مقدمه
زنان , بخشى از جامعه انسانى اند كه در حوزه ایمان و كمال ,
تفاوتى با مردان ندارند و گاه به چنان مقامى دست مى یابند كه مردان باید از آنان
درس تقوا, شجاعت , دیانت و خضوع در برابر پروردگار بگیرند. قرآن كریم در یك دعوت
عمومى مى فرماید: یا ایها الذین آمنوا آمنوا , و راه كمال را با استمرار حركت در
مسیر ایمان , براى هر زن و مرد ترسیم مى كند و مثال هایى از افراد نمونه را كه در
آن هم سخن از مرد است
و هم زن براى عبرت افراد جامعه مثل مى زند تا راه صعود به
قله بلند ایمان براى زن و مرد روشن تر شود. زنانى از همین جامعه دعوت شده بوده اند
كه با تربیت نفس خویش و حركت در راه رضایت محبوب , چنان ذوب در معشوق شوند كه از
آنان باید به عنوان الگو نام برد. در این راستا, آسیه بانویى نمونه و الگویى براى
زن و مرد در نفى ستمگرى , شرك و كفر و نیز گرایش به توحید و یكتاپرستى است .
درحقیقت هركس در اثبات این حقیقت تلاش كند, ظلم را درهم شكند
و براى رسیدن به مقام قرب الهى استقامت ورزد, الگو است .
آسیه در خانه اى زندگى مى كند كه صاحب آن خانه (فرعون ), ادعاى اناربكم الاعلى
دارد و شعار ما علمت لكم من الهه غیرى را سرمى دهد واین زن در میان این ادعا و
شعار, سخن از توحید مى گوید و براى نفى بیدادگرى , وحشیانه ترین شكنجه ها را تحمل
مى كند, تا آن جا كه نامش زینت بخش قرآن مى شود. این در حالى است كه فرعون مردى
است كه لایق نام انسان هم نیست . مریم , در میان بسیارى از مردان , چنان لیاقتى مى
گیرد كه چون مادرش پس از تولد مریم به پروردگار مى گوید: وانى اعیذها بك وذریتها
من الشیطان , خدایا! من , این دختر و فرزندانش را از شر شیطان , به تو پناه دادم ,
خداوند پاسخش مى دهد:
فتقبلها ربها بقبول حسن , پس خداوند, او را به نیكویى
پذیرفت . در صورتى كه پروردگار درباره سایر مردم مى فرماید: انما یتقبل الله من
المتقین , این جا سخن از پذیرفتن عمل است و در خصوص حضرت مریم , گوهر ذات عامل
قبول مى شود. مریم یك زن است كه پروردگار او را مى پذیرد و در موردش مى فرماید:
ولیس الذكر كالانثى , هرگز پسر,جوهره این دختر را ندارد و هرگز ازمرد, كار این زن
برنمى آید. مرد, بدون زن نمى تواند فرزندى به دنیا آورد. مریم بدون مرد, عیسى را
به دنیا آورد
و از او الگویى براى جامعه بشرى ساخت . این یك خصلت زن است
كه بدون او, جامعه رو به نیستى مى رود و با بودن اوست كه موسى از آب , گرفته مى
شود و در دامان یوكابد رشدمى نماید تا راهبرى شود كه آن همه عظمت را مدیون مادر
خویش است . خود پیداست كه زن , با سیر در مسیر الهى , لایق دریافت وحى مى شود و
این لیاقت , خود گواهى بر مدعاى تساوى زن و مرد در پهنه ایمان وتقواست . قرآن مجید
در این مبحث نیز مطالب زیادى دارد: درباره حضرت مریم مى گوید:
اذ قالت الملائكه یا مریم , و در خصوص وحى به مادرحضرت موسى
مى فرماید: واوحینا الى ام موسى , و در تبیین وحى به همسر حضرت ابراهیم مى گوید:
وامراته قائمه فضحكت فبشرناهاباسحاق ومن وراء اسحق یعقوب 10, هنگامى كه فرشته ها
با ابراهیم سخن مى گفتند, همسر او نیز حاضر بود و ایستاده بود و سرور و خوشحالى
داشت . پس او را به اسحاق و پس از او به یعقوب بشارت دادیم . در ابتدا این نشانگر
آن است كه خلافت مربوط به انسانیت است , نه مربوط به شخص . آدم خلیفه الله نبود,
بلكه مقام انسانیت , مشخصه خلیفه الله است
و انسانیت به مرد یا زن بودن نیست . گاه مرد بر زن ممتاز مى
شود و گاه زن بر مرد, كما این كه گاه مردى براى سایر مردان و گاه یك زن براى سایر
زنان , الگو مى شود. درحقیقت همه این نمونه ها, الگو براى مردمند. چه این كه مریم
و یوكابد و ساره , الگوهایى براى جامعه انسانى اند و همه از زن و مرد باید از آنان
درس معرفت و دین و ایمان بگیرند. آن گاه كه سخن از حضرت زهرا(س ) مرضیهى مى شود,
پیامبران نیز سرتعظیم فرود مى آورند, پدر دستش را مى بوسد
و در هنگام ورودش , در برابراو مى ایستد. این حركت رسول
خدا(ص ) دلیل بر بالاتربودن رتبه زهراى از پدر نیست , لكن از این راز, تنها خدا و
پیامبر و ائمه باخبرند, همان گونه كه از راز وحى به او پس از درگذشت پدر تا لحظه
شهادتش آگاهى نداریم , مهمتر از آن , على (ع ) كه امام اوست , كاتب وحى نازل شده
بر فاطمه است !. و كجا مردان به این مقام دست مى یابند؟. زنان نیز حتى زنان نمونه
راهى به شان و منزلت فاطمه (س ) ندارند. فاطمه كجا و آسیه كجا!. فاطمه كجا و مریم
كجا!.
تا چه رسد به زنانى امثال خنساء, سمیه , سوده , حره , حكیمه
, جمیله و یا زن نمونه اى از عصر حاضر به نام فهیمه !!. امام حسین (ع ) به حضرت
عباس فرمود: چرا مرا برادر صدا نمى زنى ؟. , حضرتش عرض كرد: زیرا مادر من , فاطمه
كلابیه , كنیز مادر تو فاطمه (س ) است !. . ترسیم چهره زنان نمونه , براى تبیین
ارزش هاى زن مسلمان است و فاطمه (س ) ناب ترین الگوى همه زنان نمونه است . زن
نمونه , شناختى ارزشى براى همه بانوان است تا با تلاش خود به كسب آن ارزش ها نایل
شوند, و نیز معرفتى است
براى همه مردان , تا بدانندالگوشدن در مردبودن نیست . ذات
اقدس اله , عالم را بر محور محبت اداره مى كند و راه محبت را, زن بهتر از مرد درك
مى كند, چنانچه راه قهر را شاید مرد بهتر از زن درك كند. مناجات محبین را زنانى كه
اهل سیر و سلوك هستند, بهتر درك مى كنند و مناجات شهادت طلبانه را مردان بهتر از
زنان دریافت مى كنند. پس در هر جامعه , ما به زنان و مردان نمونه نیازمندیم و زنان
نیز مى توانند الگو باشند و گاه در بسیارى از میدان ها از جمله عرصه محبت و دل
وجذبه از مردان نیز موفق تر شوند. طبیعى است
كه اگر براى زنان الگوهایى از خود آنان داشته باشیم در
پیشرفت جامعه آنان به سوى كمال مطلق , موفق تریم , چه این كه نیاز زن را, زن بهتر
درك مى كند. زن مى داند كه جامعه زنان از احادیث , اشعار عرفانى , نثر, نظم و ادب
عرفانى اثر بیشترى مى پذیرند و از این رو تلاش مى كند تا با حركت همین عرصه ها به
انسانیت خود غنابخشد و با هماهنگى كامل بین مونث بودن و انسان بودن , به رتبه اى
برسد كه جامعه , مونث بودن زن را از بعدى انسانى ارزیابى كند. این براى زنان شیرین
است
, چه این كه براى مردان نیز الگوپذیرى از مردها پرجاذبه است
. و آن گاه كه زنى فاطمه شد, هم براى مردان و هم براى جامعه زنان الگوست و براى
همه نیز پیروى از فاطمه (س ) ارزشمند است و زنانى كه ازفاطمه (س ) تبعیت كنند, خود
نیز نمونه هایى از مردم نمونه اند كه گاه رتبه اى بالاتر از مردان مى یابند و
مردان نیز باید از آنان الگو بگیرند. این مجموعه , خدمتى هرچند كوچك در این
راستاست . قطعا شخصیت هاى ذكرشده در این مجموعه الفبایى , همه زنان نمونه نیستند.
چه بسا گوهرهایى كه تاریخ , نامى از آنان نبرده است و یا در
مسیر حوادث به فراموشى سپرده شده اند. زنان بزرگوار و نمونه اى در عصر حاضر
وجوددارند كه ما از آنان شناختى نداریم و نیز بزرگ زنانى كه چشم ما در كتب به آن
ها راه نیافت و یا ازحوصله نوشتارمان بیرون بود.
ما تنها در حوصله مكتوب خودمان با
شما همراهیم . امید است این جرقه , حوصله هایى بیافریند كه من و ما را تا شناختى
دقیق و كامل از جامعه زنان نمونه , با خود به همراه ببرد.
منبع کتاب زنان نمونه نویسنده على شیرازى .