دید کلی
روز به روز ازدواجهای ناشاد بیشتری به طلاق ختم میشوند. حدس و گمانهایی راجع به خاستگاه افزایش نرخ طلاق وجود دارند که عبارتند از: افت اخلاقی ، خودخواهی فزاینده نسل من ، جستجو برای تجارب جدید و ناتوانی آدمیان در ایجاد روابط عمیق. امروزه تحریمهای اجتماعی در برابر طلاق از بین رفته است. شاید شگفتی واقعی در آن نباشد که نرخ طلاق این چنین افزایش یافته است. شگفتی حقیقی آن است که در دورهای که هزینههای متارکه که تا چنین حد کافی کاهش یافته ، تا بدیناندازه دیرپا و مقاوم است.
جنبههای مختلف طلاق
محققی به نام بوآن اظهار میدارد که وقتی ازدواج از هم میپاشد، در اثر آن چندین نوع طلاق ایجاد میشود:
- طلاق عاطفی زمانی رخ میدهد که ازدواج دستخوشی تباهی میشود (اما ممکن است تا بعد از حکم طلاق ادامه یابد.)
- طلاق قانونی
- طلاق اقتصادی ، که در رابطه با پول و توافقهای مالی (مانند مهریه) است.
- طلاق هم والدی ، که در ارتباط با نگهداری و سرپرستی از فرزند ، خانوادههای تک والدی ، یا حق ملاقات یا فرزندان است.
- طلاق اجتماعی ، که در زمینه تغییر روابط با جمع دوستان همسر رخ میدهد.
- طلاق روانی ، که در حضور مسائل مربوط به بازیابی خود پیروی فردی و مشکلات مربوط به فکر کردن براساس ضمیر «من» و نه «ما» است.
اثرات طلاق
پس از طلاق ، به دلایل مختلف ممکن است عزت نفس دچار آسیب شود. بسیاری از افرادی که متارکه کردهاند خود را شخصی ناپسنده و فاقد توان کافی برای ازدواج مجدد میدانند. مردان و زنان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان میدهند، با یکدیگر فرق دارند. مردان گرایش به آن دارند که طلاق را به عنوان چیزی به ناگهان رخ کرده است، ادراک کنند. زنان بیشتر احتمال میرود که آن را به عنوان نقطه پایانی بر یک فرآیند طولانی قلمداد کنند. به همین خاطر است که زنها کمتر احساسهای منفی را درباره طلاقشان گزارش میکنند. طلاق برای زنان تنشزاتر و گسلندهتر است تا مردان. ممکن است این زنی باشد که تردید کمتری درباره نفس طلاق داشته باشد. اما هم اوست که در برقراری زندگی جدید مشکلات بیشتری خواهد داشت.
آدمیان از لحاظ واکنشی که در برابر طلاق از خود نشان میدهند، بسیار متفاوتاند، بسیاری از هم میپاشند، اما برخی دیگر ، نوعی تعالی عاطفی را تجربه میکنند. اگر طلاق را نقطه مقابل ازدواج موفق و خوب تلقی کنیم، در این صورت ، پدیدهای غمبار قلمداد خواهند شد. اما برای بسیاری از کسانی که طلاق گرفتهاند، انتخابهایی که در اختیار واداشتهاند یا طلاق بوده است و یا یک ازدواج ناموفق و بد. با در دست داشتن این انتخابها برخی شواهد حاکی از آن است که طلاق میتواند شخصا مفید و سودمند باشد. محققین به این نتیجه رسیدهاند که ممکن است بار آمدن در خانه از هم نپاشیدهای که ویژگی آن نزاع و جنجال است، آسیب رسانتر و مضرتر از بزرگ شدن در خانهای باشد که در اثر طلاق فروپاشیده است.
کنار آمدن با طلاق
سازگاری با طلاق به عوامل بسیاری وابسته است: نگرش در مورد ازدواج ناموفق ، شخصیت فرد و محیط اجتماعی. برای کنار آمدن با طلاق ، کمکهای بیرونی از سوی متخصصان بهداشت روانی و گروههای خود یاری متشکل از افراد مطلقه (مانند والدین بی همسر) در دسترس هستند. همچنین حتی هنگامی که طرفین عزم خود را برای طلاق جزم کردهاند مشاوره با زوجها میتواند مفید واقع شود. برخی از فنون مسئله گشایی و مهارتهای حل تعرضی هم که برای بهبود ازدواجها بکار میروند میتواند برای کمک به حل آسیبهای ناشی از جدایی موثر باشد.
تحلیل کشورى آمار ازدواج و طلاق
آمارهاى موجود در سالنامه آمارى کشور در سال هاى مورد بررسى نشان مى دهد که در سال 1381 تعداد ازدواج ثبت شده 650960 فقره بود که با افزایش 6/4 درصدى در سال 1382 به 681034 فقره رسیده است. اما در سال 1383 نسبت به سال 1382 تعداد ازدواج ثبت شده 3/0 درصد رشد منفى داشته است.
آمار طلاق نیز از 67256 فقره در سال 1381 به 70324 فقره در سال 1383 افزایش یافته است. در سال 1383 نسبت به سال 1382 شاهد کاهش 8/2 درصدى آمار طلاق در کشور هستیم.
نسبت طلاق به ازدواج نیز از 4/10 درصد در سال 1381 به 6/10 درصد در سال 1382 و به 4/10 درصد در سال 1383 رسیده که طى سه سال مورد بررسى تفاوت زیادى نداشته است.
همچنین آمارها نشان مى دهند که رشد درصد ازدواج در نقاط روستایى بیشتر از نقاط شهرى بوده است. به طورى که درصد ازدواج در مناطق روستایى از 21 درصد در سال 1381 به 27 درصد در سال 1383 افزایش پیدا کرده است. در زمینه طلاق نیز وضعیت همین گونه است و در هر سال نسبت طلاق هاى ثبت شده به ازدواج ها رشد مثبت داشته است و از 10 درصد در سال 1381 به 14 درصد در سال 1383 افزایش یافته است.
نکته قابل تأمل این است که به رغم رشد مثبت 6/4 درصد تغییرات طلاق در سال 1383 نسبت به سال 1381 در کشور، در مناطق روستایى در همین زمان شاهد رشد مثبت 61 درصد طلاق هستیم که از 6182 فقره در سال 1381 به 9953 فقره در سال 1383 رسیده است.
همچنین آمارها نشان مى دهد که در سال 1381 در مناطق روستایى کشور به ازاى هر 22 ازدواج یک طلاق ثبت شده که این رقم در سال 1383 به 4/18 ازدواج به ازاى یک آمار طلاق از 67256 فقره در سال 1381 به 70324 فقره در سال 1383 افزایش یافته است.