- ز آستين طبيبان هزار خون بچكد
- گرم به تجربه دستي نهند بر دل ريش
-
واژه نامه
- دل :
سرچشـــمه جريـــان خون در بــدن است
- هزار :
هزاردســــتان ، سار سياه كه چـنانكه معروف است نـــغمه پرندگان ديگر را تـقليد مي كند و از آن جهت آن را هزاردســــتان گفــــته اند
English Translation :
From the sleeve of a thousand physicians, trickleth blood,
First Mesra Translation:
If, for examination, a hand on my wounded heart, (drowned in blood, head to foot) they place.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- اگر طبيبان براي آزمايش حال من دستي بر دل مجروحم بگذارند، از آستين ايشان هزار قطره خون خواهد چكيد،هزار: عدد كثرت است ، يعني بسيار،مي گويد دل من اين چنين مجروح و خونين است كه اگر طبيبي بخواهد براي معاينه دست بر دلم بگذارد دستش خون آلود مي شود، طوري كه از دستش هزار قطره خون خواهد چكيد، **