- بيا و هستي حافظ ز پيش او بردار
- كه با وجود تو كس نشنود ز من كه منم
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
English Translation :
Come; and from before him, the existence of Hafiz take up:
First Mesra Translation:
For with thy existence none heareth from me that I am (living).
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- بيا و وجود حافظ را از برابر روي او بردار; زيرا با بودن تو كسي از من نمي شنود كه وجود دارم ،مي گويد به حيات وجود خاكي من پايان بده ، زيرا اكنون من چنان در وجود تو محو شده ام كه كسي از من نمي شنود كه بگويم من وجود دارم - پس وجود من اكنون در تو مستهلك شده است ، **