از زمانی كه امام عصر(ع) از دیدهها پنهان شده و در پس پرده غیبت زندگی خود را شروع كرده است، انبوهی از پرسشها، پیرامون مسائل غیبت مطرح شده است كه بسیاری از آنها از یك پیشینه دیرینهای برخوردار است، به گونهای كه بسیاری از این سؤالها در نوشتههای نویسندگان كتابهای مربوط به امام زمان(ع) در قرن چهارم و پنجم اسلامی مطرح گردیده و علما پاسخهای مناسبی به آن دادهاند.
از جمله پرسشهای رایج درباره امام زمان(ع) این است كه:
ـ به فرض قبول امامی كه فرزند بلافصل امام عسكری(ع) است چه خاصیتی بر وجود ایشان مترتب است؟
ـ اگر امام، پیشوای مردم است باید ظاهر باشد. بر وجود امام ناپیدا چه فایدهای میتوان یافت؟
ـ امامی كه صدها سال است، غایب است، نه دین را ترویج میكند، نه مشكلات جامعه را حل مینماید، نه پاسخ مخالفان را میدهد، نه امر به معروف و نهی از منكر میكند، نه از مظلومی حمایت میكند و نه حدود و احكام الهی را جاری میسازد، بود و نبودش با هم چه تفاوتی دارند؟
ـ در دوران غیبت كه آن جمال الهی از دیدگان ما ناپیداست نحوه استفاده ما از آن حضرت چگونه است؟
پیش از پاسخگویی به این پرسشها ذكر نكاتی چند در این باره ضروری است:
1. ظاهراً این اشكالات از زبان كسانی مطرح میگردد كه در واقع نه امام را شناختهاند و نه به معنای حقیقی امامت پی بردهاند. و امام را مانند رهبری عادی كه كارش مسئلهگویی و حداكثر، اجرای حدود و احكام است میدانند، در حالی كه مقام امامت و ولایت به مراتب از این مقامات ظاهری شامختر و والاتر است و باید دانست كه مفهوم غایب بودن امام مهدی(ع) این نیست كه وجودی نامرئی دارد و به یك وجود پنداری شبیهتر است، بلكه او نیز از یك زندگی طبیعی عینی خارجی برخوردار است و تنها استثنایی كه در زندگی او وجود دارد، عمر طولانی اوست و الاّ آن وجود نازنین، در جامعه انسانی بهطور ناشناس زندگی میكند.
2. باید گفت، اگر چه حضور شخصی امام غایب در بین مردم سبب میشود كه مسلمانان از بركات بیشتر و در سطح وسیعتری بهرهمند شوند، ولی این چنین نیست كه اگر شخص امام غایب بود هیچگونه فایده و ثمرهای برای امت اسلام و مردم نداشته باشد، بلكه مردم را تحت نفوذ شخصیتی خود میگیرد زیرا آثار امام ـ كه بقیةالله در زمین است ـ بر دو قسم میباشد:
1. آثار حضور؛
2. آثار ظهور؛
و غیبت امام به معنای عدم ظهور اوست، نه عدم حضور1.
3. مسئله فوائد وجودی امام غایب از طرق ذیل قابل بررسی و محل بحث است:
1. از طریق محاسبات اجتماعی؛
2. از طریق قرآن و نهجالبلاغه؛
3. از طریق روایات متعدد معصومین(ع).
تا هر فردی به فراخور فكر خود، یكی از این طرق یا هر سه را بپذیرد؛ بهگونهای كه شخص غیر معتقد، به اصالت قرآن و نهجالبلاغه، از طریق اول میتواند فایده وجود امام غایب را به خوبی درك كند.
اینك؛ بیان این راهها و پاسخ به سؤال موردنظر به كمك آنها:
1. وجود رهبر مایه بقای مكتب است
محاسبات عقلی و اجتماعی ثابت میكند كه اعتقاد به وجود چنین امامی، در طول مدت، اثر عمیقی در اجتماع شیعه داشته است كه اكنون به آن اشاره میكنیم:
اصولاً هر جامعهای برای خود تشكیلات و سازمانی دارد، و برای بقا و ادامه كار سازمانها و به منظور تعقیب هدف، وجود رهبری لازم است. هرگاه این رهبر در دل اجتماع باشد، وجود و مداخلهاش در رهبری و گردش تشكیلات و سازمانها لازم و ضروری خواهد بود، ولی هرگاه كه رهبر به عللی محبوس، یا تبعید و دور افتاده، یا مریض و بیمار باشد، وجود او برای پیگیری امور اجتماع و افراد، كافی خواهد بود؛ زیرا باز مردم به امید آن رهبر، دست به دست هم داده، كارها را ادامه میدهند. در طول تاریخ، در میان ملل زنده كه قیام و نهضتهایی داشتند، برای این مطلب گواهیهای فراوانی وجود دارد كه نشان میدهد تا آن رهبر از حیات و زندگی برخوردار بوده، هر چند از نزدیك موفق به رهبری نمیشده، اما تشكیلات آن گروه، باقی و پایدار میماندهاست؛ اما لحظهای كه حیات و زندگی او به پایان میرسید، تفرقه و دو دستگی، تشتّت قوا و پراكندگی و نابسامانی در میان جمعیت حكمفرما میگردید.
بهترین شاهد بر اینكه وجود رهبر، حافظ نظام و نگاهدارنده مكتب و مایه تشكّل پیروان اوست، ماجرای نبرد احد است. در جنگ احد، بهطور اشتباه، و یا از روی غرضورزی، ندایی در قلب لشكر بلند شد:
ألا قد قُتل محمّد
محمد كشته شد.
این خبر ناگوار، زمانی در میان مسلمانان منتشر شد كه آنان مشغول دفاع از تجاوز و تعدّی مهاجمان بودند. وقتی شایعه مرگ رهبر قوت گرفت، نظام و پیوستگی آنان چنان گسسته گردید كه هر كدام به گوشهای فرار كرده و دست از نبرد كشیدند و گروهی به فكر پیوستن به لشكر دشمن افتادند، اما هنگامی كه خبر قتل پیامبر تكذیب شد، لشكر از هم پاشیده، بار دیگر به دلگرمی وجود رهبر از نقاط مختلف دور پیامبر گرد آمده و نبرد و دفاع را از سر گرفتند. خداوند، در قرآن كریم، این حقیقت را به خوبی بیان فرموده:
و ما محمّد، الاّ رسول قد خلت من قبله الرّسل أفإن مات أو قتل انقلبتم. علی أعقابكم و من ینقلب علی عقبیه فلن یضرّالله شیئاً و سیجزی الله الشّاكرین.2
با این توضیح، درباره امام زمان(ع) باید گفت: آیا اعتقاد به وجود امام حی و حاضر، ناظر، مستعد و آماده برای نهضت، هر موقعی كه خدا بخواهد، در حفظ وحدت جمعیت و تشكیلات، بالأخص آماده كردن افراد برای نهضت و قیام بر ضدّ جور، استبداد و خودكامگی، و افسانهپرستی و تفرقهاندازی مؤثر نیست؟
هرگاه جمعیتی معتقد شود كه رهبر آنان در قید حیات و زندگی بوده و پیوسته مترقب فرمان الهی است كه از پس پرده غیبت بیرون آید، بهطور مسلم ناامید نمیشود، وحدت كلمه خود را از دست نمیدهد و در حفظ مكتب خویش میكوشد.
بنابراین اگر رهبر یك جنبش در میان مردم هم نباشد، وجود واقعی او میتواند الهامبخش معنوی و مایه امید، تحرّك و یادآوری گردد و اما در مورد اینكه چرا خداوند امام را در موقع ظهور خلق نكرد، باید گفت: اگر چنین بود، اصولاً عنوان انتظار ظهور مصلح، واقعیت خارجی پیدا نمیكرد، زیرا انسانها در انتظار فردی میتوانند باشند كه به زنده بودنش معتقدند والاّ نمیتوان بشریت را به این دلخوش داشت كه چند سال بعد ممكن است كسی به دنیا آید كه قرار است نقش منجی را ایفا كند. پس آدمیان در شناخت دقایق و ظرایف حیات و برای آنكه در مسیر تكاملی به پیكار برخیزند، لازم است كه از وجود رهبری، حتی اگر غایب باشد، الهام گرفته و بهرهمند گردند.
2. امیرمؤمنان(ع) در نهجالبلاغه برای خدا دو نوع حجت معرفی مینمایند: یكی حاضر و آشكار و دیگری غایب و ناپیدا. آنجا كه میفرماید:
اللّهمّ، لا تخلوا الأرض من قائم لله بحجّة إمّا ظاهراً مشهوراً أوخائفاً مغمورا لئلّاتبطل حججالله و بیّناته.3
پروردگارا، روی زمین هیچگاه از حجتهای تو خالی نمیماند، حجتهایی كه گاهی مرئی و آشكار، و گاهی از بیم مردم پنهان است، تا دلایل آئین الهی محو و نابود نشود.
مقصود امام علی(ع) از ?حجت خائف و مغمور? كیست؟ آیا جز آن پیشوای معصوم است كه بر اثر نبودن شرایط مساعد، در پس پرده غیبت به سر میبرد تا روزی كه جهان برای قیام و نهضت او آماده گردد؟
پس از آگاهی از این دو نوع حجت به ذكر نام گروهی از اولیای الهی كه آنان یا غایب و پنهان بوده و با این حال هدایت میكردند یا به صورت مستتر به سازندگی افراد اشتغال داشتند و یا اینكه نبی و ولی بودند ولی منتظر آن بودند كه فرمان حق رسیده و سپس انجام وظیفه كنند، میپردازیم:
الف) معلم موسی كه در اخبار به نام ?خضر? معرفی شده است؛
ب) پیامبر گرامی اسلام(ص) كه سه سال از طریق فردسازی هدایت میكرد؛
ج) حضرت موسی(ع) در مدت غیبت چهل روزه؛
د) حضرت یونس(ع) كه مدتها در شكم نهنگ، پنهان از دیدگان به سر میبرد.
3. پاسخ پرسش از طریق روایات متعدد معصومین(ع):
الف) جابربن عبدالله انصاری، از پیامبر اكرم(ص) پرسید:
آیا شیعه در زمان غیبت از فیوضات قائم آل محمد(ع) برخوردار میشوند؟
فرمود: آری! قسم به پروردگاری كه مرا به پیامبری برانگیخت، از وی نفع میبرند و از نور ولایتش كسب نور میكنند، همچنانكه از خورشید استفاده مینمایند، هنگامی كه در پشت ابرها پنهان میگردد.4
ب) از امام چهارم، حضرت سجاد(ع) پرسیدند:
شیعیان در زمان غیبت از وجود حضرت ولیعصر(ع) چگونه استفاده میكنند؟
فرمود: آنچنان كه از خورشید استفاده میشود هنگامی كه در پشت ابرها پنهان گردد.5
ج) حضرت امام صادق(ع) فرمود:
از روزی كه خداوند متعال، حضرت آدم را آفریده تا روز رستاخیز، زمین خالی از حجت نبوده و نخواهد بود، یا حجت ظاهر و روشن و یا غایب و پنهان.
راوی پرسید:
از امام غایب چگونه استفاده میشود؟
فرمود: آنچنانكه از خورشید استفاده میشود هنگامی كه در پشت ابر قرار گیرد.6
د) در توقیع مباركی كه از ناحیه مقدس امام عصر(ع) توسط دومین نایب خاص ایشان، محمدبن عثمان به اسحاق بن یعقوب صادر شده است، چنین آمده است:
اما چگونگی استفاده مردم از من، بهسان استفاده آنهاست از خورشید، هنگامی كه در پشت ابر پنهان شود.7
خورشید فروزان در پشت ابرهای تار
در پاسخ پیشوایان دین به منافع وجودی امام غایب(ع) در عصر غیبت و چگونگی استفاده از محضر او خواندیم كه همگی تصریح میكنند: در زمان غیبت از فیوضات بیكران ناموس دهر، امام عصر(ع)، همگان برخوردار هستند، بهسان استفاده آنان از خورشید، زمانی كه در پشت ابرها قرار گیرد. ولی نكته اینجاست كه چرا امام زمان(ع) در زمان غیبت به خورشید پنهان در پشت ابر تشبیه شده است؟
1. نور هستی و هدایت توسط آن حضرت میرسد؛ زیرا حضرات ائمه(ع)، علت غایی ایجاد مخلوقات عالماند و اگر آنها نبودند نور عالم به غیر ایشان نمیرسید و نیز به بركت آنهاست كه علوم و معارف حقّه بر مردم آشكار میگردد و گرفتاریها از امت اسلام برطرف میشود. اگر آنها نبودند، مردم به وسیله اعمال زشت خود مستحق انواع عذابهای الهی میشدند، چنانكه خداوند فرموده است:
و ما كان اللَّه لیعذّبهم و أنت فیهم...8
2. همانگونه كه مردم از آفتاب پشت ابر بهره میبرند و انتظار دارند كه ابر كنار رفته و دوباره قرص خورشید پیدا شود تا بیشتر از آن بهره بگیرند، در ایام غیبت نیز شیعیان با اخلاص، در همه وقت، منتظر ظهور امام عصر(ع) هستند و هیچگاه مأیوس نمیگردند.
3. كسانی كه وجود آن حضرت را با همه آثار و علائمی كه دارد انكار میكنند، مانند انكار كنندگان خورشید هنگام ناپدید شدن آن در پشت ابر میباشند.
4. گاهی برای بندگان خدا پنهان شدن خورشید در پشت ابر از روی مصلحت بهتر از آشكار بودن آن است. همچنین غیبت امام زمان(ع) از روی مصلحت برای مردم عصر غیبت، بهتر است. از این رو ایشان از نظرها غایب گردیدهاند.
5. نگاه كردن مستقیم به خورشید، بینایی انسان را به مخاطره میافكند و این به خاطر ضعف قوه دید و عدم احاطه به خورشید است. آفتاب ملكوتی وجود امام عصر(ع) نیز همینگونه است كه اگر همه او را ببینند ممكن است به حال مردم زیانبخش باشد و موجب كوردلی آنها از دیدن آفتاب حقیقت گردد. در صورتی كه در غیبت ایشان، چشم بصیرتشان موجب ایمان به او میگردد؛ همانطور كه انسان میتواند از میان ابر به خورشید بنگرد و ضرری نبیند.
6. گاهی آفتاب از میان ابر بیرون میآید اما یكی به آن مینگرد و دیگری توجهی ندارد. همینطور نیز ممكن است آن حضرت در ایام غیبت بر عدهای آشكار شود ولی دیگران او را نبینند.
7. وجود ملكوتی و نور مطلق الهی ائمه اطهار(ع) از لحاظ نفعی كه برای عالم وجود دارند، همانند خورشید است و تنها كسانی نمیتوانند از وجود مقدسشان بهرهمند گردند كه چشم دلشان كور باشد. در قرآن كریم نیز به این اشاره شده است:
و من كان فی هذه أعمی فهو فیالآخرة أعمی و اضلّ سبیلاً.9
8. همانطور كه خورشید نورش فروزان است و به اندازه روزنههای خانهها وارد آن میشود و به اندازه ارتفاع آنها در آن میتابد، مردم نیز به اندازه روزنههای دلشان از انوار هدایتگر اهل بیت(ع) استفاده میكنند. اگر انسان، پردههای هواپرستی را از پیش روی خود كنار بزند، در زیر آسمان قرار میگیرد و نور آفتاب، بدون مانع، از هر سو او را احاطه میكند.10
امام باقر(ع) در حدیثی فرمودند:
اینكه خداوند میفرماید: ?إعلموا أنّ الله یحیی الأرض بعد موتها? به این معنی است كه خداوند به وسیله قائم(ع) زمین مرده را حیات خواهد داد.11و
12
حضرت آیتاللَّه جوادی آملی در این باب میفرمایند: ?تشبیه امام به آفتاب و تشبیه غیبت امام به واقع شدن آفتاب پشت ابر لطایف بسیاری در بردارد:
1. خورشید در منظومه شمسی مركزیت دارد و كرات و سیارات به دور او در حركتاند، چنانكه وجود گرامی حضرت حجت(ع) در نظام هستی مركزیت دارد:
ببقائه بقیت الدّنیا و بیمنه رزق الوراء و بوجوده ثبتت الأرض والسّماء.13
2. خورشید در این مجموعه، منافع فراوانی دارد: ایجاد جاذبه،كه مایه ثبات و بقای نظام است؛ گرما و حرارت، كه از پشت انبوه ابر غلیظ نیز به زمین میرسد؛ باد و باران، روییدن گیاهان و امثال آن از بركت تابش خورشید است و ابر گرفتگی در آن اثر مهمی ندارد. بله، نور افشانی از پشت ابر، كمتر خواهد بود. بدین ترتیب ابر گرفتگی فقط یكی از منافع آفتاب ـ آن هم در برخی نقاط ـ را تقلیل میدهد، نه اینكه از بین ببرد.
3. ابر، هرگز آفتاب را نمیپوشاند بلكه ما را میپوشاند، در نتیجه ما را از دیدن آن محروم میكند، نه آنكه در منفعت رسانی آن خلل ایجاد كند. چگونه میتوان گفت كسی كه عالم وجود در قبضه قدرت اوست و میتواند هر لحظهای در هر جا حضور داشته باشد، غایب است؟
4. پوشاندن ابر، اختصاص به كسانی دارد كه در زمین هستند نه كسی كه بر فراز ابر حركت میكند. غیبت آن حضرت نیز برای كسانی است كه به دنیا و طبیعت چسبیدهاند، اما كسانی كه بر ابرهای شهوات و غبار هواهای نفسانی پا میگذارند و در آسمان عبودیت پرواز میكنند، در بهره گرفتن از خورشید با دیگران قابل مقایسه نیستند.
5. آفتاب، لحظهای از نورافشانی غفلت نمیكند. هر كس به اندازه ارتباطی كه با خورشید دارد از نور آن بهره میبرد و اگر بتواند همه موانع را كنار بزند و در برابر آفتاب بنشیند بهره كاملی میبرد. چنانكه حضرت ولیعصر(ع) مجرای فیض الهی است و از این جهت فرقی بین بندگان خدا نمیگذارد؛ لیكن هر كس به اندازه ارتباط خود مستفیض میشود.
6. اگر این آفتاب پشت ابر هم نباشد شدت سرما و تاریكی، زمین را غیر قابل سكونت خواهد كرد. اگر وجود گرامی آن حضرت در پس پرده غیبت نباشد سختیها و تنگیهای معیشت و كینهتوزی دشمنان مجالی به شیعه نمیدهد. آن حضرت در توقیع مبارك خود به مرحوم شیخ مفید(ره) نوشتهاند:
ما در مراعات حال شما سهلانگار نیستیم و هرگز شما را فراموش نمیكنیم وگرنه سختیها و تنگناهای فراوانی به شما میرسید و دشمنان، شما را نابود میكردند:
إنّا غیر مهملین لمراعاتكم ولا ناسین لذكركم ولولا ذلك لنزل بكم الّلأو اء و اضطلمكم الأعداء.17
7. درست است كه امام(ع) با حضور و ظهور خود میتواند مایه اضمحلال دشمنان گردد، آنگونه كه از نظر علمی، تابش بدون ابر و مستقیم خورشید ـ به خاطر اشعههایی كه دارد ـ ضدّعفونی كننده و از نظر فقهی نیز جزو مطهرات محسوب میشود و برخی نجاسات را پاك میكند، لیكن وجود امام معصوم(ع) در نظام آفرینش مثل مغناطیس زمین است كه با وجود نامرئی بودن، همه قبلهنماها و قطبنماهای كشتیها، هواپیماها، عملیاتهای نظامی و... را به حركت درمیآورد و از بركت آن میلیونها بلكه میلیاردها انسان، جهت قبله یا مسیر مسافرت خود را پیدا میكنند و به مقصد میرسند.19
منافع وجودی امام غایب
فواید امام غایب(ع) فقط منحصر به امور ظاهری و منافعی كه مربوط به ترقی و ترویج آیین اسلام در دوران ظهور میباشد، نیست؛ بلكه فواید باطنی كثیری نیز بر امام غایب مترتب است كه به مراتب، عظیمتر از فواید ظاهری است و در احادیث متعددی كه پیرامون فلسفه و فایده وجود امام(ع) در عصر غیبت به ما رسیده، موارد گوناگونی عنوان گردیده است، كه اكثر این منافع، عمومی است یعنی مسلمان و كافر، شیعه و سنی در آن سهیم هستند. چنانكه منافع آفتاب نیز عام است ولی برخی از آنها اختصاص به شیعیان دارد. به هر حال بیان این منافع، جذبه معنوی خاصی دارد كه خالی از لطف نیست.
1. امام غایب(ع) مایه آرامش اهل زمین
وجود امام معصوم در میان جامعه بشری از جهات گوناگون موجب آرامش و امنیت برای ساكنان زمین است:
الف) امنیت فكری و روحی: امام و حجت خدا براساس اینكه مسؤلیت هدایت و ارشاد جامعه را برعهده دارد، از مرزهای اعتقادی و فكری جامعه اسلامی نگهبانی میكند تا مورد هجوم افكار غلط و اعتقادات منحرف دشمنان خدا واقع نشود. در پرتو هدایت و ارشاد حجت خداست كه انحرافات فكری و عقیدتی كه موجب تزلزل روحی و فكری جامعه است، از بین رفته و امنیت فكری و روحی بهوجود میآید.
ب) احساس آرامش در سایه امام: یكی دیگر از ثمرات مهم امام در میان بندگان از جهت وجود شخصیتی بزرگ، ملكوتی، معصوم و آگاه به حال مردم است و در میان افرادی كه اعتقاد به امامت و رهبری وی دارند و او را از هر كس دیگر نسبت به خود مهربانتر و دلسوزتر میدانند، موجب دلگرمی روحی است و هر نوع یأس و نومیدی را از ایشان دور میكند و آنها را به آیندهای روشن و ارزشمند امیدوار میسازد. به عبارت دیگر وجود امام، نقطه اتكایی است برای بندگان خدا كه در هنگام مواجهه با حوادث هولناك، به وی پناه برند و به عنوان پناهگاهی چارهساز و آرامبخش از وجود امام منتفع گردند و به تلاش و كوشش خویش در راستای نیل به اهداف الهی و اسلامی ادامه دهند.
2. وجود امام، منشأ خیر و بركت
بر حسب روایات و اخبار، وجود افراد مؤمن در بین مردم، منشأ خیر و بركت و موجب نزول باران و جلب منافع و دفع بسیاری از بلاها از جامعه است، چنانكه در تفسیر آیه 251 سوره بقره22 از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمودند:
إن الله لیدفع بمن یصلّی من شیعتنا عمّن لایصلّی ولو اجتمعوا علی ترك الصّلاة لهلكوا.
به درستی كه خداوند به واسطه نمازگزاران شیعه، بلا را از كسانی كه نماز نمیخوانند، دفع میكند، زیرا اگر همه شیعیان نماز را ترك كنند، هلاك میگردند.23
واضح است كه وقتی وجود افراد مؤمن در اجتماع، چنین بركتی را به همراه داشته باشد، بركات وجود امام معصوم كه ولی و حجّت خدا بر مردم است، به مراتب بیشتر خواهد بود، زیرا امام و حجّت خدا، واسطه رسیدن فیض و بركت خداوند متعال به مردم است؛ چنانكه امام سجاد(ع) درباره بركات وجودی ائمه اطهار(ع) میفرماید:
ما كسانی هستیم كه به واسطه ما آسمان بر فراز زمین نگهداری شده و زمین از هلاك نمودن اهلش منع گردیده است.
حضرت در ادامه میفرماید:
و بنا ینزّل الغیث و تنشر الرّحمة و تخرج بركات الأرض.24
در این فراز از بیان امام، بركات دیگری چون نزول باران، انتشار رحمت خدا و خروج بركات زمین، از آثار وجودی ائمه اطهار(ع) شمرده شده است. پس وجود امام غایب به عنوان حجّت الهی و ولی معصوم حق باعث نزول خیرات بسیار بر امّت اسلامی است.
3. امیدبخشی به مسلمین
ایمان و اعتقاد به امام غایب(ع) سبب امیدواری مسلمانان نسبت به آینده پر مهر و صفای خویش در عصر ظهور امامشان میگردد. این امیدواری از بزرگترین اسباب موفقیت و پیشرفت است. جامعه شیعی، طبق اعتقاد خویش به وجود امام شاهد و زنده، همواره انتظار بازگشت آن سفر كرده را كه صد قافله دل همره اوست میكشد. هر چند او را در میان خود نمیبیند، اما خود را تنها و جدا از او نمیداند. باری، امام غایب(ع) همواره مراقب حال و وضع شیعیاناند و همین مسئله باعث میگردد كه پیروانشان به امید لطف و عنایت حضرتش، برای رسیدن به یك وضع مطلوب جهانی تلاش كرده و در انتظار آن منتظر بسر برند. چنانكه خود فرمودهاند:
ما در رسیدگی و سرپرستی شما كوتاهی نكرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم؛ پس تقوای الهی پیشه كنید و ما را یاری نمایید تا از فتنهای كه به شما رو میآورد، شما را نجات بخشیم.25
آری، اوضاع آشفته و اسفبار جهان و سیل بنیانكن مادیت و محرومیت مستضعفین و توسعه استكبار، خیرخواهان بشریت را مضطرب كرده است؛ به طوری كه ممكن است گاهی در اصل قابلیت اصلاح بشر تردید كنند. در این صورت تنها روزنه امیدی كه برای بشر مفتوح است و یگانه بارقه امیدی كه در این جهان ظلمتزده سوسو میزند، همان انتظار فرج و فرا رسیدن عصر درخشان حكومت توحید و نفوذ قوانین الهی است.
4. حفظ و نجات شیعیان از خطرات، گرفتاریها و شرّ دشمنان
در توقیعی كه از ناحیه مقدّس حضرت حجت(ع) برای شیخ مفید(رض) صادر گشته، آمده است:
ما در رسیدگی و سرپرستی شما كوتاهی و اهمال نكرده و یاد شما را از خاطر نبردهایم كه اگر جز این بود، دشواریها و مصیبتها بر شما فرود میآمد و دشمنان، شما را ریشهكن مینمودند.27
سلامتی و نجات یافتن از خطرات، گرفتاریها و شرّ دشمنان توسط امام(ع) بر دو وجه است:
1. عافیت و سلامتی از همه خطرات دینیّه و دنیویّه؛
2. حاصل شدن سلامتی و نجات یافتن از بلایا و گرفتاریهای بسیار سخت و مشكلات عظیم در امر دین و دنیا.
از جمله این موارد در وجه دوم، نجات مردم بحرین از اجحاف حاكم ظالم است، آنگاه كه صدراعظم وقت حكومت، حیله و نقشهای را پیریزی كرد تا با شیعیان، همچون كفار حربی از اهل كتاب رفتار شود؛ یا ?جزیه? پرداخته و ذلت پرداخت آن را تحمل كنند و یا مردانشان كشته و زنان و كودكانشان به اسارت گرفته شوند، كه آن حضرت در خنثی ساختن این توطئه، نقش بزرگی ایفا نمودند.28
آری! شیعیان، معتقد به امام غایب زنده و حاضر هستند. در هیچ برههای از زمان، حتی در مشكلات، خود را تنها نمیدانند و میدانند كه پیوسته امدادهایی پر بركت از ناحیه آن بزرگوار به ایشان میرسد.
مضافاً اینكه توسل به حضرت مهدی(ع)، دستگیری و امدادهای امام نیز، از دیگر بركات ایشان در دوران غیبت است، زیرا با توسل به ایشان ـ به عنوان نزدیكترین بندگان به خدا ـ میتوان اطمینان قلبی داشت كه خطرات، مشكلات و گرفتاریها برطرف میگردد.
پی نوشتها:
1. روزنامة كیهان 22/7/78؛ ش16633
2. سوره آل عمران (3)، آیه 138.
3. نهجالبلاغه، كلمات حكمت، شماره 139. نهجالبلاغه فیضالإسلام، ص1148.
4. صدوق،كمالالدین، ج1، ص146 و 365 / مجلسی، بحارالانوار، ج36، ص250.
5. دكتر احمد محمود صبحی، نظریه الإمامة ص413.
6. صدوق، أمالی و بحارالانوار، ج52، ص92.
7. شیخ طوسی، الغیبة ص188 / بحارألانوار، ج53، ص181 / صدوق، كمالالدین، ج2، ص162 /
طبرسی، الإحتجاج، ص263 / كشف الغیبة، ج3، ص322 / فیض كاشانی، النوادر، ص164.
8. سوره انفال ( )، آیه 33.
9. سوره اسراء ( )، آیه 72.
10. عباس استاد آقایی، اسرار آفرینش اهل بیت(ع)، صص253ـ251.
11. تفسیر البرهان، ج4، ص291.
12. علامه مجلسی(ره)، بحارالانوار، ج52، صص93ـ92، ح7.
13. مفاتیحالجنان، دعای عدیله.
14. دیوان حافظ، ص195، غزل 144.
15. فروغی بسطامی / دیوان شعر.
16. دیوان حافظ، ص195، غزل 144.
17. بحارالانوار، ج53، ص175.
18. حاج ملا هادی سبزواری.
19. عصاره خلقت درباره امام زمان(ع) برگرفته از آثار آیتالله عبداللَّه جوادی
آملی، ص 85.
20. سوره ذاریات( )، آیه 56.
21. دكتر حسین فریدونی، امام مهدی(ع)؛ آخرین پناه، ص85.
22. ولولا دفعاللَّه الناس بعضهم ببعض لفسدت الأرض و لكنالله ذو فضل علی العالمین.
23. اصول كافی، ج2، ص451.
24. كمالالدین، ص207.
25. احتجاج طبرسی، ج2، ص497.
26. آیتاللَّه ابراهیم امینی، دادگستر جهان، ص157.
27. دفع گرفتاریها و بلاها ممكن است مستقیماً توسط خود آن بزرگوار یا از طریق وسایط
و یاران مخصوص وی و یا به وسیله دعای آن حضرت صورت گیرد. (سید محمد صدر، تاریخ
الغیبة الكبری) ص153.
28. النجم الثّاقب، ص314 / بحارالانوار، ج52، ص178 / منتهیالامال، ج2، ص316، به
نقل از تاریخ الغیبة الكبری، صص117ـ116.