- مگر نسيم خطت صبح در چمن بگذشت
- كه گل به بوي تو بر تن چو صبح جامه دريد
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
English Translation :
Perchance, at morn, in the sward, the breeze swept over thy body,
First Mesra Translation:
Since, with thy perfume, the garment on its body the rose rent like the morning (rent from night).
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- شايد نسيم سبزه عذار تو بامداد بر چمن گذاري كرد كه گل از شوق بوي خوش تو مانند صبح گريبان چاك زد، **