• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کتاب و کتابخوانی (بازدید: 4681)
پنج شنبه 15/11/1388 - 16:45 -0 تشکر 180194
درج مقالات کاربران انجمن برای صفحه اصلی تبیان

با سلام به شما کاربران عزیز انجمن های تخصصی تبیان

همانگونه که در صفحه اصلی سایت تبیان اطلاع داده شد ؛ از این پس قرار است 30 درصد مطالب صفحه اصلی تبیان با قلم و دستان توانای شما تولید گردد .

لذا از شما کاربر گرامی می خواهیم با انتخاب موضوع و انجمن مورد نظر خود ؛ مطلب خودتان را تنها در ذیل همین مبحث مطابق با قالب مندرج در اطلاعیه سایت وارد نمایید .

 

 

نمونه مطلب ارسالی

 

ساختار ورود مقالات باید از الگویی مشابه جدول ذیل پیروی نماید:

  
1 – عنوان یا تیتر مطلب چگونه از بروز بیماری قلبی جلوگیری کنیم ؟
2 – کلید واژه ها بیماری قلبی ؛ چربی ها ؛ فشار خون ؛ تغذیه مناسب و ...
3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی تلفیقی
4 – متن مطلب امروزه بیماری های قلبی از مهمترین عوامل مرگ و میر در جوامع پیشرفته و در حال توسعه محسوب می شوند . ....
5 – نام نویسنده و منبع مطلب 1 – هفته نامه سلامت 2 – انجمن تخصصی پزشکان بدون مرز 3 - ....
 

برای شما عزیزان آرزوی موفقیت داریم

 

شنبه 17/11/1388 - 16:23 - 0 تشکر 180606

من هم موافقم

دوشنبه 19/11/1388 - 15:36 - 0 تشکر 181046

تبرالماس

مرد فقیری در کنار رودخانه مشغول شکستن هیزم بود. ناگهان،درینگ!سر تبر از دسته اش جدا شد ویک راست رفت ودر رودخانه افتاد.

شکی نیست که به زیر آب هم فرو رفت.

مرد بینوا از فرط ناراحتی ودلتنگی به گریه افتاد:

- آه،من بینوا!من بیچاره!بدون تبر چه کنم؟چطور می توانم زندگی خانواده ام را بچرخانم؟

در این میان صدای به هم خوردن شاخ و برگ ها به گوش رسید.

پیرمردی که می لنگید از جنگل بیرون آمد.ریشی از خزه خاکستری،سبیلی از خارهای کاج،دماغی از میوه صنوبر داشت. پیرمرد جلو آمد واز هیزم شکن پرسید:

- مرد نیکوکار،برای چه گریه می کنی،چرا این طور اشک می ریزی؟

مرد هیزم شکن جواب داد:

- گریه تنها کاری است که می توانم بکنم. تبرم در رودخانه افتاده. بدون تبر چطور می توانم هیزم بشکنم؟چطور می توانم خانواده ام را اداره کنم؟

- پیرمرد گفت:

- ناراحت نباش،این بدبختی قابل جبرانی است.

وآن وقت کت وکفش هایش را کند وبا سر به داخل آب پرید.

یک لحظه بعد با تبری از طلا از آب بیرون آمد وبه هیزم شکن گفت:

- بیا،این هم تبرت!تبر تو همین بود؟

هیزم شکن فقیر جواب داد:

- نه،نه!

پیرمرد دوباره وارد آب شد ووقتی برگشت تبری از نقره با خود آورد وپرسید:

- تبرت این است؟

باز هم هیزم شکن جواب داد:

-نه،نه!

پیرمرد برای بار سوم وارد آب شد واین بار تبری از آهن آورد وپرسید:

- تبرت این است؟

مرد بینوا با شادی فریاد زد:

- بله،بله،خودش است!

وتبرش را گرفت وخواست به خانه برگردد که پیرمرد جلویش را گرفت و گفت:

- صبر کن!این دو تبر دیگر را هم بگیر. تو حریص نیستی،من هم نیستم.

هیزم شکن تبرها را گرفت و گفت:

- خیلی خوب،خیلی هم متشکرم.وتا روزی که زنده باشم نسبت به تو احساس حق شناسی خواهم کرد.

وموقعی که به سوی خانه روان شدسه تبر بر دوش داشت:یکی طلا،یکی نقره ویکی از آهن.

همیشه و همه جا آدم حسود پیدا می شود. همسایه ثروتمندی که از ماجرا با خبر شده بودبا خود گفت:

- چطور است برویم لب رودخانه.شاید مقدار دیگری بر ثروتمان اضافه کنیم!

وتبری قراضه که با کمترین تکان دسته وسر تبر از هم جدا می شد برداشت وبه سوی رودخانه رفت.

به محل معهود رسید. تبر رابه شدت تکان داد وسر تبر جدا شد ودر رودخانه افتاد. مرد ثروتمند شروع به گریه وزاری کرد:

- وای بر من مسکین!وای بر من بیچاره!حالا چه کنم؟

شاخ وبرگ ها به صدا در آمدند. پیرمردی از جنگل خارج شد.

ریشی از خزه خاکستری،سبیلی از سوزن های کاج ودماغی از میوه صنوبر داشت. پیرمرد از هیزم شکن گریان پرسید:

- چه کسی این طور فریاد می کشد؟درجنگل من چه کسی دچار بدبختی شده؟

مرد ثروتمند گفت:- من فریاد می زنم.من گرفتار بدبختی شده ام.داشتم هیزم می شکستم که سر تبرم جدا شد وتوی آب افتاد. حالا چه کسی می تواند آن را برایم بیاورد؟

پیرمرد گفت:

- من.

و کت وکفش هایش را در آورد وخود را به آب انداخت.

هنوز آب از تکان باز نایستاده بود که پیرمرد با تبری از آهن بیرون آمد واز مرد ثروتمند پرسید:

- تبر همین است؟

مرد ثروتمند جواب داد:

- نه،نه!تبر من بهتر از این بود.

پیرمرد دوباره به آب پرید. وقتی برگشت تبری از نقره به ثروتمند داد وگفت:

- تبرت این است؟

باز هم مرد ثروتمند گفتک

- نه،این هم نیست. مال من بهتر بود.

پیرمرد برای بار سوم وارد آب شد وتبری از طلا با خود آورد و پرسید:

- تبرت این یکی نیست؟

مرد ثروتمند بانگ برداشت:

- چرا،چرا!خودش است. از همان دور آن را شناختم.زود باش بده به من!

پیر مرد این کار رانکرد وگفت:

- فکر نمی کنی اشتباه کرده باشی؟ ته رودخانه تبر دیگری از الماس وجود دارد. شاید تبر الماس مال تو باشد؟

مرد ثروتمند جواب داد:

- بله حق با تو است.من اشتباه کرده بودم.تبری که در دست تو است به قدری در آفتاب می درخشید که خیال کردم مال خودم است.

پیرمرد سری تکان داد وتبر طلا را برداشت وبه آب پرید.

درآب شیرجه زد ودیگر هم بالا نیامد.

اما مرد ثروتمند هنوز هم لب رودخانه ایستاده است وانتظار می کشد،زیرا امیدواراست که پیرمرد بالاخره می آید و تبر الماس را برایش می آورد.

معهود : تعیین شده،مقرر،متداول،معمول،قرار گذاشته شده

عنوان:  تبر الماس 

کلید واژه : اربابی که خواست آهنگر شود- هر کس سهم خودش و. . .

تجمیعی

نام کتاب : تبر الماس و قصه هایی دیگر از کشورهای بالت

ارائه کننده : آ. بلوکین

مترجم : قاسم صُنعوی

ناتانائيل

چهارشنبه 21/11/1388 - 22:0 - 0 تشکر 181623

1 – عنوان یا تیتر مطلب

روشهای صحیح مطالعه

2 – کلید واژه هاتمرکز حواس؛علاقه و تمرکزحواس؛زبان گردانی؛با کتاب شوخی کنید؛تعیین هدف؛تند خواندن؛یادداشت برداری؛
3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی تلفیقی
4 – متن مطلب

روشهای صحیح مطالعه

ازیکی ازفیلسوفان و مرتاضان هندی پرسیدند: آیا پس ازاین همه دانش و فرزانگی و ریاضت هنوزهم به ریاضت مشغولی؟

گفت: آری. گفتند: چگونه؟

گفت: وقتی غذا می خورم صرفاً غذا می خورم و وقتی می خوابم فقط می خوابم.

این شاید بزرگ ترین ثمره ی تمرکز است. آیا شما هم هنگام غذا خوردن می توانید تمام توجهتان را روی غذا خوردن و لذت و مزه ی غذا معطوف کنید، یا اینکه معمولاً از افکار مربوط به گذشته و آینده آشفته اید و چون به خود می آیید می بینید غذایتان تمام شده و جز امتلا و پری معده هیچ نفهمیده اید.

تمرکز واقعی یعنی اینکه اگرشما درطول روزبه پنج فعالیت مختلف مشغولید، درهرفعالیت صرفاً به آن فکرکنید و از افکار مربوط به کارهای دیگرآسوده باشید.

موفقیت زندگی روزانه ی ما تماماًً به میزان تمرکز ما برامور روزانه ارتباط دارد. اگر شما قادر باشید به هنگام کار فقط روی کارخود، به هنگام ورزش صرفاً روی انجام حرکات، درهنگام مطالعه فقط روی موضوع کتاب و به هنگام انجام فعالیت هنری ازقبیل موسیقی، نقاشی، خطاطی و . . . به فعالیت هنری خود توجه و تمرکز کنید، عملاً موفقیت شما به میزان چشمگیری افزایش می یابد.

موفقیت یعنی تمرکز، تمرکزو تمرکز.

خواننده عزیز و یاور همیشه تبیان

همه ی فعالیت های انسان برای توفیق، نیازمند تمرکزاست. اما ازسلسله فعالیت های نیازمند تمرکز، مطالعه جدی ترین فعالیتی است که تمرکزدرآن نقش اساسی و محوری دارد.

خود شما بارها متوجه شده اید که پس ازمدتی که ازمطالعه تان گذشت چشمانتان روی کلمات و خطوط می دود بی آنکه حواستان به آن باشد وهمین طورشاید چند خط و یا چند صفحه را دنبال کنید و یکباره متوجه شوید حرکت چشمانتان صرفاً از زوی غریزه و عادت بوده، فوراً به عقب برمی گردید و شروع به خواندن دوباره می کنید، اما کمی جلوترمشکل تکرار می شود. این موضوع شما را بسیارخسته و کسل می کند، وقت زیادی را ازشما می- گیرد و کم کم میل به مطالعه درشما کم می شود. گاهی اوقات هم به کلمه ای از کتاب خیره می شوید و درافکارخود غوطه می خورید. پیش ازهرچیزمطمئن باشید که این مشکل و مسئله ی شما نیست و همه ی افرادی که به نوعی با مطالعه و کتاب سروکاردارند ازاین موضوع دررنجند.
برهمین اساس بخش عمده ای ازاین کتاب به راه های بهبود تمرکز درهنگام مطالعه وهنگام حضوردرکلاس می پردازد که صد البته مطالعه و عمل به آن برای تمرکز، آرامش، و شادمانی و موفقیت به همراه خواهد داشت.

درآخرذکراین نکته ضروری است که تمرکزحواس یک مهارت بی چون و چراست که نیازبه فراگیری تکنیک ها و تمرین مستمر دارد.

اینکه شما روش های کاربردی این کتاب را چند روزی تمرین کنید و بعد رهایش کنید نتیجه همان می شود که اکنون به آن گرفتارید: " عدم تمرکزحواس". تمرینات را با صبر و حوصله و متانت کافی انجام دهید. شتاب زده عمل نکنید و منظم و آرام به پیش بروید.

" لرد بایرون" می گوید: برای پیشرفت و پیروزی سه چیزلازم است: اول پشتکار، دوم پشتکار و سوم پشتکار.

این کتاب را بخوانید اگر:

مصمم هستید و اراده ی راسخ کرده اید تمرکزتان بهترشود.

تمرین ها را انجام می دهید.

و به پیشرفت خود یقین دارید

فصل اول
واقعیت ها در: تمرکز حواس
تمرکز چیست ؟

تعریف نادرستی را که از تمرکز حواس درذهن خود دارید دگرگون کنید.

تعریف درست تمرکز

تمرکزحواس همان قدرمی تواند واقعی باشد که عوامل حواس پرتی واقعیت دارند.

یعنی: شما باید بپذیرید که به هرحال، همیشه عواملی حواس شما را پرت می کنند که بعضی ازآن ها منشأ ذهنی و درونی دارند و ازاندیشه ی خود شما ناشی می شوند و بعضی دیگرمنشأ محیطی و بیرونی دارند و از محیط اطراف شما نشأت می گیرند. عواملی مثل یادآوری خاطرات و تخیلات گوناگون وتجزیه وتحلیل مسائلی خارج ازچارچوب موضوع مطالعه، ازعوامل حواس پرتی درونی و عواملی مانند سروصدا، حضورمزاحم دیگران و آشفتگی مکان مطالعه ازعوامل بیرونی به حساب می آیند.
که تمرکز هرشخص به نسبت کاهش عوامل حواس پرتی او افزایش می یابد و بنا به تغییرات موقعیت ذهنی و محیطی اوتغییرمی کند. درنتیجه شما هیچ گاه ازیک میزان مشخص وثابت تمرکز برخوردارنیستند. به محض آنکه محیط شما عوض شود و یا شرایط ذهنی شما تغییرکند، میزان تمرکزشما بریک مطلب تغییرمی کند.

همچنین تمرکزحواس افراد مختلف نسبت به یکدیگر، کاملاً فرق می کند. بنابراین شما هرگزنباید خود را فرد حواس پرت و فاقد تمرکزی بدانید یا معرفی کنید، چرا که چنین چیزی حقیقت ندارد.

درست ترآن است که بگویید در این لحظه، با ذهنیت کنونی و در محیط فعلی عوامل حواس پرتی من بیشترو میزان تمرکزم کمتراست.

گفتن" من کاملاً آدم حواس پرتی هستم" و عباراتی ازاین دست، کاملاً نادرست است. این قضاوت شما درباره ی تمرکز حواستان به هیچ وجه منصفانه نیست چرا که خود شما بارها و بارها درشرایط متفاوت تمرکزهای عالی گوناگونی را تجربه کرده اید.

همیشه به خاطر داشته باشید که به هنگام قضاوت درمورد خودتان یا دیگران، واقع بین بودن با بدبین بودن خیلی فرق می کند. کسی که واقع بین است همه ی جنبه ها چه خوب و چه بد را درنظر می گیرد. به سرعت داوری نمی کند. جزئیات را می بیند و کلی گویی نمی کند. پس: درمورد تمرکزحواس خود واقع بینانه قضاوت کنید و واقع بینانه حرف بزنید یعنی همیشه توجه کنید که: تمرکزحواس نسبی است.

تمرکز حواس اکتسابی است

بسیاری ازشما در مواردی که نمی توانید تمرکز حواس عالی داشته باشید، می گویید: "من ذاتاً آدم حواس پرتی هستم" . همین ذهنیت نادرست باعث می شود که نتوانید ازچنین تمرکزی برخوردار گردید.

تمرکز حواس به هیچ وجه ذاتی نیست. ما ژن مشخصی برای تمرکزدرمغزنداریم و هیچ یک ازما با تمرکز مادرزاد به دنیا نیامده ایم. اگرچه برخی از والدین، رفتارنوزاد خود را هنگامی که محکم شیشه ی شیررا در دست گرفته، به آن نگاه می کند و شیر را می مکد، تمرکز حواس تلقی می کنند و می پندارند که کودکشان ازتمرکز ذاتی برخورداراست. رفتار کودک صرفاً پاسخی بازتابی به محرک که شیشه ی شیر یا سینه ی مادراست، می باشد و هیج نوع تفکری درآن صورت نمی گیرد چرا که هنوز مراکزعالی مغز، کنترل رفتارکودک را به دست نگرفته اند و بنابراین تعبیر رفتارکودک به تمرکز حواس کاملاً بی اساس است.

آنچه مسلم است استعداد بالقوه ی تمرکزحواس درهمگان وجود دارد و مانند هراستعداد دیگر می توان آن را درخود رشد داد و پروراند. شما به راحتی می توانید این خصلت همگانی را درخود تربیت کنید و به عالی ترین مراتب خویش برسانید.

همه توانایی های همگانی را به عضله ای تشبیه می کنند. قوی ترین و عضلانی ترین افراد را هم که در نظربگیرید، وقتی به دنیا آمدند ازعضلاتی ساده و نرم و طبیعی مانند دیگران برخورداربودند اما تمرین و ممارست و به کارگرفتن عضلات باعث شده که آن ها به مرور در رشد عضلانی خود پیشرفت کنند و به بالاترین مرتبه ی آن که مهارت های ویژه دراستفاده ازعضلات است، برسند.

تمام استعدادهای بالقوه ی انسانی را می توان به صورت بالفعل درآورد و پرورش داد و به عالی ترین درجه ی خود را رساند.
حافظه و تمرکزهم دو استعداد همگانی هستند که می توانند پرورش پیدا کنند و به مهارت های ویژه تبدیل شوند

علت رشد روزافزون مؤسسه های پرورش نیروهای ذهنی دردنیا همین قابلیت پرورش یافتن نیروهای ذهنی و اکتسابی بودن آن هاست.

پس کاملاً ایمان بیاورید و باورکنید که به راحتی قادرید استعداد خدادادی تمرکزفکر را در خودتان پرورش دهید و نسبت به وضعیت کنونی، آن را بهبود بخشید. حتی اگرامروز فکرمی کنید که سن شما بیشترشده و یا درزندگی خود مشکلات جسمی، عاطفی و محیطی فراوان دارید، بازهم مطمئن باشید که می توانید ازقدرت تمرکزعالی برخوردارشوید به شرط آنکه روش به کارگیری صحیح این استعداد بالقوه را فرا گیرید

فصل دوم
اساس تمرینات در: تمرکز حواس

تمرین

زمان مشخصی را انتخاب کنید. هرزمانی که دوست دارید. مثلاً ساعت ده شب.

ازامروزهرشب ساعت ده تا ده و ده دقیقه به مدت یک ماه تمام به یک موضوع ویژه فکر کنید. توجه داشته باشید که دست کم باید چهارالی پنچ شب متوالی به یک تصویرثابت فکرکنید. تصویری که مورد علاقه ی شما باشد. زمانی تصویررا عوض کنید که احساس کنید این تصویردیگردرشما انگیزه ایجاد نمی کند و تکراری شده است.

تلاش کنید که فکرتان منحرف نشود. به همان روشی که گفتیم به محض انحراف ذهن از موضوع اصلی، به آن بازگردید. به مرورمی بینید که رفته رفته میزان انحراف های ذهنی شما کاهش می یابد. به طوری که در روزبیستم حتی کمترازپنج بار درطول ده دقیقه فکرتان منحرف می شود.

فراموش نکنید که استمراربک ماهه دراین تمرین بسیارحائزاهمیت است. نکته ی دیگر این که حتماً به موضوع مورد علاقه ی خود فکرکنید، به ویژه درروزهای اول تمرین. چرا که هرآنچه مورد علاقه است خود به خود ایجاد تمرکزمی کند. بعداً دراین باره بیشترشرح خواهیم داد.

نگاه کردن به یک جسم

برای شروع تمرین به هیچ عنوان با چشم بسته تمرین نکنید. چون دیدن یک تصویر عینی و ملموس، بسیارساده ترازتماشای یک تصویرذهنی است.

مثلاً سیبی را جلوی خود بگذارید وهمان گونه که دقیقاً به آن نگاه می کنید به آن فکر کنید. هربارکه متوجه شدید به اصطلاح ماتتان برده وذهنتان منحرف شده، دوباره توجه خود را به سیب معطوف کنید تا زمانی که ده دقیقه تمام شود.

دیدن یک جسم با چشم بسته

پس ازچند روز دیدن اشیاء با چشم بازو فکرکردن به آن، وقتی که احساس کردید دراین کارمهارت یافتید، همان جسم، یا شیئی دیگر را درذهن خود ببینید و به آن فکرکنید.

درجایی آسوده بنشینید. چشمان خود را ببندید و به تصویرذهنی خود توجه کنید. هربارکه ذهنتان فرارمی کند و به تصویرها و افکاردیگرمتمایل می شود با تلاشی ساده و آرام به تصویرذهنی خود برگردید.

نگاه کردن به یک اسم معنی با چشم بسته یا باز

بعد ازچند روزمداومت در مرحله ی دوم تمرین، کمی آن را برای خود دشوارترکنید. اینک به اسامی معنی توجه کنید. به محبت، فداکاری، خشم، شادی، هیجان و . . .

چون اسم های معنی تصویرعینی ندارند، بهترآن است که آن ها را دروجود یک شخص مورد علاقه ببینید. مثلاً شادی وهیجان را درچهره ی دوست صمیمی خود و یا فداکاری و محبت را درچهره ی مادریا پرستاری که شب هنگام بربالین کودکی بیمارایستاده است واز او مراقبت می کند ببینید.
در روزهای آخرشما می توانید به مفاهیم گسترده تروعمیق تری که تصاویردنباله داری را شامل می شوند فکرکنید البته به صورت منظم و منسجم.
درمرحله ی اول تمرین ممکن است با این سؤال مواجه شوید که مثلاً وقتی سیب را می- بینیم به چه چیزآن فکرکنیم؟
ما مؤکداً پاسخ می دهیم: به هیچ چیز. فقط تصویر را ببینید، فکرخود به خود ایجاد می- شود. رنگ، شکل، لکه های کوچک، اندازه، نوع و . . .

چند روز تمرین کنیم؟


قراربود که تلاشی ذهنی به مدت یک ماه و هرروز ده دقیقه برای انسجام بخشیدن به افکارخود داشته باشید. می توانید هرهفته ازاین ماه را به انجام یک مرحله اختصاص دهید. هفته ی اول: مرحله ی اول، هفته ی دوم : مرحله ی دوم، هفته ی سوم: مرحله ی سوم ( فکر کردن به اسم معنی )، هفته ی چهارم: مرحله ی چهارم ( فکرکردن به مفاهیم گسترده و دنباله دار) .

فصل سوم
علاقه: مهم ترین شرط در تمرکز حواس
علاقه و تمرکزحواس

چگونه درس بخوانیم؟

این سؤالی است که اکنون مسلماً درذهن شما ایجاد شده است. شما که مجبورید درس- هایی را بخوانید که هیچ علاقه ای به آن ها ندارید و واقعاً نمی دانید که با این بی علاقگی و درنتیجه عدم تمرکز و در نتیجه عدم یادگیری در آن درس چه کنید.

یکی به مثلثات علاقه ندارد، یکی به شیمی، یکی به فلسفه، یکی به زمین شناسی، یکی به تاریخ و . . .

به هرحال هرکس ممکن است ازیک یا چند درس اصلاً خوشش نیاید اما درعین حال که این بی علاقگی را حس می کند، ضرورت ایجاد علاقه را هم احساس می نماید.

ما هم اکنون زمینه های بسیارمؤثری را برای ایجاد علاقه به شما معرفی می کنیم.

" اطلاعات اولیه"

شاید مهم ترین راه ایجاد علاقه ، کسب اطلاعات اولیه درباره ی موضوع مورد نظر باشد. هرچه اطلاعات اولیه ی شما و دانسته های ابتدایی شما درزمینه ی موضوع بیشتر باشد، خود به خود کشش بیشتری برای فراگیری آن خواهید داشت و درنتیجه تمرکز بهتری درآن به دست خواهید آورد. این همان ارتباط علاقه و میل به فراگیری است.

هرچه می توانید اطلاعات اولیه، سطحی و ابتدایی خود را افزایش دهید، چه این اطلاعات در راستای موضوع باشند چه نباشند. مثلاً قبل از این که فرمول های پیچیده ی اصطکاک را درفیزیک مطالعه کنید، به کسب اطلاعات اولیه و ابتدایی درمورد اصطکاک بپردازید. اگرچه این مطالب پیش پا افتاده، سطحی و بی ارتباط با آن فرمول های پیچیده به نظرمی رسند، شوق و شورو میل به فراگیری و در نتیجه تمرکز حواس شما را افزایش خواهند داد.

اهمیت مطالعه قبل از ورود به کلاس

شاید تا به حال به این موضوع فکرکرده باشید که چرا دبیران واستادان شما اینقدر به شما تأکید می کنند که قبل از ورود به کلاس جلسه ی بعد، مطالعه ی سطحی و اجمالی و سریعی برآنچه که قراراست تدریس شود داشته باشید. علت این تأکیدعمدتاً به خاطرهمین تأثیراطلاعات اولیه است. با دانستن اطلاعات اولیه شوق یادگیری و جذبتان فراوان تر می- گردد و به یقین درک بهتری ازصحبت های مدرس خواهید داشت.

اطلاعات اولیه مهم ترین قانون علاقمندی است

نقش اطلاعات اولیه بسیارمهم است. شما وقتی که به تماشای مسابقه ی فوتبال مشغولید، همین که اطلاعات مختصری درباره ی آن داشته باشید، مثلاً بدانید که خطا درمحوطه ی 18 قدم، ضربه ی پنالتی را برای تیم مقابل به ارمغان می آورد، با تمرکزوعلاقه ی بیشتری آن را دنبال می کنید تا مادربزرگ شما که هیچ اطلاعات اولیه ای ازفوتبال ندارد و تصورمی- کند 22 نفربیهوده به دنبال توپ ازاین سوبه آن سومی دوند.

ومسلماً مادربزرگ شما خیلی متعجب می شود وقتی شما را آنچنان غرق تماشا می بیند که ازاطراف خود کاملاً بی خبرشده اید.

یا وقتی که شما بدانید حرکت هرکدام ازمهره های شطرنج چگونه است و همین اطلاعات مختصرواولیه را داشته باشید، خیلی مشتاق ترو با دقت و تمرکزبیشتربه بازی شطرنج نگاه می کنید تا کسی که ازشطرنج هیچ چیزنمی داند.

امروزه ازاین روش برای علاقمند کردن افراد به موضوعات خاص استفاده می کنند. مثلاً تصویریک فوتبالیست مشهوررا داخل یک بسته ی آدامس می گذارند و زیرآن نامش را می نویسند. هیچ وقت سوابق ورزشی او را به صورت اطلاعیه دربسته ی آدامس نمی- نویسند چرا که همین قدرکافی است. به همین سادگی و کم حجمی و به خوشایندی شیرینی آدامس کافی است که شما خود به خود به هرخبری درباره ی او متمرکزوحساس شوید.
دقت کنید که درسی که الان قراراست بخوانید چه اطلاعات اولیه ای ازدروس قبل، از گفته های معلم و یا از صحبت دوستان یا اززندگی خودتان به شما کمک می کند. درجستجوی یافتن این اطلاعات اولیه و آموختن درس، با کمک آن ها باشید.
" زبان گردانی"

وقتی شما چند دوست دارید، دوستی را که به شما بیشترشبیه است، عاطفه و روحیه ی شما را دارد و به زبان شما سخن می گوید، بیشتردوست دارید. به حرف هایش بیشترتوجه می کنید و حتی بیشتراورا به خاطرمی سپارید. زبان کتاب، بک زبان ساده، عمومی و همگانی است و باید هم چنین باشد. این شما هستید که باید پس ازمطالعه، کتاب و متن و نموداروفرمول ها را به زبان خود بیان کنید.
زبان گردانی، یکی ازاصول مطالعه است. فرمول انیشتین را به زبان خود تعریف کنید. ببینید که آن درزبان شما چه مفهومی دارد؟ یادتان می آید که وقتی سال اول دبستان بودید، باران را چگونه برای خود زبان گردانی کردید؟ نعلبکی را درلوله ی کتری برگرداندید و برای خود ابروباران ساختید.
پیچیده ترین مطالب علمی را همین طورکه مطالعه می کنید وجلومی روید به زبان ساده، قابل فهم و بیان خوشایند خودتان برگردانید. ازخود مثال بزنید وحتی آن متن را یک باردیگر به زبان ساده ی خودتان بنویسید. اگربخواهید عیناً مطالب کتاب را بخوانید وحفظ کنید عملاً نمی توانید یادگیری عمیقی داشته باشید. اما اگربا زبان گردانی مطالب را یاد بگیرید، خیلی راحت ترعین مطالب کتاب را بیان خواهید کرد و به خاطرخواهید سپرد. پس یادتان باشد:

زبان گردانی یعنی بیان مطالب دشوارکتاب به زبان ساده وخوشایند خودتان.

" با کتاب شوخی کنید"

وقتی تلویزیون تماشا می کنید یا با دوستتان صحبت می کنید، لبخندی برلب دارید و راحتید، اما وقتی ازکتاب و مطالعه صحبت می شود و به سراغ درس ها می روید جدی و محکم و اخمو می شوید.
در روان شناسی حافظه و یادگیری گفته می شود: مطالبی که بارهیجانی بیشتری دارند، بیشتر درحافظه می مانند و بهتربه خاطرآورده می شوند چرا که هیجان، علاقه، تمرکز، و ورود مطلب به حافظه را موجب می شود. مثالی بزنیم: من به شما می گویم: همسایه ی 18 سال قبلتان یادتان می آید؟ شما می گویید: نه. می گویم: همان که دو بچه ی کوچک داشت. می گویید: نه، به خاطرنمی آورم. می گویم: همان که پدرش فروشنده ی لباس بود. و شما باز هم به خاطرنمی آورید. می گویم: همان که خانه شان آتش گرفت. یک مرتبه همه چیز در ذهنتان زنده می شود چرا که آتش گرفتن، بارهیجانی مؤثری داشته است.

اگرچه آتش گرفتن، یک هیجان منفی درشما ایجاد کرده بود، درهرحال هیجان انگیزبود وهمین هیجان باعث شده بود که شما خاطره ی آن را به خوبی به خاطربسپارید.
با کتاب خود شوخی کنید. مثال هایی مهیج، شادی آفرین وحتی خنده داربزنید. این موضوع به علاقه و تمرکزشما کمک زیادی می کند.

با کتاب آنچنان شاد و مهیج برخورد کنید که گویی به دوست داشتنی ترین دوست خود رسیده اید

تعیین هدف

یکی ازعوامل مهم درایجاد تمرکزحواس و افزایش دقت درهنگام مطالعه آگاهی ازهدف مطالعه است. حتماً پیش از مطالعه برای خود مشخص کنید که هدفتان چیست. گفتن" هدف من یادگیری این فصل است " یا " هدفم این است که نمره ی خوبی بگیرم" و . . . بسیار نادرست است چرا که این ها هیچ کدام هدف نیستند. اهداف، وقتی قابل دسترسی اند که مشخص، دقیق، روشن و واضح باشند. شما باید هدف ها را ازداخل فصل ها استخراج کنید. مثلاً بگویید:

هدف من این است که بدانم چرا انقلاب مشروطه شکست خورد.

هدف من این است که بدانم فرق توندرا و تایگا چیست.

هدف من این است که بدانم درآینه های مقعر، افزایش فاصله ی کانونی چه تغییراتی در تصویرایجاد می کند.

و . . .

همه ی این اهداف مشخص، جزیی و روشن هستند و به ذهن برنامه می دهند. اشخاصی که قبل ازمطالعه با طرح پرسش هایی برای خود، ذهنشان را مشتاق و جستجوگرمی کنند. درتمام لحظات مطالعه به دنبال جواب هستند و این هدفمندی ذهن باعث می شود که به راحتی تمرکزحواس داشته باشید.

باید همیشه به خاطر داشته باشید که هرروز فقط برنامه ی همان روز را دنبال کنید. هنگامی که شما درجستجوی یک هدف هستید، به اهداف دیگر نیزدست پیدا می کنید.

شاید خیلی ازشما تگران باشید که اگربا یک هدف مشخص و جزیی پیش بروید، از مطالب دیگرکه باید یاد بگیرید، بازبمانید. اما چنین اتفاقی نمی افتد. شما چند سؤال طرح می- کنید تا ذهن خود را مشتاق و جستجوگرو متمرکزکنید. اهداف دیگرخود به خود جذب شما می شود.

هدفداربودن ذهن هنگام مطالعه خیلی مهم است. آنقدرکه ما می گوییم :

یا مطالعه نکنید یا قبل ازآن برای ایجاد تمرکزحواس درمطالعه، هدف خود را تعیین کنید.

فصل چهارم
روش مطالعه ی متمرکز


" تند خواندن"

راننده ای را درنظربگیرید که با سرعت بسیارکمی مثلاً 20 کیلومتردرساعت درحرکت است. وقتی سرعت این راننده تا این حد کم است، دیگربه توجه و تمرکزفوق العاده ای نیاز ندارد و چون ذهن درگیرنمی شود، مدام درجایی دیگرمشغول می شود. راننده می تواند از داشبورد چیزی بردارد، شیشه را پاک کند، به مناظربیرون نگاه کند و حتی غرق در تخیل شود. اما وقتی سرعت زیاد شد، خود به خود درگیری ذهنی بیشترمی شود و ذهن بیشتر به رانندگی متمرکزمی شود و راننده دیگرفرصت ندارد به چپ و راست نگاه کند و یا مشغولیت های ذهنی دیگری داشته باشد. اساساً ذهن چنان درگیراست که تمایلی برای درگیرشدن در جای دیگر ندارد.
درمطالعه هم دقیقاً همین حالت وجود دارد. وقتی شما به بهانه ی بهترفهمیدن بسیارکند پیش می روید و کلمه به کلمه می خوانید، درگیری ذهنی مطلوبی را ایجاد نمی کنید و ذهن شما که ازاین ساکن بودن کلافه می شود، خود را درجایی دیگرمشغول می کند و حواستان پرت می شود.
ما نمی گوییم آنقدرتند بخوانید که هیچ چیزنفهمید، بلکه می گوییم سرعت مطالعه ی خود را تا آنجا افزایش دهید که یک درگیری ذهنی مطلوب ایجاد شود. دراین سرعت، ذهن متمرکزاست. می بینید که اگرکمی غفلت کنید، سانحه ای رخ می دهد.
حتی اگربتوانید سرعت مطالعه ی خود را به دو برابرافزایش دهید بسیارعالی است چرا که هم دروقت خود صرفه جویی نموده اید وهم با درگیری ذهنی و تمرکز بیشتری خوانده اید.
تا می توانید سرعت مطالعه ی خود را افزایش دهید و سریع ترازآنچه که قبلاً می خوانده اید بخوانید. البته خوب می دانید که این سرعت، نسبی است و درمتون مختلف مانند رمان، ادبیات، شیمی، فیزیک و . . . متفاوت است. مسلماً شما متون ساده تررابا سرعت بیشتر می- خوانید. ما می گوییم سرعت خود را با توجه به سرعت قبلی خود سریع تربخوانید. یکی دیگرازمعایب تند خواندن این است که شما وقتی آرام و لغت به لغت می خوانید، درک ذهنی کمتری دارید چرا که ذهن با مفاهیم سروکاردارد نه با کلمات. یادتان باشد مفهوم، همیشه در یک عبارت است نه یک واژه.
وقتی شما کلمه ی شیررا می خوانید، ذهن نمی داند منظورشیرگاواست یا شیرجنگل یا شیرآب. اما وقتی جمله ی " شیرآب را بستم" سریعاً خوانده می شود، درک بهتروسریع تری حاصل می شود.

" مطالعه ی اولیه"

مطالعه ی اولیه همان گرفتن اطلاعات ابتدایی است. درمطالعه ی اولیه قصد شما کنجکاوکردن ذهن با گرفتن اطلاعات ساده و کم حجم و مقدماتی است.
درمطالعه ی اولیه شما متن را خط به خط نمی خوانید بلکه نگاهی گذرا به متن می- اندارید ویک سری مفاهیم اولیه را ازمتن می گیرید که مثلاً متن حول وحوش چه موضوعی است. پس ازآن باید به خود رجوع کنید و ببینید که خودتان ازپیش چه اطلاعاتی درباره ی موضوع دارید و یا این که ازقبل، ازکسی چیزی شنیده اید یا مطالعه کرده اید. اطلاعات اولیه خودتان را به اطلاعات اولیه ی کتاب، در این بررسی اجمالی بیافزایید.

" نوشتن"

هنگام مطالعه همیشه قلم و کاغذی دردست داشته باشید. چه آنچه که می خوانید رمان باشد چه شعر، چه مطالعه ی آزاد چه کتاب درسی، اعم ازحفظ کردنی یا فهمیدنی.

دریک مطالعه ی فعال و پویا، کمترچیزی می تواند به اندازه ی قلمی که دردست دارید، ذهن شما را درگیرو متمرکزکند.

این قلم ، مهم ترین ابزارشماست. با آن همه چیزرا یادداشت می کنید. اگررمان می- خوانید همین طورکه جلومی روید درحاشیه ی کتاب و یا درکاغذی دیگربا نویسنده درگیر شوید. اگرجایی برایتان خیلی جالب بود، درحاشیه بنویسید: " چه جالب ! " اگربرایتان تعجب آوربود علامت تعجب بگذارید. اگربرایتان سؤال برانگیزبود حتی می توانید در حاشیه، سؤال خود را مطرح کنید و حتی درجایی نظرتان را اعلام کنید. نظرتان را با نظرنویسنده مقایسه کنید. یک مطالعه کننده ی فعال با قلم خود مدام با نویسنده درگیرمی شود و عقاید وعواطف خود را خواه موافق خواه مخالف، به شکلی با نوشتن اعلام می کند.

خودتان را ملزم کنید که با نوشتن، نظرخود را بگویید.

این گونه ذهن شما همواره متمرکز می ماند چون ملزم است درهرلحظه عاطفه واندیشه خود را بیان کند. اگرکتاب، کتاب درسی شماست، ازنکات مهم کتاب یادداشت برمی دارید که این یادداشت ها بهتراست دربرگه ای جدا نوشته شود. برای آن که به اهمیت یادداشت برداری پی ببرید، اینک فواید آن را برای شما توضیح می دهیم.

فواید یادداشت برداری

الف – ایجاد خلأ ذهنی
یا خلأ نباشد، جذب صورت نمی گیرد و هرخلأ ، همیشه جذبی نیزبه دنبال دارد. تا خالی نشوید نمی توانید به درون بکشید.
اولین و مهم ترین فایده ی یادداشت برداری، ایجاد خلأ ذهنی است. آنچه را که ازکتاب و نویسنده فرا می گیرید، با نوشتن بیرون بریزید تا برای جذب مطالب بعدی آماده شوید.
درروان شناسی مطالعه و یادگیری، یکی ازموانع یادگیری، " منع قبلی" است. منع قبلی یعنی این که مطالبی که شما قبلاً آموخته اید، ازتمرکزشما برمطالب اخیرو فراگیری این مطالب، ممانعت به عمل می آورند. مثلاً وقتی قراراست که شما ده نکته را به ترتیب فرا بگیرید، معمولاً نکات اولیه وابتدایی چنان ذهن شما را به خود مشغول می کنند که یادگیری مطالب بعدی و انتهایی دشوارتر می شود. شما خودتان این موضوع را تجربه کرده اید.
شما دردقایق اولیه ی مطالعه متوجه می شوید که به تدریج تمرکز حواستان کمترمی شود وبیشتردچارحواس پرتی می شوید. علت آن است که همان مطلب اولیه مانع تمرکزبرمطالب بعدی می شوند.
برای این که منع قبلی ایجاد نشود، بهترین ومؤثرترین راه، همین یادداشت برداری است. با یادداشت برداری است که مطالب قبلی ازذهن شما برروی کاغذ تخلیه می شوند و این خلأ ذهنی ایجاد شده، فراگیری مطلب بعدی را آسان ترمی کند.
ب – تحریک حافظه ی حرکتی
وقتی که می نویسید، دست وقلم شما حرکت می کند. بنابراین نه تنها حافظه ی حسی و چشمی شما بلکه حافظه ی حرکتی شما نیزفعال می شود و مطالب را بهتربه خاطرمی سپارید. حال آن که وقتی یادداشت برنمی دارید و صرفاً می خوانید، فقط حافظه ی حسی شما فعال است که مسلماً بازدهی شما دراین حالت کمتراست.
پ – ازبین رفتن وسواس ذهنی
وقتی که یک سری مطالب را پشت سرهم و دنبال هم می خوانید و مجبورید همه ی آنها را به خاطربسپارید، ذهن شما وسواس پیدا می کند: " مبادا مطالب قبل را فراموش کنم؟ " و درنتیجه به جای آن که به نکات جدید و تازه ای که می خوانید، توجه داشته باشد، به مرور دانسته های قبلی مشغول می شود تا خیالش راحت شود که آن نکات فراموش نشده اند.
نوشتن هرمطالب پس ازفراگیری، ذهن شما را آسوده می کند. خیال شما راحت است که این مطلب، جایی نوشته شده و فراموش نمی گردد و این گونه شما با همان تمرکزاولین لحظات، به مطالعه ی خود ادامه می دهید.
ت – تأکید بردرک و فهم مطلب
توجه داشته باشید که منظورما ازنوشتن این نیست که به کتاب نگاه کنید و رونویسی کنید بلکه می گوییم هرچه را که فرا گرفتید و فهمیدید، به زبان خودتان روی کاغذ بیاورید.
حتماً بعد ازآن که جمله ای را فهمیدید بنویسید آن هم نه به صورت جملات طولانی و متنی کلی بلکه به صورت اشاره ای و کوتاه و مختصر.
شما هم برای تمرین، این جملات را به زبان خود و به مختصرترین شکل ممکن یادداشت کنید.
" دوران 20 ساله ی امامت امام رضا ( ع ) ازسال 183 هجری آغازشد و تا سال 203 ادامه داشت."
امامت رضا (ع ):
مدت 20 سال
شروع 183
پایان 203

بعد ازمطالعه هم گوش دادن به موسیقی آرام و بدون کلام، خوب و مؤثراست اما به هیچ عنوان:
1. همزمان با مطالعه، موسیقی گوش نکنید.
2. ازگوش دادن به موسیقی های تند حتی الامکان بپرهیزید.
تصویر ذهنی مثبت

اضطراب، بسیاری ازاوقات هم ازتصورنگران کننده ی شخص درباره ی خودش نشأت می گیرد. یعنی با این که شما درس خود را می خوانید و اهل مطالعه هستید، مدام تصور نگران کننده ای ازخودتان درذهن دارید که بازده فعالیت ذهنی شما را کاهش می دهد و به حافظه و تمرکز شما لطمه وارد می کند.
بهترین و آسان ترین شیوه برای مقابله با این اضطراب کاذب انجام تمرینات تلقین تجسمی است که بی جهت ساده گرفته می شود. صبح ها پس ازبیدارشدن، ظهرها پس ازیک آرامش چند دقیقه ای و قبل ازصرف ناهارو به ویژه شب ها قبل ازخواب به آسودگی دراز بکشید، بدن را شل کنید. چند نفس عمیق بکشید و با صدای بلند یا درذهن خود چندین باراین جملات را تکرار کنید:

" من با تمرینات عالی ام ، تمرکزم روزبه روزبیشترمی شود."

" من سرشارازقدرت تمرکزفوق العاده ای برخوردارم."

" من سرشارازآرامشم و دراین آرامش، تمرکزجاری است."

" حافظه ام بسیارعالی است وروزبه روزبهترمی شود."

" درکلیه ی امتحاناتم موفق هستم وهم اکنون نمرات عالی ام را می بینم."

درلحظاتی که این جملات را می گویید و چند بارتکرارمی کنید، خود را درذهن خود ببینید. خود را درجلسه ی امتحان ببینید که درنهایت آرامش نشسته اید. برگه ی امتحان دردست شماست. همه ی جواب ها را می دانید و به همه ی سؤالات با آرامش کامل و شادی فراوان جواب می دهید.

روش تمرین

فضای اتاق را تاریک کنید وشمعی روشن نمایید. مسلماً اگراین تمرین را درشب انجام دهید، به شرط آن که خوابتان نبرد، مؤثرتراست. شعله ی شمع را تا آنجا بالا بیاورید که وقتی می نشینید بتوانید به طورافقی به آن نگاه کنید.
طبق معمول ابتدا چشم ها را ببندید، تمرین ریلکس وتنفس آگاهانه وعمیق را انجام دهید. عضلات را رها کنید اما ستون فقرات صاف باشد. به آرامی چشم های خود را بازکنید و به شعله ی شمع خیره شوید. صرفاً به شعله وآتش نگاه نکنید. بلکه فضای پیرامون شعله را که به صورت هاله ای روشن، دورتا دورشمع دیده می شود نگاه کنید. درمرحله ی اول، بیش از یک تا دو دقیقه این تمرین را انجام ندهید. پس ازاین زمان، پلک ها را ببندید وعضلات صورت را به ویژه، ریلکس کنید. درریلکس عضلات صورت، به آرامش عضلات چشم توجه کنید. حالا همین کاررا با چشم های بسته درذهن خود انجام دهید. شعله ی شمع را در ذهنتان مجسم کنید وبه آن خیره شوید. پس ازآن یکی دو دقیقه پلک ها را به آرامی بازکنید و با نگاه خیره ی خود به شعله ی شمع هجوم ببرید. هروقت احساس کردید که فکرتان منحرف شد، کافی است به قسمتی ازشعله ی شمع توجه وتمرکزکنید. حرکت، تغییرها، نوسان ها، و تغییررنگ آن قسمت ازشعله را درنظربگیرید. بعد ازدو دقیقه دوباره به آرامی چشم ها را ببندید، صورت را ریلکس کنید وبه تجسم ذهنی شعله ی شمع مشغول شوید. این رفت و برگشت را چندین بارانجام دهید تا این که چشم هایتان کاملاً خسته شوند.
نکته ای را که باید تأکید کنیم این است که این تمرین و تمرین های نظیرآن را با بی حوصلگی وفشارو زورانجام ندهید بلکه با اشتیاق فراوان، تمرین کنید. اگربتوانید با نگاه کردن به دورشعله ی شمع هاله های نورانی را ازهم مجزا کنید وهرباربه یکی ازاین هاله ها تمرکزکنید عالی است.
تمرین را پس ازیک نگاه سه دقیقه ای به شعله ی شمع خاتمه دهید وپس ازآن چشم ها را ببندید و درازبکشید.

تمرکزبرگل سرخ

تمرکزبرگل سرخ، یکی ازمعروف ترین ومتداول ترین تمرین های مراقبه یا مدیتیشن است بدون ذکرمانترا. یعنی بدون تمرکزو بدون تمرکزدرگل سرخی که دردست دارید، غرق شوید. این تمرین اساس تقویت تمرکزفکراست. یعنی تمرکزبرهیچ، تمرکزغیرارادی که زیربنای تمرکزفکراست. شما آگاهانه نگاه می کنید وخیره می شوید اما پس ازآن تمرکز ارادی انجام نمی دهید بلکه نگاهتان را درگل سرخ رها می کنید. این تمرکزبه هیچ، به تمرین نیازدارد که البته تمرینی بسیارگیرا ولذت بخش است. همین طورمی توانید دریک پارک بنشینید، به گوشه ای ازطبیعت خیره شوید وحالتی وانهاده به خود بگیرید. منظره ای را نگاه می کنید، بدون فکرو بدون تمرکز.
هم عضلات راحتند وهم نگاه. شما هروقت بتوانید این توانایی " تمرکزنداشتن" را در خود ایجاد کنید، خود به خود توانایی " تمرکزداشتن" خود را بهبود بخشیده اید. درواقع توانایی تمرکزنداشتنف عبارت است ازدیدن یک مجموعه، بدون تمرکزبه چیزی خاص. در عدم تمرکز، تمام تلاش تمرین کننده به مشاهده ی برابرویکسان همه چیزمعطوف می گردد و هرجزیی ازاین مجموعه به اندازه ی دیگراجزاء مشاهده می شود وشما آنقدردراین تلاش غرق می شوید که برهیچ فکرخاصی هم تمرکزندارید وفکرشمااسیرجزییات تصویرنمی شود. شما در" کلیت" منظره ای غرق شده اید وهمه چیزاین منظره پیش چشم شما برابرویکسان است.

همیشه دربرنامه های خود، دربین تمرینات تمرکز، تمرین عدم تمرکزرا نیزانجام دهید. انجام متناوب این تمرین ها با هم درپیشرفت وموفقیت شما تأثیری چشمگیرخواهد داشت. با تمرین عدم تمرکزحواس، شما احساس خواهید کرد که خیلی عمیق ترازقبل مفهوم تمرکزرا درمی یابید ودستیابی به تمرکزبرای شما خیلی آسان ترازقبل اشت. درواقع درتمرین عدم تمرکزشما درخود خلأیی ایجاد می کنید که برای تمرین تمرکزشما را آماده ومهیا می کند. ما توصیه می کنیم هروقت می خواهید تمرکزی جدی داشته باشید، مثلاً می خواهید کتابی را با تمرکزعالی بخوانید یا مسئله ای را با تمرکزعالی برای خود حل وفصل کنید، ابتدا تمرین وا-نهادگی وعدم تمرکز را انجام دهید.

ذکر

ذکرکه امروزه مکاتب هندی، بودایی ها ویوگی ها ازآن به عنوان " مانترا" نام می برند ریشه ای عمیق درعرفان کهن دارد. می توان گفت تمامی اعمال عبادی انسان به یک طرف، ذکر درطرف دیگر. اولین تأثیری را که ذکرایجاد می کند وما به نوعی آن را دربحث مراقبه و مدیتیشن گفتیم، تأثیری است که برآرامش ذهنی وفکری دارد. خداوند درقرآن کریم می فرماید : با ذکرخدا ، همه آرامش و اطمینان قبلی ایجاد می شود وما گفتیم که بیان مداوم یک ذکرباعث فرورفتن درلایه های عمیق ترمغزو ارتباط با منشأ فکرو شعورخلاق می شود و این منشأ فکربه مثابه ی همان قسمت های عمیق دریاست که ازسکوت و سکون فراوانی برخوردار است.

تأثیرات ذکرچنان فراوان است که هرعابد وسالکی که به سیروسلوک مشغول است، قبل ازهمه، رسیدن به آرامش معنوی را ازطریق ذکرفراوان جستجو می کند.

خداوند درقرآن همچنین می فرماید: " ای کسانی که ایمان آورده اید، فراوان ذکرخدا را بگویید" .
روش مدیتیشن یا مراقبه که توصیه می کند واژه ای بی معنا را بگویید تا دراین بی- معنایی تفکری ایجاد نشود وشما سریع تربتوانید با شعورخلاق وآگاهی عمیق، مرتبط شوید، درمقایسه با ذکردرعرفان کهن، شیوه ای ناقص است که ما دراین بحث به تفاوت این دو و برتری عبادت وذکربرمراقبه و مدیتیشن می پردازیم.

توصیه ی آخر

اکنون لازم می دانم نکته ای را به شما یادآورشوم. این نکته ی بسیارمهم و اساسی این است: درانجام تمرینات شتاب نکنید.

شرط نتیجه گیری ازانجام تمرینات تمرکزاین است که با صبروحوصله وآرامش تمرین کنید.

مراقب باشید که برای نتیجه گیری سریع تر، درروزهای اول به خود فشارنیاورید و ساعت های فراوانی را به تمرین مشغول نگردید.

کل تمرین های روزانه ی شما برای تمرکزمطلقاً نباید ازدوساعت بیشترشود و تازه این زمان را نیزباید درطول شبانه روزپخش کنید.

نکته ی دیگراین که لزومی ندارد درطول یک روزهمه ی انواع تمرینات یادشده را به کارببرید. بهتراست دریک روزازدو یا سه تکنیک استفاده کنید به بیشتر.

فراموش نکنید که اگر شما هرروزفقط یک تمرین را با حوصله انجام دهید خیلی بهتراز آن است که چند تمرین را با شتاب وپشت سرهم وپی درپی انجام دهید.

پاسخ به 27سؤال مفید درباره ی تمرکزحواس

دراین بخش می خواهیم به سؤالاتی که احتمالاً برای شما درزمینه ی تمرکزحواس وجود دارد پاسخ دهیم.

سؤال 1 - آیا اختلاف و تفاوت افراد درقدرت یادگیری ازهوش متفاوت آن ها ناشی می شود؟
جواب – خیر. ریشه ی این اختلاف دریادگیری، مطلقاً هوش ذاتی و یا میزان انگیزه ی آن ها نیست. انگیزه ی افراد، نسبتاً یکسان است. تفاوت درتوانایی تمرکزداشتن و جذب کردن است.

سؤال 2 – آیا تمرکز می تواند خود به خود ایجاد شود؟
جواب – بله. بعضی ازعوامل هستند هستند که باعث می شوند تمرکزحواس بدون تلاش ما به وجود بیاید. مثلاً علاقه ی فراوان به یک موضوع باعث می شود که ما بدون صرف انرژی، برآن متمرکزشویم. همین طورمشکلی که بارهیجانی دارد وازنظرروحی برای ما مهم است، تمرکزایجاد می کند.


سؤال 3 – آیا تمرکزداشتن یعنی برافکارمزاحم تسلط داشتن؟
جواب - خیر. اگرشما چنین تعریفی ازتمرکزحواس درذهن خود داشته باشید محکوم به شکست هستید. شما هرچقدرهم که درایجاد تمرکزحواس درخود ماهرشوید، هرگزقادرنیستید عوامل حواس پرتی وافکارمزاحم را کاملاً حذف کنید.
تمرکزحواس یعنی کاهش عوامل حواس پرتی.

سؤال 4 – اگربه شما بگویند ازکل تمرینات این کتاب، کدام عوامل را درایجاد تمرکز مؤثرترمی دانید، شما چه می گویید؟
جواب – علاقه، علاقه، علاقه.

سؤال 5 – مهم ترین راه وشیوه ی ایجادعلاقه کدام است؟
جواب – افزایش دامنه ی اطلاعات ازیک موضوع به آرامی. کسب اطلاعاتی ساده ومختصر درباره ی موضوع.

سؤال 6 – آیا سلامت جسمی درتوانایی تمرکزمؤثراست؟
جواب – البته. احساس سلامت و توانایی، نیروی حیاتی فراوانی را درشما ایجاد می کند واعتماد به نفس شما را افزایش می دهد درحالی که احساس بیماری وناخوشی وکسالت باعث می شود که شما افسرده شوید و اعتماد به نفس خود را ازدست بدهید. ازآن جا که اعتماد به نفس واحساس توانمندی درهرموقعیتی نقش پایه ای دارد، درزمینه ی تمرکزحواس هم همین طوراست. هرچه بیشتراحساس سلامت و توانایی کنید تمرکزحواس بهتری هم می توانید داشته باشید.

سؤال 7 – آیا یک موضوع درسی می تواند عامل حواس پرتی برای موضوع دیگر شود؟
جواب – بله. هرچیزی که بتواند توجه شما را ازموضوع مورد نظرتان منحرف کند، عامل حواس پرتی است. مثلاً وقتی که شما مشغول مطالعه ی فیزیک هستید، توجه به درس شیمی حواس پرتی است. برای همین هم ما توصیه می کنیم وقتی که درحال مطالعه ی یک درس خاص هستید، کتاب ها و موضوعات درسی دیگرجلوی چشم شما نباشند تا شما را به یاد موضوعات دیگربیندازند.

سؤال 8 – گفتید موسیقی به همراه مطالعه ازتمرکزشخص کم می کند، اما من کسی را می شناسم که با آنکه هنگام مطالعه به موسیقی گوش می کند قدرت فراگیری بالایی دارد.
جواب – موسیقی قدرت فراگیری را به صفرنمی رساند. اگرهمین فرد عادت گوش دادن به موسیقی هنگام مطالعه را ترک کند مسلماً نمراتش خیلی بهترخواهد شد.

سؤال 9 – شنیدم نویسنده ای می گفت هروقت روی صندلی مخصوصش می نشیند تمرکزش برای نوشتن بیشترمی شود. آیا حقیقت دارد؟
جواب – کاملاً. این موضوع ، همان شرطی شدن است. هرکسی می تواند خودش را به محیط یا زمانی خاص عادت دهد و شرطی کند.
عادت های مترکزهرشخص هم متفاوت است. صندلی، یکی ازعادت های تمرکزاست. البته باید دقت کنیم که صندلی مطالعه ی ما خیلی راحت نباشد. صندلی های بسیارراحت باعث لمیدن، چرت زدن و احساس خواب آلودگی می شوند که با تمرکزحواس مغایرت کامل دارد.

سؤال 10 – برای آن که قدرت تمرکزم درطول برنامه ی درسی روزانه کاهش نیابد چکارکنم؟
جواب – درشروع برنامه ی هرروز، ابتدا کتاب های ساده تر، راحت تر، مطلوب تر، و خوشایند تر را بگنجانید. درفاصله ی بین مطالعه ی دوموضوع متفاوت، به تمرینات آرامش و ریلکس بپردازید. ازهوای آزاد استفاده کنید. نفس عمیق یکشید واستراحت کنید.

سؤال 11 – نقش اعتماد به نفس درتمرکزحواس چیست؟
جواب – اعتماد به نفس، مهم ترین عامل روان شناختی مؤثردرتمرکزحواس است. احساس بی کفایتی همان چیزی است که ازفایق شدن شما برسستی ممانعت می کند. کاملاً ضروری است که احساس مخالف آن یعنی ارزش خود را بالا ببرید. خودپنداری مثبت، مهم- ترین کمکی است که شما می توانید برای تمرکزویادگیری به خود بکنید. موفقیت درکارهای کوچک و یادآوری آن ها ازگذشته، دوعامل مؤثردرپرورش اعتماد به نفس هستند وپس ازآن تصویرذهنی مثبت و کوچک نشمردن موفقیت های خود.

سؤال 12 – نقش ضمیرناخودآگاه درپرورش تمرکزحواس چیست؟
جواب – ضمیرناخودآگاه مهم ترین ابزارهرکسی برای دستیابی به هرموفقیتی است، ازجمله پرورش تمرکزحواس.
برای ضمیرناخودآگاه صرفاً باید هدف روشن ومشخصی را قرارداد ونگران هیچ چیز نبود. راه دستیابی، خود به خود نمایان می شود. شما هدفتان تمرکزحواس یوده واین کتاب اکنون جذب شما شده است. این کارضمیرناخودآگاه شماست. همچنین درطول تمرینات، خود را شخصی قوی و متمرکزببینید. دارای همان تمرکزقوی که مشتاق آن هستید. هرموفقیت کوچک شما درناخودآگاه شما ثبت می شود والگوی شما درآینده می شود.

سؤال 13 – شما گفتید برای پرورش اعتماد به نفس به خود تلقین کنیم. لطفاً بیشتر توضیح دهید.
جواب – تلقین به نفس وقتی مؤثراست که شما اصول آن را رعایت کنید: اول آن که به آنچه می گویید فکروتوجه کنید. مثلاً وقتی می گویید: تمرکزحواس من عالی است، خود را اینچنین تصورکنید وبه آن بیندیشید. دوم آنکه: آن را فراوان تکرارکنید، خصوصاً شب ها قبل ازخواب. سوم آن که به موضوع کاملاً معتقد باشید. تردید نداشته باشید وبا ایمان آن را انجام دهید. چهارم این که با احساس وشورواشتیاق فراوان عبارات تأکیدی وجملات تلقینی را بگویید نه ازسراجبارو وظیفه. بیشترکسانی که تلقین به نفس را انجام می دهند وخصوصاً تجسم عینی موضوع را درپیش می گیرند، طی 2 الی 4 هفته نتیجه ی مثبت می گیرند.

سؤال 14 – سن من زیاد شده و برای همین تمرکزم را ازدست داده ام، چکارکنم؟
جواب – ابداً چنین چیزی نیست. تحقیقات نشان داده است که کلاس درس افراد مسن از تمرکزبالایی برخورداراست. افراد مسن، غالباً دلایل محکم ترواطمینان بخش تری برای فراگیری دارند وانگیزه ی فراگیری واستفاده ی مثبت ازکلاس درآن ها قوی تراست. برتری بزرگ تردیگری که بزرگ سالان دارند این است که آنان آموخته های خود را خیلی سریع تر ازیک کودک درزندگی روزانه به کارمی گیرند وبه همین دلیل، این آموخته ها خیلی سریع خودکارمی شوند.

سؤال 15 – گفته بودید که سؤال کردن درکلاس چقدرمهم است. اگراین طوراست علت این که اکثردانش آموزان درکلاس غالباً سؤال نمی کنند چیست؟
جواب – سؤال بسیارخوبی بود. اما جواب آن: اول این که بسیاری ازآن ها پرسیدن را دلیلی براین می دانند که مطلب را نفهمیده اند وازپرسیدن ابا دارند که این سبب عقب ماندگی فراوان می شود. دوم این که عده ای عزت نفس لازم را ندارند یا مضطرب می شوند و یا خجالت می کشند ویا واهمه دارند ازاین که مبادا سؤالشان احمقانه باشد. به این افراد توصیه می کنیم که به پرورش اعتماد به نفس خود بپردازند وازهمین امروزتصمیم بگیرند که سؤال خود را درکلاس مطرح کنند. تمام مشکل دردفعه ی اول است. به تدریج سؤال کردن برایتان عادی می شود وخیلی راحت می توانید سؤال خود را بپرسید. به افراد دسته ی اول هم می- گوییم که این مثل قدیمی را عمل کنند که پرسیدن عیب نیست، ندانستن عیب است. برفرض هم که پرسش شما نشانه ی آن باشد که مطلب را نفهمیده اید، شما به کلاس آمده اید که بفهمید و معلم شما خیلی خوشحال می شود ازاین که به شما کمک کند درک بهتری ازمطلب داشته باشید.

سؤال 16 – من درلحظات امتحان دچارحواس پرتی می شوم ومترکزنیستم. علت چیست؟
جواب – اول این که به احتمال فراوان اطلاعات شما برای امتحان کافی نیست. چون اطلاعات فراوان علاقه ی فراوان ایجاد می کند وعلاقه، شرط تمرکزاست. دوم آن که از نتیجه ی امتحان مضطرب هستید واضطراب مانع تمرکزاست. سوم این که اهمیت تحصیل و درس خواندن درذهن شما کمترازمسایل دیگراست. علاقمند شدن به درس، مطالعه ی منظم و مستمروعادت کردن به آن، حضوردرجلسه ی امتحان با آمادگی، زود رسیدن به جلسه ی امتحان، تنفس عمیق و تمرینات آرامش قبل ازامتحان، به تمرکزبیشترشما کمک می کند. ضمن آن که پاسخ دادن به سؤالات آسان درابتدا نیزشوق و تمرکزشما را افزایش می دهد.

سؤال 17 – من درهنگام پاسخگویی به سؤال امتحانی ناگهان فکرم به جای دیگرمی- رود و رشته ی کلام را ازدست می دهم، چرا؟
جواب – شما ضعف سازماندهی دارید. قبلاً هم گفتیم که تمرکزو حافظه ارتباط تنگاتنگ ومؤثری دارند. یادداشت برداری، خواندن وبه یاد آوردن، همه باید با نظم وسازماندهی انجام شود. آنچه را که می خوانید، روی کاغذ سازماندهی کنید وارتباطشان را با هم درنظربگیرید.

سؤال 18 – آیا راه میانبری برای تمرکزحواس وجود دارد؟
جواب – تمرکزیک مهارت اکتسابی است وزمان می خواهد. اما تمرینات مستمرو استفاده ازتلقین وتجسم عینی، روند پیشرفت وبهره وری را بسیاربه جلو می اندازد وسریع می کند.

سؤال 19 – نقش بازی های فکری مانند شطرنج درتمرکزحواس چیست؟
جواب – بسیارعالی است. به شرط آن که درطول بازی، افکارمنظم و دنباله دارو جهت- داری را دنبال کنید. یادتان باشد هربازی که درآن بازیکن آنچه را که دربازی می گذرد به خاطربسپارد یا پیش بینی کند، درافزایش قدرت تمرکزمؤثراست.

سؤال 20 - دوست من می گوید وقتی سیگاری روشن می کنم جریان فکرم به کارمی- افتد و تمرکزم بیشترمی شود. نظرشما چیست؟
جواب – نه. تمام شواهد وتجارب وتحقیقات علمی درست عکس این قضیه را نشان می-دهد. ثابت شده است که سیگارکشیدن عملاً روند هوش را به تأخیرمی اندازد. علاوه براین، ازآنجا که سیگاربرسلامت تن وتنفس مستقیماً اثرمنفی می گذارد، مسلماً تمرکزرا برهم می – زند. این موضوع یک عادت ویک برداشت نادرست ذهنی است.

سؤال 21 – من نمی دانم آنچه که شما گفتید واقعاً مؤثراست یا نه. چون با انجام این تمرینات گاهی تمرکزفوق العاده خوبی دارم وگاهی هم مانند گذشته تمرکزخوبی ندارم. چه کارکنم که همیشه تمرکزخوب داشته باشم؟
جواب – همین که گاهی نتیجه گرفته اید، نشان می دهد که تغییردرشما آغازشده و قابلیت دائمی شدن را دارد. این موضوع با تلاش و تمرین مستمرشما وانجام تمرینات تلقین وتجسم، مسیر تازه ی عصبی را درذهن شما ایجاد می کند ودرناخودآگاه به عنوان یک عادت و رفتار دائمی جای می گیرد. فقط ازحرکت بازنایستید. توصیه همین است.



سؤال 22 – تفاوت تفکرمثبت با تجسم خلاق چیست؟
جواب - تفکرمثبت مربوط به ذهن آگاه وهوشیارشماست که اندیشه ی شما را اصلاح وپاک می کند. تجسم خلاق، مربوط به ذهن نیمه آگاه ونیمه هوشیارشماست که افکار مثبت ذهن آگاه را درناخودآگاه ثبت وجایگزین می کند.

سؤال 23 – من روش های پیشنهادی شما را یک هفته تمام است که به کاربرده ام اما هنوزنتیجه ی محسوسی نگرفته ام. آیا امکان دارد که این روش ها برای من مناسب نباشد؟
جواب – به هیچ عنوان. ازاین که یک هفته است دارید تمرین می کنید خوشحالیم و به شما تبریک می گوییم. فقط ازشما می خواهیم که این تمرین ها را به طورمستمر تا 20 روز دیگرهم انجام دهید وحدوداً پس ازیک ماه درمورد خود قضاوت کنید وخود را ارزیابی نمایید. الان واقعاً خیلی زود است.

سؤال 24 – اساساً چرا وقتی درحال انجام کاری هستم، خیالات دیگربه سراغم می آیند؟
جواب – خیال پروری، خود یک راه زندگی به صورت تفریحی است. هرچند وقت یک باردرست وسط یک کارجدی، شما رؤیایی می شوید که معنی اش این است: هنوزبه آن کار رغبت کافی ندارید. هنوزبه اندازه ی کافی برانگیخته نشده اید. باید درخودتان علاقه ی بیشتر ایجاد کنید وخود را هدفدارکنید. اما درچنین مواردی توصیه می کنیم که درمحیطی دیگر قراربگیرید وخیال پردازی نکنید، این بارآگاهانه، خودخواسته وجهت دار. درفکرفرونروید بلکه فکرکنید. فکر، شما را به هرسو نکشد بلکه شما فکررا به دنبال خود بکشید. بااین کار، ذهن شما آسوده ترمی شود وبرای تمرکزبعدی مهیا می گردد.

سؤال 25 – من نمی توانم دوساعت مطالعه ی متمرکزحتی به روش پیشنهادی شما داشته باشم.
جواب – زمان بندی شما نادرست است. پس ازهرنیم ساعت مطالعه، پنج دقیقه استراحت کنید تا این آرامش، خلأ ذهنی لازم را برای جذب مطالب بعدی وتمرکز برآنها به وجود آورد. پشت سرهم مطالعه نکنید. حتی حافظه ی شما تمایل دارد که پس ازچند دقیقه جذب وفراگیری به دسته بندی وذخیره سازی بپردازد.



سؤال 26 – من درمنزلی که درمحله ی شلوغ وپررفت وآمدی است زندگی می کنم. سروصدا واقعاً خیلی زیاد است. چه کارکنم؟

جواب – اول این که اطمینان داشته باشید که درسخت ترین و دشوارترین شرایط نیز تمرکزداشتن ممکن است. اگرعلاقه ورغبت شما فراوان باشد، یا سروصدای محیط را اصلاً درک نمی کنید ویا کمتردرک می کنید. بنا براین سعی کنید روش های علاقمند شدن به موضوع را به کاربگیرید. ضمن آن که گفتیم آنچه مهم است سکوت نسبی است. ما می گوییم درمحیط منزل خود ساکت ترین جا نسبتاً کجاست؟ آن جا را انتخاب کنید.



سؤال 27 – من ازعدم تمرکزخود بسیارکلافه بودم. آیا این احساس نادرست بوده است؟

جواب – خیر، بسیارهم عالی بوده است. اولین قدم مثبت برای هرتغییری نارضایتی از وضع قبلی وکنونی است. این نارضایتی است که میل وانگیزه ی شما را برای دگرگونی، رشد وتغییرمهیا می کند


اکنون شما مفهوم تمرکزحواس، روش های ایجاد آن به هنگام مطالعه درمنزل وهمین طور درکلاس درس وجلسه ی سخنرانی را فرا گرفته اید وباید تمرین را شروع کنید. یادتان باشد مهم ترین عامل موفقیت انسان های موفق، پافشاری درتمرینات است. آنقدرتمرین کنید تا موفق شوید.


پایان

5 – نام نویسنده و منبع مطلبفیش برداری؛ مطالعه؛ جستجو و گلچین کردن بخشهایی از نرم افزار جامع فرهنگسرا ثبت کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران (9442و)

دوشنبه 26/11/1388 - 15:59 - 0 تشکر 182681

بسم الله الرحمن الرحیم

کلید واژه: کتاب- کتاب خوانی- سرانه ی مطالعه- انتقال معرفت

نوع مقاله: تالیفی- تولیدی

مقایسه ی بین مردم جهان، با هر بهانه ای انجام می شود. به عنوان مثال، رژیم غذائی مردم یک کشور، میزان کار مفید در کشورهای مختلف، میزان مصرف انرژی توسط افراد یک جامعه و ... از جمله عناوینی است که مردم جهان خواسته و ناخواسته تحت این عناوین با یکدیگر مقایسه می شوند. اما کتاب و کتاب خوانی نیز، از جمله عناوینی است که در قیاس بین مردمان جهان، همواره مورد توجه بوده است. به این ترتیب که در یک فرایند آماری، میانگین زمان مطالعه ی افراد را جمع آوری کرده و با مقایسه آن با سایر کشورها، نتایج مختلفی از قبیل رواج فرهنگ کتابخوانی در جوامع مختلف، میزان چاپ و انتشار کتاب و به همین ترتیب، میزان علایق افراد جامعه به موضوعات مختلف حاصل شده و احتمالاً مدیریت کلان جامعه با این اعداد و ارقام سمت و سو می گیرد.

تمام مواردی که در بالا اشاره شد را احیاناً می دانستید و در این نوشتار قصد بیان آن را با هدف اطلاع رسانی نداشتم. بحثی که در این مقاله دنبال میشود، این است که کشور ایران، همواره در این آمار و ارقام، و میزان مطالعه در سطح جهان، همواره دچار سرخوردگی است. چرا؟ زیرا مثلاً سرانه ی مطالعه ی مردم کشور ایران، 18 دقیقه بوده و این رقم حدوداً 7 ساعت از میانگین جهانی کمتر است.

اما باید گفت که حقیقت چیز دیگری است با یک سوال شروع می کنیم. هدف ما از ترویج کتاب خوای و مطالعه چیست؟ آیا صرفا مصرف مقدار مشخصی کاغذ در هر سال هدف است؟ آیا تنها مردم زمان مشخصی را صرف مطالعه کنند، کافی است؟ مسلماً جواب منفی است. یعنی، آنچه که در حین مطالعه رخ می دهد، انتقال معرفت و کسب معرفت است. حال با فرض اینکه تمام کتاب ها در تعالی و رشد فکری و معنوی مردم نقش مثبت دارند ( که می دانیم این طور نیست)، این سوال مطرح است که آیا تنها کتاب تنها بازیگر این عرصه است؟ در ایران و بسیاری از کشورهای جهان، با تغییر موقعیت جغرافیایی و تغییر فرهنگ مردم، راههای مختلفی برای پرورش و رشد افکار مردم و همانطور که گفته شد، اتقال معرفت وجود دارد.

بیائید بحث را اینگونه پی بگیریم: بیائید یک آمار گیری در تمام نقاط جهان انجام دهیم و مشخص کنیم که گوش کردن به سخنرانی های علمی و معرفتی در کدام کشورها بالاست و در کدام کشورها، پائین است. قبول دارید که مردم ایران از جمله ی پیشتازان شرکت در مجالس سخنرانی در سطح دنیا هستند؟ فقط با یک حساب سر انگشتی، میزان حضور مردم در مجالس سخنرانی در روز های محرم و صفر و ماه مبارک رمضان را حساب کنید. از هیئات مذهبی و شرکت در مراسم های عزاداری و منبر های درس اخلاق و ... که بگذریم، باز هم سخنرانی های بزرگان که در محاسبات بالا به حساب نیامده است ولی وجود دارد نمی توان گذشت. حال بیایئد مقایسه کنیم که آیا در کشور آمریکا این حجم عظیم انتقال و کسب معرفت و پرورش افکار وجود دارد؟ یا فرانسه؟ یا چین و ....؟

منظور است که منابع معرفت چیستند؟ آیا تنها کتاب؟ آیا قبول ندارید که معرفت حاصل از گوش کردن به 15 دقیقه از سخنرانی یک استاد اخلاق (مثل آیت الله بهجت) را با ساعت ها مطالعه ی کتاب های مختلف نمی توان به دست آورد؟ اما این موضوع از دید مسئولین ما و حتی خود ما دور مانده است و هر از گاهی آماری منتشر می کنند و فریاد وا مصیبتا سر داده می شود که ما از میانگین جهانی عقبیم. و حاصل این طرز فکر چیست؟ خدا داند. واقعا اگر آن ها که در سطح دنیا مطالعه ی بالائی دارند، چرا هنوز در کوچکترین مشکلات زندگی و روزمره شان دچار سر د رگمی شدیدی به سر می برند؟ و هنوز که هنوز است درخت سکولاریزم و کمونیسم را آبیاری می کنند؟ چرا حاصل این مطالعات، دوری روز افزون از معنویات شده؟ آیا این اشکالات بر این نوع مقایسه وارد نیست؟ آیا نباید به دنبال یک راه جدید برای این نوع مقایسه ها بگردیم؟

پس بیائید از خودمان شروع کنیم و تنها مطالعه ی کتاب را مورد توجه قرار نداه و خود را با تمام مردم جهان به درستی مقایسه کنیم. هر چند که نویسنده، خود هم معتقد است میانگین کم مطالعه در ایران، بسیار تاسف بار است.

نویسنده: احمد کاظمی (کاربر)

به امید صبح
دوشنبه 26/11/1388 - 23:59 - 0 تشکر 182779

1 – عنوان یا تیتر مطلبیادداشتی بر رمان كتابچه بدجنسی های گرگ كوچولو
2 – کلید واژه هابدجنسی؛ نوجوان؛ گرگ كوچولو؛ رمان؛ كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان
3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی تولیدی
4 – متن مطلبوالدین گرامی، مربیان عزیز؛ اگر كودكی در سنین سوم دبستان تا پایان دوره راهنمائی دارید توصیه می كنم رمان كتابچه بدجنسی های گرگ كوچولو را برای فرزندتان تهیه كنید. اما دلایل من- به عنوان یك منتقد- در خوب و مفید بودن این كتاب:این كتاب روش جالب و بازی گونه و همچنین آموزش غیر مستقیمی ست به كودكان كه از توانائی هائی كه به تازه گی در وجودخودشان كشف می كنند فهرستی تهیه كرده و آن را به شكل كتابچه ای برای مرور و یادآوری در نزد خود نگهداری كنند. قهرمان رمان گرگ كوچولو به اصرار و تأكید والدینش ناخواسته قدم در راهی سخت می گذارد. گرگ كوچولو باید به مدرسه بدجنسی به نزد دایی بد گنده برود و پس از آموختن نه قانون بدجنسی مدال بدجنسی بگیرد و تبدیل به یك گرگ واقعی بشود. اولین امتیاز كتاب این است كه به موجودی همچون گرگ از دید انسانها ناه نكرده و این حیوان را در سرشت و طبیعت واقعی و حقیقی اش بررسی كرده. كودك شما با خواندن این كتاب خیلی زود متوجه می شود كه حیوانات به بدجنسی آدمها نیستند و حتی جنس این بدجنسی متفاوت است. كودك شما در این كتاب خواهد خواند كه گرگ كوچولو نمی خواهد آنطور كه دیگران به او اجبار می كنند بدجنس باشد چرا كه احساس می كند خدا به اندازه كافی شیطنت و بازیگوشی در وجود او قرار داده و نیازی نیست بیشتر از این و آن هم طبق الگوی بزرگترها بدجنس شود. اما با همه اینها گرگ كوچولو به گفته والدینش گردن می نهد و این دومین امتیاز برجسته این كتاب است یعنی احترام به خواسته والدین و آموزش غیر مستقیم این نكته كه والدین همیشه صلاح فرزند خودشان را می خواهند. طی مسیر خودآموزی گرگ كوچول آغاز می شود و او در این راه با مفاهیم تنهائی ترس فریبكاری معامله كردن استقامت پافشاری و استفاده از حداقل توانائی های خدادای اش و راههائی كه خودش بر اساس مشاهده رفتار دیگران و به لطف تجرب های شخصی خودش جهت غلبه بر موانع و مشكلات پیش رو به دست آورده؛ آشنا می شود و اینها همه سومین امتیاز این كتاب است. متن كتاب و ترجمه آن ساده روان و به دور از پیچیدگی و دشواری در فهمیدن است همچنین نویسنده در خلق شگفتی ها و موقعیتهای خنده دار كه كم هم نیستند موفق بوده- مطمئن هستم كه نه تنها كودك شما كه حتی خود شما هم از دست گرگ كوچولو رفتار حركات و افكارش خنده تان می گیرد آن هم چه خنده ای- اما آخرین امتیاز رمان كتابچه بدجنسی های گرگ كوچولو : مواجه رگ كوچولو با دایی بد گنده در مدرسه بدجنسی را باید نقطه اوج این كتاب جذاب دانست. گرگ كوچولو با وجود اینكه همچنان معتقد است كه نیازی به بدجنسی بیش از آنچه خدا به طور غریزی در وجودش گذاشته نیست اما تا زمانی كه این صحت حرف به طور كامل و صدردرصد بر او ثابت نشده به آن به دیده شك می نگرد و از این رو مصمم و جدی سعی به آموختن نه فرمان بدجنسی می كند. در این بخش كتاب است كه سرانجام كودك شما به شكلی آشكارا و مستقیم با نه خصیصه یك فرد بدجنس آشنا شده و از این پس توانائی تشخیص تمییز و شناخت بدجنسی را به خوبی كسب می كند. كودك شما همگام با گرگ كوچولو به پوچی بیهودگی فعل و صفت بدجنسی و ونتایج وخیم و تأسف بار آن آشنا می شود. پایان بندی رمان هم زیباست: گرگ كوچولو سربلند از این سفر پرماجرا و موفقیت دربرآورده ساختن آرزوی والدینش یعنی به دست آوردن مدال بدجنسی! به آنها نشان می دهد كه آنها هم ممكن است اشتباه كرده باشند.نام كتاب: كتابچه بدجنسی های گرگ كوچولونام نویسنده: ایان وایبروجوایز: برنده جایزه كتاب كودك بیرمنگام TSB، سال 1996- برنده جایزهU.K.R.A ،سال 1996، برای خلق یك اثر ارزشمند در زمینه آموزش كودكانانتشارات: كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانانقیمت: 950 تومان
5 – نام نویسنده و منبع مطلبسامی صالحی ثابت

سه شنبه 27/11/1388 - 0:2 - 0 تشکر 182780

1 – عنوان یا تیتر مطلبیادداشتی بر رمان اُلگ (یا شهرمحاصره شده)
2 – کلید واژه ها20درجه زیر صفر؛محاصره؛ جنگ؛ نوجوان؛ اُلگ؛ رمان
3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی تولیدی
4 – متن مطلبآیا می دانید دمای 20 درجه زیر صفر یعنی چه؟ كمترین دمایی كه شما دوست نوجوانم تجربه كرده اید چقدر بوده است؟ آیا شما تا به حال یك جنگ واقعی را از نزدیك لمس كرده اید؟ آیا می دانید محاصره یعنی چه؟ اگر خودتان جنگ را لمس كرده اید آیا نمی خواهید وضعیت خودتان را با نوجوانی چون خودتان در شرایط دیگر جنگ و بحران مقایسه كنید؟ رمان اُلگ یا شهر در محاصره درباره پسربچه دوازده ساله ای است كه در زمان جنگ جهانی دوم در شهر لنینگراد روسیه در دمای 20 درجه زیر صفر به همراه مادر مریض و ناتوانش در محاصره نیروهای آلمانی گیر افتاده اند. در این شرایط این پسر؛ اُلگ در جستجوی یافتن پاسخ این پرسش بزرگ و مهم است: چه وقت می توانم بفهم من هم بزرگ شده ام؟ آنچه كه در طول پیشرفت كتاب برای اُلگ پیش می آید اغلب نشان از این دارد كه او هنوز نوجوانی بیش نیست و هنوز خیلی مانده تا بزرگ شود اما اُلگ ناامید نمی شود چرا كه پرسشهای جدیدی كه برای او ایجاد می شوند نشان از چیزهای تازه ای دارند: چه وقت دروغ گفتن خوب و لازم است؟ چه وقت تقلب كردن ایرادی ندارد؟ چه وقت لازم است آدم تنها به خودش اعتماد كند؟ و بزرگترین پرسش اُلگ در این كتاب؛ آیا هركس به ما ظلم می كند بد است؟ آیا آلمانیها كه باعث مرگ پدر او شده اند آلمانیهائی كه او و شهرش را به این محاصره انداخته اند محاصره مرگباری كه هر لحظه چند نفر بر اثر سرما و گرسنگی جان می سپارند آیا همین آلمانیها انسانهای بدذاتی نیستند و او حق ندارد كه از اینها متنفر باشد؟ اُلگ با شواهدی روبرو می شود كه او را كمك می كنند تا همچون یك نوجوان ساده لوح و دهان بین تقلید چی صرف حرفها و رفتار بزرگترها نباشد. اُلگ به آنچه خودش دیده و تجربه كرده اعتقاد دارد از این رو پاسخ او به تمامی پرسشهائی كه برای همه شهر لنینگراد ایجاد شده متفاوت و البته واقعیتر است. رمان اُلگ یا شهر در محاصره برای نوجوانان و درباره آنهاست كتابی كه شما را با لحظه لحظه یك جنگ واقعی و شرایط گریز ناپذیرش چون قحطی گرسنگی و مرگ دوستان و نزدیكان آشنا می سازد. در این كتاب با عادات جالب نوجوانان روسی در شرایط خاص جنگ جهانی دوم آشنا می شوید. كتاب لوس نیست و اگر شما عجول نباشید حوصله تان را سر نمی برد. شخصیت اصلی رمان اُلگ به موقعش هم ترسوست هم احمق هم شجاع هم باهوش. در مورد پیام اصلی كتاب من ترجیح می دهم چیزی نگویم و كشف آن را به عهده شما گذاشته و تنها به یك راهنمائی بسنده كنم: به تحمل و طاقت اُلگ و دوستش نادیا در این كتاب توجه خاص بكنید- ببخشید كه زودتر از این دوست خوب و همراه اُلگ در این كتاب را معرفی نكردم- پیام اصلی كتاب در همین نكته نهفته است. اما درخشان ترین بخش كتاب مربوط به جائی ست كه اُلگ پاسخ پرسش بزرگ آغازین خودش را پیدا می كند- یادتان كه هست پرسش: چه وقت می توانم بفهم من هم بزرگ شده ام؟- باورتان می شود اگر بگویم اُلگ كه در انتهای كتاب پاسخ این پرسش را پیدا كرده به یكباره در برابر مردم شهرش در برابر تمامی لنینگراد می ایستد! و از قضا حق هم با اوست و این تمامی شهر هستند كه اشتباه می كنند.اگر می خواهید بدانید اُلگ چرا رودرروی شهرش می ایستد خب كتاب را بخوانید! نام كتاب: اُلگ (یا شهر در محاصره)نام نویسنده: یاپ ترهارجوایز: برنده جایزه قلم طلایی برنده جایزه بهترین كتاب كودك كاتولیكانتشارات: نشر قوقیمت: 2000 تومان
5 – نام نویسنده و منبع مطلبسامی صالحی ثابت

سه شنبه 27/11/1388 - 0:4 - 0 تشکر 182781

1 – عنوان یا تیتر مطلبیاداشتی بر رمان جای خالی مِی
2 – کلید واژه هانوجوان؛ رمان؛ نشر چشمه؛ مِی؛ سامِر؛ آمریكا؛ از دست دادن؛ فرفره
3 – تولیدی یا تلفیقی یا تجمیعی تولیدی
4 – متن مطلبهمه ما چیزهای باارزش زیادی را از دست داده ایم و غم و ناراحتی ازدست دادن را خوب درك می كنیم مثل ناراحتی گم كردن كتاب هدیه ای كه از یك دوست خوب و قدیمی كه دیگر نیست ؛ یا مثل افسوس ناشی از نمراتی كه در اثر خوب درس نخواندن از دست داده ایم؛ یا حسرت تعطیلاتی كه نتوانسته ایم به خوبی از آن استفاده كنیم اما كدامیك از شما نوجوانان عزیز تا به حال یك انسان را از دست داده اید؛ آن هم برای همیشه برای ابد؟ منظور مرا درست گرفتید منظور من مرگ یكی از عزیزان است. آیا شما چنین تجربه ای داشته اید؟ بعد از این اتفاق تلخ چه بر سر شما آمده؟ چطور با این قضیه كنار آمده اید؟ می دانم كه یادآوری این تجربیات برای كسانی كه آن را لمس كرده اند چقدر سخت و ناپسند است اما چه می توان كرد كه این نوع از ازدست دادن هم یكی از هزاران واقعیات دیگر زندگی ست. پس بهتر نیست تا آنجا كه می توانیم با شیوه های مختلف كنار آمدن با این مسئله آشنا شویم. سامِر دختر نوجوانی ست كه به تازگی مادرخوانده اش را از دست داده مِی مادر خوانده مهربان و دوست داشتنی سامِر مرده و حالا سامِر به همراه پدرخوانده اش اُب باید با جای خالی مِی كنار بیآیند. اما برخلاف انتظار آن كس كه بیشتر از مردن مِی آسیب می بیند سامِر نیست بلكه اُب شوهر عاشق و بینهایت وابسته به مِی است. داستان این رمان درباره تلاش و نگرانی سامِر برای بازگرداندن اُب به زندگی ست. سامِر پیش از این یكبار با مفهوم بزرگ ازدست دادن آشنا شده او مادرش را در حادثه سیل از دست داده اما او چطور می تواند حاصل تجربه بزرگ و سنگینش را به اُب انتقال دهد و به او بفهماند كه حضور او كنار اُب خود می تواند بزرگترین دلیل و بهانه برای ادامه دادن زندگی باشد همانطور كه در روز اول حضور اُب و مِی برای سامِر چنین بوده و او توانسته به لطف حضور گرم آن دو جای خالی مادرش را فراموش كند. سامِر اما در این كار به هیچ وجه موفق نیست و حال و روز اُب روزبه روز وخیمتر می شود. ترس قدیمی باز به سراغ سامِر می آید ترس از تنها شدن چرا كه اگر اُب همینطور پیش برود خواهد مرد و او باز تنها خواهد شد! اما درسی كه مرگ مادر به سامِر داده این است كه از او فردی به شدت واقع بین ساخته از این رو سامِر صبور و تا آخرین لحظه امیدوار است. نقطه مقابل سامِر ساكت و كم حرف ؛كِلتوس شخصیت نوجوان دیگر این رمان است كِلتوس پسر دیوانه عجیب و غریب و همكلاسی سامِر است و از قضا همین پسر است كه امید را تا اندازه ای به دل سامِر و پدرخوانده اش باز می گرداند. سامِر در این كتاب با مفاهیم متضاد عشق و نفرت و عادت كردن به كشف حداقل خوبی ها در افراد آشنا می شود؛ رابطه خوب اُب با كِلتوس درس دیگری به سامِر می دهد: ایراداتی كه ما به دیگران می گیریم درواقع باورها و عادات اغلب غلط و اشتباه خود ما هستند و ما بیهوده دیگران و محیط اطرافمان را مسبب آنها می دانیم. اگر كلتوس زندگی خوبی دارد ایراد از كِلتوس نیست اگر مِی مرده و او را با اُب تنها گذاشته ایراد از مِی نیست سامِر این موضوع را درك می كند و در دل سخت آرزو می كند كه ای كاش اُب نیز به این درك برسد. رمان جای خالی مِی از حیث نمایش و تجسم فضای روستائی وست- ویرجینا در كشور آمریكا و بیان آداب و رسوم مردم این ناحیه داستان موفقی است. سامِر در بیان دنیای خاص خودش زاویه دید جالبی دارد از نظر او همه چیز شعور و فهم دارد حتی شلوار اُب! خب فكر كنم تا همینجا كافی باشد. اگر می خواهید بدانید سرانجام رابطه نه چندان خوب و مهربانانه سامِر با كِلتوس به كجا می رسد همچنین اگر می خواهید بدانید آیا اُب پیر به زندگی بازخواهدگشت یا نه كتاب را بخوانید. راستی فرفره ها- نزدیك بود یادم برود- وصف عجیب ترین و به دردبخورترین فرفره های دنیا را می توانید در این كتاب بخوانید!نام كتاب: جای خالی مِی - نام نویسنده: سین تیا رایلنتجوایز: برنده جایزه نیوبری 1992- انتشارات: نشرچشمهقیمت: 1000 تومان
5 – نام نویسنده و منبع مطلبسامی صالحی ثابت

سه شنبه 27/11/1388 - 17:4 - 0 تشکر 182893

عنوان یا تیتر مطلب : آمادگی لازم برای مطالعه

کلید واژه ها : مکان مطالعه . هدفمندی مطالعه . آغازی هوشیارانه . و نتیجه گیری از بحث

تولیدی یا تلقیقی یا تجمیعی : تلقیقی

نام نویسنده و منبع:

1) سید مجتبی مومنیان ( کارشناس اتاق عمل )

2) بخشی از کتاب : آمادگی لازم برای مطالعه

---------------------------------------------------------------

آمادگی لازم برای مطالعه

مقدمات و شرایط اولیه برای آغاز مطالعه چیست ؟

آیا تاکنون دقت کرده اید که هر جلسه مطالعه شما چگونه شروع می شود ؟  

شاید کمتر دقت کرده باشید که یکی از نقطه های ضعف های اساسی بیشتر دانش آموزان به نحوه آغاز مطالعه باز میگردد .

مطالعه بدون کسب آمادگی مانند شنا کردن بدون یادگیری مهارت های شنا است .

کسی که بی مقدمه وارد مطالعه شود علاوه بر اینکه چیز زیادی یاد نخواهد گرفت ، زمان زیادی را هم از دست خواهد داد  .

مکان مطالعه :

دانش آموزان در مورد مکان مطالعه عادت های متفاوتی دارند . مطالعه در منزل ، ماشین ، پارک ، کتابخانه های عمومی از رایج ترین ها محسوب می شود . آنچه در این مورد باید بدانید این است که محیط و مکان مطالعه علاوه بر داشتن شرایطی مانند سکوت و آرامش ، باید تا حد امکان ثابت و بدون تنوع باشد . اگر واقعا می خواهید با تمرکز مطالعه نمایید باید سعی کنید که خود را به محیط یکنواخت و ثابت عادت دهید ، بنابراین فضاهای عمومی مانند پارک ، برای یک مطالعه جدی مکان مناسبی محسوب نمی شود .

اگر می توانید – و امکانات لازم را دارید – بهترین مکان برای مطالعه توام با تمرکز ، منزل خودتان و البته یک اتاق شخصی می باشد .

برای مطالعه جدی و توام با تمرکز ، یک فضای ثابت و یکنواخت بهترین مکان است .

هدفمندی مطالعه :

این موضوع را از زوایای مختلف می توان مورد بحث قرار داد . یک بعد مهم هدفمندی به نیات و انگیزه های شما بر می گردد . بعد دیگر آن به آرامش ذهنی و نظم رفتاری شما مربوط می شود . یکی دیگر از ابعاد آن این است که شما چقدر مهارت ها و ظرفیت های لازم در برنامه ریزی و به خصوص پیش بینی تغییرات به خرج دهید . یعنی این که اگر قسمتی از برنامه شما اجرانشد و یا طولانی شدن یک برنامه منجر به هم خوردن دیگر برنامه ها شد چه طرح هدفنمدی را پیش بینی کرده باشید.

هدفمندی در مطالعه یعنی داشتن ذهن روشن و شفاف در باره اهداف برنامه ها و پیش بینی های لازم . به عبارت دیگر با یک ذهن ابهام گرا و پیچیده و سردرگم نمی توان مطالعه موفق داشت . اگر از پس خود بر نمی آیی به مشاوره مراجعه کنید .

باید به طور شفاف بدانید که چه در مغز شما می گذرد و چه می خواهید بکنید .

آغاز هوشیارانه :                                               

داشتن یک آگاهی اداری و به عبارت دیگر بیداری آگاهانه

بسیاری از دانش آموزان برای ورود به مطالعه بیدار هستند ولی هوشیاری لازم را ندارند . شاید برای شما هم پیش آمده باشد که مطالعه درسی را شروع کرده اید اما بعد از گذشتن دقایقی متوجه شده اید که اصلا نمی دانید که چه می کنید . دچار حواسپرتی می شوید و یا مطالب را خوب درک نمی کنید .

چگونه می توان هوشیارانه مطالعه کرد ؟

وضو بگیرید ، نیت کنید برای یکی دو دقیقه چشمان خود را ببندید و افکارتان را بر روی کاری که می خواهیدانجام دهید متمرکز سازید ، یک تذکر آمرانه و جلب توجه کننده به خودتان بدهید – مثلا با صدای بلند به خود دستور بدهید که من در این لحظه با آمادگی کامل می خواهم مطالعه را شروع کنم

تمرین خود آگاهی و تقویت هوشیاری ، کیفیت آغاز و ادامه ی مطالعه را افزایش خواهد داد 

نتیجه گیری :

برای مطالعه جدی توام با تمرکز ، یک فضای ثابت و یکنواخت بهترین مکان است 

باید به طور شفاف بدانید که چه در مغز شما می گذرد و چه می خواهید بکنید

تمرین خود آگاهی و تقویت هوشیاری ، کیفیت آغاز و ادامه مطالعه را افزایش خواهد داد

سه شنبه 27/11/1388 - 18:24 - 0 تشکر 182912

عنوان یا تیتر مطلب : روش مطالعه صحیح

کلید واژه ها :روش مطالعه صحیح . خروج از بن بست افزایش ساعات. فضای ذهنی و نتیجه گیری از بحث

تولیدی یا تلقیقی یا تجمیعی : تلقیقی

نام نویسنده و منبع:

1) سید مجتبی مومنیان ( کارشناس اتاق عمل )

2) بخشی از کتاب : روش مطالعه صحیح

روش مطالعه صحیح

اگرزیاد درس بخوانید،اما درست نخوانید، یعنی زمان راکشته اید!درست درس خواندن مساوی خواهدبود باحداکثراستفاده اززمان موجود، واین یعنی بهره وری ساعات مطالعه .

دانش آموزانی که نمیتوانند خوب درس بخوانند، با ارتباط دادن مشکل خود به عوامل بیرونی مانند : کمبودامکانات،ضعف تدریس دبیران،کم بودن زمان و…،عملاازپذیرش این واقعیت که مشکل اصلی به خودآنها و انگیزهه ایشان مربوط است،فرارمیکنند .

درست درس خواندن یامطالعه ی بهینه، یعنی استفاده کامل اززمان موجودبرای درک وفهم مطالب.

خروج ازبن بست افزایش ساعات

گاه دانش آموزان به قدری درباره ی افزایش ساعات مطالعه اصراروتمرکزدارندکه مساله مهم تراستفاده بهینه ازساعات مطالعه به فراموش سپرده میشود.یادتان باشدکه شما درمسابقه ی رکوردگیری افزایش ساعات شرکت نکردهاید واین که کسی ساعات بیشتری راصرف مطالعه کند،لزوما به معنای پیشرفت نخواهدبود.

افزایش ساعات مطالعه باید روندی تدریجی ومنطقی داشته باشد ودرکنارآن بایدنحوه ی استفاده مطلوب وبهینه اززمان نیز باید مورد توجه جدی باشد . هستند دانش آموزانی  4ساعت مطالعه می کنند ولی به اندازه یک ساعت استفاده میبرند ودرمقابل دانش آموزانی که یک ساعت مطالعه می کنندولی ازهمه ی مطلب بهره می برند .بنابراین هنردرس خواندن شما به زیاد خواندن نیست واگر دانش آموزی به این نکته توجه نکند ممکن است دچارخود فریبی شود.

اگرافزایش ساعات مطالعه مهم است،استفاده بهینه ازاین ساعات مهم تراست.

فضای ذهنی

اگرکاری برای انسان مهم باشدخودبه خودقسمت عمدهای ازفضای ذهنی اورا اشغال خواهدکرد.کسی که درس میخواند اما به فکردرس خواندن نیست،درواقع کاری راجدی نگرفته است.معنای واقعی(اهمیت درس خواندن)این است که حداقل قسمت قابل توجهی ازفضای ذهنی به آن اختصاص یابد.

اگربرای کنکوردرس می خوانید،چه حجمی ازاشتغالات ذهنی شمارابه صورت واقعی ونه کاذب کنکورتشکیل میدهد؟به عبارت دیگر، چقدر کنکوری فکرمیکنید؟چقدرجوّکنکورشماراگرفته است؟ شاید طرح این موضوع برای خیلی ها عجیب باشد، اما باید بدون تعارف بگوییم، دانش آموزانی هستندکه به رغم ادعا ، عملابیشتر شعار میدهند و کنکوربه دلایل خودآگاه وناخودآگاه واقعااصلی ترین مشغله ی ذهنی آنان نیست. وقتی کاری برای انسان مهم باشد،اوباتمام وجودجذب آن میشود.

باملاکهایی میتوانید تشخیص دهید که شما چقدرفضای درس خواندن یاکنکور قرارگرفته اید وتاچه حد دراین موضوع جدی هستید.

- چقدربه مسائل حاشیهای فکرمیکنید؟

- موقع درس خواندن چقدرجذب مطالعه میشوید؟

- به هنگام مطالعه،چقدر دچار حواسپرتی میشوید؟

- مطالعه شما تاچه اندازهای هوشیارانه است؟

- آیاهنگام مطالعه،زودخسته میشوید؟

- چقدردربرنامه هایتان جدی هستید؟

- نگاه شما به ایام درس خواندن چگونه است؟

- نگاه شمابه ایام کنکورچگونه است؟ اجباری یااختیاری؟

متاسفانه برحسب عادت ، دانش آموزان هرچه به امتحانات یاکنکور نزدیکترمی شوند، تازه متوجه حساسیت موضوع شده وسعی می کنندخودرا درفضای آن قراردهند.

بنابراین،یک عامل مهم درمدیریت زمان این است که درک ما ازدرس خواندن وکنکورچیست؟وچقدرفضای ذهنی ما درجهت درس خواندن یاکنکورقرارگرفته است؟

دانش آموزی که میخواهد جدی باشد، بایدهرچه سریعترخودرا درفضای درس خواندن یا کنکورقراردهد وازمشغله های ذهنی حاشیهای وغیرضروری اجتناب کنند.

نتیجه گیری:

1 درست درس خواندن یامطالعه ی بهینه،یعنی استفاده کامل اززمان موجودبرای درک وفهم مطالب.

2 اگرافزایش ساعات مطالعه مهم است،استفاده بهینه ازاین ساعات مهم تراست.

3 دانش آموزی که میخواهدجدی باشد، بایدهرچه سریعترخود را درفضای درس خواندن یا کنکورقراردهد وازمشغله های ذهنی حاشیهای وغیرضروری اجتناب کند.

چهارشنبه 28/11/1388 - 7:54 - 0 تشکر 183026

بسم الله الرحمن الرحیم

معرفی کتاب ها و تازه های نشر

مشخصات كتاب



آموزش تصویری ویندوز 7

موضوع:

سیستمهای عامل (كامپیوتر)
ویندوز مایكروسافت

پدیدآورنده:

مهدی محمدی‌زنجانی

ناشر:

برگ‌ زیتون
نقش سیمرغ

256 صفحه - وزیری (شومیز) - 50000 ریال - چاپ 1 - 5000 نسخه

کد کنگره:255م94س/76/QA76

شابك:978-600-5754-04-9

رده دیوئی:005.446

تاریخ نشر:25/11/88

 مقاله تجمیعی

منبع:http://www.ketab.ir/Homepage.aspx?site=ketab&lang=fa-IR&tabid=0

 کلید واژه ها:كتاب;آموزش تصویری ویندوز 7

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.