رییس جمهور روحانی در آستانه سفر به نیویورک در مهرماه 93 و در گفت و گو با شبکه ان بی سی مواضع جدی و سخت گیرانه ای نسبت به اقدام امریکا در عراق وسوریه و تشکیل ائتلاف ضد داعش ابراز نمودند که این امر به نوع خود یک حرکت صحیح و فعال در عرصه دیپلماسی است.آنچه از مواضع دکتر روحانی در قبال مسئله ائتلاف ضد داعش بیان شد شاید برای عده ای از سازشکاران داخلی غیر قابل قبول بود.این نشان میدهد آقای رییس جمهور شرایط کنونی کشور را درک کرده و نیمه پر لیوان را دیده اند.درواقع ایشان با درک قدرت دیپلماسی کشور به این نتیجه رسیده اند که امریکا ،ایران را یک قدرت اثر گزار منطقه ای میداند و سعی دارد به هر نحوی با ایران همکاری داشته باشد.به نظر می آید آقای رییس جمهور دست پر ایران را در خصوص حوادث منطقه پذیرفته اند و قصد دارند آن را بعنوان اهرم فشاری بر سر کشورهای 5+1 قرار دهند تا آنها وادار به نشان دادن رغبت برای به نتیجه رسیدن مذاکرات شوند.اما درصورت نتیجه بخش نبودن این پروژه دیپلماتیک،دو احتمال وجود دارد:
اول این که ممکن است توافق نامه ای دیگر برای همکاری امضا شود که قطعا مضرات آن برای کشور کمتر از ضرر توافقنامه ژنو نخواهد بود.در صورت توافق بر سر چنین برنامه ای از سوی ایران،تا حدودی شرایط اقتصادی بهبود می یابد و ممکن است فضای تبلیغاتی علیه کشور تا مدت زمانی کاهش یابد.البته این نکته حائز اهمیت است که همه این اقدامات تنها مثل تزریق یک آرام بخش در دو دستگاه اقتصاد و دیپلماسی است و حتی ممکن از در بعدی از مسئله نزاع داخلی میان سیاسیون را بالا ببرد که ضربه آن بر بدنه کشور بسیار سنگین خواهد بود.
یکی دیگر از فرضیه هایی که مطرح میشود این مسئله است که ممکن است دستگاه دیپلماسی به این نتیجه برسد که اوضاع داخلی کشور آرام شده است و طرح مزاکره تنها برای این بوده است توسعه دانش هسته ای با مشکل مواجه شود.باید در نظر داشت توسعه دانش هسته ای یک سرمایه عظیم است که میتواند جایگزین مناسبی برای نفت باشد و تحمل فشار تحریم موجب خواهد شد انرژی هسته ای جایگزین نفت شود.درصورت نرسیدن طرف ها به توافق،مزاکرات متوقف نمیشود و ممکن است سالها به طول انجامد که این جز زیان برای کشور نتیجه ای به همراه ندارد اما در ابعادی دیگر،مذاکرات میتواند به یک سرگرمی سیاسی برای جامعه بدل شود یا به نوعی شرایط اجتماعی را آرام کند.اما این تداوم مذاکرات تا کی ممکن است.هر زمان امکان توقف گفت و گو ها وجود دارد.امروز،فردا یا هر زمان دیگری ممکن است مذاکرات شکست خورده اعلام شود.اما درصورت شکست مزاکرات و از سرگیری تحریم های غیر قانونی اقدام ایران میتواند غربی ها را تا سالها در شوک و بحت و حیرت فرو ببرد.تلاش برای رسیدن به آینده ای بهتر میتواند پایه های اقتصاد کشور را محکم سازد.همانگونه که پیش از این کشور هند به این درجه رسید.اما سراجام نتیجه بخش نبودن مذاکرات ممکن است منجر به افزایش تحدید های نظامی و افزایش تحریم ها علیه کشور شود که در این صورت تنها راهی که پیش روی دولت قرار دارد،میتواند خروج از ان پی تی باشد تا دیگر بهانه ای برای تحریم و فشار برای غرب وجود نداشته باشد.البته خروج از ان پی تی بعنوان آخرین راه حل برای دولت در نظر گرفته میشود و اولین راه حل تلاش برای تحکیم پایه های اقتصاد کشور است.بنا براین از آنجا که مذاکره نتیجه بخش نبوده است و همیشه موجب ضرر و خسران برای ما بوده،از قرار دادن مذاکره در اولویت اول دستگاه دیپلماسی خود داری مینماییم و اولویت اول را تحکیم پایه های اقتصاد بیان میکنیم.تداوم مذاکرات نه تنها در اولویت اول نیست بلکه آن را نمیتوان در هیچ برنامه کاری گنجاند چون اعتماد به گفتگو با غرب، مثل تکیه به لانه عنکبوت است.