نقشه یك شورش :
گیگیلی كه قایمكی تو پادگان موبایل آورده و اینجا هم دست از پیامك و بلوتوث برنداشته یه سرچ می كنه كه ببینده بلوتوث كیا روشنه ؟
بعد سرچ می بینه كه ای دل غافل ! مثل اینكه همه با موبایل اومدن . پس فرمانده مكلارن اینا رو چجوری بازرسی كرده بود ؟ این فرمانده حواسش از بس به ماشین مشكی متالیكش هست كه دنیای اطرافشو حالیش نمیشه .
خوب بلوتوث اونایی كه باید روشن باشه هست . تازه واردها یكی خودم . یكی حسین طهوری ، یكی هم لایك مون . بهشون یه فایل می فرسته كه امشب ساعت 12 بیاید پیش من .
و اونا خوابالو خوابالو نزدیك تخت گیگیلی میشن در حالیكه كه همش خمیازه می كشن ولی گیگیلی با یه پخخخخخخخخ خوابو از چشماشون می پرونه .
گ : شما می تونید از موهاتون دل بكنید ؟
ح.ط و ل.م با تكان سر میگن نوچ
گ : خب منم نمی تونم . با خون دل بلندش كردم . هق هق . اما اینا میخوان موهامونو بتراشن .
ح.ط و ل.م با تكان سر ناراحتیشونو اعلام می كنن
گ : خوب باید یه كاری بكنیم . اینجوری نمیشه كه دست رو دست گذاشت .
ح.ط و ل.م با تكان سر حرف منو تصدیق می كنن .
گ : به نظرتون باید چیكار كنیم ؟
ح.ط و ل.م با تكان سر میگن نمی دونیم !
گ : من یه پیشنهادی دارم
ح.ط و ل.م با تكان سر میگن چی ؟ چی ؟
گ : فردا كه ما رو برای صبحگاه بردن میگیم : كلنگ و سنگ و شیشه ... سرباز بی مو نمیشه
ح.ط و ل.م با تكان سر گفتن خوب كه چی بشه ؟
گ : خوب یعنی اگه بخواین ما رو كچل كنید پادگانو رو سر فرماندهاش خراب می كنیم . به ما میگن سرباز جان بر كف و مو بر سر !
ح.ط و ل.م با تكان سر گفتن : اوكّی .. اوكّی . ولی اگه جواب نداد چی ؟
گ : جواب میده . قبلا با شوالیه تظار (!) این نقشه رو مرور كردم . اون از راه موبایل ما رو راهنمایی می كنه .
و بار دیگر ح.ط و ل.م با تكان سر گیگیلی رو تحسین می كنن و می پرسن آیا مطمئنی كه جواب میده ؟
گ : اَااااااه . چقدر فال بد می زنید . این نشد یه نقشه دیگه . ما نمیذاریم كه پاره تنمون ، موهای سرمونو از ما جدا كنن . ما می تونیم جلوی اینكارو بگیریم . يه فرمانده ای به اين نيكادل و نسيم شمالو خانوم گلو مكلارن نشون بدم .
و گ ، ح.ط و ل.م در اندیشه فردایی روشن به خواب می روند ...
( دوستان چرا به من گوجه پرت می كنید ؟ باور كنید من بی استعداد نیستم . مدتیه موتورم خاموش شده . اگه داغ بشه نمی تونید جلوی خندتونو بگیرید . )