روش1:روزهای تعطیل مثل بقیه روزها ساعتتون رو کوک کنین تا همه از خواب بپرن!
﴿این روش برای افرادی که غیر از سادیسم، رگههایی از مازوخیسم هم دارن
پیشنهاد میشه!﴾ روش ۲: سر چهارراه وقتی چراغ سبز شد دستتون رو روی بوق بذارین تا جلوییها زودتر راه بیفتن
روش ۳: وقتی میخواین برین دست به آب، با صدای بلند به اطلاع همه برسونین
روش ۴: وقتی از کسی آدرسی رو میپرسین بلافاصله بعد از جواب دادنش جلوی چشمش از یه نفر دیگه بپرسین
روش ۵: کرایه تاکسی رو بعد از پیاده شدن و گشتن تمام جیبهاتون، به صورت اسکناس هزاری پرداخت کنین
روش ۶: همسرتون رو با اسم همسر قبلیتون صدا بزنین
روش ۷: جدول نیمه تمام دوستتون رو حل کنین
روش ۸: توی اتوبان و جاده روی لاین منتهی الیه سمت چپ با سرعت ۵۰ کیلومتر در ساعت حرکت کنین
روش ۹: وقتی عده زیادی مشغول تماشای تلویزیون هستن مرتب کانال رو عوض کنین
روش ۱۰: از بستنی فروشی بخواین که اسم ۵۴ نوع از بستنیها رو براتون بگه
روش ۱۱: در یک جمع، سوپ یا چایی رو با هورت کشیدن نوش جان کنین
روش ۱۲: به کسی که دندون مصنوعی داره بلال تعارف کنین
روش ۱۳: وقتی از آسانسور پیاده میشین دکمههای تمام طبقات رو بزنین و محل رو ترک کنین
روش ۱۴: وقتی با بچهها بازی فکری میکنین سعی کنین از اونها ببرین
روش ۱۵: موقع ناهار توی یک جمع، جزئیات تهوع و ﴿گلاب به روتون﴾ استفراغی که چند روز پیش داشتین رو با آب و تاب تعریف کنین
روش ۱۶: ایدههای دیگران رو به اسم خودتون به کار ببرین
روش ۱۷: بوتیک چی رو وادار کنین شونصد رنگ و نوع مختلف پیراهنهاش رو باز کنه و نشونتون بده و بعد بگین هیچکدوم جالب نیست و سریع خارج بشین
روش ۱۸: شمعهای کیک تولد دیگران رو فوت کنین
روش ۱۹: اگه سر دوستتون طاسه مرتب از آرایشگرتون تعریف کنین
روش ۲۰: وقتی کسی لباس تازه می خره بهش بگین خیلی گرون خریده و سرش کلاه رفته
روش ۲۱: صابون رو همیشه کف وان حمام جا بذارین
روش ۲۲: روی ماشینتون بوقهای شیپوری نصب کنین
روش ۲۳: وقتی دوستتون رو بعد از یه مدت طولانی میبینین بگین چقدر پیر شده
روش ۲۴: وقتی کسی در یک جمع جوک تعریف میکنه بلافاصله بگین خیلی قدیمی بود
روش ۲۵: چاقی و شکم بزرگ دوستتون رو مرتب بهش یادآوری کنین
روش ۲۶: بادکنک بچه هارو بترکونین
روش ۲۷: مرتب اشتباهات لغوی و گرامری دیگران هنگام صحبت رو گوشزد کنین و بخندین
روش ۲۸: وقتی دوستتون موهای سرش رو کوتاه میکنه بهش بگین که موی بلند بیشتر بهش میاد
روش ۲۹: بچه جیغ جیغوی خودتون رو به سینما ببرین
روش ۳۰: کلید آپارتمان طبقه ۱۳ تون رو توی ماشین جا بذارین و وقتی به در آپارتمان رسیدین یادتون بیاد! ﴿این روش هم جنبه هایی از مازوخیسم در بر داره
روش ۳۱: ایمیلهای فورواردی دوستتون رو همیشه برای خودش فوروارد کنین
روش ۳۲: توی کنسرتهای موسیقی بزرگ و هنری، بی موقع دست بزنین
روش ۳۳: هر جایی که می تونین، آدامس جویده شده تون رو جا بذارین! ﴿توی دستکش یا کفش دوستتون بهتره ﴾
روش ۳۴: حبه قند نیمه جویده و خیستون رو دوباره توی قنددون بذارین
روش ۳۵: نصف شبها با صدای بلند توی خواب حرف بزنین
روش ۳۶: دوستتون که پاش توی گچه رو به فوتبال بازی کردن دعوت کنین
روش ۳۷: عکسهای عروسی دوستتون رو با دستهای چرب تماشا کنین
روش ۳۸: پیچهای کوک گیتار دوستتون رو که ۵ دقیقه دیگه اجرای برنامه داره حداقل ۲۷۰ درجه در جهات مختلف بچرخونین
روش ۳۹: با یه پیتزا فروشی تماس بگیرین و شماره تلفن پیتزا فروشی روبروییش که اونطرف خیابونه رو بپرسین
روش ۴۰: شیشه های سس گوجهفرنگی و هات سس فلفل رو عوض کنین
روش ۴۱: موقع عکس رسمی انداختن برای هر کس جلوتونه شاخ بذارین
روش ۴۲: توی ظرفهای آجیل برای مهموناتون فقط پستهها و فندقهای دهان بسته بذارین
روش ۴۳: شونصد بار به دستگاه پیغام گیر تلفن دوستتون زنگ بزنین و داستان خاله سوسکه رو تعریف کنین
روش ۴۴: توی روزهای بارونی با ماشینتون با سرعت از وسط آبهای جمع شده رد بشین
روش ۴۵: توی جای کارت دستگاههای عابر بانک چوب کبریت فرو کنین
روش ۴۶: جای برچسبهای قرمز و آبی شیرهای آب توالت هتلها رو عوض کنین
روش ۴۷: یکی از پایههای صندلی معلم یا استادتون رو لق کنین
روش ۴۸: توی مهمونیها مرتب از بچه چهار ساله تون بخواین که هر چی شعر بلده بخونه
روش ۴۹: چراغ توالتی که مشتری داره و کلید چراغش بیرونه رو خاموش کنین
روش ۵۰: ورقهای جزوه ۳۰۰ صفحه ای دوستتون که ازش گرفتین زیراکس کنین رو قاطی پاتی بذارین، یه بر هم بزنین، بعد بهش پس بدین.
چرااز محفل ما ای پدر عزم سفر کردی چراازدوری رویت مرا خونین جگر کردی
رقیه دخت شاه دین شبی در شام غم افزا زهجر باب خود گشتی بسی درشیون وغو غا
سرشک ازدیدگان جاری همی نالید ومی گفتا که ای بابا ی مظلومم بکوی که گذر کردی
-------چرا از محفل ما ای پدرعزم سفر کردی ---------------------
یتیمم در بدرگشتم همی نالم زهجرانت بیا بابا دم دیگر مرابنشان بدامانت
کجا رفتی توای باباسر وجانم بقربانت زما افسردگان بابا چرا قطع نظر کردی
-----------چرااز محفل ما ای پدر عزم سفر کردی ------------------
غریب وبی معینم من ندارم یار وغمخواری نباشد از برای من دگریار وپرستاری
بنالم درفراق تو کنم از دیده خون جاری زهجر روی خود بابا مرا نیلی ببر کردی
----------چرااز محفل ما ای پدر عزم سفر کردی---------------
نباشد طاقتم دیگر بگریم از برای تو کنم خاک سیه بر سر پدر جان در عزای تو
کجایی ای پدر تا آنکه چینم من بلای تو نمی دانم سفر اندر کدامین بوم بر کردی
-----------چرا از محفل ماای پدر عزم سفر کردی --------------
زضرب سیلی اعدا رخم نیلی شده بابا شکیبایی نمی باشد توانم رفته از اعضا
زدل این عقده ام بابا زوصل روی خود بگشا زفقدانت مرا افسرده وخونین جگر کردی
----------چرا از محفل ما ای پدر عزمسفر کردی -------------
دراین ماتم سرا (ساعی) توبا خیل عزاداران نوا کن بهر آن طفل فکار شاه مظلومان
بیابی باعزاداران جزا ازایزد منان زنظم جانگدازخود جهان را نوحه گر کردی
-----چرا از محفل ما ای پدر عزمسفر کردی-------
به نقل از معراج عاشورا -اثر طبع حسینعلی خوانساری -صص 149-150-کتابفروشی اشرفی خوانسار