- سحر چون خسرو خاور علم بر كوهساران زد
- به دست مرحمت يارم در اميدواران زد
-
واژه نامه
- سحر :
افســون ، جـذابـيت و فـريـبـنـدگــي خـــاص
English Translation :
In the morning when, his standard on the mountainous lands, the Khusrau of the east (the rising sun)-- pitched,
First Mesra Translation:
With the hand of mercy, the door of hopeful ones, my beloved-- beat;
Second Mesra Translation:
شرح بيت
**- سحر وقتي پادشاه مشرق بر سر كوهساران پرچم زد; يارم با دست لطف و مرحمت در خانه دوستان اميدوار را زد،خاور: مشرق ; و خسرو خاور: پادشاه مشرق ، كنايه از خورشيد،علم : درفش ، رايت ،مي گويد هنگام سحر كه خورشيد اشعـه خـود را مثـل پرچـم بر سـر كوهـساران زد، يارم با لطف و مرحمت در خانه آنها را كه اميد و انتظار ديدنش را داشتند، كوبيد، **