يكي از دوستان ثبت مطلب گفته بودند كه چرا بعضي دوستان ديگه كمتر مطلب مي دن يا اصلا ديگه نمي دن يا بعضي هوس رفتن به سرشون زده و براي هميشه رفتن... اينهايي كه شما گفتي يه جورايي حرف دل ما هم هست... اينكه چرا بعضيا يه زماني هر روز يك مطلب مي دادند حتي هر روز چند تا!! اما حالا ديگه ازشون خبري نيست براي من هم كه نسبت به اين چيزا بيش از حد كنجكاوم سواله؟ راستش من درباره اين موضوع خيلي فكر كردم ... مقداري ( يعني خيلي زياد ) فضولي بيش از حد به عبارتي « تجسس » هم كردم ... نمي خوام مطلبو زيادي كش بدم ميدونم شما هم حس و حال خوندن مطلباي طولاني رو نداريد ... اما من به اين نتيجه رسيدم كه اين براي هميشه رفتن ها بعد از كلي دوست پيدا كردن و يه جورايي دلبسته شدن ميتونه ناشي از غرق شدن يا زياده روي كردن در ارتباطات اينترنتي باشه يا منتهي شدن اين دست ارتباطات به پيوندي مقدس! كه نمونه هايي از آون رو ديده ايم يا مي بينيم.
براي مثال نگاهي به مطالب اعضاي قديمي بندازيد... ميبينيد زماني بوده كه اين اساتيد فن ثبتاندن مطلب،روزانه چند مطلب مي دادند و غرق ميشدند در دنياي تبياني خودشون!... اما زماني رسيد كه ديدن چي شد؟ خودتون بگيد ....
راستش خيلي در اين مورد حرف براي گفتن دارم . اينكه اصلا اين ارتباطهاي خارج تبياني بعضي اعضا براي چيه يا براي چي بوده؟ و اصلا چه ضرورتي داره اين جور جمع شدن ها؟و باز اينكه تبعات مثبت و منفي اون چي ميتونه باشه؟
بقيه اش رو به عهده خودتون ميذارم ... نميشه كه همش من بگم شما هم نظرتونو بگيد و يا بنويسيد كه اصلا چرا مطلب ثبت مي كنيد و هدفتون از اين كار چيه؟
يه پيشنهاد هم دارم حالا كه چند سالي از تولد تبيان ميگذره بد نيست يه نگاه آسيب شناسانه به اون بندازيم... اينجارو با مسئولاي تبيان بودم كه يه وقت فكر نكنن كارشون خيلي درسته و بي عيب و نقصه!
منتظرم نوشته هاتونو در اين باره بخونم ... پس زياد منتظرم نزاريد.