• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 12866)
پنج شنبه 28/6/1387 - 0:38 -0 تشکر 58571
دلم تنگه واسه فیلمای فارسی !

* بیان فیلم فارسی در عنوان تاپیک به این معنا نیست که به فیلمهای مبتذل قدیمی بپردازیم بلکه فقط مقصود فیلمهایی است که باعث تحول سینمای ایران شده است .

در این تاپیک قصد داریم به فیلمهای بسیار نام آشنای ایرانی قدیمی بپردازیم ، فیلمهایی که بخشی از تاریخ ما را می سازند منتظر فیلمهای قدیمی از سینمای تبیان باشید .

ویژه ی روز سینما

پنج شنبه 28/6/1387 - 0:46 - 0 تشکر 58573

گنج قارون

گنج قارون یکی از فیلم‌های ایرانی بود که در سال ۱۳۴۴ ساخته شد.

این فیلم ساخته سیامک یاسمی و بازیگر اصلی آن فردین بود.

داستان این فیلم در رابطه با فردی ثروتمند بنام قارون آرمان است که بدلیل اشتباهات گذشته خود را به دام یاس و ناامیدی انداخته‌است. در زمان خودکشی در اصفهان، بدست علی فردین و تقی ظهوری نجات می‌یابد و از آن پس دنیا برایش رنگ و بوی تازه‌ای می‌گیرد.

خط اصلی داستان این فیلم حکایت جنگ خیر و شر و عشق و عاشقی میان یک انسان بامرام (علی فردین) و یک دختر زیبا و پولدار (شیرین فروزان) است.

علی که جلوه تمام نمای انسان‌های با مرام و مورد پسند مردم ایران است، تصمیم میگیرد به دختری بنام شیرین که نشاندهنده دخترهای پر فیس و افاده و پولدار است و از سوی پدر و مادر پولدار خود در آستانه ازدواج اجباری با یک فرد دیگر قرار گرفته کمک کند. برای برگرداندن نظر پدر و مادر شیرین، تنها حقه کارساز این است که علی پسر فردی بنام قارون باشد و نقش پسر تازه از هند بازگشته قارون را ایفا کند...

این فیلم بدلیل قصه زیبا و دارا بودن همه گونه آیتم لازمه اعم از موسیقی، رقص، کمدی، سکس مثبت، خوشی، غم، عشق و تنفر جزء معدود فیلم‌هایی است که مدت زمان زیادی روی پرده سینما باقی مانده‌است و مردم بارها و بارها از آن دیدن کرده‌اند.

گنج قارون در زمان خاص خودش متحول کننده ی فیلمهای ضعیف ایرانی بود و بسیار توانست در دل مردمان ایرانی آن زمانها جایی را برای خودش باز کند و تا امروز که سالها می گذرد توانسته عشق سوزان عده ای را داغ داغ نگاه دارد .

اگر شما نیز نقدی دارید لطف کنید در همین پست قرار دهید ، فیلم بعدی قیصر ساخته ی مسعود کیمیایی است .

در پناه حق

پنج شنبه 28/6/1387 - 1:20 - 0 تشکر 58579

 

 

پنج شنبه 28/6/1387 - 21:45 - 0 تشکر 58767

با نام و یاد خدا

سلام خدمت دوستان خوبم

اول تشكر میكنم از محسن خسرو دوست خوبم بخاطر مطالب عالیش.

من فیلمی رو معرفی میكنم كه یكی از بهترین هاهستش

فیلم قیصر رو فكر نكنم كسی باشه كه ندیده باشه یا حداقل اسمشو نشنیده باشه فیلمی فوق العاده

از همه نظر كارگردانی فوق عالی مسعود كیمیایی و از همه مهمتر بازی عالی اقای بازیگری

ایران بهروز وثوقی ...واقعیتش ما تا حالا فیلم به زیبایی قیصر ندیدم فكرم نكنم ببینم.

قیصر

نویسنده و کارگردان:  مسعود كیمیایی

مدیر فیلمبرداری:  مازیار پرتو

تدوین: مازیر پرتو

موسیقی: اسفندیار منفردزاده

عکاس: امیر نادری

عنوان بندی:  عباس كیارستمی

بازیگران:  بهروز وثوقی، ناصر ملک مطیعی، پوری بنایی، جمشید مشایخی، ایران دفتری، بهمن مفید، شهرزاد، جلال، سرکوب، حسن شاهین

سال ساخت:1348


خلاصه داستان:

فاطی توسط یکی از برادران آب منگل به نام منصور هتک حرمت می شود. او پس از نوشتن نامه ای به مادر و دایی اش خودکشی می کند و در بیمارستان جان می سپارد. فرمان، برادر بزرگ فاطی پس از مطلع شدن از موضوع به دکان برادران آب منگل می رود. او توسط دو برادر منصور، رحیم و کریم غافلگیر شده و کشته می شود. قیصر برادر کوچک فرمان از سفر جنوب باز می گردد و به قصد انتقام به سراغ آب منگل می رود. او کریم را در حمام و رحیم را در کشتارگاه از پا در می آورد. سپس به اتفاق ننه مشهدی، رختشوی محله شان برای زیارت به مشهد می رود. وقتی قیصر از زیارت بازمی گردد از خبر مرگ مادرش مطلع می شود و در گورستان به هنگام تدفین مادرش به کمک نامزدش از چنگ ماموران پلیس می گریزد و به واسطه رقاصه ای منصور را در ایستگاه راه آهن می یابد و او را به قتل می رساند و سرانجام خودش با گلوله پلیس از پا در می آید.

منبع:ایران اكتور

با تشكر

التماس دعا

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


جمعه 29/6/1387 - 14:0 - 0 تشکر 58910

قیصر

صبح چهارشنبه 10 دی ماه 1348 فیلمی در 13 سینمای تهران به روی پرده رفت كه باعث شد دوره‌ای جدید در تاریخ سینمای ایران آغاز شود. دوره‌ای كه به موج نو در این سینما معروف شد و آن را تا حدودی از انحصار قارونیسم و تقلیدهای هندی و تركی خارج ساخت.

با فیلم «قیصر» سینماگران جوانی در سینمای ایران مطرح شدند كه هركدام قابلیت‌ها و توانایی‌های قابل بحثی به وجوه ساختاری و محتوایی سینمای ایران بخشیدند. «قیصر» به نوعی سرآغاز تلفیق سینمای هنری با عناصر و فاكتورهای تجاری بود. سینمای هنری كه تا پیش از «قیصر» در فیلم‌های كارگردان‌هایی مانند فرخ غفاری و ابراهیم گلستان و آثاری همچون «گاو» كه با كاربرد سینمای ناب و روش‌های زیباشناختی سعی در ارائه تفكرات و دیدگاه‌های شبه‌فلسفی داشتند نمود می‌یافت با فیلم «قیصر» با سینمای موسوم به سینمای بدنه و تماشاگرپسند روز آمیخته شد و از همین رو «قیصر» یكی از 4 فیلم پرمخاطب تاریخ سینمای ایران شد.

«قیصر» اولین فیلم سینمای ایران است كه اكثریت طبقه متوسط را برای دیدن فیلم ایرانی به داخل سینما كشاند و تقسیم‌بندی طبقاتی تماشاگر فیلم فارسی و فیلم فرنگی را عوض كرد. البته «قیصر» علاوه بر طبقه متوسط، كارگران شهری و روستاییان مهاجر را نیز كه تماشاگران فیلم فارسی هستند، راضی كرد. بنابراین «قیصر» اولین فیلم ایرانی است كه مخاطب عام و خاص را به داخل سینما می‌كشاند. «قیصر» اولین فیلم ایرانی در دهه 40 است كه با پایان تلخ می‌فروشد و پایان فیلم‌های فارسی را عوض می‌كند. «قیصر» اولین فیلم فارسی است كه جغرافیای داستان‌های فیلم ایرانی را تغییر می‌دهد. از «قیصر» به بعد محلات پایین و محله‌های فقیرنشین، مكان اصلی فیلم‌های فارسی می‌شوند.

«قیصر» اولین فیلم سینمای ایران است كه تماشاگر عام را با مفاهیم و تعابیر سیاسی آشنا می‌كند. با «قیصر» قهرمان فیلم فارسی عوض می‌شود و لمپن عدالت‌خواه به جای لمپن قضا و قدری به وسیله چاقو با تقدیر و سرنوشت می‌جنگد. باز هم شرایط سیاسی-اجتماعی پایان سال‌های دهه 40 به فروش «قیصر» كمك می‌كند. شرایطی كه با رشد طبقه متوسط شهری و افزایش اوقات فراغت و تاثیرات شرایط جهانی و سیاسی و مذهبی شدن جامعه قابل ارزیابی است.

گزارش تولید

عباس شباویز تهیه‌كننده فیلم «قیصر» تعریف می‌كند: «اواخر سال 46 یا اوایل سال 47 بود كه یك شب در رستورانی انتهای خیابان سلطنت‌آباد (پاسداران امروز) شام می‌خوردم كه بهروز وثوقی، آقای كیمیایی را به من معرفی كرد. آن شب كه او را دیدم درباره سناریوی قیصر صحبت كرد. گویا قبل از آن چند تهیه‌كننده دیگر از جمله میثاقیه و اخوان‌ها آن را خوانده و رد كرده بودند. اما من در همان برخورد اول، مسعود كیمیایی را جوان بسیار خوب و مودبی دیدم و برای فردا دعوتش كردم به استودیو آریانا فیلم، فردا آمد و قصه‌اش را كه در یك كتابچه خطی نوشته بود، برایم خواند. خوشم آمد، دیدم قصه اصیل است، حرف دارد، مسائل سنتی نیز در آن وجود دارد منتها كمی می‌بایست بر رویش كار می‌شد... در سناریوی اولی كه مسعود نوشته بود شخصیت فرمان زنده نبود و قصه از قطاری كه قیصر با آن می‌آمد شروع می‌شد. من پیشنهاد دادم كه فرمان را زنده‌اش كنیم و ده دقیقه اول بدون حضور بهروز باشد.»

عباس شباویز در آریانا فیلم كه پیش از آن با فیلم «سه دیوانه»‌ (جلال مقدم) كارش را شروع كرده بود، تصمیم به تهیه فیلم «قیصر» می‌گیرد. او با فروش سهم‌های هزار ریالی به جمعی از دوستان و دست‌اندركاران سینما و یاری موسسه فیلمكو فیلمز (نندلال هندوجا) سرمایه تولید فیلم را تامین كرد.

بازیگران اصلی فیلم (بهروز وثوقی و پوری بنایی) كه از زمان دستیاری كیمیایی برای ساموئل خاچیكیان هنگام ساخت فیلم «خداحافظ تهران» مورد نظرش بودند و در فیلم «بیگانه بیا» (نخستین ساخته مسعود كیمیایی) وثوقی و جلال پیشواییان بازی كرده بودند، به همین ترتیب انتخاب می‌شوند.

مدیر فیلمبرداری مازیار پرتو، فیلمبردار اولین محصول آریانا فیلم یعنی «سه دیوانه» بود و از همین رو مجددا توسط شباویز برای تولید فیلم دوم این موسسه انتخاب شد. طراحی صحنه و لباس توسط خود كیمیایی انجام گردید و لوكیشن‌های فیلم نیز از سوی وی انتخاب شد. فیلمبرداری فیلم بنا بر گفته مازیار پرتو با 33 حلقه نگاتیو و 18 جلسه فیلمبرداری در 25 روز به پایان رسید. اكثر پلان‌ها در یك برداشت گرفته و در معدود مواردی كه بازیگری دیالوگ خود را فراموش می‌كرد، این برداشت به شماره دو هم می‌رسید.

حواشی تولید

عباس شباویز می‌گوید كه فیلم «قیصر» هنگام درخواست پروانه نمایش به مدت 6-7 ماه توقیف شد و بعد با دوندگی‌های زیاد توانستند اجازه نمایش فیلم را بگیرند. در مورد این‌كه فیلم توسط اداره نمایشات سانسور شد، شباویز در مصاحبه‌ای توضیح می‌‌دهد: «نه سانسور نشد فقط در مورد صحنه پایانی فیلم گفتند كه پلیس باید قیصر را دستگیر كند كه كیمیایی با كلوزآپی كه توی قطار به عنوان آخرین پلان از صورت بهروز گرفت (كه پلیس در همین لحظه او را می‌بیند و قیصر لبخندی از سر رضایت و آرامش می‌زند) فیلم را با شكل خوبی پایان داد...»

اما «قیصر» حواشی پرسروصدای دیگر هم قبل از نمایش داشت از جمله طولانی بودن مدت زمان آن و درآمدن سروصدای برخی عوامل تولید. عباس شباویز تهیه‌كننده فیلم در گفت‌وگویی با نگارنده ماجرای فوق را چنین شرح می‌دهد: «فیلم قیصر كه تولیدش تمام شد، حدود 5/16 پرده شده بود و در نمایش خصوصی صدای همه را درآورد. فیلم خیلی بی‌در و پیكری بود و ریتم بسیار كندی داشت. بهروز 25 درصدی را كه با من شریك بود به هم زد. اسفندیار منفردزاده كه حاضر نشد برای فیلم آهنگ بسازد. كیمیایی متاثر شده بود. خلاصه من و اسفندیار منفردزاده و بهروز وثوقی و خود مازیار پرتو نشستیم و فیلم را مونتاژ مجدد كردیم تا شد 14 پرده. باز هم ریتم آن كند بود. با میثاقیه صحبت كردم. میثاقیه یك صدابرداری داشت به نام محمدی. او هم فیلم را دید و گفت هیچ چاره‌ای نیست جز این‌كه فیلم مجددا مونتاژ شود و 3-4 پرده دیگر كوتاه گردد. من «خانی» را پیشنهاد كردم. خلاصه به اتفاق میثاقیه و خانی و محمدی رفتیم در اتاق مونتاژ و در را هم بستیم. كار را شروع كردیم و از آخر فیلم، مونتاژ را آغاز نمودیم. آخر فیلم همان سكانس قصاب‌خانه بود كه كیمیایی با دوربین روی دست و به صورت مستندگونه گرفته بود. مقداری زیاد پلان گوشت‌های آویزان شده را فیلمبرداری كرده بود و یك، دو سه تا پلان هم تصویر بهروز بود كه از لابلای گوشت‌ها رد می‌شد و یك جا هم با «سركوب» برخورد می‌كرد. بعد دیگر برخوردی نبود و برمی‌گشت و می‌رفت داخل ریل قطار و بعد به كافه می‌رفت. این قسمت را درآوردیم و انتهای فیلم در همان ایستگاه قطار شد. سكانس قصاب‌خانه و كشتارگاه نیز خیلی طولانی بود. آن را هم كوتاه كردیم. خلاصه فیلم شد 5/9 پرده. یعنی مجددا 5 پرده و نیم، فیلم كوتاه شد. فیلم را مجددا به نمایش گذاشتیم. منفردزاده آمد، كیمیایی و بهروز وثوقی و همه آمدند و فیلم را دیدند. كیمیایی اول ناراحت شد ولی بهروز و اسفندیار و بقیه خیلی خوشحال شدند. بعد هم اسفندیار منفردزاده قرار شد موزیك فیلم را بسازد كه ملودی آن را من پیشنهاد دادم. به او گفتم چیزی بساز كه در مایه‌های ضرب زورخانه و این حرف‌ها باشد. او هم خیلی خوب گرفت و موزیكی ساخت كه هنوز شنیدنی است و از آن پس باب موسیقی فیلم جدی در سینمای ایران باز شد. در همان ده دقیقه اول كه ناصر ملك‌مطیعی می‌آید با موسیقی روی صحنه، مردم میخكوب می‌شوند.»‌

تیتراژ «قیصر» و ورود عباس كیارستمی به سینمای ایران

تیتراژ فیلم «قیصر» نخستین تیتراژ رسمی عباس كیارستمی است (تیتراژی كه قبل از آن برای فیلم «وسوسه شیطان» ساخت بدون نام وی و برای آنونس فیلم دیگری توسط برادران اخوان استفاده شد) كه موجب شد كیارستمی وارد عرصه سینمای ایران گردد.

عباس شباویز در همان مصاحبه‌اش قضیه تیتراژ ساختن عباس كیارستمی برای فیلم «قیصر»‌ را چنین تعریف می‌كند: «كیارستمی كه آن زمان جوان بود بعد از ساخت «قیصر» از در دفتر آریانا فیلم داخل شد و گفت می‌خواهم كار كنم. گویا قبلا با كیمیایی صحبت كرده بود و او گفته بود باید با تهیه‌كننده حرف بزند. طرحش را برایم توضیح داد و من موافقت كردم. یك روز كه در حیاط آریانا فیلم با مازیار پرتو ایستاده بودیم با یك عده به اصطلاح جاهل گردن‌كلفت آمد و گفت یك فیلمبردار به من بدهید تا از این‌ها فیلمبرداری كنم. ما همه تعجب كردیم. گفتم از چی این‌ها می‌خواهی فیلمبرداری كنی، گفت از خال‌كوبی‌هایشان. البته آن‌ها مدام به كیارستمی می‌گفتند خب باید كی را بزنیم؟! به پرتو گفتم از صحنه‌هایی كه آقای كیارستمی می‌خواهند فیلمبرداری كن. گفت كه من فیلمبرداری نمی‌كنم. این دیگر چه مسخره‌بازی است. خلاصه یكی از دستیاران فیلمبردار استودیو را وادار كردم تا از آن‌چه كیارستمی مورد نظرش است فیلم بگیرد. او هم از بازوهای خال‌كوبی شده آن‌ها فیلم گرفت و بعد كه كیارستمی پلان‌ها را مونتاژ كرد و آورد، خیلی عالی شده بود. واقعا برق سه‌فاز از ما پرید كه عجب زیبا و قشنگ انتخاب كرده بود. خوب استعداد داشت.»‌

اكران و نمایش

فیلم «قیصر» ابتدا در دو اكران خصوصی نمایش داده می‌شود. یكی از آن‌ها در سالن كوچك بالای استودیو مولن‌روژ بود و به گفته عباس شباویز حتی دكتر شریعتی را هم برای تماشای فیلم می‌آورند.

شباویز می‌گوید: «من با حاجی‌مانیان از مبارزین فعال رابطه داشتم و حاجی‌مانیان هم با دكتر شریعتی ارتباط داشت. البته منصور مزینانی هم كه فیلمبردار و تهیه‌كننده سینمای ایران است، همشهری دكتر بود و كوشش كرد كیمیایی با شریعتی ملاقات كند. خلاصه در همان شب نمایش خصوصی سینما مولن‌روژ (سروش فعلی) مرحوم دكتر شریعتی را آوردیم. در تاریكی وارد سالن شد و در تاریكی رفت. در حقیقت بدون این‌كه كیمیایی بداند، سناریوی قیصر را نیز داده بودم او بخواند. همان موقع نظرش این بود كه اگر این فیلم درست ساخته شود تنها فیلمی است كه به سیستم «نه» گفته است. بعد از تماشای فیلم هم خیلی خوشش آمد.»

فیلم «قیصر» از صبح چهارشنبه 10 دی ماه 1348 در سینماهای مولن‌روژ، دیانا (سپیده فعلی)، مهتاب (شهر قشنگ فعلی)، ركس، لیدو، شهوند، نپتون، همای، اسكار، اورانوس، پاسارگاد، شرق و به عنوان برنامه افتتاحیه سینما رنگین‌كمان در خیابان شهرستانی میدان امام حسین به نمایش درآمد.

3 هفته نمایش در این 13 سینما مبلغ 000/800/1 تومان برای فیلم فروش به ارمغان آورد. «قیصر» در سال 1349 نیز بعد از دریافت جوایز سپاس از صبح چهارشنبه 17 تیر ماه مجددا در سینماهای مولن‌روژ، دیانا، مهتاب، ركس، شهوند، لیدو، نپتون، رنگین‌كمان، ژاله، همای، اسكار، پاسارگاد، اورانوس، شرق و چرخ فلك به مدت 3 هفته اكران شده و نزدیك به 2 میلیون تومان فروش كرد.

«قیصر» با یك حساب تقریبی در اكران اول و دوم تهران 000/600/3 تومان فروخت كه با در نظر گرفتن میانگین قیمت بلیت 3 تومان در آن تاریخ، تعداد یك میلیون و دویست هزار نفر در تهران از فیلم دیدن كردند. جمعیت تهران در آن تاریخ بالای 3 میلیون نفر بوده است و با توجه به این میزان جمعیت در طول یك سال 40 درصد جمعیت تهران فیلم را دیده‌اند.

«قیصر» اكران‌های مجدد بسیار داشته است، به روایتی این فیلم در شیراز، 54 بار اكران شده است. به روایت عباس شباویز،‌ «قیصر» از تاریخ اولین نمایش (10 دی ماه 1348) تا تعطیلی سینماها در آبان 57، مجموعا 200 میلیون تومان فروخته است كه با احتساب میانگین قیمت بلیت در طول 9 سال نمایش خود، بیش از 65 میلیون نفر فیلم «قیصر» را روی پرده سینما دیدند. یك رقم بی‌سابقه و دست‌نیافتنی است.

«قیصر» مدت كوتاهی در سال 58 نیز اكران شد و بعد از آن خیلی‌ها بر روی نوار ویدیویی فیلم را دیدند كه آمارش از دست خارج است. «قیصر» علاوه بر جوایز جشنواره سپاس، جایزه‌های اصلی نخستین جشنواره سینمای ایران (وزارت فرهنگ و هنر) را نیز دریافت كرد.

چند نكته

گفته شده ایده اصلی «قیصر» بر اساس فیلم «نوادا اسمیت» (هنری هاتاوی) شكل گرفته است خصوصا كه مسعود كیمیایی علاقه ویژه‌ای به سینمای آن سال‌های آمریكا و فیلمسازانی چون هاتاوی داشته و دارد. اما به‌هرحال قصه آن یك قصه خاص ایرانی است و عناصر فرهنگ ایرانی در آن مشهود است. عناصری كه در آن سال‌ها به تدریج فراموش می‌شدند. فریدون جیرانی در مقاله‌ای می‌نویسد: «فیلم قیصر از صبح چهارشنبه 10 دی ماه 48 برابر با اول ژانویه 1970 میلادی در سینماهای تهران به نمایش عمومی درآمد. شب اول نمایشش مصادف شد با جشن كریسمس تجمع ایرانیان غرب‌زده در كاباره‌های تهران، شبی كه تلویزیون دولتی در برنامه ویژه كریسمس آواز ستاره تلویزیونی بی‌بی‌سی (كلدیس مك‌لاد) را پخش كرد. قیصر در چنین شرایطی از مرگ دورانی حرف زد كه ارزش‌هایش آخرین رشته‌ای بود كه جامعه را به زندگی خاص و ناب ایران می‌پیوست.»

«قیصر» از انتقام و ایستادن در مقابل زور می‌گفت. از ایستادن در مقابل قلدرهایی كه پلیس شاه كاری به كارشان نداشت. «قیصر» اولین فیلمی است كه پلیس در آن طرف مثبت نیست و خود فرد است كه به احقاق حقوق پایمال شده‌اش برمی‌خیزد بدون آن‌كه متوسل به قانون آن زمان شود.

اگرچه نفوذ فیلمفارسی در بن و ریشه سینمای ایران چنان بود كه حتی «قیصر» را در امان نگذاشت و در صحنه‌هایی مانند سكانس كافه نفوذ كرد.

برخی صحنه‌ها و دیالوگ‌های فیلم قیصر هنوز در اذهان است مانند صحنه‌ای كه فرمان وارد می‌شود یا قیصر پاشنه‌اش را ور می‌كشد. (كنایه از یك مثل قدیمی ایرانی) چنان‌چه وقتی در فیلم «ناصرالدین شاه آكتور سینما» این صحنه‌ها به نمایش درآمد، تشویق جمعیت حاضر در سالن را به همراه داشت. و همچنین دیالوگ‌های ماندگاری مثل: «قیصر كجایی كه داشتو كشتن» یا «فرمون فرمون كه می‌گفتن این بود!»

مطالب کامل بالا متعلق است به سایت بسیار زیبای  www.pv72.blogfa.com/ که مطالب بسیار زیبایی رو در اختیار شما علاقه مندان قرار می دهد .

از همه ی شما ممنونم . فیلم بعدی که مطالبی در موردش قرار داده خواهد شد به در خواست دوستان خوبمون در انجمنها فیلم گوزنها برترین فیلم دوران گذشته ی سینمای ایران است . اگر در خواستی دارین لطف کنین بگین و ما فیلم را به همراه عکس و بررسی فیلم در اینجا قرار خواهیم داد . نظرات و پیشنهادات خود را به ایمیل انجمن بفرستید .

با تشکر : anjoman.cinema@tebyan.org

جمعه 29/6/1387 - 19:11 - 0 تشکر 58991

سلام محسن

منم امیر یاسا

بحث قشنگیه

ادامه بده 

من ازت 

حمایت می کنم

شنبه 30/6/1387 - 16:10 - 0 تشکر 59226

سلام

فیلم سینمایی گاو

كارگردان: داریوش مهرجویی

نویسندگان فیلم‌نامه: داریوش مهرجویی و غلامحسین ساعدی

بازیگران: عزت‌اله انتظامی، علی نصیریان، جعفر والی، جمشید مشایخی، عصمت صفوی، مهین شهابی، پرویز قلی‌زاده، خسرو شجاع‌زاده، محمود دولت‌آبادی، عزت‌اله رمضانی‌فر، فیروز بهجت‌محمدی، یداله شیراندامی، مهتاج نجومی و داریوش رضایی.

زمان: 104 دقیقه ـ 1348

فیلم «گاو» یكی از آثار برجسته‌ی سینمای ایران است كه در شهریور 1382 توسط «مؤسسه‌ی رسانه‌های تصویری» وارد شبكه‌ی ویدئویی شده است. عرضه‌ی آثار برجسته‌ی سینمای ایران می‌تواند یكی از مهم‌ترین و بهترین اهداف مؤسسات تهیه و توزیع فیلم‌های ویدئویی باشد كه متأسفانه بازار گرم فیلم‌های هندی و فیلم‌های بی‌ارزش ایرانی، تاكنون این موقعیت را از این مؤسسات گرفته است. اما باز با این حال جای بسی خرسندی است كه در میان انبوه فیلم‌های ویدئویی عرضه شده، گاهی چشم‌مان به «گاو» و سایر آثار برجسته‌ی تاریخ سینمای ایران بیفتد.
داستان فیلم گاو مربوط به روستایی فقرزده در ناكجاآبادی است كه تنها گاو شیرده آن، متعلق به مش حسن است. وی گاو خود را عاشقانه دوست دارد، به طوری‌كه با مرگ گاو در استحاله‌ای جنون‌آمیز، خود را گاو تصور می‌كند. این فیلم اقتباسی از داستان «گاو» نوشته‌ی غلامحسین ساعدی، در كتاب «عزاداران بیل» است كه با سرمایه‌ی وزارت فرهنگ و هنر وقت ساخته شده است. اما با وجود این‌كه وزارت فرهنگ و هنر در مقام سرمایه‌گذار این فیلم ظاهر می‌شود، اكران آن به سهولت و سادگی صورت نمی‌گیرد. شرط اكران فیلم اثبات روشن این مطلب است كه وقایع فیلم را مربوط به چهل سال پیش تداعی كند. با نوشتن این جمله در ابتدای فیلم، شرط اكران انجام می‌شود و فیلم به نمایش درمی‌آید. نمایش این فیلم را می‌توان یكی از نقاط عطف تاریخ سینمای ایران محسوب كرد.

هوشنگ كاووسی، منتقد مشهور، در سال ساخته شدن فیلم گاو، در روزنامه‌ی كیهان می‌نویسد: «فیلم مهرجویی را كه تماشا می‌كنم، آن را در فضای غنی و گسترده صمیمی می‌یابم و اندیشه‌هایش را كه با مركب نور بر پرده‌ی سینما نوشته می‌شود، با چشم روح می‌خوانم و به خاطر راست‌گویی‌هایش به او تبریك می‌گویم و با صمیمیتی كه فیلم‌اش به ما می‌آموزد، دست‌اش را می‌فشارم. «گاو» فیلمی است كه در یك قدمی یك اثر فوق‌العاده «ای كاش» نوشته‌های آغاز فیلم كه می‌گوید این حوادث در چهل سال پیش گذشته است، نمی‌بود. چون‌كه از ارزش فیلم كه نمی‌كاهد چیزی هم به آن نمی‌افزاید، جز این‌كه بیش‌تر بیننده را متوجه مسائلی می‌سازد كه گذارندگان این «تذكر» از توجه به آن هراسان بوده‌اند» (1) در مورد فیلم گاو بسیار گفته و نوشته‌اند، اما توجه منتقدان سرسخت دهه‌ی چهل ایران به این فیلم، نشان از اهمیت فیلم برای مخاطبان خاص خود دارد. «گاو» سه سال بعد از ساخته شدن، یعنی در سال 1351، در رأی‌گیری منتقدین، به‌عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران انتخاب می‌شود. با توجه به فاصله‌ی زمانی ساخته شدن این فیلم و انتخاب شدن آن به‌عنوان بهترین فیلم تاریخ سینمای ایران، می‌توان پی به اهمیت این فیلم در دهه‌ی خود برد. این اتفاق در سال 1367 نیز برای «گاو» رخ می‌دهد. فیلم گاو را می‌توان از دو منظر دارای اهمیت دانست: یكی ظهور آن در تاریخ سینمای ایران به‌عنوان فیلمی خوش‌ساخت با بازیگرانی برجسته كه دارای بار فرهنگی، اجتماعی و سیاسی بسیار است؛ و دیگری اهمیت این فیلم با توجه به استقبال منتقدین و جشنواره‌های غیرایرانی.

از منظر اول فیلم گاو دارای بار سیاسی است كه در زمان خود معترضانه مطرح شده است. این فیلم در برابر سیاست‌های متظاهرانه‌ی رژیم پهلوی به نوعی ماهیت هشداردهنده داشته است. دوران نمایش «گاو» مصادف با زمانی است كه رژیم پهلوی با زرق و برق بسیار و ادعاهای واهی در مورد روستاها، مدعی حمایت و ساماندهی این بخش عظیم ایران است. رژیم پهلوی همواره سعی داشته فضای روستا را فضایی مرفه، شاد و سعادتمند معرفی كند تا بدین وسیله ماحصل اصلاحات ارضی را كه در ابتدای دهه‌ی چهل آغاز شده بود،‌به رخ بكشد. رژیم پهلوی برای اثبات ادعاهای خود نیاز به مرفه جلوه دادن روستاها و سعادتمندی روستاییان زیر چتر حمایتی سازمان اصلاحات ارضی داشت. وضعیت بغرنج و فقرزده‌ی روستاها و تزیینات ناشیانه و شبه‌غربی شهرها، بیانگر پیروزی‌های سیاست‌های رژیم پهلوی بود كه در همان سال‌ها از درون رو به زوال بود. فیلم گاو می‌توانست در سال 1348 منكر تمامی ادعاهای رژیم گذشته باشد. بازیگران تئاتری این فیلم با بازی درخشان خود روستاییانی را به تصویر می‌كشیدند كه از طرفی ما به ازای عینی داشتند و از طرف دیگر چندان مورد پسند رژیم پهلوی نبودند. فیلم «گاو» در زبان استعاره توانست منكر ادعاهای رژیم مبنی بر موفقیت در زمینه‌ی ساماندهی روستاها باشد. روستایی كه در این فیلم تنها سرمایه‌اش، یعنی «گاو مش حسن» را از دست می‌داد، هیچ‌گاه مطابق برنامه‌ی اصلاحات رژیم پهلوی نبود. «گاو مش حسن» به‌عنوان گاوی شیرده و به قولی روزی‌رسان، مهم‌ترین نیاز یك روستای فقرزده است هیچ گاه جنون «مش حسن» آن‌جا كه فریاد برمی‌آورد «من گاو مش حسنم»، از ذهن تاریخ سینمای ایران پاك نخواهد شد. جنونی كه تلویحاً بیانگر فواید گاو مش حسن بودن است! روستایی خرافی و موهوم كه حتی «سپاه دانش» رژیم پهلوی هم نتوانسته بود آن را از شر خرافه‌ها رها كند. سپاه دانشی كه رژیم پهلوی با راه‌اندازی آن می‌توانست فرهنگ مضمحلی را كه شهرها را از هویت تهی كرده بود، به روستاها هم انتقال دهد، به این امید كه برنامه‌های اقتصادی خود را كه صددرصد علیه مردم ایران بود، با سهولت پیش برد. فیلم گاو از هر لحاظ بیانگر شكست‌های رژیم پهلوی در سیاست‌های متظاهرانه‌اش بود. تأثیرات این فیلم در ایران از لحاظ سیاسی و هنری، آبشخور دیگری نیز داشت و آن هم جلب توجه این فیلم در فراسوی مرزها بود. با این‌كه فضای تیره و تار فیلم نشان‌دهنده‌ی زوال و پوسیدگی داخلی بود، در فراسوی مرزها بشارتی دیگر داشت و آن موفقیتی برای سینمای ایران در عرصه‌ی بین‌المللی بود. گاو نخستین فیلم ایرانی عرضه شده به جشنواره‌ی معتبر و نیز (سال 1971) بود. این فیلم توانسته بود جایزه‌ی مجمع بین‌المللی منتقدین فیلم را از آن خود كند. در همین سال عزت‌اله انتظامی برای بازی درخشان خود جایزه‌ی نخست بازیگری را از جشنواره‌ی شیكاگو دریافت كرد. توجه منتقدین و جشنواره‌های بین‌المللی نشان از رونق سینمای ایران در فراسوی مرزها داشت و این خود می‌توانست امتیازی برای رژیم خارجی دولت پهلوی باشد. بدین ترتیب «گاو» به‌عنوان یكی از آثار ماندگار تاریخ سینمای ایران ثبت شد. فیلمی كه بعد از چند بار دیدن، باز هم دارای ارزش و اعتبار است. عرضه‌ی این فیلم در شبكه‌ی ویدئویی كشور می‌تواند زمینه‌ساز ارایه‌ی آثار ماندگار دیگری از تاریخ سینما باشد و این امر تنها به همت مؤسسات توزیع و تكثیر محصولات فرهنگی میسر است. البته نباید این نكته را از نظر دور داشت كه عرضه‌ی فیلم‌های برگزیده‌ی تاریخ سینما فاقد جنبه‌ی اقتصادی است، اما توزیع این فیلم‌ها می‌تواند برای تمامی این مؤسسات، اعتبار فرهنگی و معنوی در بر داشته باشد كه در كنار فعالیت‌های اقتصادی، امری ارزشمند و تا حدی واجب است.

موفق باشید

فی امان الله

الهی و ربی من لی غیرک... 

پنج شنبه 4/7/1387 - 21:20 - 0 تشکر 60521

خدا را شاکریم که این فیلمها از پرده سینما کنار رفت

فیلمهایی که حرفی به جز مسائل.... برای جوانان نداشت و بیچاریشان کرده بود ....البته الان هم یه جور دیگه جوانان بدبخت شدند

انشا الله هم این فیلمای به درد نخور امروزی روی پرده که حرفی ندارند عمرشان به پایان میرسه

خدا خودش هرکسی را که خون این شهیدان را نادیده میگیره از سرمون کم کنه

وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ

 
جمعه 5/7/1387 - 13:46 - 0 تشکر 60632

واقعا فیلمهای فارسی عالیه و دل من هم تنگ شده واسه این فیلمها

يکشنبه 7/7/1387 - 0:53 - 0 تشکر 61056

سلام

فیلم فارسی یعنی چی؟؟

همون طور که جی تیب عزیز گفتند...ما باید حواسمون رو جمع کنیم که یه موقع به خون شهدایی که رفتند تا الان ما راحت زندگی میکنیم...مدیون نشیم.

کاشکی حواسمون جمع کنیم که یه موقع ندونسته تبلیغ فرهنگ غیر دینی نکنیم.

کاشکی بعضی از این کارهای زشت بازیگران قبل از انقلاب رو نمیدیدیم تا الان راحت تر بتونیم بگیم دلمون واسه فیلم های فارسی تنگ شده...(منظورم از دیدن همون علنی شدن فساد کارشونه وگرنه اصلن حال آدم بهم میخوره بخواد فیلم بعضی هاشونو ببینه)

سینما یعنی فرهنگ

سینما یعنی غذای فرهنگی

سینما یعنی جایی که میشه راحت با مخاطب حرف زد و رو فرهنگش کار کرد

سینما جدای از بحث تخصصی که داره... راحت میتونه رو مخاطب خودش تاثیر بذاره

سینما اونقدر مهمه که با چند صحنه میتونه احساسات آدمو تحت تاثیر قرار بده

اینکه میگم حواسمون رو جمع کنیم فقط من باب این اهمیته...

با سینما میشه اعتقاد آدمها رو عوض کرد

با سینما میشه آدمو از این رو به اون رو کرد

پس اگه فیلم هم میبینیم حواسمون باشه داریم چی میبینیم...یعنی نیاییم در فرهنگمون پسرفت داشته باشیم...

سعی کنیم بازیگر شناس باشیم...

سعی کنیم با فرهنگ نویسنده فیلمنامه هم آشنا بشیم چون اون داره روی باورها و عقایدمون به نحوی کار میکنه

سعی کنیم هدف این فیلم رو بفهمیم چیه یعنی فقط برای سرگرمی نگاه نکنیم

یا علی

پروردگارا آنگونه زنده ام بدار که نشکند دلی از زنده بودنم و آنگونه بمیران که به وجد نیاید کسی از نبودنم

يکشنبه 7/7/1387 - 14:3 - 0 تشکر 61152

با نام و یاد خدا

 با سلام خدمت دوستان خوبم

در مورد حرف های دوستان در مورد فیلم ها....

دوست خوبمون مسحن خسرو بهترین فیلم ها رو انتخاب كردن و معرفی كردن كه سینمای ما مدیون این فیلم ها و

عواملشون هستش فیلم های نیستن كه توشن فسادی كه میگید باشه....

در مورد خون شهدا چرا همه اش خون پاك اونها رو می كشیدوسط برای هر چی اصلا این چه ربطی داره به خون

شهدای ما...دوستان مطمئن باشید بخاطر این چیزا مدیون نمیشن.

نمی دونم چرا فكر میكنیم با این كار ها خون شهدا را از بین می بریم ........

دوستان چون فقط یه چی شنیدن در مورد فیلم فارسی اینجوری قضاوت میكنند وگرنه فیلم قیصر یا گاو و ... بهترین های

ما هستند كه سینمای ما رو ساختن......و الانشم كسی نمی تونه مثل اونها رو بسازه....

با تشكر

موفق باشید

 

فرمان دادم بدنم را بدون تابوت و مومیایی به خـاک سپارند تـا اجزای بدنم خـاک ایـران را تشکیل دهد.

((کوروش بزرگ))


برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.