به نام خدا
سلام
از اظهار لطف دوستان متشکرم . کویر تشنه عزیز در جواب شما مربوط به تکان خوردن اعضای تبیان اصفهان تاپیک جداگانه ای می زنم حتما بخونید.
اما امروز می خواهم پل شهرستان را معرفی کنم
قدیمىترین پل زاینده رود است كه به عقیده بعضى از محققین اساس امروز آن ساسانى است ولى ریشه و پایه هخامنشى دارد و قسمتهاى فوقانى آن الحاقاتى از آثار دوره دیالمه و سلاجقه را در بر مىگیرد. این پل قدیمی در ناحیه «جی قدیم» واقع شده و از نظر معماری فوقالعاده جالب توجه است و یكى از پل هاى باستانى است كه در چهاركیلومترى مشرق اصفهان واقع و از دو طرف از آن پل عبور مىكنند. یكى از خیابانهاى مشتاق و سارویه و از دامنه تپه اشرف و دیگر از دالان بهشت؛ در دوطرف این پل بیشه و باغها و آپارتمانهاى تابستانى وجود دارد.
این پل از نظر معمارى بسیار جالب و بعقیده باستان شناسان مربوط به دوره ساسانیان است و پایه هاى آن بر روى سنگهاى طبیعى كف رودخانه استوار گردیده است عدهاى هم ساختمان آن را به دوره دیلمیان مربوط مى دانند. این پل در نه كیلومترى مشرق پل خواجو واقع شده است ثبت این پل در گردش ادارى است.
امروزه این پل را پل شهرستان مى نامند، ولى در روزگاران قدیم جسر حسین و پل جى هم نامیده مىشده. از نویسندگان قدیم، مفضل بن سعدبنحسین مافروخى اصفهانى در كتاب خود بنام محاسن اصفهان، از این پل بنام جسر حسین یاد كرده است و قصرهایى كه نزدیك این پل بنا شده بوده را ستوده است. با توجه به مطالب كتب تاریخى و آثار به دست آمده كه به آن اشاره خواهد شد، پل مذكور از پلهاى معروف اصفهان در دوران دیلمیان و سلجوقیان بوده است. بر پایه شباهت پل شهرستان با پلهاى ساسانى خوزستان، مانند: پل شادروان شوشتر و پل دزفول، اساس و بنیاد این پل را به دوران ساسانى نسبت دادهاند. زیرا توجه ساسانیان به پل سازى كه یكى از لازمههاى شهرهاى كنار رودخانه یا است شهرت دارد.
اقدامات ساسانیان در زمینه ایجاد تاسیسات زیربنایى، نظیر جاده، پل، سد و كانالهاى آبرسانى، نشانهاى از توجه آنها به برنامه ریزى عمرانى است و از پیش مىتوان پذیرفت كه شكوفایى زندگى شهرى با جمعیت رو به افزایش شهرها، بدون وجود تجهیزات فوق، امكانپذیر نبوده است. برخى از آثار بجا مانده از تاسیسات ساسانى و همچنین اشارات مورخین اسلامى به جنبه هایى از اقدامات مزبور، بیانگر توجه ساسانیان به هر دو نوع برنامه ریزى فوق الذكر است. افزایش جمعیت و گسترش ابعاد شهرها، بى شبهه مسایل متعدى بر كارگردانان عصر ساسانى مطرح مىكرد كه از آن جمله، مشكل تامین آب مردم بود. ساسانیان سدهاى متعدد بدین منظور ایجاد كردند و به توزیع آب، میان شهرنشینان اهتمام نمودند. سپس با استفاده از نوشته هاى اصطخرى و این حوقل در مىیابیم كه حتى قرنها پس از اسلام، اداره تقسیم آب در شهرهایى چون سمرقند، به عهده زرتشتیان بود.
سمرقند، منبع آبى مهم و شبكه توزیعى از لولههاى فلزى (قلعى) داشت و نمودارى از ابتكارات ارزنده ساسانیان به شمار مىرفت. توزیع آب در محلات نیشابور نمونه دیگرى از اقدامات ساسانیان در زمینه تاسیسات آبرسانى شهر ى است. در زمان قدیم، آب رودخانهاى را كه از طرف شمال به شهر نیشابور سرازیر مىشد، از زیرزمین به داخل شهر مىآوردند و آن را پس از رسیدن به شهر، به وسیله رشتههاى متعدد قنوات به محلههاى و خانهها تقسیم مىكردند. به طورى كه تقریباً بیشتر مناطق، داراى آب جارى بوده است.
تقسیم آب زاینده رود نیز همانطور كه ذكر شد، به اردشیر بابكان نسبت داده شده است. شاید احداث مادى هاى اصفهان نیز از اقدامات دوره ساسانى باشد. این رسته یادآور مى شود كه نامگذارى رودخانه زرین رود (زاینده رود) از اقدامات اردشیر بابكان بوده است.
صالح ساختمان به كار رفته در پل شهرستان
الف) سنگ
از لاشه سنگ و ملات براى ساختن پل استفاده شده است.
ب) آجر
در ساختمان پل و بناى موسوم به گمرك خانه، از آجر استفاده شده است. ابعاد آجرها به این شرح است 25*25*5 سانتیمتر، قرمز رنگ 26*26*5 سانتیمتر، كرمى مایل به سبز.
پ) خشت
ابعاد خشتها به علت اندودى كه در اثر مرمتهاى مكرر بر روى آن انجام شده، نامشخص مى باشد. از خشت، در ساختمان گمرگ خانه پل استفاده شده است.
خصوصیات پل شهرستان
طول پل مزبور از ستون مدور آجرى تا انتهاى سنگفرش قدیمى، در حدود 105 متر و عرض آن از 4/25 تا5 متر متغیر است. جهت پل، شمالى - جنوبى با كمى انحراف است. انحراف آن از فاصله چهل مترى از سمت جنوب آغاز مىگردد كف پل هموار نیست، بلكه از مركز پل در دو سمت داراى شیب ملایمى است.
پل شهرستان داراى یازده چشمه و دوازده پایه سنگى بزرگ است دو دهنه كنارى آن، مربوط به نهرهاى منشعب از رودخانه است. بر روى هر كدام از پایه هاى سنگى، یك طاقنما دیده مىشود كه از پایه سوم (سمت جنوب) شروع شده و تعداد آنها به هشت عدد مى رسد، ابعاد آنها متفاوت است در سمت شمال پل، بنایى از خشت و آجر ساخته شده كه سقف آن فرو ریخته بود. بنا داراى اتاق كوچك و دو طاقنما به عرض 1/16 متر و ارتفاع 93 سانتیمتر مىباشد. این ساختمان به گمرك خانه شهرت دارد كه مرمت كرده و به صورت چاپخانه سنتى در آورده اند.
در یكى از جرزها، یك ستون مدور آجرى به ارتفاع 1/30 سانتیمتر به دست آمده كه ابعاد آن 25*17/5*5 سانتیمتر و قرمز رنگ مى باشد آجرها، به دلیل اینكه بتوانند ستون دایرهاى شكل ایجاد كنند، به صورت ذوزنقهاى ساخته شده اند.
شیوه ساختمان پل
همانطور كه ذكر شد، پل بر بستر صخرهاى رودخانه احداث شده است. در زمانهاى باستان، براى ایجاد پلها، بستر صخرهاى رودخانه انتخاب مىشد. همچنین محل مورد نظر را در جایى انتخاب مىكردند كه رودخانه باریك شده است. این شیوه، براى استحكام و صرفه جویى در مصرف مصالح در ساختمان پل به كار گرفته مىشد در این شیوه، ابتدا صخره را تراشیده سپس با سنگ و ساروج پایههاى پل را به وجود مى آوردند. در ساختن پل شهرستان نیز از همین شیوه استفاده شده، و پایهها را از سنگ لاشه و ساروج ساخته اند
به نظر مى رسد تمام پل از سنگ و ملات ساخته شده و سپس بعد از ویرانى كه بر اثر طغیانهاى مكرر زاینده رود صورت گرفته، طاقها را مرمت كردهاند. آثار مرمت، به خاطر ناهمگونى قوس هاى طاق مشخص مىباشد . آثار بجامانده از پل و مرمتها را اینگونه مىتوات تقسیم بندى كرد:
1 - آثار بناى اولیه در پا طاق قوس ها كه از سنگ و ملات استفاده شده، با پایههاى پل از نظر مصالح یكسان مى باشند.
2 - آثار مرمت بعدى كه به شیوه اولیه ساختمان پل و با سنگ و ملات انجام گرفته است. این مصالح اندكى با مصالح اولیه از نظر ابعاد سنگها متفاوت مى باشد.
3 - قسمتهاى بالاى طاق چشمهها كه مرمت شده، در دوران بعدى (احتمالاً سلجوقیان) با آجر مرمت شده است. ابعاد آجرهاى این قسمت 25*25*5 و رنگ قرمز ملایم مىباشند. آجرهاى مذكور با آجرهاى ستون روى پل، از نظر جنس و ابعاد یكسان مى باشد. بر روى آجرها از اندود مقاومى استفاده شده است.
4 - قسمتهاى دیگرى از پل، از جمله حاشیه قوسها و بعضى نقاط دیگر طاقها یا آجرهایى به ابعاد 26*26*5 به رنگ كرمى مایل به سبز مرمت شده است. این مرمت بر اساس نوع آجرها، احتمالاً به دوران صفوى مربوط مىگردد. نمونه آجرهاى یاد شده در ساختمان پل خواجوى اصفهان نیز به كار گرفته شده و مرمتهاى دوران اخیر نیز با آجرى به همین شكل انجام گرفته است.
5 - آجرهاى دیگر در مرمت پل به كار گرفته شده كه ابعاد آن عبارتند از: 20*20*4 23*23*7 سانتیمتر، رنگ این آجرها، كرمى مایل به زرد و كرمى مایل به قرمز است.
نتیجه
از سبك ساختمان پل مىتوان دریافت كه تاریخ احداثل پل، با ساختمان اولیه كه در تپه اشرف ایجاد شده، مربوط به یك دوره است. به كارگیرى مصالح و بریدن صخرهها، همه حاكى از این موضوع مىباشد. احتمالاً پل،
در دوران آل بویه، سلجوقى و صفوى، مورد مرمت كلى قرار گرفته است. اهمیت پل كه تا دوران صفوى، راه اصفهان به شیراز از فراز آن مىگذشت، محرز مىباشد.
اصفهان، داراى دو پل دیگر نیز هست كه به شیوه پل شهرستان، بر روى صخرههاى كف رودخانه ایجاد شدهاند. ساختمان اولیه آنها را نیز به دوران پیش از اسلام نسبت مىدهند، مانند پل مارنان . پل مزبور در طغیانهاى زاینده رود ویران شده و در سال 1367 به طور كامل بازسازى شد. در عكسى كه زمان ویرانى پل برداشته شده است، مىتوان استفاده از مصالح متنوع را، مانند پل شهرستان، مشاهده كرد؛ همچنین پل خواجو كه در دوران صفوى به طور كامل بازسازى شد. بنابراین شاید بتوانیم اساس بناى این سه پل را از احداثات زمان ساسانیان بدانیم.
از دیوار خشتى كه به موازات رودخانه، در حفارى سال 1352 به دست آمد، مىتوان پى برد كه قسمت شمالى پل - كه شهرستان نامیده مى شده - كاملاً محصور بوده و راه دست یافتن به شهر، تنها از طریق بناى گمرك خانه پل بوده و در واقع گمرك خانه، دوازه شهرستان محسوب مى شده است.
یا آثار بجا مانده از پل و پیرامون آن، مى توان نتیجه گرفت كه پل شهرستان در دوره ساسانى ساخته شد و سپس در دوران بعد از اسلام، به دفعات مورد مرمت قرار گرفت. زیرا پل، بنایى است كه براى همگان سودمند است و باید آن را حفظ مىكردند. بناى گمرك خانه پل، مربوط به دوران بعدى است. با این نوع بناها از روزگار آل بویه آشنا هستیم. نمونههاى از آن، در بند امیر در جلگه مرودشت باقى مانده است. ولى به احتمال زیاد، این شیوه ماخوذ از دوره پیش از اسلام مىباشد و، شاید گمرك خانه بر بنایى كهنتر ساخته شده باشد. بنابراین اگر ساختمان اولیه تپه اشرف را بناى تدافعى قلمداد كنیم، دلیل منطقى خواهیم یافت كه نگهبانى از پل ورود و خروج به شهر را از وظایف ساكنان قلعه بدانیم.