• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن انگليسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
انگليسي (بازدید: 14542)
جمعه 28/10/1386 - 4:17 -0 تشکر 25236
تکالیفی برای ترجمه (2) Translation Assignments

بخاطر اینکه حس غریب عزیز خواستند تا تاپیک جدیدی برای تکالیف زده بشه و تکالیفی برای ترجمه اولی هم طولانی و حجیم شده بود این تاپیک رو ایجاد کردم.

خوب، منتظریم تا محمد عزیز تکلیف شماره 9 رو برامون ارسال کنه. (چون قبلی انگلیسی به فارسی بود این یکی فارسی برای برگرداندن به انگلیسی باشه به نظرم بهتره، حالا هر جور که خودت راحتتری)


يکشنبه 30/10/1386 - 18:59 - 0 تشکر 25714

سلام.
خب دوستان به خاطر تاخیرم معذرت میخوام علت این بود كه سیستمم مشكل پیدا كرده و هنوزم داره...
اما تكلیف شماره ی 9 رو با هم به انگلیسی برگردانیم.
تحقیقات اون(دختر) سرانجام به عقد قراردادی برای تحقیق در مورد باتلاق ها انجامید.
آنها دوستانی هستند كه این قدر به هم نزدیك اند كه حتی در مورد زندگیشان(جانشان)به همدیگر اعتماد میكنند.
اون به میخ آهنی میكوبه تا طناب هدایت بشه و اون بتونه بالا بره.
دنیا به سه قسمت تقسیم شده است كسانی كه با انگشت غذا میخورندكسانی كه با چاقو و چنگال میخورندكسانی كه با قاشق و چنگال میخورند.هر یك از اونها فكر میكنند دو دسته ی دیگر غیر متمدن یا حتی وحشی اند!
توضیح:
لازم نیست هر دفعه كسانی كه رو بنویسید فقط عبارات با انگشت خوردن و با چاقو و چنگال و با قاشق و چنگال رو ترجمه كنید كه خیلی طولانی نشه.(er در پایان هر عبارت برای فاعلی بودن یادتون نره!)
و یك عبارت چپه هم میذارم همینجوری واسه خنده به فارسی برگردونین.
suddenly,she could feel the rollercoaster sensation of icemoving beneath her feet.
توضیح:
بین roller و coaster یك دش یا همون لاین رو داره كه هرچی مینویسم نمینویسه!
خب دوستان اینم از تكلیف شماره ی 9.
من فكر میكنم این تكلیف برای برگرداندن به انگلیسی كمی سخته اما خجالت نكشید فوقش میشه مثل عمل كرد من در تكالیف قبلی!
یا علی.


 

 

سه شنبه 2/11/1386 - 12:5 - 0 تشکر 26046

بسم رب الحسین

ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة

***********************************

سلام

با عرض معذرت من نتونستم سی دی دیکشنریم رو پیدا کنم برای همین معنی باتلاق رو ننوشتم.

جمله انگلیسی رو هم نتونستم درست معنی کنم از بعد اون ترن بود چی بود....

Finally her researches cause to make a contract for researching about …

They are so close friends that trust each other even about their lives

He hits to(?) nail to lead(?)/conduct the rope and he can clime up.

The world divided to three parts, who eat with their fingers, who eat with knife and fork, who eat with spoon and fork. And each one of them thinks that two other groups are not civilized or even wild

با تشکر

**سلام بر حسین**

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
سه شنبه 2/11/1386 - 16:0 - 0 تشکر 26084

At last her operations research cause to make contract for researching about bog.                                                           
They are friends that copious confidence each other even about their lives.                                                                      
He bruise to ferruginous nail asfar as lead cord and he can climb.               
The world is three parts,who eat with their fingers,eat with knife and griff,eat with spoon and griff,each one of them thinks that other groups are impolite even are savage.    

یاران مردانه رفتند؛ اما هنوز تکبیر وفاداری‌شان از مناره‌های غیرت این دیار به گوش می‌رسد. یاران عاشقانه رفتند؛ اما هنوز لاله‌های سرخ دشت‌های این خاک به یمن آنان به پا ایستاده‌اند.

 انجمن فرهنگ پایداری


سه شنبه 2/11/1386 - 17:20 - 0 تشکر 26095

Just a beautiful sentence. It does not conceal the real contempt you have.

چهارشنبه 3/11/1386 - 9:32 - 0 تشکر 26206

محمد جان ممنون از تکلیفی که ارسال کردی. این مشکل دش برای من هم هست!
به fallenik عزیز هم که ظاهرا اولین مشارکتشون در تکالیف هست از طرف همه انجمن زبانی ها خوش آمد میگم. دوستای خوبی باشیم


چهارشنبه 3/11/1386 - 11:27 - 0 تشکر 26222

به نام الله

سلام

تكلیف ها داره سخت میشه!

من كه سعیم رو كردم و لی می دونم پر از غلطِ.

1. Her researches finally have done a treaty for her research about swamplands.

2. They are friends that are so close that even they rely together about their lives.

3. he/she is hammering on a iron spike until became a guidance rope and he/she be able to climb of it.

4. World cleaves to three parts who eat with finger, knife and fork, spoon and fork. Apiece of them think two other groups are uncivilized even wild.  

 

آرامش آن است كه بدانی در هر گام دستهای تو در دستان خداست 

لحظه هایت آرام  

چهارشنبه 3/11/1386 - 12:25 - 0 تشکر 26242

Wow!!!

Persian to English!!!! I love it!!!

دوستان نظرتون چیه یه نقدی هم روی ترجمه هامون داشته باشیم؟؟؟

هر کسی دلیل بیاره چرا این عبارت غلطه و اون یکی درسته؟؟؟؟

..........................................................................................................................................................................................

تحقیقات اون(دختر) سرانجام به عقد قراردادی برای تحقیق در مورد باتلاق ها انجامید.

Her investigations finally lead to making a contract of doing a research about swamps.

آنها دوستانی هستند كه این قدر به هم نزدیك اند كه حتی در مورد زندگیشان(جانشان)به همدیگر اعتماد میكنند.

They are such a close friends that trust each other even about their own lives!

اون به میخ آهنی میكوبه تا طناب هدایت بشه و اون بتونه بالا بره

He hammers an iron nail, so the rope would be directed and he would be able to go up.

دنیا به سه قسمت تقسیم شده است كسانی كه با انگشت غذا میخورندكسانی كه با چاقو و چنگال میخورندكسانی كه با قاشق و چنگال میخورند.هر یك از اونها فكر میكنند دو دسته ی دیگر غیر متمدن یا حتی وحشی اند!

The world (people) is divided into three parts: those who eat with their fingers, those that eat using forks and knives, and those who eat using forks and spoons. Each of these groups thinks that others are out of dated and even wild!!

Looking forward to hearing from others!! Come on!!

 

باید بروم در خلوت سرخ

تا بتوانم  ترانه ی آگاهی بخوانم

و خدا است تنها پناهم

خلوت، تولد حقیقتم خواهد شد

 

چهارشنبه 3/11/1386 - 16:23 - 0 تشکر 26289

سلام.
اِ اِ اِ
اِ اِ اِ (الف با کسره)
آقای داراب شما دیگه چرا؟ شما هم بله.... به به...ترجمه کنید دیگه!منتظرم ببینم شما چی مینویسید؟
کس دیگه ای نبود؟
بنویسم جواب ها رو؟
یا علی.


 

 

پنج شنبه 4/11/1386 - 6:0 - 0 تشکر 26383

شما دیگه چرا؟ شما هم بله.... به به...ترجمه کنید دیگه!منتظرم ببینم شما چی مینویسید؟

What happened to me? What does SHOMA HAM BALE mean? :D

I wrote as you wish … but presently I can’t write down in Persian, sorry about that.

تحقیقات اون(دختر) سرانجام به عقد قراردادی برای تحقیق در مورد باتلاق ها انجامید.

Eventually her scientific investigations got a contract signed to do research about the swamps.

We can also say: Eventually her scientific investigations led to a signed contract for researching (or a research project) on the swamps.

Thanks to HESSE GHARIB for his/her excellent translations.

آنها دوستانی هستند كه این قدر به هم نزدیك اند كه حتی در مورد زندگیشان(جانشان)به همدیگر اعتماد میكنند.
اون به میخ آهنی میكوبه تا طناب هدایت بشه و اون بتونه بالا بره.

I really didn’t get the Persian meanings of these sentences, it is somehow ambiguous to me how one can rely upon another “on own life”, is it as if he/she is the master of another’s soul who can do whatever to that? I am also wondering how one can direct a rope using tack hammering and climbing by means of that (neither is likely to be meaningful)... I guess something’s wrong with your translation from the original text, let’s see what is gonna be the answer and we’ll talk about it afterwards.

دنیا به سه قسمت تقسیم شده است كسانی كه با انگشت غذا میخورندكسانی كه با چاقو و چنگال میخورندكسانی كه با قاشق و چنگال میخورند.هر یك از اونها فكر میكنند دو دسته ی دیگر غیر متمدن یا حتی وحشی اند!

Thanks to HESSE GHARIB again as well as mary320960 for their correct use of the structures and words, I do agree with their translations for the last sentence, though I would prefer “uncivilized or even wild” rather than other phrases.

Go on with your translation and I will be back with some hints in Persian soon.


پنج شنبه 4/11/1386 - 9:22 - 0 تشکر 26399

سلام به همگی. 

با تشکر از همه دوستان و چون حدود 7 یا 8 تا ترجمه خیلی خوب داریم من ترجیح دادم در مورده چند تا کلمه بیشتر توضیح بدم تا یه چیز جدید یاد بگیریم.

1) کلمه باتلاق در انگلیسی : تقریبا تمام این کلمات معنی باتلاق رو هم دارن

SLOUGH , SLOP , SWAMPLAND , SWAMP , MORASS , MIRE ,MARSH , QUAGMIRE , BOG

2)هر گاه در انگلیسی بخواهیم کلمه ای که آخرین حرف آن fe   هست رو بصورت جمع نشون بدیم این حرف تبدیل به v میشه. مثلا در مورده جمله دوم جاییکه میگیم جانشان : میدونید که جان در انگلیسی life هستش که وقتی جمع بسته میشه lives نوشته میشه.یا در مورده چاقو knife که در جمع میشه knives.

دوستان اگر اشتباه گفتم تصحیح کنن .

3) در باره کلمه rollercoaster که البته من در موردش نمی دونستم ولی با سرچ در google  ودیدن عکسش فهمیدم یعنی ترن هوایی (شهر بازی )که البته جایی ندیدم میون در کلمه دش داشته باشه . اما roller coaster در wikipedia باین شکل توضیح داده شده بو د

Roller coaster
The roller coaster (the term jet coaster is sometimes used for roller coasters in Japan) is a popular amusement ride developed for amusement parks and modern theme parks. LaMarcus Adna Thompson patented the first roller coaster on January 20 1885. In essence a specialised railroad system, a roller coaster consists of a track that rises in designed patterns, sometimes with one or more inversions (such as loops) that turn the rider briefly upside down. The track does not necessarily have to be a complete circuit, as shuttle roller coasters exhibit. Most roller coasters have multiple cars in which passengers sit and are restrained into. An entire set of cars hooked together is called a train. Some roller coasters, notably Wild Mouse roller coasters, run with single cars.

One is never too old to learn .

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.