marjan karate.:.مرجان اسمانی.:.
چشمم ضعیف شد،اوونو برای فرووش،پشت ویترین گذاشتم.
دستم نمک نداشت،اوونو شکستم.
خواستم ازدواج کنم،عرووس دریایی سفارش دادم.
پووست مادربزرگم چرووک شده بوود،واسه رووز تولدش اتوو خریدم.
گرسنم بوود،هواخوری رو به،سرماخوردگی ترجیح دادم.
دلم گرفته بوود،داد زدم که ولش کنه.
دووست ناباب،اچار فرانسه خرابکاری هاموون.
خواستم از مجردی بیام بیروون رفتم قاطی مرغا شدم.
برای پیدا کردن کرم دندوونام،تصمیم به خاک برداری کردم.
خواستم ماهی بخورم،رفتم کرم شکار کردم.
دیر به دانشگاه رسیدم،برای فردا،شب تا صبح بیدار مووندم.
تلویزیونموون برفک داشت واسه اب شدنش اوونو از برق کشیدم.
حلقه ی ازدواج،چیزی که خر شدن ادم ها رو نشوون میده.
قفس طلا،جایی که زنا حاضرن به خاطرش ازادیشوونو بدن.
(فهمیدین به ما هم خبر بدید)
MCLAREN
هیچ گلی به پای گل رووی شما نمی رسد.
فرصت چیزی است از جنس باد،به بادش ندهید.
به کسی که خنده را از خودش دریغ می کند،تبسم بیامووزید.
خساست را از چشمش یاد گرفته بوود که هرچقدر به ان نوور می تاباند تنگتر می شد.
ادم ها وقتی به اسمان خوش بین بوودند،هواپیما را ساختند و وقتی بدبین شدند،چتر نجات را.
یکی از گلهای باغچه،به اتهام زیبایی،به گلدان پشت پنجره تبعید شد.
گربه ها عاشق ادم هایی اند که در زندگی دیگران مووش می دوانند!
ادم ناشی،به جای تب بر از قیچی استفاده می کند!
اسپند دوود می کنم که چشمم کسی را نخورد!
به نارنجک بدوون ضامن وام نمی دهند!
ان قدر خسیس بوود که وقتی مرد،عمرش را به شما نداد!
وقتی اشکم می خواهد به گردش برود،سوار نگاهم می شود!
(تله تکست)