بعلاوه؛ بسیاری از گناهان، مثل بی نمازی، روزه خواری، عرق خوری(شرب خمر)، استماع موسیقیحرام، و غیره “حق الله” هستند و با تمام بزرگ بودنشون، در صورت توبه، بخشیده میشن، اما بدحجابی “حق الناس” و در زمره ی گناهان اجتماعیه. اون خانمی که خودش را آرایش می کنه و به خیابون میاد، تیپ می زنه و از ده ها نفر در طول مسیرش دلربایی میکنه و آرامش روحی شون رو به هم میزنه، دیگه گناهش شخصی نیست چون حق “آرامش روانی” مردان جامعه اش رو ضایع کرده.
درسته مردان هم وظیفه ی مراقبت از چشمشون رو دارند، اما اولاً حیطه ی “کنترل چشم” مطلق نیست، نمیشه که چشم بسته راه برند و رانندگی کنند.
ثانیاً، شما بگو! پیشگیری آسون تره یا درمان؟ اینکه جامعه، آروم باشه و فضای تحریک، محدود به خانواده و زن و شوهر باشه، یا فضای جامعه لبریز از صحنه های گناه و دلبری باشه بعد بگیم حالا مردان و زنان، همه حضرت یوسف بشن؟!
خوش انصاف! فرض کن اون جوون هجده نوزده ساله پسرته، داداشته. دلت به حالش نمی سوزه؟ با لباس تنگی که همچون قالبی، زیبایی های بدنت رو تو ویترین گذاشته، با روسری کوچکی که نه ظرفیت پوشاندن موهای مش کرده ات رو داره و نه توان استتار سپیدی گلو و سینه ات رو، با آرایشی که زیبایی چهره ات رو دوچندان و بلکه چندچندان کرده، با بوی ادکلنی که تا شعاع بیست متری، برد مفید داره و حتی کسی که نگاه نمیکنه رو هم از درک حضورت بی بهره نمیذاره، انتظار داری اون پسر دبیرستانی چقدر تحمل کنه؟ از خدا نمی ترسی تحریکش میکنی؟ مرحله ی بعد از تحریک، ارضاست. امکان ازدواج که نداره. پس یا مؤمنه که باید بسوزه و تقوا پیشه کنه، یا معمولیه که میره سمت گناه خودارضایی، و یا بی قیده که میره سمت جنس مخالف. به خدا قسم، در حق هرسه شون ظلم کردی و باید جوابگوی خدا باشی.
حالا گرفتی فرق گناه تو با بقیه گناهان سطح شهر چیه؟ گناه تو، اجتماعی و حق الناسه. توبه از حق الناس و بخشیده شدنش، وابسته به جبران حق ضایع شده یا جلب رضایت طرف مقابله. چطور میخوای حق این همه جوونی رو که دلشون رو لرزوندی و فکرشونو آشفته کردی، جبران کنی و یا حداقل پیداشون کنی و ازشون حلالیت بطلبی؟؟ اتقوا الله.
وبلاگ اشکوری ها