- صوفي ز كنج صومعه با پاي خم نشست
- تا ديد محتسب كه سبو مي كشد به دوش
-
واژه نامه
- صوفي :
به رهروان طريقت تصوف ، صوفي گفته مي شود ، محققان آن را مشتق از صوف مي دانند
- محتسب :
مأمور اجراي احكام شرع
English Translation :
Forth from the cloister-corner, the Sufi sate (drinking) at the wine-jar's foot,
First Mesra Translation:
Since he beheld the Muhtasib a wine-pitcher on his shoulder bear.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- صوفي ، وقتي ديد كه محتسب كوزه شراب بر دوش مي كشد، از كنج صومعه خود به ميخانه آمد و در پاي خم معتكف شد،با پاي : در پاي ،مي گويد بي پروائي تا آنجا كشيده شده كه محتسب كه خود مأمور اجراي احكام شرع است سبوي شراب بر دوش مي كشد; و صوفي كه چنين آزادي را ديد به جاي اينكه در خانقاه خود معتكف باشد و به پرهيزگاري تظاهر كند، اكنون در پاي خم معتكف شده است ، **