• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 346
تعداد نظرات : 2
زمان آخرین مطلب : 1593روز قبل
اقتصاد

جشنواره عید تا عید باشگاه مشتریان بانک ایران زمینبراساس اعلام معاونت فناوری اطلاعات بانک ایران زمین حدود ۱۳۰ هزار نفر در جشنواره عید تا عید باشگاه مشتریان بانک ایران زمین شرکت کردند.

به گزارش تبیان و به نقل از روابط عمومی بانک ایران زمین، جشنواره عید تا عید باشگاه مشتریان بانک ایران زمین که از تاریخ ۳۰ مرداد لغایت ۹ شهریور ۱۳۹۷ به مدت ۱۰ روز برگزار شد، با استقبال کم نیز اعضاء باشگاه مشتریان این بانک همراه بود.

فرهاد اینالوئی معاون فناوری اطلاعات بانک ایران‌ زمین ضمن ابراز خرسندی از استقبال مشتریان از جشنواره باشگاه مشتریان این بانک گفت: ایجاد و راه‌اندازی باشگاه مشتریان در راستای توسعه بانکداری دیجیتال و آماده سازی بستری برای رفع نیازهای مشتریان، توجه ویژه به آنها و مدیریت صحیح ارتباط با آنها است.

اینالوئی افزود: در جشنواره عید تا عید در یک مدت کوتاهی حدود ۱۰ درصد رشد اعضاء را شاهد بودیم که رشد نسبتا سریعی است، که نشانگر روند رو به رشد استفاده مشتریان از خدمات دیجیتال است.

در این جشنواره بیش از ۱۲ هزار نفر از اعضای باشگاه مشتریان در جشنواره بازی‌های این باشگاه به مدت ۱۱ روز  با یکدیگر به رقابت تنگاتنگ پرداختند که در این میان بازی فکری و هیجان انگیز ۲۰۴۸ با استقبال بی‌نظیر اعضا روبرو شد و بیش از ۱۵۰ هزار بار طی مدت ۱۱ روز از این صفحه بازدید صورت گرفت.

در این جشنواره اعضای باشگاه می توانستند با امتیازهای جمع آوری شده خود در سومین دوره از سرویس های خرید شارژ موبایل، خرید بسته های اینترنتی ، دریافت بلیط قرعه کشی آنلاین چرخ گردون، شرکت در سبد های قرعه کشی ۲۰،۳۰ و ۵۰ میلیون ریالی و شرکت در جشنواره بازی های باشگاه مشتریان بهرمند شوند.

يکشنبه 11/6/1397 - 10:0
تاریخ

 

درباره كیفیت شهادت امام سه روایت مختلف نقل شده است:

شهادت آن حضرت در پى مسموم كردن امام صورت گرفته است. این در روایتى از امام رضا علیه السّلام آمده است. همینطور روایات دیگرى كه یحیى بن خالد را به قتل آن حضرت متهم مى‌كند، این نكته آمده است.
در نقلى آمده است كه آن حضرت را در فرشى پیچانده و چنان فشار داده‌اند كه حضرت به شهادت رسیده است. 
روایت دیگر آن است كه مستوفى نقل كرده: شیعه گویند به فرمان هارون الرشید سرب گداخته در حلق ایشان ریختند. 
در این باره روایتى كه بیش از همه شهرت دارد، مسموم ساختن امام است. پس از شهادت امام، جسد مبارك آن حضرت را به دو دلیل در معرض دید خواص اهل بغداد و عموم مردم قرار دادند:

بنا به نوشته اربلى، سندى بن شاهك، فقها و وجوه اهل بغداد را كه هیثم بن عدى نیز در میان آنها دیده مى‌شد، بر سر جسد مبارك امام آورد تا ببینند زخم و جراحت و یا آثار خفگى در بدن آن حضرت وجود ندارد و به مرگ طبیعى از دنیا رفته است.
از آنجا كه برخى از شیعیان معتقد به مهدویت آن حضرت بودند و یا احتمال داشت اعتقاد به مهدویت او پیدا كنند، جسد امام را روى پل بغداد بر زمین نهادند و یحیى بن خالد دستور داد تا فریاد زنند: این موسى بن جعفر است كه رافضه معتقدند او نمرده است. پس از آن مردم آمده و او را در حالى كه از دنیا رفته بود نگاه كردند. آنگاه جنازه را در «باب التین» بغداد در مقبره قریشى‌ها دفن كردند. 
تاریخ شهادت امام بنا به نقل شیخ صدوق 25 رجب 183 بنا به نقل شیخ مفید 24 رجب، و در نقل مستوفى، روز جمعه 14 صفر بوده است‌.

شنبه 10/6/1397 - 14:42
تاریخ

 

الصبر على الوحده علامه قوه العقل،فمن عقل عن الله تبارك و تعالى اعتزل اهل الدنیا و الراغبین فیها و رغب فیما عند ربه و كان الله آنسه فى الوحشه و صاحبه فى الوحده، وغناه فى العیله و معزه فى غیر عشیره.
صبر بر تنهایى نشانه قوت عقل است و هر كه از طرف خداوند تبارك و تعالى تعقل كند از اهل دنیا و راغبین در آن كناره گرفته و بدآنچه نزد پرودرگارش است رغبت نموده،و خداوند در وحشت انیس اوست ودر تنهایى یار او، و توانگرى او در ندارى و عزت او در بى تیره و تبارى است.

ان العاقل لایكذب و ان كان فیه هواه. همانا كه عاقل دروغ نمى گوید، گر چه طبق میل و خواسته او باشد.
قله المنطق حكم عظیم، فعلیكم بالصمت، فانه دعه حسنه و قله وزر و خفه من الذنوب. كم گویى، حكمت بزرگى است، بر شما باد به خموشى كه شیوه اى نیكو وسبكبار و سبب تخفیف گناه است.
ان الله حرم الجنه على كل فاحش قلیل الحیاء لایبالى ما قال و لا ما قیل له. همانا خداوند بهشت را بر هر هرزه گوى كم حیا كه باكى ندارد چه مى گوید و یا به او چه گویند حرام گردانیده است.
ایاك و الكبر، فانه لایدخل الجنه من كان فى قلبه مثقال حبه من كبر.از كبر و خودخواهى بپرهیز، كه هر كسى در دلش به اندازه دانه اى كبر باشد ، داخل بهشت نمى شود.
من احب الدنیا ذهب خوف الاخره من قلبه و ما اوتى عبد علما فازداد للدنیا حبا الا ازداد من الله بعدا و ازداد الله علیه غضبا.
هر كه دنیا را دوست بدارد، خوف آخرت از دلش برود، و به بنده اى دانشى ندهند كه به دنیا علاقه مندتر شود، مگر آن كه از خدا دورتر و مورد خشم او قرار گیرد.

شنبه 10/6/1397 - 14:40
تاریخ

 

 

از اصحاب امام کاظم (علیه اسلام) می توان به افراد زیر اشاره کرد:

یونس‌ بن‌ عبدالرحمان‌
صفوان‌ بن‌ یحیى‌
محمد بن‌ ابى‌ عمیر
عبدالله‌ بن‌ مغیره‌
حسن‌ بن‌ محبوب‌
احمد بن‌ محمد بن‌ ابى‌ نصر بزنطى‌
که این شش نفر از اصحاب اجماع هستند.

علی بن یقطین
محمد بن خلاد
عبدالرحمن بجلی
علی بن جعفر
حسین بن علی بن فضال
داود رقی
موسی بن بکیر
اسماعیل بن مهران

شنبه 10/6/1397 - 14:39
تاریخ

 

امام کاظم علیه السلام به دلیل حلم و بردباری در برابر تجاوزکاران و فرونشاندن غیظ و خشم خویش به «کاظم» ملقب بود و به خاطر لیاقت و شایستگی اش به «عبدصالح» معروف بود.

خریدن غلام و آزاد ساختن غلام یكى از برنامه هاى عبادتى امام علیه السلام بوده است به حدى كه در مدت عمر خود بیش از هزار نفر را خریدارى و در راه خدا و جلب رضایت و خشنودى او آزاد ساخته است.

یكى از مشخص ترین صفات بارز پیشواى هفتم ما سخاوت و بذل وجود و كرم اوست كه در راه خدا مبذول مى داشت.

بر این اساس است كه سیره نویسان بی طرف اتفاق نظر دارند كه امام موسى بن جعفر علیه السلام یكى از چهره هاى معروف سخاوت و كرم عصر خود بود و امكانات مالى خود را كه محصول دست رنج خود او بود و از راه كشاورزى و زراعت عائدش می شد در اختیار نیازمندان و بیچارگان واقعى اجتماع قرار می داد. به ترتیبى بخشش ها و كرامت هاى آن بزرگوار در اعماق دل هاى مردم ریشه دوانده بود كه در مدینه به صورت ضرب المثلى شیوع داشت و مردم گاهى در گفتگوهاى خود به هم دیگر می گفتند: «تعجب از كسى است كه كیسه بذل و بخشش موسى بن جعفر به او رسیده باشد ولى باز هم اظهار فقر و تنگدستى بنماید»

امام موسی بن جعفر علیه السلام بسیار به سراغ فقرا می رفت. شب ها در ظرفی پول و آرد و خرما می ریخت و به وسایلی به فقرای مدینه می رساند، در حالی که آن ها نمی دانستند از ناحیه چه کسی است.

شنبه 10/6/1397 - 14:38
تاریخ

برخورد امام با معتزله
از جمله مذاهب اسلامى كه در اواخر قرن اول هجرى پیدا شد و پس از آن هم سهم عمده‌اى در درگیرى‌هاى فكرى جامعه اسلامى داشت، مذهب اعتزال بود، اصل اساسى این مذهب، توجیه مسائل دین در سایه عقل بود، كه سپردن مقوله‌هاى دینى به دست عقل، به طورى كه در توجیه و تحلیل عقلى این مقوله‌ها راه افراط سپرده شود، نمى‌توانست نتایج مطلوبى به بار آورد. از نمونه‌هاى آن انواع و اقسام عقایدى است كه به وسیلۀ این عقل‌گرایان دربارۀ توحید مطرح مى‌شد. گاهى صفات متضاد بر خدا نسبت داده و گاه برخى از صفاتى كه به تصریح قرآن، خدا متّصف به آنها است از حضرت بارى سلب كرده‌اند. این حركت براى شیعیان كه خود امام معصوم داشتند، قابل قبول نبود.

در فرهنگ شیعه، اصول‌گرایى، به معناى توجه به احادیث رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله از اساسى‌ترین اصول محسوب مى‌شد. در كنار آن، امامان خود در دفاع از حقانیت اسلام، توجیهات عقلى نیز ارائه مى‌دادند. در همین زمینه، شاگردانى هم تربیت شدند كه رسالت آنها دفاع عقلانى از دین و عقاید مذهب شیعه بود.

برخورد امام با اهل حدیث
در برابر معتزله، گروههایى از اهل حدیث بودند كه گرفتار احادیث جعلى فراوانى بوده و در مسألۀ توحید، گرفتار شبهات و مشكلات بسیارى بودند.آنان كه از مشبّهه بوده و با تشبّث به ظواهر آیات و روایات مى‌كوشیدند براى خدا صفات انسانى و مادى بتراشند، امام موضع گرفته و خدا را از هر نوع تشبیه و صفت مادّى مبرّا مى‌ساخت.

امام موسی کاظم (علیه السلام) در برابر این دو گروه و به طور کلی در مبحث توحید می فرمایند:« لا تتجاوز فى التّوحید ما ذكره الله تعالى فى كتابه فتهلك؛ در مسألۀ توحید از آنچه خداى تبارك و تعالى در كتاب خود ذكر كرده پا فراتر نگذار كه هلاك مى‌شوى.» و یا می فرمایند:«إنّ الله أعلى و اجلّ من أن یبلغ كنه صفته، فصفوه بما وصف به نفسه و كفّوا عمّا سوى ذلك. خداوند بالاتر و بزرگتر از آن است كه كسى بتواند به حقیقت صفت او برسد؛ پس او را همانگونه كه خودش توصیف فرموده بشناسید و از غیر آن دست بردارید. و زمانى كه خودشان مى‌خواستند صفات خدا را بر شمرند، تنها از مضامین قرآن بهره مى‌گرفتند.

 

شنبه 10/6/1397 - 14:38
تاریخ

 

امام كاظم علیه السّلام دو بار به دست هارون به زندان افتاده اند كه مرتبه دوم آن از سال 179 تا 183؛ یعنى به مدت چهار سال به طول انجامیده و به شهادت آن حضرت منجر شده است. درباره مرتبه نخست زندان امام مدّت قید نشده است.

دلایل زندانى شدن امام در این دو بار كه هر دو به دست هارون بوده است عبارت است از:

‌ سختگیری های هارون نسبت به علویان به خصوص امام موسی کاظم(علیه السلام)
نفوذ بسیار امام و علویان در میان مردم به دلیل اینکه فرزندان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هستند.
مفترض الطاعه بودن‌ امامان شیعه و ترس دستگاه حکومت از شیعیان به دلیلی این صفت ائمه اطهار مرحوم صدوق از جمله علل به شهادت رسیدن امام كاظم علیه السّلام را آگاهى یافتن هارون از اعتقاد شیعیان به امامت امام دانسته است. هارون فهمید كه شیعیان شب و روز به خدمت امام مى‌رسند. و به خاطر ترس از جان و از دست دادن سلطنتش آن حضرت را به شهادت رسانید.
سعایت برخی از بستگان امام مانندعلی بن اسماعیل بن جعفر (پسر برادر امام) در نزد هارون از امام جهت هارون با آن همه سلطه و قدرت، مجبور بود تا دست به چنین توجیهاتى بزند تا اقدامش از طرف مردم مورد انكار و نفرت قرار نگیرد. هارون در همان مسجد دستور توقیف حضرت را صادر كرد. وى دستور داد تا دو كاروان آماده كرده، یكى را به سمت كوفه و دیگرى را به سمت بصره بفرستند. او امام را همراه یكى از این دو كاروان روانه ساخت. این كار به این دلیل انجام گرفت تا مردم ندانند امام در كجا زندانى مى‌شود.

هارون، امام كاظم علیه السّلام را نزد حاكم بصره، عیسى بن جعفر بن منصور فرستاد؛ امام چندى در زندان او بسر برد، اما در نهایت، عیسى از این كار خسته شد و به هارون نوشت تا او را تحویل شخص دیگرى بدهد.در غیر این صورت او را آزاد خواهد كرد، زیرا در تمام این مدت كوشیده تا شاهدى بر ضد امام به دست آورد، اما چیزى نیافته است.

پس از آن، امام را تحویل فضل بن ربیع دادند. امام مدتى طولانى نزد وى زندانى بود. گفته شده كه از او خواستند تا آن حضرت را به قتل برساند، اما او از این كار سرباز زد. پس از آن، حضرت را تحویل فضل بن یحیى دادند و مدتى نیز در زندان او بسر برد. مطابق نقل مورّخان او حرمت امام را پاس مى‌ داشت. پس از آن امام كاظم علیه السّلام را تحویل زندانبان دیگرى بنام سندى بن شاهك دادند.

شنبه 10/6/1397 - 14:34
تاریخ

 

امام كاظم علیه السّلام پس از شهادت پدرش در سال 148، در زمان منصور دوانیقی امامت را عهده‌ دار شد. منصور عباسى در سال 158 در مكه مرد. جانشین وى تا سال 169 فرزندش مهدى عباسى بود. پس از آن، یك سال هادى عباسى خلافت كرد و آنگاه هارون به خلافت رسید که امام در سال 183 به دست او به شهادت رسید.

دورانى كه امام كاظم علیه السّلام در آن زندگى مى‌ كرد، مصادف با نخستین مرحله استبداد و ستمگرى حكّام عباسى بود. این اعمال فشار از زمان امام صادق علیه السّلام آغاز شد و تا زمان امام رضا علیه السّلام كه دوره خلافت مأمون بود با شدّت هر چه تمام تر ادامه یافت؛ مردم در زمان مأمون اندكى احساس امنیت سیاسى كردند، ولى دیرى نپایید كه دستگاه خلافت بدرفتارى و اعمال فشار بر مردم را دوباره از سر گرفت.فشار سیاسى عباسیان در دوره‌اى آغاز شد كه پیش از آن امام باقر و صادق علیهما السّلام با تربیت شاگردان فراوان، بنیه علمى و حدیثى شیعه را تقویت كرده بودند و جنبشى عظیم در میان شیعه پدید آورده بودند.رسالت امام موسی کاظم (علیه السلام) آن بود تا در این حركت علمى، توازن و تعادل فكرى را میان شیعیان برقرار كنند.

عصر امام كاظم علیه السّلام دوران بسیار سختى براى شیعیان بود و در این دوران حركتهاى اعتراض‌آمیز متعددى از ناحیه شیعیان و علویان نسبت به خلفاى عباسى صورت گرفت كه از مهم ترین آنها قیام حسین بن على، شهید فخ - در زمان حكومت هادى عباسى- و نیز جنبش یحیى و ادریس فرزندان عبد الله بود كه در زمان هارون رخ داد. در واقع مهمترین رقیب عباسیان، علویان بودند و طبیعى بود كه حكومت آنان را سخت تحت نظارت آنها بگیرد.

این وضعیت موجب می شد که امام غالبا راه تقیه را در پیش گیرد تا تشكّل شیعه و رهبرى آنها را به طور پنهانى اداره نمایند. طبعا این وضعیت سبب مى‌شد تا تاریخ نتواند از حركات سیاسى امام ارزشیابى دقیقى به عمل آورد. وبه همین خاطر اسناد تاریخی در این مورد اندک است. با این حال نمونه ‌هایی از مبارزه امام و برخورد او با دستگاه حاكم عباسى نقل شده است. از آن جمله‌ تاکید بر عدم مشروعیّت نظام حاکم و عدم همکاری با آن، به عنوان نمونه زمانى كه صفوان بن مهران به عنوان یك شیعه خدمت امام كاظم علیه السّلام مشرف شد، آن حضرت به او فرمودند: همه كارهاى تو نیكو و زیبا است جز یك كار. صفوان پرسید: اى فرزند رسول خدا! آن چیست؟ امام فرمود: این كه شترهایت را به هارون كرایه مى‌ دهى. صفوان گفت: من شترهایم را براى لهو و صید و امثال آن به وى كرایه نمى ‌دهم، بلكه تنها براى سفر حج این كار را انجام مى‌ دهد. در این كار او خودش هم مباشرتى ندارد بلكه دیگران را براى آن اجیر مى ‌كند. امام فرمود:آیا به نظر تو كرایه دادن شترانت به آنها صحیح است؟ صفوان گفت: آرى. امام فرمود: آیا دوست دارى آنها تا انقضاى مدت كرایه و پس دادن شترانت زنده بمانند؟ صفوان گفت: آرى. امام فرمود: هر كس بخواهد آنها زنده بمانند، در صف آنان قرار مى‌ گیرد و هر كس كه از آنها باشد داخل جهنم مى ‌شود.

پس از آن، صفوان تمامى شتران خود را فروخت و وقتى هارون از علت این كار پرسید، جواب داد: دیگر پیر شده‌ام و غلامانم چنانكه باید به این كار نمى ‌رسند.

هارون گفت: مى‌ دانم به اشاره چه كسى شترانت را فروخته‌اى؛ موسى بن جعفر.

نوع دیگر از برخورد امام كاظم علیه السّلام با خلافت عباسى، حركتى بود كه امام در برخورد با على بن یقطین داشت و از وى خواست تا در دربار عباسى بماند و بكوشد تا شیعیان را از گرفتارى نجات دهد. على بن یقطین در شمار اصحاب خاص امام كاظم علیه السّلام بود كه در دستگاه خلافت عباسى داراى نفوذ بود. او در دوره مهدى و هارون نفوذ فراوانى داشت و از آن به نفع شیعیان بهره‌گیرى مى‌كرد. زمانى كه او از امام خواست اجازه دهد تا خدمت دستگاه خلافت را ترك گوید امام از دادن چنین اجازه‌اى خوددارى كرده و فرمود:این كار را نكن كه ما به تو در آنجا انس گرفته ‌ایم و تو مایه عزّت برادرانت (شیعه) هستى و شاید خدا به وسیله تو شكستى از دوستانش را جبران نموده و توطئه ‌هاى مخالفان را درباره آنها بكشند. اى على! كفّاره گناهان شما همانا نیكى به برادرانتان است.

شنبه 10/6/1397 - 14:33
تاریخ

 

 

گر چه امام صادق علیه السلام در جلساتی خصوصی با برخی از اصحاب خاص خویش همچون فضل بن عمر جعفى ، معاذ بن كثیر ، عبدالرحمان بن حجاج ، فیض بن مختار ، یعقوب سراج ، سلیمان بن خالد ، صفوان جمّال و اسحاق و على - كه از برادران امام كاظم (علیه السلام) بوده اند - بر امامت فرزندش امام كاظم (علیه السلام) اشاره نمود، لیکن در عین حال بنا به دلایل سیاسى، از جمله به دلیل وحشتى كه از حاكمیّت عباسیان وجود داشت، امام براى بسیارى از شیعیان خود ناشناخته ماند؛ زیرا امكان آن بود كه اگر به صورت صریح و در ملا عام، امامت امام کاظم علیه السلام معین گردد، از ناحیه خلفا تحت فشار قرار گیرد.

 
مرقد امام موسی کاظم علیه السلام و امام جواد علیه السلام در کاظمین
از جمله دلایل سردرگمی شیعیان پس از امام صادق (علیه السلام) می توان به موارد زیر اشاره کرد:

شدّت اختناق منصور درباره علویان، به ویژه امام صادق علیه السّلام- كه عظمت فراوانى در جامعه كسب كرده بود- سبب شد تا سردرگمى خاصى میان برخى از شیعیان، نسبت به رهبرى آینده، به وجود آید.
دعوت و جذب شیعیان آن حضرت از طرف بعضى از فرزندان امام صادق علیه السّلام- كه به ناحق داعیه امامت داشتند- و بهره ‌گیرى آنان از این فرصت، مزید بر علت مى‌شد.
پراكندگى شیعیان نیز خود مشكل دیگرى بود؛ زیرا آنها در شهرهاى دور و نزدیك زندگى مى‌ كردند و كسب اطمینان درباره امام واقعى براى آنان كار دشوارى بود.
امام صادق علیه السّلام در وصیت خویش براى این كه جان امام بعد از خویش را حفظ کند، افزون بر دو فرزند خود، امام كاظم علیه السّلام و عبد الله، منصور عباسى را نیز وصىّ خود قرار داد.
مسأله اسماعیل بن جعفر بن محمد: از آنجا كه او فرزند بزرگتر امام صادق علیه السّلام بود، شیعیان گمان مى‌كردند كه رهبرى آینده شیعه از آن او خواهد بود. وى در حیات پدر وفات كرد و به طورى كه در روایت آمده، امام صادق علیه السّلام اصرار داشتند تا شیعیان با دیدن جنازه او به مرگش یقین كنند. با این حال عده‌ اى، پس از آن حضرت با داعیه مهدویت اسماعیل و یا بهانه ‌هاى دیگر، فرقه‌ ایى بنام خطابیه، باطنیّه یا اسماعیلیّه در شیعه به وجود آوردند.
این عوامل دست به دست هم داد و در ایجاد انشعاب میان شیعیان پس از شهادت امام صادق علیه السّلام بسیار مؤثر بود به طورى كه یكى از اصحاب امام كاظم علیه السّلام گفت : ذهب النّاس بعد ابى عبد اللّه علیه السّلام یمینا و شمالا

نوبختى انشعاب شیعه را به شش فرقه پس از رحلت امام صادق علیه السّلام بدین ترتیب برمى‌ شمارد:

ناووسیه: كسانى كه معتقد بر مهدویت خود امام صادق علیه السّلام بودند.
اسماعیلیه خالصه كه هنوز بر زنده بودن اسماعیل اصرار مى ‌ورزیدند.
آنان كه به امامت محمّد فرزند اسماعیل اعتقاد داشتند.
دسته‌ اى كه به امامت محمّد بن جعفر معروف به دیباج معتقد بودند.
فطحیه  :گروهى كه امامت عبد الله افطح را قبول داشتند.
كسانى كه به امامت موسى بن جعفر علیه السّلام اعتقاد داشتند.

شنبه 10/6/1397 - 14:27
تاریخ

 

حضرت ابو الحسن موسى ع سى و هفت فرزند پسر و دختر داشت: 1- على بن موسى الرضا (علیه السلام) 2- ابراهیم 3- عباس 4- قاسم 5- اسماعیل 6- جعفر 7- هرون 8- حسن 9- احمد 10- محمد 11- حمزه 12- عبداللَّه 13- اسحق 14- عبیداللَّه 15- زید 16- حسن 17- فضل 18- حسین 19- سلیمان

20- فاطمه كبرى 21- فاطمه صغرى 22- رقیه 23- حكیمه 24- ام ابیها 25- رقیه صغرى 26- ام جعفر 27- لبابه 28- زینب 29- خدیجه 30- علیه 31- آمنه 32- حسنه 33- بریهه 34- عایشه 35- ام سلمه 36- میمونه 37- ام كلثوم

در میان تمام فرزندان حضرت ابو الحسن (علیه السلام) فرزند بزرگوارش حضرت ابو الحسن على بن موسى الرضا (علیه السلام) از همه بزرگوارتر و عالیقدرتر و داناتر و فاضلتر بوده. احمد بن موسى مردى كریم و بزرگوار و پرهیزكار بود و حضرت موسى بن جعفر این فرزند بزرگوار را دوست می داشت و بر سایر فرزندان مقدم می داشت و بستان یسیر خود را باو بخشیده بود.

شنبه 10/6/1397 - 14:25
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته