• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
کد: 25105

پرسش

كارشناس محترم ؛ جناب آقای دارابی
كد نظر یا سوال:21492
سلام علیكم-خسته نباشید
درادامه مشكلات رفتاری خواهرم باید خدمت شما عرض كنم كه ما 4 فرزند هستیم واینجانب فرزند ارشد خانواده بوده ودارای همسر ویك فرزند می باشم و بعد از من 2 برادر 26 و20 ساله كه شاغل هستند و خواهرم آخرین فرزند خانواده است كه علیرغم كارهای عجیبی كه می كند بسیار مورد توجه والدینم بخصوص پدرم می باشد و من احساس می كنم به هیچ روی مورد بی مهری در خانواده نیست،به طوری كه او هرچه از پدرم بخواهد برایش مهیاست در حالیكه برای هیچ یك از ما سه نفر اینطور نبوده است .
شرایط درسی و تحصیلی او تا قبل از دوره دبیرستان در حد متوسط و خوب بود ولی با ورود به دبیرستان از این رو به آن رو شد . البته من خودم یكی از دلایل تغییر رفتاری اورا ورود به اجتماع بیرون ( رفتن به كانون زبان در تابستان بعداز امتحان نهایی سوم راهنمایی ) در سن كم وظرفیت كمتر او می دانم ؛ زیرا بعد از دو ترم ؛یكبار یكی از دوستانم را دیدم كه بطور كاملآ اتفاقی در كلاس زبان خواهرم بود ولی خواهر من اورا نمی شناخت ؛ دوستم به من گفت كه خواهرم تا چه حد در طی این دو ترم تغییر كرده و نه تنها درس نمی خواند بلكه در محیط كانون خود را همرنگ جماعت كرده وحتی بدون چادر به كانون می آید
تا جایی كه با آن سن كم در آنجا مانند دیگران آرایش می كند و تحت تأ ثیر دوستش ( یك دوست هرزه وناباب كه در كانون پیدا كرده وتحت القائات او می خواست از مدرسه فرار كند وهنوز هم كماكان علیرغم كنترل والدین با او تماس تلفنی دارد) با پسری هم دوست شده است . من این مكالمه با دوست مورد اعتمادم را با كمی تعدیل به والدینم منتقل كردم ولی همین قدر هم كافی بود تا دیگر به او اجازه رفتن به كانون داده نشود ( البته به بهانه لطمه خوردن به درس)؛ ولی همین مدت كوتاه برای باز كردن چشم و گوش یك دختر 14 ساله كافی بود . به طوریكه با وجود مراقبتهای دائمی ، او همچنان ارتباطات پنهانی خود را دارد
( البته این نظر من است ؛چونكه پدر ومادر من با وجود فرهنگ مذهبی و داشتن سه فرزند محجوب دیگر بسیار صادقانه و مطمئن رفتار می كنند و برعكس من اصلآ در صدد باز كردن مچ او نیستند)
ولی من كه جوانتر هستم و رفتارهای اورا تحت نظر دارم (بیشتراز والدینم) تقریبآ مطمئنم كه او هیچ تغییری حاصل نكرده است و با باز شدن مدارس این نگرانی درمن افزایش پیدا كرده است.
اینكه خواسته بودید درباره آرزوها ، حرفها، رفتارها و گلایه هایش بگویم باید گفت كه او دختری شنگول، حساس،جاه طلب( آرزومند ازدواج وداشتن خانه و زندگی كه بتواند هرروز روی میزش گلهای تازه وزیبا داشته باشد ؛ آخر او عاشق خریدن گل است) ، با محبت ( مخصوصآ نسبت به من و پسر یكساله ام ) ، اخیرآ بسیار پرخاشگر ،
عاشق خرید و پر حرف است كه بسیار تمایل به وراجی درباره این و آن و غیبت دارد و من و مادرم هر كار می كنیم نمی توانیم این عادت بد را از او دور كنیم ، در ضمن كار بدتر دیگر او استراق سمع تلفن بیشتر اعضای خانواده بخصوص مادرم است واین به روحیه بیش از حد فضول او بر می گردد.
گلایه های او بیشتر از این است كه چرا بیرون نمی رویم ؟ چرا خرید نمی كنیم؟ چرا پول (بخصوص من در زندگی خودم) خرج نمی كنیم؟
چرا مادرم به حجابش ایراد می گیرد؟ چرا دخترداییم به كلاس سنتور میرود و ما به او اجازه نمی دهیم؟ چرا آن یكی دختر داییم دماغش را عمل كرده است؟( در حالیكه این دو دختردایی ، یكیشان دانشجوست و دیگری شاگرد اول دبیرستان تیزهوشان است و اصلآ با خواهر من قابل مقایسه نیستند ، حال شما ببینید ما در چنین جو خانوادگی چطور ظاهر امر را برایش حفظ كرده ایم؟)
از شما به خاطر مطلب طولانیم پوزش میخواهم و
خواهشمندم ما را یاری كنید. با تشكر

پاسخ

با سلام.
بار دیگر از پی گیری و توجه شما خواهر مسؤل، دلسوز و آینده نگر سپاسگزاریم و از اینكه مطالب را بسیار خوب و كامل توضیح داده اید، متشكریم (بنابراین طولانی شدن متن پرسش شما برای ما ارزش مند و محترم است). در پی گیری آنچا آغاز نموده ایم بهتر است به نكات زیر توجه داشته باشید:
1. تغییر رفتارهای نوجوانان به ویژه این مجموعه از رفتارها، اتفاقی نیست كه انتظار داشته باشیم به سرعت رخ دهد. تجربه به ما نشان می دهد ماه ها وقت لازم است و عاملی كه می تواند شما را به تغییرات با دوام و امیدوار كننده نزدیك كند، صبوری و شیوه ی برخورد عاقلانه، منطقی و حساب شده ی شماست.
2. با توجه به توضیحات شما، شاید بتوان نتیجه گیری نمود كه ایشان به دلیل فرزند آخر بودن، همانند بسیاری از فرزندان نور چشمی و شاید ته تغاری، مورد حمایت و مهر ورزی سنتی فرهنگ قرار گرفته اند. بدیهی است امتیازاتی كه به مرور به ایشان داده شده، یكباره قابل پس گرفتن نیست و حتی اگر شما این اشتباه والدین خویش را به آنها گوشزد نمایید، نه تنها پذیرش آن برای آنان دشوار و ناراحت كننده است بلكه ممكن است به تیره شدن روابط شما با آنها منجر شود. بنابراین به شما پیش نهاد می كنیم از تجزیه و تحلیل رفتار والدین و یادآوری اشتباه گذشته به آنها خودداری كنید (هر چند ممكن است خودتان به این نتیجه رسیده باشید و همین گونه رفتار كرده باشید).
3. تفاوت رفتار، انتظارات زیاد و عدم پایبندی خواهر كوچك تر شما به آنچه كه سه فرزند دیگر آن را رعایت كرده اید، تا حدود زیادی طبیعی است. زیرا زمانه به سرعت در حال تغییر است و امروزه زیاده خواهی، سركشی و حتی خودخواهی در بین نوجوانان نسبت به نسل گذشته، فراوان تر و عادی تر شده است. عواملی مانند گروه دوستان، پدیده ی مد، رسانه ها به ویژه تلویزیون و رفاه مادی نسبت به گذشته، این شرایط را به وجود آورده است. بنابراین نمی توان با این واقعیات وارد جنگ شد.
4. اگر بتوانید ضمن آنكه در اشتباهات با ایشان شریك نشوید راز دار ایشان باشید، می توانید كمك به ایشان را آغاز كنید. زیرا او نیاز دارد یك نفر در خانواده او را كاملاً بپذیرد و او را باور كند (او را همین گونه كه هست باور كند، بدون ارزیابی). یعنی احساس كند شما محرم او هستید، او را درك می كنید، به احساسات عجیب و غریب او احترام می گذارید (هر چند موافق نباشید) و اگر قول می دهید چیزی را به كسی نگویید واقعاً وفادار بمانید. زیرا ارتباط خوب ایشان با شما و فرزندتان به عنوان یك ریسمان برای اتصال، قابل توجه و اعتناست. بنابراین بهتر است در مكالمات شما با ایشان:
 سعی كنید بیشتر شنونده باشید.
 از اینكه چیزی بر خلاف میل شما می گوید تعجب نكنید، اخم نكنید، عصبانی نشوید و ...
 كارهای او را ارزیابی نكنید؛ هر چند اجازه داریدالگوهای مذهبی مورد تأیید خود را توصیف كنید. بدیهی است این توصیف نمی تواند تحمیل باشد.
 گاهی اوقات احساسات او را به زبان خودتان بیان كنید. مثلاً بگویید: "می دانم كه خیلی دوست داری ..." یا "متوجه می شویم كه چنین آرزویی داری كه ..." و ...
5. بهتر است تلاش كنید شرایط پیشرفت تحصیلی را برای ایشان فراهم كنید تا او از طریق پیشرفت های مدرسه، احساس وجود، غرور و ارزش مند بودن نماید.
6. شما می توانید آرزوهای او را بهانه قرار دهید و راه های درست، مشروع و منطقی رسیده به این آرزوها را بیان كنید (بدون آنكه سخنرانی و نصیحت كنید). در عالم خیال هر دوی شما به دنیای خوب آینده ی او وارد شوید. همان گل های قشنگ روزانه، ازدواج موفق، دانشگاه و ...
7. مقداری از كارهای خانه و یا حتی كارهای فرزندتان را به ایشان واگذار كنید و بابت اینها از او تشكر كنید.
8. چنانچه فرصتی پیش آمد به صورت كوتاه و گذرا، به نیت ها و درخواست های دوستی با پسرها، اشاره كنید و اگر می توانید از او بخواهید برخی اتفاقات را پیش بینی كند.
9. هر جا كه امكان داشت به او بگویید كه به او علاقه دارید، سرنوشت او برای شما اهمیت دارد و از او بپرسید در راه پیشرفت او چه كمكی می توانید انجام دهید.
امیدواریم همواره موفق و سلامت باشید.
انشاءا...
خدانگهدار

مشاور : آقای دارابي | پرسش : شنبه 29/6/1382 | پاسخ : دوشنبه 31/6/1382 | | | 0 سال | تربيتي | تعداد مشاهده: 87 بار

تگ ها :

UserName