به نام خدا
سلام
به خاطر پاره ای مشکلات متأسفانه نتونستم زودتر بیام این جا، عذر می خوام.
خب حالا؛
خیلی ممنونم از goolha و Aansherly عزیز و جناب پارسا زاهد گرامی به خاطر لطفشون به بحث.
بله گلها جان،
داشتن شناخت عامل فوق العاده مهمی ه برای جلوگیری از این سوءتفاهمات و خدای نکرده سوءظن ها. و همین طور داشتن صداقت که از واجبات یه زندگی مشترک ه.
و در این مورد:
اصلاً آیا زن و شوهر به همسرشون بی اعتماد هستن یا به جامعه؟! یا هر دو؟!
این بستگی به خود فرد داره بعضی از ادمهاا به همه چیز بی اعتماد ن واین نوع انسانها نیاز به درمان دارن انسانها سلایق متفاوتی دارن باید به این سوال از جنبه های متفاوت پاسخ داد
خب، ممنون می شدم اگر این جوانب رو می گفتی. البته اگر مورد خاصی توی ذهنته و اگر وقتش رو داری. :)
جناب پارسا زاهد
به نکات خیلی خوبی اشاره کردید. و می بینم که شما هم به داشتن شناخت برای جلوگیری از این مشکل اشاره کردید. واقعاً هم که شناخت از همسر از دیگر واجبات زندگی مشترکه!
آنشرلی جان
می گم من یه کم در حرفات دچارتناقض شدم! البته خودت هم اولش گفتی که با این قضیه مشکل داری. راستش فکر کنم منم همچین مشکلاتی دارم! ;)
به هر حال تناقض رو از این جهت گفتم که اول گفتی این حق ماست که دقت داشته باشیم در رفتار همسر تا از وقوع مشکل جلوگیری کنیم، اما این که گفتی:
خب اصلا دقت که میکنیم یعنی بی اعتمادی شروع شده دیگه خواهر من
خب خواهر من! این جمله یه کم حرف قبلت رو نقض نمی کنه؟! یعنی لزوم اون دقت رو زیر سؤال نمی بره؟
اگرچه خودم هم باهات موافقم! هههه
چون این تناقض در ذهن مبارک من هم گاهی پیش می یاد!
اما خب، به قول گلها، باید دید تعریفمون از دقت چیه.
شاید با یه تعریف صحیح، این دقت ه هم تکلیفش معلوم شد. ;)
اما واقعاً که نقش اون "را" ی مکرر رو توی ایجاد این مشکل تأیید می کنم! :دی
و این که:
:بقیه هم اصلا نمیخواد شرکت کنن
:|
واقعاً برای من هم این سؤال پیش اومد! که بقیه کجان پس؟
شاید هم چون این مسئله در نظر خودم خیلی مهم و حیاتی ه، فکر کردم لابد باید بیشتر مورد توجه قرار بگیره...
ان شاءالله بعداً خودم هم می یام و از دید خودم هم به سؤالات جواب می دم.
موفق و خوشبخت باشید الهی...