...................

ببخشیدا....ولی این قضیه شما هم مثل تو فیلما شده ها....

مخصوصا فیلم دلشکسته....

فقط اسم فیلم شما این باید باشه:

پ مثل پدرمستبد....

هومم.........

به نام خدا

سلام

اولا این راه به همین راحتی ها بوجود نمیاد.یعنی اینکه اثبات کنن شما هم کفو طرفتون هستید یا نه؟

و اینکه هر دو نفری که هم کفو باشن که نباید با هم ازدواج کنن

دوما این راه یعنی اعلام جنگ.پس حتی تا آخرین لحظه هم نمیشه به عنوان بهترین راه بهش نگاه کرد.

انشاالله خوش بخت بشید.هر دو تون

سلام

alireza2932 شما خیلی بزرگوارید

نه آخه مشکل من این نیست

خواهرم با مادرش صحبت کرده ............مادرش میگه چی کار کنم شوهرم اجازه نمیده بیاین خواستگاری

مشکل اصلی پدرش هست که به هیچ صراطی مستقیم نیست

شما ها خودتون کم مشکل دارین منم هی وِراجی میکنم و سرتون رو درد میارم

از همه معذرت میخوام و بابت توجهاتتون سپاسگزارم

سلام

خانم aylaar میخندین؟

آدم عاشقا رو اذیت نمیکنه هااااا

خدا رو خوش نمیاد

اون فیلمم من ندیدم

کدوم فیلمه؟

کیا توش بازی میکنن؟

به نام خدا

دوستان سلام

خب فیلمها رو هم از روی وقایع زندگی مرد م درست می كنن دیگه.

زندگی همه هر كدوم یه داستان میشه. این هم یه نمونه

دوتا دل شكستی حالایه بار دلتو میشكنن :D(شوخی)

وحید جان گره ای كه با دست باز نمیشه كه نباید بعدش بری سراغ دندون! اول مطمئن شو با دست باز نمیشه ! من مطمئنم باز میشه :)

این فكر رو از سرت بیرون كن كه حالا خودت راضی ایشون هم راضی فقط پدرشون ناراضی و می تونی بدون اذن پدر!!! نع نع به هیچ وجه این فكر رو نكن. درسته تو فیلمها به این راه هم فكر می كنن ولی تو اینجوری فكر نكن. 

یكم صبر كن

انشالله یه راهی پیدا می شه.

صلی الله علیک ایتها الصدیقه الشهیده
قال رسول الله (ص): فاطمة بضعة منی و هی نور عینی و ثمرة فوادی
"لعن الله قاتلی فاطمه الزهرا"

اقا وحید ، من یک پیشنهاد دارم برات .

""میگه من تنها بچه ام و تنها دخترم رو با چه امیدی  بدم دست این پسره""
پدری که به این شکل حرف میزنه مسلما توجه چندانی به خانواده شما نداره و در اصل لازم داره تا شخص شما رو بشناسه ! و محبت خاص پدر رو نسبت به دخترش میشه از این جمله فهمید.

شما "باید" خودتون رو بشناسونید!
نه از طریق خانواده و نه از طریق کسی !
باید نشان بدید اگر بهتر از اون پدر از دخترش مراقبت نمیکنید لااقل کمتر از او هم نخواهد بود .

پیشنهاد من اینه که وقتی از نظر خود اون خانم باخبرید که مخالفت خاصی نداره؛
مستقیما و شخصا برید سراغ پدر(جان!.... میشه ایشالله)
اون هم نه به شکل عاطفی ! احساسی! بلکه منطقی و عقلی .
سر کار ایشان هم نباشه! اگر هم باشه موقعی باشه که از کار دستی یا شخصی فارغ باشه .

شما فکر کن لااقل در جایگاه یک برادر از خواستگار خواهرت چه انتظاری داری و نمونه ای تقریبی از همون حالت رو نشان پدر اون خانوم بده ! تظاهر هم فایده ای نداره بلکه باید در خودت ایجادش کنی.
گرفتید چی شد ؟
فقط سعی کن دلیل شخصی اون پدر رو بگیری و بفهمی دنبال چه چیزی باشی .
اگر سربازی هست که رفتن اومدنش چه اشکالی داره ؟ مثه هزاران نفر دیگر . اگر ایراد گرفتن سر مال دنیاس که در این باره هزار جور حرف و حدیث عقلی و منطقی هست . اگر سر خونه زندگی ست که اون هم بدون راه حل نیست .
در این شرایطه که نه فکرتو اذیت میکنی و نه توهمات میزنی!

اما بعضی هم هستند که در صورت شناخت واقعی هم بهانه تراشی میکنند ؛ یعنی قبول نکردن به هر طریقی ؛
که در این باره پیشنهاد من اینه که همون جا سریع کات کن.
تفکر بدون اذن پدر رو هم از ذهن خارج کنید بیشتر به صلاحه.

خدا به خیر کنه...

به نام خدا

دوستان سلام

به یه مطلب جالب برخوردم تو بخش خانواده تبیان كه به صحبتهای پست قبلی من خیلی میاد.

بخونیدش . و برای اطلاع همینجا هم قرار می دم.

http://www.tebyan.net/social/house_family/partners/beforemarriage/2009/6/3/93377.html

قبل از عاشق شدن ،فکر کنید!

اگر قصد دارید با كسى ازدواج كنید ، پیش از این‏كه محبت و علاقه‏اش را در دل جاى دهید ، باید در مورد او و ویژگى‏هاى شخصیتى‏اش - در حدى كه براى ازدواج لازم است - شناخت داشته باشید ، البتّه علاقه اولیه در حدى كه انگیزه و محرك انسان براى فراهم آوردن زمینه‏هاى ازدواج باشد ، در صورتى كه شدت نیابد ، اشكال ندارد. اگر این علاقه شدت پیدا كند، طبیعى است عقل را از عرصه انتخاب كنار خواهد راند و فرایند ازدواج را دچار مشكل خواهد كرد زیرا «حبُّ الشَّى‏ءِ یُعْمى‏ و یُصِمّ»؛ یعنى دوستى هر چیزى باعث مى‏شود انسان، كوركورانه در مقابل آن تسلیم شود و با تفكر و تعقل در مورد آن تصمیم‏گیرى نكند.

محبتى كه پشتوانه معرفتى نداشته باشد ، بصیرت انسان را درباره فرد مورد نظر كاهش مى‏دهد . در نتیجه از قدرت انتخاب مى‏كاهد و ممكن است نتایج نامطلوب به ارمغان آورد. از این روى ، عقل سلیم حكم مى‏كند در امر مهمّى مانند ازدواج، مطالعه و تحقیق و نیز مشورت با كارشناسان و مشاوران مجرب انجام پذیرد.

تمایل اولیه لازم است اما تجربه نشان داده است که محبت و عشقی که در اثر زندگی و شناخت و با هم بودن ایجاد شود ،

محکم تر و قابل اعتماد تر است .پس سعی کنید در انتخاب همسر تا آنجایی که می توانید تعقل کرده و از نظرات بزرگ تر ها استفاده کنید.

به نظر مى‏آید، رعایت نكات زیر براى دستیابى به ازدواج موفق و همسر مناسب ضرورت دارد:

1. بكوشید علاقه نخستین و پیش از خواستگارى را تا جایى كه ممكن است كنترل كنید و پیش از طى مراحل بعدى، خود را به كسى وابسته نسازید؛ زیرا علاقه و وابستگى زیاد ، مانع شناخت صحیح مى‏شود.

2. از هر گونه تماس (تلفنى، حضورى و نامه) پیش از اقدامات رسمى خوددارى كنید.

3. در نخستین اقدام، وضعیت و مشخصات فرد مورد نظر را با خانواده خود در میان گذارید و از دیدگاه‏هاى آنان آگاه شوید.

4. در صورت توافق با خانواده، تحقیقات را به وسیله افراد مجرب و مورد اعتماد آغاز كنید.

5. در صورتى كه نتایج تحقیقات، فرد مورد نظر را مناسب نشان مى‏دهد ، فرصت بیشتری به خود دهید تا در حریم خانواده باهم صحبت کرده و شناخت پیدا کنید.

6. اگر در صحبت‏هاى اولیه همدیگر را پسندیدید و دیدگاه‏هاى یكدیگر را پذیرفتید، در مسیر زندگى مشترك گام نهید.

در تمام این مراحل، توجّه و توكل به خداوند ، راهنما و راهگشاى شما خواهد بود.

اینکه در جلسات خواستگاری چه سوالاتی را بپرسید بستگی به شرایط ،اهداف و سبک زندگی تان دارد اما سوالات کلی وجود دارد که به برخی از آن ها در مقالات « فقط دختر پسرای دم بخت بخوانند!» و « چی بگیم تو خواستگاری » اشاره کرده ایم.

سلام

جناب سعیدان به جایی اینکه این عکسا رو بزارین و دل منو خون کنن

اگه چن تا آواتار خوب ومَشتی دارین برا من بفرستین

ممنون میشم