؟ و القا كنندگان اين شبهات درپى چه امرى هستند ؟
کد سوال : 7937
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : اگر قدرت خداوند مطلق است , نبايد كار سخت و آسان براى او فرقى داشته باشد . پس چرا در آيه 27 سوره روم اعاده خلق را آسانتر از اصل خلق دانسته است ؟
پاسخ : پاسخ ‌هاى چندى به اين پرسش داده شده است . برخى گفته اند كه اهون در اين آيه معناى اسم تفضيل ندارد , برخى گفته اند كه مقايسه ميان دو فعل الهى اشكالى ندارد . برخى ديگر گفته اند اعاده به نظر مردم و اصول و موازين دنيايى و محدودآسانتر است . بـرخـى نـيز چنين پاسخ داده اند كه چون هر وصف كمالى در خداوند به بالاترين وجه وجود دارد اگـر وصـفى در نزد مخلوقات وجود داشت همان وصف كمالى به نحو بالاترى در خداوند موجود است . از اين رو چون اعاده نسبت به خلق براى مخلوقات آسان است , براى خداوند آسانتر است .
کد سوال : 7938
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در چـنـدين آيه از قرآن آمده : خداوند زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مى آورد پيدايش موجود مرده از زنده ممكن اما چگونه موجود زنده از مرده بيرون مى آيد ؟
پاسخ : مـنظور از بيرون آوردن زنده از مرده همان پيدايش حيات از موجودات بى جان است ,زيرا آن روز كـه زمـيـن آمـاده پـذيرش حيات شد , موجودات زنده از موجودات بى جان به وجود آمدند از اين گـذشـته دائما در بدن ما و همه موجودات زنده عالم , موادبى جان , جزو سلولها شده , تبديل به موجود زنده مى گردند . پيدايش مردگان ازموجودات زنده , نيز دايما در مقابل چشم ما مجسم است در حقيقت اين آيات اشاره به قانون تبادل دايمى مرگ و حيات است كه عمومى ترين و پيچيده ترين قانونى است كه برما حكومت مى كند .
کد سوال : 7939
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : مفهوم قدرت را بيان و قدرت نامحدود الهى را اثبات كنيد .
پاسخ : در مـورد فاعلى كه كار خود را با اراده و اختيار خودش انجام مى دهد , گفته مى شوداو نسبت به كار خود قدرت دارد و باصطلاح , قدرت عبارت است از مبدئيت فاعل مختاربراى كارى كه ممكن است از او سر بزند . و خدايى كه داراى كمال بى نهايت است طبعا قدرتش هم بى نهايت و نامحدود خواهدبود . ان اللّه على كل شى ء قدير . ( بقره / 20 ) ترجمه : همانا خداوند بر هر چيزتواناست .
کد سوال : 7940
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چه چيزهايى متعلق قدرت واقع نمى شود ؟
پاسخ : چـيزى كه ذاتا محال يا مستلزم محال است , مورد تعلق قدرت واقع نمى شود و قدرت داشتن خدا بـر هـر كـارى بـدين معنى نيست كه فى المثل بتواند خداى ديگرى را بيافريند( زيرا خدا آفريدنى نـيـست ) يا بتواند عدد ( 2 ) را با فرض ( 2 ) بودن از عدد( 3 ) بزرگتر كند , يا جهان بزرگ را در تخم مرغ كوچكى جاى دهد 000
کد سوال : 7941
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : چـگـونـه خداوند ساكن غير متغير مافوق جسم بدون زمان و مكان موجودات متغيره درمحدوده زمان و مكان بوجود آورد ؟ .
پاسخ : مسئله ربط حادث بقديم است بايد توجه داشت كه تغير در تغير خود ثابت است و اگردر تغير خود متغير بود بثابت تبديل مى شد موجودات ماديه كه متغير و حادث زمانى آنها هستند حركت جوهرى دارنـد و بـا وجودى سيال موجودند و سيال در سيلان خود ثابت مى باشد و از اين راه موجود متغير بعلت ثابت مى تواند ارتباط داشته باشد .
کد سوال : 7942
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : آيه 185 از سوره بقره دلالت دارد كه قرآن در ماه رمضان نازل شده است . و آيـه 106از سـوره اسراء دلالت دارد كه قرآن به تدريج نازل شد و شواهد تاريخى و سيره نيزمويد اين مطلب است . تنافى ميان اين دو آيه چگونه حل مى شود ؟
پاسخ : بـرخى گفته اند مراد از آيه 185 سوره بقره اين است كه قرآن در يك مرتبه و يك جابر آسمان دنيا در مـاه رمـضـان نازل شده است و در آن استقرار يافته و سپس مطابق باآيه 106 اسراء به تدريج بر پيامبر خوانده شده است . و اين راه حل ماخوذ از برخى روايات است . برخى به اين راه حل اشكال كرده اند كه در آيه 185 دارد كه قرآن هدى للناس ( هدايت براى مردم ) اسـت و هـدايـت براى مردم بودن با اينكه حدود بيست و سه سال در آسمان دنيا بماند ناسازگار است . پـاسـخ اين اشكال اين است كه هدايت براى مردم بودن به معناى هدايت بالفعل نيست بلكه به اين مـعـنـاست كه قرآن شان هدايت دارد اما هرگاه وقت آن برسد و به شرطآنكه مردم آماده پذيرش باشند آنها را هدايت مى كند . بنابراين اشكالى ندارد كه قرآن در آسمان اول بماند و در عين حال بتواند هادى انسان باشد . اما حق اين است كه حكم قوانين و دستورات با حكم خطاب هايى كه ممكن نيست ولو يك لحظه بر زمان تخاطب مقدم شوند فرق دارد . و قرآن شريف حاوى آيات بسيارى است كه در آنهامخاطبه و گفتگوست . مثل آيه شريفه [ قد سمع اللّه قول التى تجادلك فى زوجها وتشتكى الى اللّه و اللّه يسمع تحاوركما ( المجادله - 1 ) ] و [ اذا راو تجاره اولهوا انفضوا اليها و تركوك قائما ( جمعه - 11 ) ] . عـلاوه بـر ايـن در قرآن ناسخ ومنسوخ وجود دارد و ممكن نيست كه آيات ناسخ و منسوخ در يك زمان با هم جمع شوند ودر يك زمان نازل شوند . بـرخى از اشكال مطروحه در سئوال چنين پاسخ داده اند كه : مراد از نزول قرآن درماه رمضان اين است كه اولين آيه قرآن در ماه رمضان نازل شده است . اما اين پاسخ ‌نيز قابل قبول نيست زيرا مشهور اين است كه حضرت پيامبر (ص ) با قرآن مبعوث شد وبعثت ايشان در بيست و هفتم ماه رجب بوده است . پاسخ پرسش اين است كه تنافى ميان اين دو آيه وجود ندارد . زيرا در آيه 185بقره واژه انزال بكار رفته و در آيه 106 اسراء واژه تنزيل بكار رفته است . تـفـاوت انـزال و تـنـزيـل در اين است كه انزال دلالت بر نزول دفعى دارد و تنزيل دلالت بر نزول تدريجى . يعنى قرآن كريم داراى حقيقتى است كه از فهم بشر عادى بيرون است نه تقسيم پذير است نه جزء بردار . آنـچـه بـر پيامبر اكرم يكباره نازل شد كه مفاد آيه 185 است حقيقت قرآن است كه بر قلب مبارك ايشان فرود آمده است . لذاپيامبر بزرگ اسلام حقيقت قرآن را در يك شب و در يك مرتبه دريافت نمودند . اماشكل كنونى قرآن كه به صورت سور و آيات است بنابر نص قرآن و شواهد تاريخى ودرونى قرآن به تدريج بر پيامبر اكرم نازل شده است .
کد سوال : 7943
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : خداوند كريم در آيه 190 بقره مى فرمايد [ و قاتلوا فى سبيل اللّه الذين يقاتلونكم و لا تعتدوا ان اللّه لا يـحـب الـمعتدين ] و در آيه 194 مى فرمايد [ 000 فمن اعتدى عليكم فاعتدوا عليه بمثل ما اعتدى عليكم 000 ] آيا اين دو آيه با هم منافات ندارد ؟ در آيه نخست ا
پاسخ : ( اعتدا ) ى مذموم ( اعتدا ) يى است ابتدايى . امـا اعـتـدا در مـقابل اعتدا و تكبردر مقابل تكبر , فرياد حق خواهى در مقابل ظلم نه تنها مذموم نيست بلكه ممدوح وعين رشد و كمال است .
کد سوال : 7944
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : اگر قرآن كتاب هدايت است پس چرا خداوند در آن , آياتى متشابه قرار داده است تاهر گروهى با تمسك به اين آيات نظر خود را توجيه كنند و حق از باطل شناخته نگردد ؟
پاسخ : قـرآن , و بـه طـور كلى هر كتاب مقدس الهى كه براى بشر نازل شده باشد , بايد به زبانى خاص و قابل فهم براى مخاطب سخن بگويد . پس در حقيقت براى كتب آسمانى دوجنبه ضرورى و دو قيد وجود دارد . يكى آنكه بايد با زبان انسانى سخن بگويد وديگر اينكه در حد و توان فكرى انسان سخن بگويد . بنابراين , دو محدوديت ضرورى براى قرآن و هر كتاب آسمانى ديگر كه براى انسان نازل شده باشد وجود دارد . امااين دو محدوديت خود لوازمى دارند كه از آن چاره اى نيست . مـحـدوديـت زبانى , كه خود به دليل محدوديت واژگان و ساختارهاى دستور زبانى است , سبب مـى شود كه در متنى واحد همه تعابير و جملات و واژگان از وضوح و شفافيت يكسانى برخوردار نباشند . اين امر اختصاص به قرآن ندارد . زبـان اينگونه است و هيچ مفرى ندارد مگر آنكه معانى در غالب زبان ايراد نشوند كه در اين صورت قرآن كتاب مكتوب نخواهد بود وخود اشكالات بيشترى را پديد خواهد آورد . مـحـدوديـت درك و فـهم مخاطبين نيز سبب مى شود كه اولا همه عبارات و واژگان از وضوح و شفافيت يكسان برخوردار نباشند وثانيا القاى برخى مطالب به طور صريح ممكن نباشد . از سوى ديگر قرآن كتابى است كه متكفل هدايت بشر در جميع شئون زندگى او است . شئون اجتماعى , سياسى ,خانوادگى , دنيايى , معنوى و مادى 000 و نيز اين هدايت را تا قيامت بر عـهـده دارد و بـايـد بـه گـونه اى باشد كه با تغييرات و پيشرفتهاى علمى و فرهنگى و 000بتواند پاسخگوى نيازهاى هدايتى انسان باشد . و ايـن امر خود سبب مى شود كه برخى آيات چندين و چند معنا داشته باشند به گونه اى كه در هر زمان بتوان با ارجاع آنها به آيات محكم حكم و موعظه اى مناسب به دست آورد . بنابراين متشابه بودن برخى آيات قرآن ضرورى است و اين مطلب خود سبب كمال قرآن است .
کد سوال : 7945
موضوع : گنجینه عمومی
پرسش : در آيات 20 تا 30 سوره انعام قيامت توصيف شده است . در برخى از اين آيات آمده است كه كافران در چنين روزى كارهاى خود را تكذيب مى كنند . بـا تـوجـه به آنكه درآيات ديگر گفته شده است كه روز قيامت روز ظهور و بروز حق است و همه چـيـز روشـن مـى شـود اولا تـكـذيـب ك
پاسخ : دروغ و كذب كافران و مشركان در روز قيامت براى فريب كارى و حق پوشى نيست ,آنگونه كه در دنيا چنين است . زيرا قيامت ظرف ظهور حق است . امـا كـافران ومشركان چون در دنيا همواره براى رسيدن به منافع و فرار از ضرر دروغ مى گويند اين حالت در آنان به صورت ملكه درآمده , در روز قيامت هم متاثر از اين ملكه عمل مى كنند .