به نقل از خانه ISI ایران
در طول دوران گذشته در استراتژی تجاری ، بسیاری از مطالعات تجربی و تئوریکی در مورد کارآفرینی نوشته و پرداخته شده است. با این وجود اکثراً به عنوان یک جنبه ی فردی و یک بعدی به آن پرداخته اند، امروز نقطه ی دیدگاهی ما تغییر پیدا کرده است. کارآفرینی دیگر فقط ویژگی های مختلفی شامل ابعاد زندگی، استعدادها و شجاعت نیست اما یک جنبه ی مؤسسه ای و سازمانی دارد.
ما می توانیم در مورد مسائل کار آفرینی چه از لحاظ داخلی و چه از لحاظ خارجی سازمان در سه وضعیت بحث کنیم(i) وقتی که یک سازمان وارد یک بازار جدید می شود(ii) وقتی یک فرد و یا یک تیم در سازمان به تولید جدید دست می زنند؛ و (iii) وقتی که یک تغییر پارادایم نفوذ کنندگان در کل چشم انداز وو عملکرد سازمانی روی می دهد.
کار آفرینی شامل جستجو کردن و کشف فرصت های جدید مثل فرایندها و تولیدات جدید ، طراحی ساختار سازمانی جدید و پیروزی در بازارهای جدید است. این به معنی بازبینی دوباره به منظور ساختار بندی و استراتژیک کردن فرایند است که شامل : اختراعات تجاری و بازبینی های استراتژیک است.
بخش هایی شامل کارآفرینی (3)، کارآفرینی ، (4) تحول، (5) و کارآفرینی داخلی و خارجی به منظور توصیف پدیده ی کارآفرینی استفاده شده است، اما مفهومی که برروی جنبه کارآفرینی که شامل خلق فرصت های تجاری در بین ابتکاراتی که توسط منابع مرکزی و انسانی شده است. میلر و شولهمر ، شین و ونکاتارمن و زهرا(9) برروی نوآوری در تولیدات جدید به عنوان یک فعالیت مهم در کارآفرینی (10) تأکید داشته اند.
تنها آنتوتکینیک و همسرش (11) در این بررسی ، کارآفرینی به یک فرایندی باز می گردد که به داخل یک کارخانه مثل بازار جدید توسعه تولیدات جدید و ابتکارات جدید تکنولوژی های جدید، سرویس های جدید، تاکتیک های اداری، استراتژی جدید و وضعیتی رقابتی جدیدی باز می گردد.
تحقیقات و مطالعات کار آفرینی معمولاً بر روی دو چیز تمرکز دارد: عوامل محیطی بیرونی شرکت(12) و عوامل داخلی بین سازمانی(13). این تحقیق برروی فرایند استراتژی به عنوان یک پیش گویی که عامل داخلی است متمرکز است.
درک فرایند های کارآفرینی برای مقالات مدیریت استراتژیک امری حیاتی است. استراتژی های تولیدات و ابتکارات جدید به طور کلی با یک شیوه کارآفرینی به منظور رقابت ، نظر به اینکه استراتژی ها مبنی بر تحول در کنترل هزینه و هزینه اضافی به منظور بودن در حوزه ی تحقیقات کارخانجاتی که تأسیس شدند گردآوری شده اند.
دیدگاه های گذشته کارآفرینی می تواند به چهر حوزه دسته بندی شود:( i) اختراعات تجاری جدید، (ii) نوآوری و (iii) خود بازبینی و (iv) پیش فعالیت. اختراعات تجاری جدید، برجسته ترین ویژگی کارآفرینی است زیرا آن می تواند در یک خلق تجاری جدید در داخل یک سازمان توسط تعریف درباره ی تولیدات شرکت نتیجه بدهد. در اجرائیات بزرگ آن می تواند دربرگیرنده ی فرمی از بخش ها خود مختار تر و *** خود مختار ، اختراعات داخلی، آغاز عملکرد، خلق بخش تجاری خود مختار نیز باشد. برای همه ی سازمانها صرفنظر از اندازه شان ، ابتکار تجاری جدید به وجود آوردن بازارهای جدیدی در داخل سازمان مورد نظر، علی رغم سطوح خود مختاری باز می گردد. در عوض، حوزه ی نوآوری به ابتکارات سرویس و تولید با تأکید برروی توسعه و ابتکارات در تکنولوژی باز می گردد.
کارآفرینی شامل توسعه ی تولید جدید، ارتقاء سطح تولید و مراحل و شیوه های تولیدی جدید است. کووین و اسلوین(15) یک بخش از کارآفرینی را که منعکس کننده خودش در گسترش و تناوب ابتکارات تولید و مرتبط با تمایلات رهبری تکنولوژی است ، مورد نظر خود قرار دادند. نایت(16) توسعه و یا پیشرفت تولید، خدمات و تکنیک ها و تکنولوژی ها را در تولید به عنوان بخشی از ابتکارات سازمانی لحاظ کرد. زهرا(17) ابتکارات تولید و کارآفرینی تکنولوژی را به عنوان وجوهی ابتکاری از تولید کارخانجات لحاظ کرد. خود بازبینی منعکس کننده ی سازمانهایی است که در میان بازبینی ایده های کلیدی برروی هر کدام که پیاده شده اند. خود بازبینی دارای تغییرات سازمانی و استراتژیکی نیز هستند و شامل تعریفی درباره جنبه ی تجاری، سازمان و تعریف تغییرات گسترده ی مستقیمی برای ابتکارات است. مرحلهی پیش فعالیت مربوط به فاسد شدن و یا تخریب کُند وضعیت رقابت کننده است. یک کارخانه ای از پیش فعال متمایل به ریسک کردن آزمودن و خطاهاست. جنبه ی پیش فعال به گسترش سازمانهایی که تلاش به رقابت کردن با نواحی تجاری کلیدی به عنوان مقدمه ای از سرویس و تولید جدید، اجرای تکنولوژی ها و تکنیک های اداری است باز می گردد. پیش فعالیت ها شامل ریسک کردن و گستاخی و تجاوز رقابتی که بازگو کننده ی گرایشات و فعالیت های مدیریت برتر است می شود(21).
کارآفرینی به عناصر سازمانی چندگانه ضمیمه شده است، سه عدد از رایج ترین عناصری که اغلی اوقات به عنوان مثال هایی از کارآفرینی به آنها توجه شده شامل (i) یک سازمانی که تازه تأسیس شده وارد یک تجارت جدیدی شود ؛ (ii) یک قهرمان فردی که وارد عملکردهای سازمانی می شود و(iii) یک فلسفه کارآفرنی به یک عملکرد سازمانی نفوذ می کند.(22) این مقاله فرض می کند که کارآفرینی مرتبط با عادات شرکت و کمپانی در مورد فرایندهای تصمیم گیی است. کارآفرینی مدت مدیدی است که به عنوان ابزاری برای ارتقاء وضعیت رقابتی و انتقال عملکردی در صنایع و بازارهایشان به عنوان فرصت هایی برای افزایش ارزش و خلق مقداری شناخته شده است.
با این وجود فقط در سالهای اخیر شواهد تجریب ارائه داده شده است که بازگوکننده ی کارآفرینی مبنی بر عملکرد ویژه است.(23) فرایند استفاده از فرصت های جدید فرصت هایی است در عملکردهایی که مملو از ریسک ها و رویارویی با بازارها و مؤسسات تجاری کوچکتر استفاده می کند. این امر به دلیل پیامدهای نوآورانه ای است هسته اصلی فعالیت کارآفرینی هستند امری دشوار و مشکل است. یک مقاله ی بلند بالا برروی چالش های مهم و کوتاه مدت در فعالیت های تجاری شرکت ها توجه دارد. این چالش ها باید توسط موفقیت های سازمانی پشتیبانی شود.(24)
در کل ، کارآفرینی یک عنصر مهمی از سازمانهای موفق در نظر گرفته شده اند. رابطه ی بین کارآفرینی و رشدی که در حمایت از تحقیقات گذشته بوده، بدست آمده است.(25)
در جایی دیگر ، کارآفرینی متصل به سود دهی و توانایی در کسب سود بنیان گذاری شده است(26) بخصوص در شرکت های بزرگی در ایالات متحده و شرکت های متوسط و بزرگ در کشورهای عضو اتحادیه اروپا هستند بنیان گذاری شده است.(27)
تنها حوزه ی مؤثر کارآفرینی برروی عملکرد کشف بازار جدید ست. این حوزه دارای یک تأثیر مثبت برروی عملکرد concrete نیست اما برروی عملکرد انتزاعی است. این نیز میانجی ما بین نوع رهبری استراتژیک (منطقی – انتقالی- و دستوری) و عملکرد است. ما به طور واضحی می بینیم که خلق بازار جدید در سازمان مفیدترین حرکت در بازار استانبول چه در کوتاه مدت و چه در موفقیت بلند مدت است.
نوآوری و خود بازبینی دارای اثرات مثبتی برروی عملکرد انتزاعی هستند این بدان معنی است که در توسعه ی تولید جدید، تحولاتی را تولید می کند و همچنین شیوه های تولیدی جدید، مراحل و نقل و انتقالاتی جدید از سازمان ها در بین خود بازبینی های کلیدی که بر روی عملکرد در طولانی مدت در حال کنترل مشکلات، کیفیت HR و از عهده برآمدن انتظارات را نیز بوجود می آورد.
هیچ اثر مهمی از پیش فعالیت بر روی عملکرد وجود ندارد. این نشان می دهد که تعیین وضعیت کردن رقابت های ظریف راه مؤثر در کاآفرینی در بازار استانبول نییست وقتی که ما گاهی به انواع فرایند استراتژیک می اندازیم، در میابیم که در حالی که نوع انتقالی – منطقی اثری مثبت بر روی عملکرد همان concrete دارد ، نوع دستوری اثری منفی برروی آن دارد و همچنین نوع منطقی – انتقالی و نوع سمبولیک برروی عملکرد انتزاعی اثری مثبت دارد.هیچ اثر مهمی نیز از نوع تولیدی برروی عملکرد وجود ندارد.
لینک دانلود رایگان مقاله انگلیسی فرایند کارافرینی و استراتژی
منبع :ISIHome.ir