با روناك یونسی درباره ازدواج
همسر مهربان و خوبی دارم، مهرسام را هم به اندازه دنیا دوست دارم
این یعنی تمام خوشبختی...
روناك یونسی را با خجسته «رستگاران» میشناسیم. همان سریالی كه خانم یونسی را به عنوان ستاره جدید جعبه جادویی به مردم معرفی كرد و با اقبال خوبی از سوی مخاطبین تلویزیون مواجه شد. حالا چهار سال از این مجموعه خاطرهانگیز میگذرد و «روناك یونسی» وارد دوران جدیدی از زندگی شده است. او حالا چند ماهی است كه حس شیرین مادر بودن را تجربه میكند و در كنار همسر و پسر نازنینش خوشبخت است. یونسی دو سال پیش با یكی از با سابقه ترین و البته مطرح ترین مدلهای ایرانی، یعنی «محسن میری» ازدواج كرد. ازدواجی كه ماحصل آن مهرسام 7 ماهه است و این دو هنرمند با اخلاق، این روزها لذت پدر و مادر بودن را زیر زبانهای خود حس میكنند. روناك یونسی كه چند سالی است در هیچ مصاحبه مطبوعاتی شركت نكرده، در گفت و گوی خود با خانواده سبز از داستان ازدواجش، مهرسام و... میگوید. این شما و این صحبتهای جالب روناك یونسی.
* شما در «رستگاران» خوش درخشیدید و به ستاره آن روزهای تلویزیون تبدیل شدید، اما بعد از این سریال، از تلویزیون فاصله گرفتید. دلیل این فاصله چه بود؟
... وقتی یك اتفاق خوبی برای بازیگر میافتد و نقشی كه بازی كرده دیده میشود، متاسفانه در ادامه مسیر كاری، مدام پیشنهادهایی شبیه به همان نقش به دستش میرسد. این درحالی است كه هر بازیگری، تواناییهای متفاوتی دارد و به نظرم لزومی ندارد یك نقش را چند بار تكرار كند. من چون حس كردم تواناییهایم در زمینه بازیگری بیش از این است و میتوانم نقشهای مختلف را تجربه كنم، یك مقدار فاصله گرفتم تا بتوانم نقشهای متفاوتی را بازی كنم.
* این فاصله گرفتن منجر به كم كاری و شاید هم فراموشی میشود، از این موضوع هراسی نداشتید؟
... بعد از «رستگاران» كم كار نشدم، بلكه گزیده كار شدم و سعی كردم كارهایی را قبول كنم كه دوستشان دارم و نقشهایی را بپذیرم كه پیش از این تجربه نكرده بودم. مثل سریال «سقوط آزاد» كه یك نقش كاملاً منفی و اكشن را بازی كردم یا سریال «خانه بی پرنده» كه نقش یك دختر سركش و از طبقه متوسط جامعه را تجربه كردم. فكر میكنم در این سالها به اندازه كار كردهام و معتقدم اینكه بازیگر به طور همزمان سر چند كار باشد و در شبكههای مختلف تلویزیونی مدام دیده شود، اتفاق خوشایندی نیست.
* فكر میكنید چه عواملی دست به دست هم میدهد، كه طی سالهای گذشته كمتر شاهد سریالهای موفقی چون «رستگاران» بودهایم؟
... عوامل زیادی دست به دست هم میدهد تا یك سریال در سطح خوبی تولید شود و مخاطبین زیادی پیدا كند. فكر میكنم اخیراً مشكلات اقتصادی باعث شد كمتر شاهد ساخت آثار پرمخاطب باشیم. به هرحال انجام یك پروژه خوب نیاز به پروداكشن ایده آل دارد كه این موضوع نیاز به پشتوانه مالی دارد. خیلی از همكاران ما در سالهای اخیر به دلیل مشكلات اقتصادی بیكار بودند و كمتر شاهد ساخت آثار با كیفیت و پرمخاطب بودیم. از طرف دیگر سازندگان هم مثل قبل توجه چندانی به محتوا ندارند. اگر «رستگاران» دیده شد، به این دلیل بود كه فیلمنامه بسیار خوبی داشت كه به خوبی جزییات را رصد میكرد و همینطور شخصی مثل «سیروس مقدم» روی صندلی كارگردانی نشسته بود كه سلیقه مخاطب را به خوبی میشناسد و كارشان را بلد هستند.
* بعد از تجربه خوبی كه در «رستگاران» داشتید، چرا همكاری تان با آقای مقدم ادامه پیدا نكرد؟
... بعد از رستگاران قرار بود در یك پروژه دیگر خدمت آقای مقدم باشم، كه بنا به دلایلی این اتفاق نیفتاد. امیدوارم دوباره این اتفاق بیفتد و بتوانم در پروژهای به كارگردانی ایشان حضور داشته باشم.
* الان كه 4 سال از «رستگاران» گذشته هنوز هم مردم شما را با نام «خجسته» میشناسند؟
... خیلی مواقع بله؛ ولی یك بازیگر وقتی سالهای زیادی فعالیت و در پروژههای مختلف كار میكند، كم كم با اسم و چهره خودش بین مردم شناخته میشود. خوشبختانه الان مردم به من لطف دارند و مرا به اسم خودم میشناسند، اما وقتی میخواهند یادی از كارهایم كنند، یكی از آن كارها «رستگاران» است.
* «نیلیتر از مهتاب» عنوان سریالی بود كه بعد از مدتها شما را به «شبكه سه» آورد، چی شد كه بازی در این سریال را قبول كردید؟
... راستش حضورم در این سریال یك مقدار عجیب و البته شخصی بود. همانطور كه میدانید سال گذشته فرزندم (مهرسام) به دنیا آمد. در بیمارستان مشكل كوچكی برای پسرم به وجود آمد كه من خیلی ناراحت شدم و نمیتوانستم قبول كنم مشكلی برای فرزندی كه 9 ماه منتظرش بودم، ایجاد شود. همانجا این بچه را نذر امام رضا(ع) كردم. خوشبختانه بعد از انجام آزمایشها، متوجه شدیم كه مشكل برطرف شده و خطری مهرسام را تهدید نمیكند. بعد از مدتی كه مهرسام بزرگتر شد، «نیلی تر از مهتاب» به من پیشنهاد شد كه داستانش شبیه به قصه خودم بود و با حساب و كتابهای خودم حس كردم این سریال برایم یك نشانه است و به همین دلیل قبول كردم كه در این مجموعه تلویزیونی بازی كنم.
* از نتیجه كار راضی بودید؟
... نه، وقتی كار پخش شد از نتیجه آن راضی نبودم و به همین دلیل نمیتوانم توقع داشته باشم، مردم هم كار را دوست داشته باشند. یك مجموعه دست به دست هم میدهد تا نتیجه كار خوب یا بد رقم بخورد. نمیخواهم بگویم «نیلیتر از مهتاب» مجموعه بدی بود، اما واقعیت این است كه نتیجه كار، چیزی كه خودم انتظار داشتم نبود.
* «گرگ و میش» در سینما برای شما شروع خوبی به حساب میآمد. چرا این حضور خوب ادامه پیدا نكرد؟
... اوایل حضورم در سینما یك سری از دوستان لطف داشتند و شماره من را برای كار به عوامل سینمایی نمیدادند!؟ آن روزها من تازه وارد سینما شده بودم و كسانی كه میخواستند با من همكاری كنند، به لطف دوستان به شماره من دسترسی پیدا نمیكردند. بعدها، از خیلیها شنیدم كه ما میخواستیم با تو كار كنیم اما شمارهات را نداشتیم و پیدایت نمیكردیم. این موضوع یكی از عواملی بود كه به من ضربه زیادی زد و باعث شد خیلی از كارها را از دست بدهم. از طرف دیگر طی سالهای گذشته وضع «تولید خوب»، بد بوده و در سالهای گذشته، پروژههای زیاد سینمایی را به دلیل اینكه چیز به من اضافه نمیكرد، رد كردم. از موضوع مافیای سینما هم نباید به راحتی گذشت. به هرحال سینما مافیایی دارد كه دست یك عده خاص است.
* مافیا یعنی چی؟
... ببینید، یك سری زد و بندها، در سینما وجود دارد كه تو هم باید وارد این بازیها شوی تا بتوانی خوب كار كنی، ولی من اهل بازی نیستم و همیشه گوشه گود ایستادهام و علاقه ورود به این زد و بندها ندارم.
* اما خیلیها برای پیشرفت در كار به این زد و بندها تن میدهند...
... شاید؛ گاهی باید بعضی از روابط و معاشرتها را برای پیشرفت در كار قبول كرد، به نظرم این ایرادی ندارد، اما متاسفانه این روزها اتفاق بدی افتاده و آن این است كه بازیگران جدیدی كه وارد سینما شدهاند، به هر كاری دست میزنند تا كار كنند. این افراد قطعا انگیزه بازیگری ندارند و به دنبال مسائل دیگری هستند و من هم برای این افراد و همچنین برای سینمایی كه به این شكل انتخاب میكند متاسفم. متاسفانه امروز دیگر ملاك انتخاب، توانایی بازیگر نیست؛ بلكه این مهم است كه طرف چقدر برای حضور در فیلم سرمایه گذاری میكند و...!
* این اتفاقات چقدر فضا را برای شما و امثال شما كه سالم كار میكنید، محدود میكند؟
... بعضیها برای بازیگر شدن از راههای میانبر استفاده میكنند و متاسفانه با كارهایی كه انجام میدهند؛ آبروی هر كسی كه شغلش بازیگری است را بردهاند. من در این فضا نمیتوانم كار كنم و این شرایط با خصوصیات اخلاقی من سازگار نیست... ده سال پیش كه كارم را شروع كردم فقط به انگیزه بازیگری و با تكیه به استعداد و تواناییهای خودم وارد این حرفه شدم. نه پولی برای سرمایه گذاری داشتم و نه با كسی بر خلاف میلم برای پیشرفت در كار معاشرت كردم. این كه در خانه بنشینم و به زندگی خصوصیام برسم برایم خیلی خوشایندتر از این است كه در فضایی مسموم كار كنم.
* از داستان ازدواجتان برایمان بگویید.
... ما در سریال «سقوط آزاد» با یكدیگر همكاری داشتیم كه همانجا با هم آشنا شدیم. این آشنایی تبدیل به آشنایی خانوادگی و در نهایت ازدواج ما شد. حدود دو سال پیش هم زندگی مشتركمان را آغاز كردیم.
* آنقدر از زندگی مشترك راضی هستید كه به دوستانتان پیشنهاد كنید ازدواج كنند؟
... خدا را شكر من از زندگیام راضیام، اما ازدواج، مقولهای نیست كه توصیه شود، بلكه باید برای افراد پیش بیاید. پیشنهاد من این است كه اگر كسی در زندگی شما هست كه از نظر فكر، اعتقاد و دیدگاه به شما نزدیك است، خیلی زیباتر است كه با هم ازدواج كنید. در ازدواج آرامشی است كه در هیچ رابطهای وجود ندارد.
* روناك یونسی بعد از گذشت دو سال از آغاز زندگی مشترك احساس خوشبختی میكند؟
... بله، همسر مهربان و خوبی دارم كه كاملاً مرا درك میكند و یك پسر كوچولوی ناز دارم كه به اندازه دنیا دوستش دارم. این یعنی تمام خوشبختی.
* بازیگران خانم میترسند، مادر شدن به فعالیتشان در سینما و تلویزیون لطمه بزند. شما از این موضوع نترسیدید؟
... كار در زندگی انسان نقش مهمی دارد و جزو اولویتهاست، اما به نظر من، زندگی شخصی برای هر انسانی در اولویت است. برای هر خانمی، در یك سن مشخص، مادر شدن خیلی مهم است و در روحیه اش اثر مثبت میگذارد. من تصمیم خودم را گرفته بودم و دوست داشتم مادر شوم، خدا هم این لطف را در حق من انجام داد و مهرسام را به من بخشید. شاید مادر شدن یك مقدار مشغلههای انسان را زیاد میكند، اما این مشغلهها آنقدر شیرین و دوست داشتنی است كه ناراحتكننده نیست. «مهرسام» برای من، محدودیتی ایجاد نكرده كه به كارم لطمه بزند، اما حس مادر بودن آنقدر شیرین است، كه اگر محدودیتی برایم ایجاد میشد، باز هم، مهم نبود. باید به این موضوع اشاره كنم كه مهرسام برای من از هر كاری مهمتر است و اگر قرار باشد بین كارم و پسرم یكی را انتخاب كنم، قطعا «مهرسام» را ترجیح خواهم داد.
* مهرسام یعنی چی؟
... این اسم به معنای «پسر خورشید» است. مهرسام مهرماه به دنیا آمد و از آنجایی كه دوست داشتم یك اسم ایرانی برای پسرم انتخاب كنم، این اسم را انتخاب كردیم. از طرف دیگر این اسم با فامیلیاش یعنی «میری» هم تناسب دارد.
* از همسرتان برایمان بگویید. فكر میكنم آقای میری یكی از افراد باسابقه در زمینه مدلینگ هستند، اینطور نیست؟
... محسن یكی از قدیمی ترین كسانی است كه در عرصه مدلینگ فعالیت داشته و دارد. دعوتنامههای زیادی هم برای فعالیت در خارج از كشور به دستش رسیده، اما همیشه دوست داشته در كشور خودش كار كند. متاسفانه چون بحث مدلینگ در ایران جامع و تعریف شده نیست، با مشكلاتی هم روبهرو بود، كه خوشبختانه، اسفند سال گذشته، ایشان به همراه چندتن از همكارانشان در تالار وحدت به صورت رسمی برنامه اجرا كردند. البته ایشان به جز موضوع مدلینگ، مربی تغذیه و بدنسازی نیز هست و دستی هم در كار بازیگری دارد. معاشمان هم از یك طریق دیگر است و ایشان مشغول كار آزاد هم هستند.
* و مهرسام قرار است مدل شود یا بازیگر؟
... مهرسام یك مدل خیلی خوب میشود كه بازیگر هم هست (خنده).
* ازدواج شما و آقای میری، روزی به پررنگتر شدن وجه بازیگری ایشان خواهد انجامید؟
... قرار نیست ما چنین كاری برای یكدیگر انجام دهیم. برای من اولویت بازیگری است و برای محسن مدلینگ! خوشحال میشویم كه دوباره با هم همكاری داشته باشیم اما فكر نمیكنم اتفاقی كه میگویید بیفتد. محسن از نظر فیزیكی و ظاهری، جذابیت لازم را دارد و توانایی خوبی هم در زمینه بازیگری دارد و به صورت مستقل به خودش پیشنهاد بازیگری میشود و نیازی نیست من او را معرفی كنم.
* مهرسام چند سال دیگر بزرگ میشود و این مصاحبه را میخواند. اگر بخواهید با مهرسام صحبت كنید، چه میگویید؟
... پسرم، من تمام تلاشم را میكنم تا هرآنچه در زندگی آموختم تا انسان خوب و موفقی باشم را به تو بیاموزم. تو هم باید به من قول بدهی انسان بودن،خوب بودن، مرد بودن و درست بودن را یاد بگیری. از تو میخواهم به من قول دهی در هر پست و مقامی كه قرار میگیری خدا را در نظر بگیری و با مردم مهربان باشی! همچنین برایم خیلی مهم است كه اگر زنی وارد زندگیات میشود، به او احترام بگذاری. خیلی برایم مهم است كه پسری را تربیت كنم كه به زن احترام زیادی بگذارد.
* اگر حرفی باقی مانده برایمان بگویید.
... من بعد از مدتها مصاحبه كردم و میخواهم از همینجا، از كسانی كه پیگیر كارهای من هستند، تشكر كنم و به این دوستان بگویم كه همه شما را دوست دارم و برای بازیگری، تنها انگیزهام، شما هستید...