- كرشمه تو شرابي به عاشقان پيمود
- كه علم بي خبر افتاد و عقل بي حس شد
-
واژه نامه
- تو :
از ضماير سمبليك حافظ است كه گاه فقط با يك معشوق زنده و زيـبا از نوع انسان ، وگاه با خداي عرفاني ــ اصل وحدت وجود ــ قـابل انطباق است ، و گاه مستعار بديع و گسترده اي است كه هردو مفهوم را در بر مي گيرد
- عقل :
مقصود عقل عملـي است كه حاصل تجربه حـواس آدمي در برخورد با زندگاني است ، اين عقـل در نـــظرحافـظ از پـرواز به ماوراء الطــبـيعـــه نـــاتوان است
- كرشمه :
اشاره با چـشم و ابرو، غمزه
English Translation :
(O beloved!) to lovers, thy glance poured such a draught of wine,
First Mesra Translation:
That senseless fell (their) science; void of understanding, (their) reason-- became.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- رفتار نازآلود تو حالي مثل مستي شراب به عاشقان داد; حالي كه بر اثر آن علم و دانش از ميان رفت ، و عقل حواس خود را از دست داد، **