1) وجود ارتباط ویژه بین زن و مرد :
زن و مرد باید با هم ارتباط ویژه ای داشته باشند که به آن زوجیت و پیوند زنا شویی اطلاق می شود . البته هر نوع رابطه ای میان زن و مرد ، رابطه خانوادگی محسوب نمی شود . به عبارت دیگر حتی رابطه زوجیت نیز باید بر اساس قوانین موجود در جامعه باشد . بنابراین چنانچه رابطه نامشروعی بین زن و مرد باشد یا پیوند زناشویی بر خلاف قانون رایج جامعه باشد ، ویژگی اول ، یعنی ارتباط ویژه ،تحقق پیدا نکرده پس خانواده هم وجود نخواهد داشت .
ازدواج پیروان یهودیت و مسیحیت در جامعه اسلامی نیز مصداق خانواده است .به عبارت دیگر چنانچه دو نفر یهودی یا مسیحی با هم ازدواج کنند خانواده تلقی می شوند ،زیرا اگر چه طبق آداب و قوانین خود ، ازدواج می کنند نه قوانین اسلام ، معهذا این قوانین در میان آنها مشروعیت یافته و در جامعه اسلامی محترم شناخته شده اند ؛ اما خانواده اسلامی محسوب نمی شوند .
2) وجودحداقل دونفر :
خانواده باید متشکل از حداقل دو نفر باشد و یک نفر خانواده محسوب نمی شود ، یک نفر نمی تواند همزمان عضو دو خانواده به شمار آید . یعنی یا فردی است که تابع والدین است و نفقه و هزینه های وی را آنها تأمین می کنند و او عضو آن خانواده است و یا شخص به محض انتخاب همسر و اختیار وی ، از خانواده اولی جدا و به خانواده جدید ملحق می شود . البته خانواده قدیم ( خانواده پدر و مادر ) و خانواده جدید ارتباط ناگستنی دارند. اما این یک خانواده و آن ، یک خانواده دیگری است . در حقیقت انشعاب خانواده به وجود می آید .بنابراین هیچ گاه از نظر حقوقی یک فرد تابع دو خانواده نمی باشد ، هر چند می توانند با یکدیگر ارتباط داشته و در طول گسترش یابند .
3) خانواده یک نهاد حقوقی است .
یعنی فرزندان و والدین در برابر هم تعهدات و تکالیفی دارند که قطعاً تابع مقررات خاصی خواهد بود .
4) وجود زن و مرد شرط حدوث است نه شرط بقاء
. بدین معنا که برای ایجاد خانواده ، زن و مرد لازم است اما چنانچه هر دو یا یکی از آنها از دنیا رفت ، خانواده به شکل خود باقی است و فرزندان یک خانواده را تشکیل می دهند .
در رابطه با ویژگیهای مذکور ، سئوالات مختلفی پیش می آید . از قبیل
- آیا یک خانواده می تواند مرکب از یک مرد و چند زن باشد ؟
برای تشکیل خانواده باید ارتباط ویژه ای بین زن و مرد برقرار باشد که این ارتباط نشانگر قانونمند بودن خانواده است .
در نظام اسلامی اجازه تعدد زوجات و چند زنی به مردان داده شده است . بنابراین مرد می تواند باچندین زن ( حداکثر چهار زن ) ارتباط زناشویی داشته باشد . مرد ، چند زن و فرزندان، خانواده را تشکیل می دهند .
-آیا کسی می تواند خانواده را ترک کرده و به صورت مجرد زندگی کند ؟
ارتباط خانوادگی یک ارتباط طبیعی و قهری است . فرد می تواند از نظر فیزیکی خانواده را ترک کند و از مزایای خانواده محروم شود . اما ارتباط حقوقی وی با خانواده قطع نخواهد شد .
-آیا متفرق بودن افراد خانواده به ساختار خانواده لطمه ای وارد می سازد ؟
در تعریف خانواده ، اشاره ای به مکان یا تجمع فیزیکی افراد خانواده آورده نشده است . تفرق افراد در صدق اسم خانواده تأثیری ندارد ،اما در روابط عاطفی و انجام خانواده تأثیر گذار است. بخصوص اگر این تفرقه هم از نظر مسافت طولانی باشد و هم از نظر ارتباط با وسایل دیگر ،کمتر باشد .
-آیا خانواده قابل فرو پاشی است یا نه ؟
خانواده زمانی متلاشی می شود که زن و شوهر طلاق گرفته و در دو مکان جدا باشند و فرزندی نداشته باشند . خانواده جدید فقط مرد است و زنی که طلاق گرفته به خانواده قبلی ملحق می شود و مرد نیز می تواند به خانواده قبلی بپیوندد. اما چنانچه آندو فرزندی داشته باشند، زن به خانواده قبلی ملحق می شود و مرد و فرزندان ، خانواده ای را تشکیل می دهند ؛ به شرط اینکه تحت قیمومیت افراد دیگر نباشند.
خانواده دو ویژگی عمده دارد:
1) قدمت : قدیمی ترین نهاد اجتماعی ، خانواده است .
2) همگانی بودن : هر کس که در نهاد خانواده به دنیا می آید عضو آن نهاد بوده و ممکن است در اثنای زندگی ، خانواده جدیدی را تشکیل دهد ؛ اما ارتباط وی با خانواده قبلی قطع نشده و خانواده گسترش می یابد بویژه اینکه در اسلام ، هر مرد تا پایان عمر،خانواده را با خود به دنبال می کشد .
-اگر خانواده همگانی است ، پس چرا برخی از افراد به صورت مجرد زندگی می کنند؟ همگانی بودن براساس فطرت و غریزه انسان است و هر فرد در سن خاصی این غریزه را نشان داده و مجموعه ای را تحت نظر می گیرد .
منظور از فطری بودن خانواده،طبیعی بودن آن می باشدمثل فطری بودن توحید و خداپرستی ، به ندرت می توان بر خلاف فطرت و طبیعت عمل کرد و جزء موارد استثنایی است .
ویژگیهای یک خانواده بالنده
1-از “خود دوستی” به “دگر دوستی” رسیدهاند.
2-خود را مدیون میدانند که با “خوشرویی” و “لبخند” در مقابل همدیگر ظاهر شوند.
3-در کنار هم و با هم هستند، نه روبروی هم و فرض را بر حسن نیت میدانند.
4-خود را شهید زنده نمیدانند!
5-در زمان بروز اختلاف خود را جای طرف مقابل میگذارند و دنیا را از چشم او نگاه میکنند.
6-محبت خود را با کلام و در عمل نشان میدهند.
7-مسئولیتها را میپذیرند. (مسئول هستند و نه متوقع)
8-میخواهند “برنده - برنده” باشند و سعی در شکست طرف مقابل برای احقاق حق خود ندارند.
9-به ارزشها و علایق یکدیگر احترام میگذارند و فردیت خود و طرف مقابل را حفظ میکنند.
10-شناخت از خصوصیات طرف مقابل دارند و حال او را درک میکنند و زبان او را میفهمند؛ خصوصیات خود را هم میشناسند.
11-به “سلامت جسم و روان” یکدیگر اهمیت میدهند و در این راه تلاش میکنند.
12-وجه مشترکهای متعدد دارند و در وجه مشترک داشتن بیشتر تلاش میکنند.
13-سعی میکنند در زمان مناسب، با حفظ آرامش مسائل را با هم در میان بگذارند.
14-از فنون ایجاد “حال خوب” و “ارتباط مؤثر” مطلع هستند و آنها را بکار میبرند، به روح یکدیگر “ویتامین” میرسانند و نه “ویروس”.
15-لحن آنها، رفتار آنها و گفتار آنها، نشانه محبت، توجه و احترام است و از سرزنش وتهدید خبری نیست و میدانند که: “سلامت با ملامت سازگاری ندارد.”
انتقادها در مورد یک عمل خاص است و نه نشانه گرفتن شخصیت طرف مقابل.
16-تقرب عاطفی دارند که خود به روابط مناسب زناشویی میانجامد.
17- به فرمایش حضرت محمد(ص) “همچون لباسی برتن یکدیگر هستند و معایب یکدیگر را از دید دیگران دور نگه میدارند.”
18-برای کار ارزش قائل هستند و “کار را نعمت الهی میدانند.”
19-نق نمیزنند، غر نمیزنند، سرزنش نمیکنند و تهدید نمیکنند. (مورد بند 15)
20-ده درصد وقت را به درک مشکلات اختصاص میدهند و نود درصد باقیمانده را به حل مشکلات.
21-دوست یکدیگرند، در عمل هم همانگونهاند که یک دوست واقعی است.
22-برای «تفریح» برنامه ریزی خوبی دارند.
23-نظم در زندگی را رعایت میکنند و از هر نعمتی در جای مناسب استفاده میکنند و قدر هرچه را که دارند میدانند و از آن لذت میبرند.
24-قدردانی به جا را کلید “ویتامین روح” میدانند.
25-آنچه را که تغییرپذیر است تغییر میدهند و آنچه را که تغییرناپذیر است، درک و آن را میپذیرند و به آرامش میرسند.
26-اگر شاغل هستند، برای شغل هم ارزش و احترام قائلند.
27-در مورد ارزشهایی که به آنها اعتقاد دارند یا باهم تفاهم دارند و یا حداقل پذیرش دارند و نفی نمیکنند.
28-در مورد ارتباطات خود با دیگران به نحوی عمل میکنند که باعث رنجش طرف مقابل و دیگران نمیشوند.
29-در کل با هم تشریک مساعی دارند، همکاری و همیاری دارند.