ربیع حاجب مى گوید: روزى طبیبی هندى در مجلس منصور كتاب طب مى خواند، در حالى كه امام صادق علیه السّلام در آنجا حضور داشت.چون از قرائت مسائل طب فراغت یافت، به امام ششم علیه السّلام گفت: دوست دارى از دانش خود به تو بیاموزم؟ حضرت فرمود: نه، زیرا آنچه من مى دانم از دانش تو بهتر است.
طبیب پرسید: تو از طب چه مى دانى؟فرمود: من حرارت را با سردى، و سردى را با گرمى، رطوبت را با خشكى، و خشكى را با رطوبت درمان مى كنم، و مسأله تندرستى را به خدا وامى گذارم و براى تندرستى دستور پیامبر را به كارمى برم كه فرمود: «شكم خانه درد است، و پرهیز درمان هر دردى است، و تن را به آنچه خوى گرفته باید عادت داد».طبیب گفت: طب جز این چیزى نیست.
امام گفت: مى پندارى كه من این دستورها را از كتاب هاى بهداشتى یاد گرفته ام؟ گفت: آرى،امام فرمود: من اینها را از خدا فرا گرفته ام. تو بگو من از جهت بهداشت داناترم یا تو؟طبیب گفت: البته من.امام علیه السّلام فرمود: اگر این چنین است من از تو سؤالاتى مى پرسم، تو پاسخ بده.گفت: بپرس.