- خيال شهسواري پخت و شد ناگه دل مسكين
- خداوندا نگه دارش كه بر قلب سواران زد
-
واژه نامه
- خيال :
گمـــان ، وهـــم ، هر صورتي كه از ماده ، مجرد باشد
- دل :
سرچشـــمه جريـــان خون در بــدن است
- قلب :
دل ، بدلي و تـقـلبي
English Translation :
The idea of horsemen my wretched heart matured; and (near to them) went:
First Mesra Translation:
O Lord! preserve it, for, on the center of the horsemen, it-- dashed.
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- دل مسكين آرزوي اين را پروراند كه سوار قابلي شود و رفت ; خداوندا نگاه دارش زيرا به قلب لشكر سواران زد،شد در بيت به معني رفت آمده ; و خلاصه معني اين كه دل من در آرزوي اينكه سوار قابلي بشود، رفت و از من دور شد، دعا مي كنم خدا او را حفظ كند زيرا حالا، به اين تصوركه شهسواري شده ، بر قلب سواران حمله برده است ،**