- ز سوز شوق دلم شد كباب دور از يار
- مدام خون جگر مي خورم ز خوان فراق
-
واژه نامه
- دور :
حركت دوراني ، گردش كواكب
English Translation :
Roast-flesh became my heart from the burning of desire; and far (in separation) from the (true) beloved,
First Mesra Translation:
Ever, the blood of the liver, I drink from the tray-- of separation.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- بر اثر آتش شوق ، در دوري يار دلم كباب شد; از سفره فراق دائماً خون جگر مي خوردم ،مي گويد از آتش دوري يار دلم كباب شد، اين دوري مثل سفره ايست كه چيزي جز خون جگر - غم و غصه - در آن نيست ،دور از يار را مي توان جمله دعائي به حساب آورد و مصراع را چنين معني كرد: از سوز شوق دلم كباب شد، از يار دور باد، كه چنين شود،**