Iran"s President Mahmoud
Ahmadinejad cast doubt Wednesday over the U.S. version of the Sept. 11 attacks,
calling it a pretext used to invade Afghanistan and Iraq. Although
Iran has
condemned the 2001 al-Qaida attacks on New York
and Washington in the past, this
was the third time in a week that Ahmadinejad questioned the death toll, who
was behind the attacks and how it happened
محمود احمدی نژاد رییس جمهور ایران طرح کرد
شک را چهارشنبه در مورد نسخه آمریکایی حملات یازده سپتامبر و آنرا بهانه ای برای
تهاجم به افغانستان و عراق خواند. اگرچه ایران حملات القاعده در سال 2001 را به
نیویورک و واشینگتون قبلا محکوم کرده است، این سومین مرتبه در هفته جاری است که
احمدی نژاد در تعداد کشته شدگان، اشخاص پشت پرده حملات و چگونگی رخداد آن تشکیک
کرده است.
2)
Seeing her relationship frankly I am
getting jealous.
رک راست بخوام
بگم رابطه اون (با دوستش) رو که میبینم حسودیم میشه.
3)
You will regret it someday, while you have
nobody around and you come to realize that it was beyond doubt priceless
between us.
یه روزی برای این موضوع متاسف میشی، موقعی که کسی دور و
برت نیست و اون وقت درک میکنی که جدا ما چه رابطه ارزشمندی داشتیم.
4)
You really missed his actions on that
fabulous party.
تو واقعا کارهاش
رو در اون مهمانی معرکه از دست دادی (این صفت رو برای مهمونی و سفر و روز تفریحی خیلی
خوب به کار میبرن)
5)
Tell me, Am I hideous?
بگو ببینم، (تو
این لباس) زشت شدم؟
No never- it suits you / sorry to say it doesn’t
suit you at all.
نه اصلا، بهت
میاد – شرمنده ام که باید بگم اصلا بهت نمیاد!
6)
This
is his own fault; he used to be a publisher who was taking the editors for
granted
تقصیر خودشه،
اون ناشری بود که قدر ویراستارها رو اون طور که باید و شاید نمیدونست
(این اصطلاحه، به معنای اینکه قدر چیزی/کسی رو بخاطر
اینکه زیاد در دسترس یا کنارمون هستند فراموش کنیم، خوشی زیر دل زدن؛ کفران نعمت)
7)
Please share only in its entirety. (A
copyrights owner speaking)
لطفا به صورت
کامل در اختیار دیگران بگذارید
(در زمانی گفته میشه که دارنده اثر شامل کتاب یا
مقاله نوشته یا چیزی از این دست نخواد که "بخشی" از اثرش توزیع بشه،
بلکه دوست داشته باشه اگر در اختیار کس دیگه ای قرار میگیره فقط نسخه کاملش باشه)
8)
How do you think about the project?
چی فکر میکنی در
مورد پروژه؟
I feel that some parts could be better.
حس میکنم بخشهایی جا داشت که بهتر انجام بشه.
9)
Yes of course many things could have been
done better, but considering the project’s situations and circumstances I
believe he has done his best, I would say well done.
بله، البته
خیلی چیزها میشد بهتر انجام بشه، اما با توجه به شرایط کاری و محیطی پروژه من
معتقدم که اون به بهترین نحو کار خودش رو انجام داد و تحسینش میکنم.
10)
I have got to step outside to make this
call.
مجبور شدن برای این تماس تلفنی
بیرون بیام.
(فعل get to کاربردی مشابه have to داره
و آمریکایی ها بهش gotta هم میگن مختصرا. شبیه gonna که بجای going to به کار میره)
ممنون
از مشارکت دوستان. ترجمه های بسیار خوبی داشتید. در ادامه به بررسی ترجمه ها
میپردازیم. اگر سوال، نکته یا نظری داشتید بگید.