«بسم رب المهدی»
گل زهرا(س)سلام
امام عصر من
تمام عصر من بی تو تا به کی هدر شود؟
ای دلشکسته از اینهمه غبار
آخر آسمان دل من بی تو چگونه مطهر شود؟
من بدم من بدم من بدم
لحظه های بینوایی بد تا به کی در انتظار ظهورت به سر شود؟
هزار بار از خود پرسیده ام
بودن تو و ندیدن من؟
غریبی تو و دل بی غم من؟
یک جمعه ندبه و یک هفته فراموشی من؟
آخر چقدر دور است آسمان تو و زمین من
من لایق محبت گل زهرا نیستم
شاید اینهم بهانه ایست که بدانم هستی ام را از کیستم
میدانم با چه سوزی به گناه من گریه میکنی
گریه میکنم شاید به اشک چشمان آلوده ام نظر کنی
که شاید به روی زنگارهای دیرینه باران شوی
که شاید هرچه زودتر از پنجره ی حمعه نمایان شوی
هربار که عطر نرگس از باغ آدینه گذر می کند
با خود زمزمه می کنم نکند آقایم نظر می کند
تو چون آفتاب هستی و ابر غفلت های ماست
کی رسد جمعه ای که بگویند اینکه آمد آقای ماست
این جمعه باهم قرار می ذاریم هر روز برای سلامتی آقامون هر جایی میرن مثل اینکه خودمون
از خونه میایم بیرون بریم جایی یه آیه الکرسی می خونیم برای سلامتی آقامون مهدی(عج).
هرجا را که نگاه میکنی،هرکس،در هر شغلی و در هر سنی،زن و مرد و پیر و جوان، همه
دعای سلامتی امام زمان(عج) را زمزمه می کنند؛توی مساجد و مکان های عمومی، پشت ماشین های
رنگارنگ،توی خانه ها و مغازه ها،...
خلاصه،هرجایی،می شود دعای سلامتی آقا را دید.خیلی هم لذت بخش است که آخر هر نمازی،انسان
این دعا را بخواند:«اللهم کن لولیک الحجه بن الحسن...».
پیش خودم فکر کردم چطور این همه آدم،دعای سلامتی امام زمان(عج) را می خوانند و می گویند
ما آقا را دوست داریم و چون او را دوست دارند،برای سلامتی اش دعا می کنند،اما آیا تا به حال آنها از
خودشان سوال کرده اند که آقا چه کسی را دوست دارد؟
دوستی یه طرفه که معنا ندارد.باید بفهمم چه چیزی آقا را خوشحال می کند تا دوست داشتن دو طرفه بشود.
به یاد ماجرایی افتادم که از پدر آیت الله سیستانی نقل شده است:
ایشان خیلی مشتاق دیدار آقا بودند و با خودشان تصمیم می گیرند که چند هفته،زیارت عاشورا را
پشت سر هم بخوانند تا بتوانند آقا را ببینند.یک صبح جمعه ای که عازم مسجد بودند، احساس کردند
چند کوچه بالاتر،نوری از آسمان به پایین می آید.به دنبال نور حرکت کردند.
در منزلی باز بود و نور از آنجا به بیرون می تابید.به داخل منزل رفتم و دیدم وجود مبارک امام زمان(عج)
بالای سر جنازه ای نشسته اند.تا مرا دیدند،فرمودند:«نمی خواهد این قدر دنبال من بگردید.
مثل این زن باشید،من خودم به دیدنتان بیایم.»
سوال کردند:«این زن کیست؟»
فرمودند:«این یک زن با ایمانی است که در زمان رضاخان،هفت سال برای حفظ حجابش از خانه
بیرون نیامد تا مبادا چادر از سرش بردارند.»
یعنی می توان با پاکدامنی و حجاب زهرایی،امام زمان را خوشحال کرد،پس این دوستی،دوطرفه است.
بعضی شروع به اذکار و اورادی می کنند تا امام زمان را ببینند.چه اصراری بردیدن آن حضرت دارید؟!
شما سعی کنید اعتقادتان به حضرت زیاد شود و ایشان از شما خشنود باشد.
"آیت الله بهجت"
عشاق روی یار برایش دعاکنید!
در کوی انتظار برایش دعاکنید!
دست نیاز سوی خدا جمله یک صدا!
با حال انکسار برایش دعا کنید!
گرد هوس حجاب شما و حضور اوست
فارغ ز هر غبار برایش دعا کنید!
صورت به چشمه سار صفایش وضو دهید!
با چشم اشک بار برایش دعا کنید!
در حق او دعاست به هرگونه مستجاب
پنهان و آشکار برایش دعا کنید!