- ديده دريا كنم و صبر به صحرا فكنم
- واندر اين كار دل خويش به دريا فكنم
-
واژه نامه
- دل :
سرچشـــمه جريـــان خون در بــدن است
English Translation :
My eye, an ocean (of weeping) I make; to the desert, patience,-- I cast:
First Mesra Translation:
And, in this work, my heart into the ocean-- I cast.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- چشم خود را از اشك به دريا مبدل مي كنم و صبر را از خود دور مي سازم ; و در اين كار دل خود را به دريا مي زنم ،صبر به صحرا فكندن يعني صبر را به جاي دوري انداختن ، ديگر صبر نكردن ،دل به دريا فكندن يعني جسارت و بي پروائي كردن ،مي گويد ديگر نمي توانم راز را پوشيده نگهدارم ، پس با بي پروائي اشك مي ريزم و از رسوائي بيمي ندارم ، صبر و تحمّل را به كنار مي گذارم ، و در اين كار جرأت به خرج مي دهم ، **