- گشت بيمار كه چون چشم تو گردد نرگس
- شيوه تو نشدش حاصل و بيمار بماند
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
English Translation :
That, like thy eye, it might become, the narcissus became sick (with futile effort):
First Mesra Translation:
Its (thy eye's) habit was not gained by it; and, sick (with futile effort), it-- remained.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- گل نرگس ناخوش شد كه مانند چشم تو خوش حالت شود; حالت چشم تو را به دست نياورد، اما بيماريش باقي ماند،نرگس براي اين روي ساقه نرم خود فرو افتاده كه مي خواهد حالت و حركات بيمارگونه بگيرد تا به چشم معشوق شباهت پيدا كند، مي گويد اين حالت بيماري جزء سرشت او گرديد و زيبائي چشم تو را به دست نياورد،در آغاز تشبيه چشم معشوق به نرگس ، مقام و فضيلتي براي معشوق بود ولي اين جا نرگس است كه مي خواهد شبيه چشم معشوق بشود، و موفق نمي گردد،**