تبیان، دستیار زندگی

برخی هم از بیم قبول مسئولیت ازدواج، هزار و یك دلیل و اما می‌تراشند كه آدم می‌ماند این همه مشكل چطور به سراغ یك نفر رفته است! قهرمان امروز داستان ما فارغ از همه این بهانه‌هایی كه این روزها زیادشده در سن و سال كم دل به دریا زده و مسئولیت یك زندگی را به‌عهده گرفته است. الان هم كه تازه دوران جوانی‌اش را سپری می‌كند مادربزرگ شده است. باورش سخت است اما معصومه قربانی در سن 13سالگی صاحب نخستین نوه‌اش شده! و الان خانم قربانی كم سن و سال‌ترین مادربزرگ كشورمان است. لابه‌لای گفت‌وگوی ما با این مادر بزرگ جوان به نكته‌های بامزه‌ای می‌رسید كه شاید كمتر جایی آن را خوانده یا شنیده باشید.

• الان سؤال خیلی‌ها این است كه شما چرا زود ازدواج كردید؛ آیا زور یا اجباری در كار بوده؟

نه به هیچ وجه. در اقوام ما رسم است كه بچه‌ها زود ازدواج كنند. مادر و مادربزرگم هم در سنین پایین ازدواج كردند. من هم مختار بودم و خودم تصمیم به ازدواج گرفتم.

• آخر 14ســــالگی خیلی زود است؛ قبل از ازدواج مدرسه هم می‌رفتید؟

بله. سر كلاس دوم راهنمایی می‌نشستم.

• بعد از ازدواج تكلیف درس و مشق‌تان چه شد؟

همسرم با ادامه تحصیل من هیچ مشكلی نداشت. به همین‌خاطر من تا دیپلم هم درس خواندن را ادامه دادم اما بعد با میل خودم دیگر دانشگاه نرفتم.

• بعد چه كار كردید؟

عدم‌علاقه من برای ورود به دانشگاه صرفا به‌خاطر وارد شدن به بازار كار بود. من به خیاطی خیلی علاقه‌مند بودم. بعد از گرفتن مدرك دیپلم هم بلافاصله در كلاس‌های خیاطی ثبت نام كردم. كلاس‌هایی كه خیلی بیشتر از مدرسه رفتن وقت و انرژی‌ام را می‌گرفت اما باز هم زندگی مشترك مانعی بر سر راهم نبود.

• در زمینه شغلی چه؟ توانستید پیشرفت كنید؟

نمی خواهم شعار بدهم اما خواستن، توانستن است. من برای هر چیزی كه انرژی گذاشتم و تلاش كردم به آن دست یافتم. الان اگر تعریف از خود نباشد یك خیاط ماهر هستم. گالری عروس دارم و درآمدم هم خدا را شكر خوب است. همه‌‌چیز دست خود آدم است. درست است ازدواج حجم كارها و مسئولیت را بیشتر می‌كند اما منصفانه نیست آن را مانع پیشرفت شغلی و تحصیلی‌مان بدانیم.

• به‌نظرتان چه چیزی باعث می‌شود كه افراد ازدواج را یك مانع بزرگ ببینند؟

توقع بیش از حد. خیلی‌ها تصور می‌كنند اگر مجرد بمانند می‌توانند به رویاها و آرزوهای بزرگ و دست‌نیافتنی‌شان برسند اما این یك ریسك است. این زیاده خواهی است. اگر قصد، تحصیل و پیشرفت شغلی است به‌نظر من تشكیل خانواده آنقدر كه می‌گویند مانع نیست.

• تا به حال شده از اینكه زود ازدواج كرده‌اید پشیمان شوید؟

به هیچ وجه. به جرأت می‌توانم بگویم در طول 18سال زندگی مشترك به اندازه انگشتان یك دست هم با همسرم اختلاف نظر نداشتم. هر چند بروز مشكلات در زندگی هر فردی اجتناب‌ناپذیر است اما من معتقدم با صبر و بردباری می‌توان زندگی را به بهشت تبدیل كرد.

• نخستین فرزندتان زمانی متولد شده كه شما فقط 15سال داشتید؛ نگهداری از او سخت نبود؟

بچه بزرگ كردن برای همه سخت است اما لذت و شیرینی مادر شدن همه خستگی‌ها را از یاد می‌برد.

• چیزی كه می‌گویید درست است اما انگار در زندگی شما همه‌‌چیز را روی دور تند گذاشته‌اند؛ شما حتی دختر اولتان را هم در 15سالگی شوهر داده‌اید و خودتان در 31سالگی مادربزرگ شده‌اید، این كمی عجیب است.

گفتم كه در منطقه ما همه زود ازدواج می‌كنند و از این كار هم خوشحال هستند. من دخترم را به اجبار وارد زندگی مشترك نكردم. خودش تصمیم گرفت كه چه زمانی ازدواج كند اما من به او توصیه می‌كردم كه نگذارد زمان ازدواجش دیر شود چون دین اسلام، مسلمانان را به ازدواج زودهنگام دعوت می‌كند. از طرفی هر چه سن بالاتر می‌رود توقعات نیز بیشتر می‌شود. با توجه به این موارد از لیلا خواستم كه از میان خواستگارانش كسی را كه بیشتر با او همفكر است انتخاب كند.

• وقتی شنیدید داریـــد مادربزرگ می‌شوید چه احساسی داشتید؟

راستش فكر نمی‌كردم به این زودی مادربزرگ شوم. با خودم می‌گفتم حتما 3یا 4سال دیگر نوه‌دار خواهم شد. وقتی كه شنیدم نوه‌ام در راه است حس كردم پیر شده‌ام. آخر عنوان مادربزرگ آن هم در 31سالگی عنوان سنگینی است. حس من در آن لحظه با حس‌های دیگری كه تاكنون داشته‌ام ازجمله ازدواج خودم، بچه‌دار شدنم و حتی ازدواج دخترم قابل مقایسه نبود. به‌رغم خوشحالی وصف‌ناپذیر، در لحظه اول بدنم سرد شد و پیش خودم گفتم یعنی من با این سن و سال مادربزرگ می‌شوم؟ اما خیلی زود بر احساساتم غلبه كردم و این اتفاق را، به فال نیك گرفتم و بسیار خوشحال شدم.

• چطور با این مسئله كنار آمدید؟

اشتباه نكنید، این موضوع برای من مسئله یا مشكل نبود. خبر خوشایندی بود اما به هر حال طبیعی است دیگر. حتی آنهایی كه در سن 50سالگی برای نخستین بار پدربزرگ یا مادربزرگ می‌شوند این حس را تجربه می‌كنند.

• برخورد پرسنل بیمارستان هنگام وضع حمل دخترتان با شما چگونه بود؟ آیا از دیدن شما به‌عنوان مادربزرگ تعجب نكردند؟

زمانی كه پشت در اتاق عمل منتظر بودم، همه مادربزرگ‌ها مسن بودند. در آن لحظه اصلاً نگفتم كه مادربزرگ می‌شوم اما وقتی كه دخترم را به بخش انتقال دادند به واسطه حضور یكی از دوستانم پرسنل بیمارستان متوجه شدند كه من مادربزرگ نوزاد هستم و در آن چند روزی كه در بیمارستان بودیم تحت عنوان مادربزرگ 31ساله حسابی مشهور شدم.

• نوه‌تان دختر است یا پسر؟

پسر. اسمش هم امید است.

• دوست دارید امید شما را چه صدا ‌كند؟

الان كه 6ماهش است اما دلم می‌خواهد وقتی بزرگ‌تر شد مرا مادر صدا بزند تا مادربزرگ.

• چرا؟

خب نام مادربزرگ كه به زبان می‌آید بی‌اختیار همه چهره پیرزنی با موهای سفید و عینكی ته‌استكانی را تصور می‌كنند. چطور می‌توانم اطرافیان را قانع كنم من مادربزرگ این بچه‌ام(خنده).

• در این 6ماهی كه امید وارد زندگی شما و همسرتان شده چه تغییری در زندگی‌تان ایجاده شده؟

امید، نوه‌ای خیلی مهربان و دوست‌داشتنی است. خوشبختانه خانه دخترم همین واحد بالایی است و با هم همسایه‌ایم. من و همسرم طاقت یك لحظه دوری از امید را نداریم.

• آیا دوست دارید امید كوچولو هم زود ازدواج كند و شما نتیجه‌تان را به‌زودی ببینید؟

سرپرست اصلی امید، پدر و مادرش هستند و من در زندگی شخصی‌شان دخالت نمی‌كنم اما مسلم است كه دوست دارم او هم زود ازدواج و سر و سامان پیدا كند؛ البته به شرط اینكه به بلوغ كامل فكری و جسمی رسیده باشد. به هر حال امیدوارم نتیجه خودم را نیز در میانسالی ببینم.

• الان حستان چیست؛ اینكه بچه عزیزتر است یا نوه؟

(با خنده می‌گوید) به قول قدیمی‌ها بچه بادام است و نوه مغز بادام؛ هر كدام شیرینی خاص خودشان را دارند اما واقعاً عشق من به امید قابل وصف نیست. او دنیای من است. همه‌ رؤیاها و آرزوهایم به یك نگاه این بچه ختم می‌شود. آرزو می‌كنم همیشه سالم و سلامت باشد.

• صحبت پایانی‌تان؟

اگر تاكنون به موفقیت‌هایی نایل شده‌ام آنها را مدیون محبت‌های پدر و مادرم می‌دانم و همچنین همسرم كه همواره به‌عنوان یك دوست در كنار من حضور دارند و مرا در زندگی یاری می‌كنند. از همه این عزیزان سپاسگزارم.

واقعا شما الان مادربزرگ هستید؟

نزدیك ظهر بود. همه مان منتظر به دنیا آمدن امید بودیم. استرس و نگرانی تمام وجودم را فراگرفته بود. راستش دیگر به این فكر نمی‌كردم كه قرار است مادربزرگ شوم. تنها چیزی كه آن موقع ذهنم را به‌خود مشغول كرده بود، به سلامت بیرون آمدن دخترم و فرزندش از اتاق عمل بود. در اینگونه شرایط حساس، آدم آنقدر درگیر می‌شود كه یادش می‌رود چطور باید رفتار كند. خیلی بی‌قراری می‌كردم. سرپرستار قبل از اینكه لیلا به اتاق زایمان برود من و دخترم را در كنار هم دیده بود اما نمی‌دانست كه ما چه نسبتی با هم داریم. بی‌قراری و نگرانی من به حدی بود كه سرپرستار به طرفم آمد تا مرا كمی آرام كند. می‌خواست دلداری‌ام بدهد. نگاهی به من كرد و گفت: درك می‌كنم خیلی سخت است. من هم مثل شما وقتی خواهرم نخستین بچه‌اش داشت به دنیا می‌آمد خیلی نگران بودم. خواهر شما هم بچه اولش است؟ آن لحظه اصلا به جملات قبلی سرپرستار توجه نكردم تنها سؤال نخستین بچه را شنیدم. بعد گفتم بله نخستین فرزندش دارد به دنیا می‌آید. بیچاره سر پرستار 10دقیقه در مورد مهر خواهری حرف می‌زد و من فقط سر تكان می‌دادم بدون آنكه گوش‌هایم چیزی بشنود. آخر تمام فكر و ذكرم در اتاقی بود كه پشت درش ایستاده بودم. دقایقی بعد پزشك از اتاق بیرون آمد و گفت تبریك می‌گویم مادر و فرزند هر دو سالم و سلامت‌ هستند. با شنیدن این خبر نفس راحتی كشیدم و سر پرستار هم از ایستگاه پرستاری این حرف‌ها را شنید و به نشانه تأیید و خوشحالی لبخندی زد و سرش را تكان داد. نگاه من و سرپرستار در هم گره خورده بود كه ناگهان خواهرم آمد و به من گفت: تبریك می‌گویم مادربزرگ شدی.
سر پرستار و 2 نفر از نگهبانان بیمارستان وقتی این جمله را شنیدند، باورشان نمی‌شد. چندبار این سؤال را از من پرسیدند« واقعا شما الان مادربزرگ هستید؟»

حتی ممكن است در شهر، خودروی‌شان متوقف شود و دیگر حركت نكند. در چنین شرایطی، برخورداری از خدمات اشتراكی امدادخودروها بسیار چاره‌ساز خواهد بود. شركت‌های امدادخودرو بیشتر توان و تمركزشان را برای یاری‌رسانی به آنهایی اختصاص داده‌اند كه در راه به مشكل فنی یا تصادف برمی‌خورند. برخی از این شركت‌ها تحت نظارت و پوشش شركت‌های تولیدكننده خودرو هستند و برخی دیگر هم به‌صورت مستقل و خصوصی به فعالیتشان ادامه می‌دهند. اگر می‌خواهید در تعطیلات عید فطر راهی سفر شوید، بهتر است با این شركت‌ها آشنا شوید و از خدمات متنوعشان بهره ببرید تا اگر در طول مسیر دچار مشكل شدید همراه مناسبی داشته باشید.

اتومبیل‌های ایران‌خودرو چطور تماس بگیریم؟

شركت امداد ایران‌خودرو یكی از شركت‌هایی است كه خدمات امدادی ویژه‌ای را برای محصولاتش درنظر گرفته است. این شركت سال گذشته ركورد جالبی را برجای گذاشت و به ۴ میلیون و ۲۰۰ هزار تماس مردمی پاسخ داد. شماره تماس ارتباط با امداد ایران‌خودرو ۰۹۶۴۴۰ است. شما در هر كجای ایران می‌توانید بدون پیش‌شماره خاص با این سامانه تلفنی تماس بگیرید و مشكلتان را مطرح‌سازید. شما می‌توانید برای بهره‌مندی از خدمات شركت امدادایران خودرو به سایت آنها به نشانی www. 096440. ir مراجعه كنید. ثبت‌نام اولیه تنها با واردكردن شماره شاسی خودرو انجام می‌شود.

چه خدماتی می‌دهند؟

شركت امداد ایران‌ خودرو بسته به نوع قراردادی كه با آنها بسته‌اید خدمات متنوعی را به مشتریانشان ارائه می‌دهند. این خدمات در بخش‌های چهارگانه اعضای دارای كارت عضویت، اعضای دارای كارت امداد سیار، خدمات سرویس در محل و خدمات كارت طلایی ارائه می‌شود. به‌عنوان مثال كارت امداد سیار شامل امدادرسانی به‌خودروهای متوقف شده، تعمیر و راه‌اندازی خودرو در محل توقف، انتقال خودرو به نزدیك‌ترین نمایندگی مجاز طرف قرارداد و پرداخت هزینه انتقال همه سرنشینان خودرو به شهرهای مورد نظرشان خواهد بود. خدمات چهارگانه امداد‌ایران‌خودرو برای همه محصولات تولیدشده ایران خودرو كه از عمرشان ۱۰ سال نگذشته باشد خواهد بود. امداد‌ ایران‌خودرو همچنین اولویت خدمات‌رسانی‌اش را برای مشتركین خود قرار داده است.

چقدر هزینه می‌گیرند؟

اگر خودروی شما دارای گارانتی شركت ایران‌خودرو باشد، هزینه تعمیرات و بهای قطعات تعویضی به‌عهده ضوابط دوره گارانتی خواهد بود، در غیر این صورت، هزینه‌ها طبق تعرفه، از درخواست‌كننده دریافت خواهد شد. آنهایی هم كه كارت‌های طلایی ۲، ۳ و ۴ ستاره دارند هیچ هزینه‌ای بابت انتقال خودرو، اجرت تعمیر و تعویض قطعات نمی‌پردازند. شركت امداد ایران‌خودرو خدمات خود را تا ۳۰۰۰كیلومتر تضمین می‌كند. مأموران این شركت موظفند فاكتور خدمات ارائه شده را به رویت مشتری برسانند تا همه كارهایی كه برای خودروی‌ مشتری انجام شده مورد تأیید و امضا قرار گیرد.

اتومبیل‌های سایپا و پارس‌خودرو چطور تماس بگیریم؟

سایپایی‌ها هم مانند ایران خودرو خدمات ویژه‌ای را برای خودروهای تولیدی‌شان درنظر گرفته‌اند. آنهایی كه می‌خواهند با امداد خودرو سایپا در تماس باشند می‌توانند با شماره تلفن ۰۹۶۵۵۰ تماس بگیرند تا به وضعیت خودروی‌شان رسیدگی شود. همچنین برای ثبت‌نام و دریافت كارت نارنجی می‌توانید به سایت اینترنتی www. emdadsaipa. ir مراجعه كنید. شماره پیامك ۱۰۰۰۹۶۵۵ هم سومین راه ارتباطی با شركت امداد‌خودرو سایپاست. شركت سایپا در اقدام اخیر خود بسته خدمت امداد ۲۴۷ را به مشتریانش ارائه كرده است. به سایت اینترنتی www. narenjicard. ir سر بزنند و از شرایط آن مطلع شوند.

چه خدماتی می‌دهند؟

همه محصولات ساخت شركت سایپا با عمری كمتر از ۱۰ سال می‌توانند از خدمات گسترده آن بهره‌مند شوند. حمل و انتقال خودروی متوقف‌شده به‌دلیل نقص فنی به نزدیك‌ترین نمایندگی مجاز، تعمیر و راه‌اندازی خودرو در محل و تعویض زاپاس برای بانوان و معلولان ازجمله خدمات مهم این شركت است. این شركت برای تعمیر خودروهای ساخت شركت سایپا از قطعات اصلی برای راه‌اندازی خودرو‌ها استفاده می‌كند تا ضمانت و كیفیت بیشتری به مشتریانش بدهد.اگر خودرو مشكل اساسی نداشته باشد، كار‌شناسان شركت خیلی زود تعمیر خودروی شما را به اتمام می‌رسانند تا بتوانید با خیالی آسوده مسافرت‌تان را ادامه دهید.

چقدر هزینه می‌گیرند؟

با خرید سرویس امداد ۲۴۷ خودروی شما به‌مدت یك سال تحت پوشش خدمات مختلف این شركت قرار می‌گیرد. آنهایی كه این كارت را دارند برای تعمیر و راه‌اندازی خودرو در محل و تعویض زاپاس به شرط سالم بودن آن هزینه‌ای نمی‌پردازند. همچنین حمل خودرویی كه به‌دلیل نقص فنی در جاده مانده تا نزدیك‌ترین تعمیرگاه مجاز رایگان است. اگر خودرویی دارای كارت گارانتی یا كارت نارنجی نباشد برای ورودیه تعمیر باید مبلغ ۱۶۵۰۰تومان بپردازد. هزینه حمل هم بر مبنای هر كیلومتر ۱۲۰۰ تومان تعریف شده است. شهروندان می‌توانند برای دوره خاص مسافرتشان كارت نارنجی سایپا را دریافت كنند كه شامل بیمه خودرو هم می‌شود. هزینه كارت نارنجی امداد خودرو سایپا در تعطیلات نوروز ۳۹ هزار تومان بود.

امداد خودرو كانون جهانگردی چطور تماس بگیرم؟

شركت امداد خودرو كانون جهانگردی و اتومبیلرانی جمهوری اسلامی ایران ازجمله شركت‌هایی است كه خدمات امدادی خود را برای وسایل نقلیه در راه مانده در سراسر كشور ارائه می‌دهد. این شركت در سایت رسمی‌اش، خود را نخستین و قدیمی‌ترین امدادخودروی كشور با بیش از ۷۵ سال سابقه معرفی می‌كند. آنها با ۸۰۰ دستگاه خودروی امدادی تحت پوشش‌شان بیشتر جاده‌های كشور را زیرنظر دارند. برای تماس با این امدادخودرو كافی است با سامانه تلفنی ۰۹۶۶۹ ارتباط برقرار كنید. برای ثبت‌نام و دریافت اطلاعات بیشتر درباره خدمات این شركت هم می‌توانید به سایت اینترنتی آنها به نشانیtac. org. ir مراجعه و روی قسمت امدادخودرو كلیك كنید. علاقه‌مندان به دریافت خدمات از این شركت همچنین می‌توانند با شماره دیگر آنها یعنی ۰۲۱-۶۴۲۳ تماس داشته باشند.

چه خدماتی می‌دهند؟

دریافت خدمات متنوع شبانه‌روزی از این شركت بسته به نوع كارتی است كه شما از آنها می‌خرید. كارت‌های این شركت در ۴ نوع معمولی، برنزی، نقره‌ای و طلایی تعریف شده‌اند و هر كدام خدمات ویژه خود را به همراه دارند. اعزام كار‌شناس متخصص، حمل خودرو تا نزدیك‌ترین تعمیرگاه مجاز، تعویض تسمه‌ها، تنظیم موتور و تعویض لاستیك پنچر كمترین خدماتی است كه در بسته كارت معمولی گنجانده شده است. اما شما با خرید كارت طلایی حتی اگر در جاده بدون سوخت هم بمانید نباید ناراحت باشید. ارائه مشاوره تلفنی برای تعمیر خودرو در محل هم از دیگر خدمات كارت‌های طلایی است. دارندگان خودروهای‌ ام وی‌ام هم می‌توانند از این شركت خدمات بگیرند.

چقدر هزینه می‌گیرند؟

از آنجا كه خدمات ارائه شده و میزان تخفیف هركدام از كارت‌ها با هم متفاوت است، خرید كارت‌های این شركت هم با قیمت‌های مختلفی همراه خواهد بود. قیمت كارت‌های معمولی این شركت ۱۰ هزار تومان، كارت برنزی ۶۰ هزار تومان، كارت نقره‌ای ۱۰۰ هزار تومان و كارت طلایی ۱۵۰ هزار تومان تعیین شده است. اگر شما كارت طلایی این شركت را داشته باشید، هیچ هزینه‌ای بابت سوخت‌رسانی، تعویض تسمه‌ها، تعویض لاستیك و حمل خودرو تا نزدیك‌ترین مركز تعمیرگاهی نخواهید پرداخت. همچنین تعمیر و عیب‌یابی خودروی شما با تخفیف ۳۳ درصدی انجام می‌شود. عیب‌یابی‌های تخفیف‌دار هم شامل تعمیر سیستم ترمز، سیستم سوخت‌رسانی، سیستم خنك‌كننده و سیستم برق خودرو خواهد بود.

این نرم‌افزار را نصب كنید

امروزه گوشی‌های هوشمند تلفن همراه این امكان را در اختیار شما قرار می‌دهند تا هنگام نیاز به خدمات امداد خودرو بتوانید در سریع‌ترین زمان ممكن كارتان را راه بیندازید. این امكان با نصب برنامه «امدادخودروی همراه» امكان‌پذیر خواهد بود. برای دانلود این نرم‌افزار كافی است سری به سایت نرم‌افزار موبایل بازار بزنید و آن را با حجم 3مگابایت دانلود كنید. امداد خودروی همراه یك نرم‌افزار فارسی است كه كاربران پس از ثبت‌ نام در سامانه آن، می‌توانند در هر زمان و مكانی كه خودروی آنها دچار نقص فنی شد از نیروهای امدادرسانی درخواست كمك كنند.

این نرم‌افزار آدرس كاربر را از طریق سیستم تعیین موقعیت جهانی (GPS) تشخیص داده و آن را به‌صورت آفلاین و از طریق خطوط موبایل برایWebServer سامانه مركزی امداد خودروی همراه ارسال می‌كند.

در مرحله بعد اپراتور براساس اطلاعات دریافت شده و سوابق ثبت‌نام از هویت كاربر، نوع و مشكل فنی خودرو و آدرس آن مطلع می‌شود و درخواست نیروی امداد و پیگیری وضعیت كاربر را برعهده می‌گیرد. در سامانه مركزی این نرم‌افزار می‌توان عملیات امدادرسانی را از آغاز تا پایان به‌صورت آنلاین و لحظه به لحظه نظارت و مدیریت كرد.

دانستنی‌های نگهداری خودرو با موضوعاتی مانند روغن موتور، فیلتر هوا، فیلتر سوخت، تسمه‌تایم، شمع‌ها، سیستم تعلیق و مایع خنك‌كننده و نیز محاسبه مصرف سوخت و چك لیست سفر از دیگر بخش‌های نرم‌افزار امداد خودرو همراه هستند. شایان ذكر است كه نرم‌افزار امداد خودرو روی تبلت و تلفن‌های همراه دارای سیستم عامل اندروید قابل نصب است. خودرو‌های امدادی این نرم‌افزار همراه، توسط امداد خودرو سراسری البرز، به منطقه‌ای كه شما نیاز داشته باشید ارسال می‌شود.

امدادخودروهای خصوصی

علاوه بر شركت‌های بزرگ خودروساز كه معمولا شركت‌های امدادخودرویی وابسته خودشان را دارند، برخی دیگر از شركت‌ها هم خدمات مشابهی را برای مالكان وسایل نقلیه ارائه می‌دهند. در این جدول با بعضی شركت‌های ارائه‌دهنده خدمات دیگر و راه‌های تماس با آنها آشنا می‌شوید.

حواستان را جمع كنید

اگر از خدمات امدادخودروها استفاده می‌كنید حواستان را باید جمع كنید كه خدای ناكرده اشتباهی پیش نیاید. توصیه‌های زیر در همین زمینه است:

حواستان شش دانگ به امداد خودروهای جعلی و متفرقه باشد. آمارها نشان می‌دهد كه حجم كلاهبرداری‌ها در این حوزه به مرز هشدار رسیده است.

اگر از خدمات ارائه‌شده امدادخودروهای رسمی و زیرنظر شركت‌های خودروساز راضی نیستید حتما تماس بگیرید و موضوع را پیگیری كنید تا حق‌تان خورده نشود.

امدادخودروها طبق تعرفه‌های كاملا مشخص باید از شما پول بگیرند. حتما از آنها فاكتور بگیرید تا سر فرصت هزینه دریافت شده را با تعرفه‌ها مقایسه و بررسی كنید.

این روزها تلفن‌های زیادی به افراد می‌شود مبنی بر فروش خدمات امدادخودروها، خیلی فوری به این تلفن‌ها اعتماد نكنیدو حتما تحقیق كنید.

جمله‌هایی مثل «فقط 59هزار تومان بپردازید و تمام عمر از خدمات رایگان امداد خودرویی استفاده كنید» كه به شما پیامك می‌شوند به هیچ وجه مورد اعتماد نیستند.

خبرگزاری آلمان از برلین گزارش داد، بیشتر کاربران پس از خارج کردن لباس‌های شسته شده از ماشین لباسشویی، در آن را می‌بینند و مطمئن می‌شوند که محل ریختن پودر هم بسته باشد.

اما این اشتباه است. کلودیا اوبراشر، کارشناس اینیاتیفه هاوسگرته+ (Iniative Hausgeraete+)، پورتال اطلاع‌رسانی که شامل بسیاری از سازندگان خوش‌نام وسایل خانگی آلمان می‌شود، می‌گوید: همیشه حجمی از آب درون این ماشین‌لباسشویی‌ها باقی می‌ماند.

جایی هم که رطوبت باشد، محل رشد جرم خواهد بود و البته بوی دلپذیری نخواهد داد.

به همین خاطر اوبراشر توصیه می‌کند که در ماشین لباسشویی و محل ریختن پودر حتی زمانی که مورد استفاده قرار نمی‌گیرد، باز باشد تا رطوبت از بین برود.

بد نیست که محل ریختن پودر را برای بررسی گاه و بیگاه مجرای آب پشت آن، به طور کامل از جای خود خارج کنید.

برند گلاسل، کارشناس انجمن آلمانی تولیدکنندگان محصولات خانگی بهداشتی و آرایشی می‌گوید: موادی که برای تولید پودرهای شستشو به کار می‌رود، زیست فروسا (تجزیه و انحلال یک ماده شیمیایی به وسیله ارگانیسم‌ها) هستند. این باعث می‌شود که منبع غذایی خوبی برای باکتری و قارچ‌ها باشند.

اگر دیدید پودر لباسشویی در ماشین جا مانده، فقط کافی است یک بار بگذارید با آب خالی کار کند.

علاوه بر این، بد نیست نوار پلاستیکی دور در ماشین را هم بررسی کنید تا ببینید آیا سکه‌ای یا تکه‌های دستمال یا کاغذ درون آن باقی نمانده باشد.

همه ماشین لباسشویی‌های جدید فیلتری هم برای جمع کردن اشیایی دارد که ممکن است به سمت پمپ دستگاه برود. این فیلتر اغلب پشت یک در کوچک در سمت چپ یا راست پایین دستگاه قرار دارد که می‌توان باز و تمیزش کرد.

آبی كه برای آبیاری زمین‌های كشاورزی و باغ های خرما در استان سیستان و بلوچستان استفاده می شده، از قنات های زیرزمینی بوده كه با دقت و ظرافت خاصی بین روستاییان تقسیم می‌شده است. با توجه به محدودیت منابع آبی در منطقه، از روش جالبی برای تعیین سهمیه هر فرد از آب استفاده می‌كردند. تاس و كپل اختراعی سنتی است كه روستاییان برای تقسیم آب میان خود به‌كار می‌بردند. این روش امروزه جای خودش را به ساعت داده و استفاده از موتورپمپ‌ها و نیروی مكانیكی حال و هوای آن روزهای قنات را گل آلود كرده است. سری زده‌ایم به دنیای آب در سرزمینی كه به خشكی و كم آبی معروف است؛ به موزه‌ای كه روایتگر این داستان است؛ موزه‌ای در منطقه دزك در شهرستان سراوان، به نام موزه تاس و كپل دزك گنجین دران. این موزه شخصی زیبا به‌همت عبدالله سپاهی، یكی از مردان بلوچ خوشنام و خوش ذوق بنا شده است.

هیجان انگیز و البته ظریف

موزه را در باغ شخصی خودش بنا كرده كه به باغ عبدالله معروف است. سپاهی از سال 1362شروع به جمع‌آوری وسایل این موزه كرده است. حاصل آن موزه‌ای شگفت‌انگیز است با رنگ‌های شاد و ظرافتی چشم‌نواز. در این موزه بیش از 5 هزار وسیله وجود دارد كه حاكی از فرهنگ و هنر غنی و ریشه‌دار قوم بلوچ هستند. طراحی موزه به‌گونه ای است كه بازدیدكنندگان برای ورود از راهرویی كه از دو سو توسط نخل‌ها محصورشده عبور می كنند.

بعد به بنای عجیبی می‌رسید كه توسط چوب های درخت خرما و طناب های بافته‌شده از برگ درختچه داز ساخته شده است. از در منبت كاری‌شده‌اش كه رد بشوید- البته رد شدن از این در كار آسانی نیست، قدمت در به بیش از 100 سال پیش برمی‌گردد و دیدن منبت كاری ظریفی كه رویش انجام شده باعث می‌شود دقایقی همان‌جا خشك تان بزند - موجی از رنگ های سرزنده چشم‌تان را به بازی می‌گیرد. موزه از 2 اتاق بزرگ تودرتو تشكیل شده كه دور تا دورش را صنایع محلی مردمان بلوچ زینت كرده‌اند. بوی دمنوش‌های محلی مرد مهربان موزه، حال آدم را سرجا می آورد. همه‌‌چیز به شكل وصف ناپذیری در محلی ترین و طبیعی ترین شكل خود قرار گرفته. سقف موزه از حصیرهای بافته شده از درخت درست شده است كه در زبان بلوچی به این شكل بنا كمبی می‌گویند. حال و هوای موزه تماما سنتی و محلی است، به هر سو كه چشم بگردانی، با اشیای هیجان‌انگیز و ظریف نگاهت نوازش می‌شود. اطراف موزه پر است از سوزن دوزی ها، سكه دوزی‌ها و آیینه‌دوزی‌هایی بس ظریف كه از صنایع محلی استان هستند و كار دست مردمان خونگرم بلوچ. در سوی دیگر موزه سفال سرخ كلپورگان را می بینید؛ قدیمی ترین سفال دست‌ساز بشر كه هنوز هم به قوت خودش باقی ا ست و كار دست زنان روستای كلپورگان است. در اتاق دیگر موزه سازهایی مثل دهل و دایره، سواس كه كفش محلی بلوچی است و پادیك خودنمایی می كنند. پادیك شكلی از زیورآلات دست ساز بوده كه زن‌های بلوچ آن را به پای خود می بسته‌اند.

تقسیم بندی با هنر ایرانی

تاس و كپل سیستم تقسیم بندی ابداعی ایرانی‌ها برای آب بوده كه در كل ایران از آن استفاده می شد. تاس به معنی كاسه ای برنجی است و 2 نوع مختلف دارد؛ یكی تاسی كه در آن آب می نوشند و دیگری تاسی كه سوراخ كوچكی در پایینش داشته و به‌وسیله آن سیستم زمانبندی آب برای افراد مختلف را مشخص می كردند. این تاس به وسیله علامت‌هایی درجه‌بندی شده است. كپل كاسه بزرگی سفالینی ا‌ست كه پر از آب شده و در پایین آن قرار می گیرد. شیوه كار تاس و كپل به این صورت بوده: وقتی كه تاس را روی كپل قرار می دادند آب به‌تدریج از سوراخ زیرین تاس رد شده و داخل آن پر می‌شود. سرعتی كه آب از سوراخ زیرین تاس وارد كاسه می‌شده و به درجه‌ها می رسیده، سیستم زمانبندی آب را مشخص می كرد. روستاییان بنا بر وسعت زمین كشاورزی، نیاز بذر و پولی كه پرداخت می‌كردند حق آب مشخصی داشتند كه آن را می‌خریدند. در تقسیمات آب، یك شبانه روز آب هر قناتی متعلق به خندق شهر بوده. آب كه برای خندق روان می شده به‌دلیل شیبی كه در كانال‌ها رعایت كرده بودند، آسیاب ها را هم می چرخانده و مردم از آنها برای آرد كردن گندم استفاده می كردند.

دستاری برای سر، به‌خاطر آب!

از در و دیوار این موزه می‌شود به گذشته‌ها رفت؛ به قصه‌هایی كه شاید ربط دادنشان به آب كمی عجیب باشد. می‌گویند آن روزها كه نه سازمان آبی وجود داشته و نه دولت مقتدری، تقسیم آب بین مزارع كشاورزی ماجراهای طول و درازی داشت، آن هم در كشور كم‌آبی چون ایران كه رودهای خروشان و دریاچه‌های پهناورش روزبه‌روز نحیف تر می شوند. داستان‌های زیادی سر كم آبی و تقسیم آب از روزگاران دور تا به حال به‌وجود آمده، اگر منطقه كم‌آب و بیابانی باشد كه اوضاع وخیم‌تر هم می‌شود. جایی مثل استان سیستان و بلوچستان با متوسط 110میلی‌متر بارش در طول سال از كمبود آب رنج می برد و جزو استان‌های خشك كشور محسوب می‌شود. آب این استان را منابع آب زیرزمینی و رودهایی كه عموما از افغانستان سرچشمه می‌گیرند تأمین می‌كند. گرمای شدید در این استان باعث شده بخش عمده‌ای از این آب ها تبخیر شود. امروزه با وجود دخالت تكنولوژی، ضعف مدیریت از یك سو و خشكسالی طولانی از سوی دیگر باعث شده مسئله تأمین و تقسیم آب روزبه‌روز حساس تر شود. در منطقه سیستان و بلوچستان دستارهایی طولانی با پارچه‌هایی بزرگ بر سر می گذارند كه جزئی از لباس محلی اقوام بلوچ محسوب می‌شود. ریشه این دستارهای بلند و بزرگ برمی گردد به سال‌هایی كه روستاییان شب ها بر سر مزرعه برای نگه داشتن آب و آبیاری زمین شان پاسبانی می دادند. ظاهرا چون ممكن بوده كسی از پشت حمله كند و حق آبشان را ببرند، از این دستارها استفاده می كردند تا محافظی برای سرشان در برابر ضربه باشد.

تشخیص ویژه برای نقطه آب‌بندی

آب قنات از سرچشمه كه جریان می گیرد شن و خاك مسیر را هم با خود می آورد. این شن ها به مرور باعث گرفته شدن و بستن مسیر قنات می‌شود. بستر رودخانه احتیاج به تمیز شدن دارد، در غیراین صورت برای سال بعد آبی به روستا و زمین‌های كشاورزی نمی رسد. این لایروبی به نسبت بافت منطقه، زمانبندی خاص خود را دارد؛ در سراوان معمولا هر 2 یا 3 سال به‌صورت كلی انجام می‌شود و در زابل به‌دلیل آبرفتی بودن منطقه سالی یك بار. مگر اینكه سیل و خرابی در منطقه رخ دهد كه زودتر از موعد نیاز به لایروبی پیدا كند. كار لایروبی كلی حدود 3‌ماه زمان می گیرد. در شهر سراوان 3نقطه اصلی مشخص منشأ آب وجود دارد كه پیش از لایروبی آنها را می بندند، آب كه به اندازه كافی در جوی ها كاهش یافت، كار لایروبی آغاز می‌شود. تشخیص این نقاط اصلی هم كار آسانی نیست. 7سال پیش وقتی جوانان منطقه سراوان خواستند مسیر آب را ببندند و كار لایروبی را آغاز كنند در تشخیص این نقطه‌ها اشتباه می‌كنند و به مشكلی بزرگی برمی‌خورند. آب در جوی ها كم نمی شده و قسمتی هم كه آب را بسته بودند دچار ریزش و خرابی می‌شود، از سوی دیگر آب در مسیر جمع شده و از جوی‌ها بالا می زند... در نهایت وقتی به این نتیجه می‌رسند كه به تنهایی نمی‌توانند مشكل را حل كنند از پیران روستا چاره‌جویی می‌كنند. پیران روستا به آنها گوشزد می‌كنند كه سال‌های سال است كه آب از این نقاط مشخص بسته می‌شود و دلایل خودش را هم دارد، كسی نمی‌تواند به زور این مسیرها را عوض كند یا نقطه كور كردن آب را به دلخواه خودش تغییر دهد.

ملات ویژه‌ای كه دیگر نیست

كانال هایی كه آب قنات در آنها جریان دارد از روزگاران دیر، ساروج بوده و هنوز هم هست. ساروج یكی از بهترین ملات‌های سنتی ایران است كه در هر منطقه ویژه بافت همان جا درست می‌شود. ملاتی عجیب است؛ آمیزه‌ای از خاكستر، آهك، زرده تخم‌مرغ، موی بز و چربی گوسفند و... كه در مناطق مختلف نسبت و شیوه مخلوط‌كردنشان فرق می‌كند. در مركز شهر سراوان جایی هست كه 2قنات از روی همدیگر رد می‌شوند؛ این قنات ها با ساروج، كانال‌كشی شده اند، 2متر اختلاف سطح دارند و با وجود این، قطره ای از آب یكی به دیگری نشت پیدا نمی‌كند. ساروج در بعضی از شهرها احیا شده، مثلا در یزد و گناباد هنوز قنات هایشان را با ساروج می‌سازند. البته در خیلی از مناطق هم شیوه ساخت ساروج به فراموشی سپرده شده، مثلا در سیستان و بلوچستان دیگر كسی بلد نیست ملات ساروج درست كند. حالا دیگر ملاتی به نام سیمان، جای ساروج را گرفته؛ ملاتی كه طبیعی نیست، برای بافت طبیعت منطقه مضر است و هرگز به طبیعت جذب نمی‌شود.

حق آب، 2میلیون تومان

غیر از دانسته‌های تجربی برای لایروبی این جوی ها، انجام دادن كار هم كار آسانی نبوده؛ همتی بس والا می طلبید و روزها عرق ریختن. در گذشته آیینی وجود داشت به نام حَشَر. براساس آن مردم در فصل بهار می فهمیدند كه لازم است با كمك همدیگر جوی های منطقه را لایروبی كنند. سال‌ها بعد وقتی سازمان آب تاسیس شد، آن آیین از بین رفت و كار لایروبی جوی ها به‌عهده دولت افتاد؛ البته جوی ها دیگر هرگز با كیفیت گذشته لایروبی نشدند و این باعث تغییر مسیر آب در مناطق شد. با وجود این، هنوز هم جاهایی هست كه سیستم لایروبی توسط خود مردم اداره شود و نیرویی كه از طرف دولت فرستاده می‌شود بیشتر نظاره گر و كمك‌رسان این همت جمعی است. لایروبی قنات در هر شهری داستان خودش را دارد؛ سراوان حدود 1300دهانه چاه دارد، هركدام از این دهانه‌ها به اسم شخصی است كه آب برای او بوده و به او میرآب می گویند. كسی كه دهانه آب به اسم اوست موظف است در این لایروبی‌های سالانه شركت كند یا از جانب خود نیرویی بفرستد یا پولی در ازای آن پرداخت كند. این حق آب می‌تواند توسط افراد فروخته شود، به‌عنوان مثال در حال حاضر حق آب سراوان چیزی حدود یك تا 2میلیون تومان خرید و فروش می‌شود.

 همیشه دوست داریم مورد‌تأیید و تعریف و تمجید دیگران باشیم. وقتی كسی به ما انتقاد می‌كند در همان لحظه اول خشمگین می‌شویم و به هر شكلی كه می‌توانیم تلاش می‌كنیم كه انتقاد و ضربه آن فرد را خنثی كنیم اما معمولا این كار به درستی انجام نمی‌شود. وقتی فرد مورد انتقاد نتواند خشم و عصبانیت خودش را كنترل كند و بر احساسات آنی مسلط شود، هرعكس‌العملی در آن شرایط می‌تواند منجر به ضربه‌زدن به شخصیت و روح و روان طرفین بشود. حتما همه ما مكررا در این شرایط بوده‌ایم اما چند نفر از آدم‌های اطراف ما این قدرت را دارند كه خشم و عصبانیت و احساسات ناخوشایند‌شان را در این شرایط كنترل و آنها را دفع كنند؟

پدری پسر بداخلاقی داشت که زود عصبانی می‌شد. پسرک با شنیدن کوچک‌ترین حرفی از دیگران در مورد خودش سریعا واکنش عصبی شدیدی نشان می‌داد و به توهین آن فرد- به‌زعم خودش- پاسخ دندان‌شکنی می‌داد؛ با آن فرد گلاویز می‌شد و با زبان تند و تیزش حرف‌هایی می‌زد که آن فرد را نه ‌فقط از نقد‌کردن که از زندگی‌کردن پشیمان می‌کرد. پدرش که عمیقا نگران پسرش و روابط اجتماعی او بود، یک روز به او یک کیسه پر از میخ و یک چکش داد و گفت هر وقت عصبانی شدی، یک میخ به دیوار روبه‌رو بکوب.

روز اول پسرک مجبور شد 37 میخ به دیوار روبه‌رو بکوبد. در روزها و هفته‌های بعد که پسرک توانست عصبانیتش را کنترل کند و کمتر عصبانی شود، تعداد میخ‌هایی که به دیوار کوبیده بود، رفته‌رفته کمتر شد... . پسرک متوجه شد که کنترل خودش برای واکنش نشان‌ندادن به نقد دیگران و عصبانی نشدن، آسان‌تر از کوبیدن میخ‌ها به دیوار سخت است.
بالاخره به این ترتیب روزی رسید که پسرک دیگر عادت بدش را ترک کرده بود. پیش پدرش رفت و این موضوع را با پدر در‌میان گذاشت. پدر به او پیشنهاد کرد که حالا به ‌ازای هر روزی
که عصبانی نشد، یکی از میخ‌هایی را که در طول مدت گذشته به دیوار کوبیده بوده از دیوار بیرون بکشد.
ماه‌ها گذشت تا بالاخره یک روز پسر جوان پیش پدرش رفت و گفت که همه میخ‌ها را از دیوار درآورده است. پدر، دست پسرش را گرفت و به آن طرف دیوار برد و به او گفت: «دست‌ات درد نکند، کار خوبی انجام دادی ولی به سوراخ‌هایی که در دیوار به وجود آورده‌ای نگاه کن! این دیوار دیگر هیچ‌وقت دیوار قبلی نخواهد بود».

نقد می شوم پس نیستم!

این داستان می‌تواند واقعی باشد یا نباشد اما در هر حال نتیجه‌ آن از اهمیتی حیاتی برخوردار است. ما وقتی عصبانی می‌شویم، دست به کارهایی می‌زنیم که جبران‌ کردن‌شان بعدا آنقدرها هم که به‌نظر می‌آید آسان نیست. قابل قبول است که همیشه هم نمی‌شود عصبانی نشد اما برخلاف آنچه ناخودآگاه ما معتقد است، عصبانیت راه‌حل هیچ مشکل و مسئله و چالشی نیست!شاید به جرأت بتوان گفت كه از مهم‌ترین عوامل عصبانیت انسان‌های امروزی «نقدشدن» است. نمود این مشکل در زندگی شخصی‌ما شکل‌های مختلفی دارد اما معمولا در موقعیت‌های مشابهی اتفاق می‌افتد؛ عصبانیت و درگیری بدون دلیل با اعضای خانواده، دوستان، همسایگان و همکاران و از آن بدتر مردم کوچه و خیابان. کافی است کسی به ما نقد کوچکی- به‌حق یا ناحق- وارد کند، آن‌وقت است که بلافاصله مدارهای ذهنی دفاعی ما فعال می‌شوند تا آن فرد را سر جایش بنشانند و به او ثابت کنند که نه‌تنها در تشخیص اشتباه من خطا کرده است بلکه اساسا حقی برای قضاوت و اظهارنظر در مورد من و زندگی و کارها و عملکردم ندارد! عجیب است که چنین واکنشی را نه‌تنها از انسان‌های ذاتا عصبانی بلکه از آرام‌ترین آدم‌ها نیز می‌توان دید. نتیجه‌ عصبانی‌شدن‌های اینچنینی- که این روزها کم هم اتفاق نمی‌افتد- در بلندمدت برای ما بی‌حوصلگی، از دست دادن انرژی و روحیه برای زندگی، مشکلات فیزیکی شبیه استرس (افزایش فشارخون، اختلال تنفسی و بسیاری از مشکلات عجیب و غریب دیگر)، کینه‌ورزی، آسیب‌دیدن روابط‌مان با دیگران، از بین رفتن اعتماد دیگران به ما، بی‌انگیزگی و تمایل به کار نکردن و چیزهایی شبیه اینهاست. اما مهم‌ترین نکته همانی است که پدر در داستان اول این نوشته به پسرش گفت؛« بعد از تمام شدن همه‌ این ماجراها، ما دیگر آن آدم قبلی نیستیم»؛ چیزی از ما و زندگی‌مان کم شده است. خب چطور می‌توانیم از این وضعیت خلاص شویم؟ با رعایت چند نکته‌ ساده می‌توانیم تا حدود زیادی احساس‌مان را در این زمینه مدیریت کنیم.

آینه‌ من با سنگ دیگران شکستنی نیست!

تا اینجا با هم متوجه شده‌ایم که خیلی وقت‌ها نقد شدن، زمینه‌ساز واکنش‌های شدید احساسی و عصبی و در نتیجه انفجارهای شدید در روابط بین فردی میان ما و دیگران است. همه‌‌ ما از این تجربه‌های بد داشته‌ایم. بنابراین شاید اولین و مهم‌ترین راه‌حل، آمادگی ذهنی برای نقد شدن باشد؛ زمانی که آرام هستیم و در خلوتمان، به تجربه‌های بد گذشته و نقدهایی که به ما شده فکر كرده و واکنش‌مان را مرور کنیم، شاید در بسیاری از موارد نقدها به ناحق بوده‌اند اما شیوه‌ برخورد با نقد است که اهمیت دارد؛ اگر من به خودم و کارهایم اطمینان داشته باشم، حتی اگر دیگری آن را نقد بکند به‌دلیل نشناختن این گوهر وجودی است. به این ترتیب شاید بار بعدی که نقد ناحقی مشابه دفعات قبل به ما شد، حواس‌مان باشد که عصبانی نشویم. البته نباید فراموش کنیم که نقد همیشه هم به ناحق نیست. بنابراین در ذهن‌مان باید فضای کوچکی هم برای بررسی نقدها کنار بگذاریم!

اندکی صبر، خطر نزدیک است!

نباید فراموش کنیم که کنترل احساسات‌مان در اولین ثانیه‌های طرح نقد از جانب دیگران بسیار حیاتی است. در واقع اگر بتوانیم در همین لحظات کوتاه، حس منفی و مدار واکنشی دفاعی ذهنی‌مان را مهار کنیم، خیلی از ماجراهای بد بعدی هم پیش نمی‌آیند. می‌دانیم کنترل واکنش‌های ناخوادآگاه بسیار مشکل است؛ پس چه باید کرد؟
راه‌حل همانی است که پدر پسرک داستان اول این نوشته به او یاد داد؛ «هر وقت کسی تو را نقد کرد تا زمانی که می‌توانی زمان واکنشت را به تعویق بینداز!» اما چطور؟
وقتی نقدی می‌شنوید، چند لحظه یا چند دقیقه حرفی نزنید و تمام انرژی‌تان را روی کنترل حس منفی ناشی از نقد شدنتان متمرکز كنید. همین حرف نزدن- حتی اگر واکنش‌های فیزیکی دیگر ما مثل برافروخته‌شدن به طرف نشان بدهد عصبانی شده‌ایم- جلوی بروز خیلی از مشکلات آینده را می‌گیرد.
کلام، تیر بسیار برنده‌ای است که اگر از کمان رها شود مستقیم قلب طرف مقابل را هدف می‌گیرد و نتیجه‌‌ این هدف‌گیری نمی‌تواند چندان خوشایند باشد.

گفتن یا نگفتن؟

حالا وقت واکنش نشان دادن است. بسته به نقد وارد شده و طرف مقابل‌مان طبیعتا واکنش‌های متفاوتی می‌شود داشت؛ البته بدون عصبانی شدن! واقعیت این است که هر نقدی هم نیازمند جواب دادن نیست، مگر در 2 حالت؛ فرد نقدکننده آدم بسیار مهمی- مثبت یا منفی- در زندگی ما باشد و در نتیجه نقد او برای ما اهمیت داشته باشد یا اینکه توجیه شدنش در مورد نقدی که وارد کرده ضروری باشد و نقد وارد شده باعث شود جایگاه ما در ذهن دیگران تحت‌تأثیر منفی قرار بگیرد. غیر از این 2 حالت، واکنش نشان‌دادن به نقد شاید چندان هم ضروری نباشد. نظر دیگران مهم است ولی وقتی روی من و زندگی‌ام تأثیری ندارد، چرا باید به آن واکنش نشان بدهم؟ (مثلا غرولندهای ما نسبت به رانندگی همدیگر را به‌یاد بیاورید؟) یک اصل اخلاقی اساسی در ارتباط با دیگران وجود دارد که کلید حل بسیاری از مشکلات است؛ «تو حق داری حرف بزنی و نقد کنی، من هم حق دارم نشنوم!» البته اوضاع همیشه هم به این سادگی پیش نمی‌رود؛ چون اغلب نقدها یکی از 2موقعیت بالا را برای ما پیش می‌آورد. همچنان سؤال این است: برای واکنش به نقد چه کنیم؟ در اینجا چند پیشنهاد ساده برای شما دارم:

1- با آرامش از طرف مقابل بخواهید تا برای شما توضیح بدهد چه مشکل یا خطایی را دیده که شما را نقد کرده است؟ در اغلب موارد، نقد افراد به خاطر نتایج یک رفتار، یک کار یا عملکرد بیان می‌شود، در حالی که اصل نقد معطوف به عامل ایجادکننده آن نتیجه است.

2- پیش خودتان حرف‌های فرد را حلاجی کنید. پیشنهاد ما این است که اگر می‌توانید، از فرد منتقد زمانی برای فکر کردن به نقدش بخواهید. شاید چند لحظه بعد یا در دیدار بعدی بتوانید در مورد پذیرش یا نپذیرفتن نقد او نظرتان را با دلایل منطقی‌تری بیان کنید. اگر زمان زیادی در اختیار ندارید، باز هم حتما از فرد چند لحظه برای فکر کردن زمان بخواهید.

3- اگر به این نتیجه رسیدید که انتقاد فرد مقابل شما نقد درستی است، طبیعتا باید از او تشکر کنید و تلاش کنید موضوع نقد دیگر اتفاق نیفتد.

4- فكر می‌كنید که موضوع مورد انتقاد طرف مقابل، نادرست و غیرمنطقی است، بازهم با حفظ آرامش برای او توضیح دهید که چرا حرف او را درست نمی‌دانید. در خلال همین گفت‌وگوها شما و او چیزهای زیادی را در مورد نگاه‌تان به موضوع نقد کشف خواهید کرد. حداقلش این است كه می‌فهمید ممكن است این نوع رفتار شما، برداشت‌های غلطی را در دیگران ایجاد كند.

5- وقتی مطمئن شدید که نقد وارد شده غیرمنطقی و مغرضانه است، بهتر است توجیه کردن فرد را کنار بگذارید و تنها دیگرانی که از حرف‌های او نگاه منفی در مورد شما پیدا کرده‌اند را با دلیل توجیه کنید؛ البته فراموش نکنید که پاسخ تخریب، تخریب نیست!

فراموش نکنید که اعتماد یکی از کلیدهای اصلی زندگی آرام با دیگران است. نقد شدن یکی از مهم‌ترین نقاط عطف تقویت یا تضعیف اعتماد آدم‌ها به یکدیگر است؛ لطفا اعتماد همدیگر را نشکنیم!

یكی از بهترین گزینه‌ها برای شروع، به‌خصوص برای افرادی كه اعتماد به نفس سفر شخصی را ندارند یا ترجیحشان به سفرهای دسته‌جمعی است، سفر با تور است كه با توجه به در اختیار داشتن بلیت‌های چارتر هواپیما (در اكثر تورها)، گزینه مناسب و ارزانی به‌نظر می‌رسد و نیازی هم به مدیریت و برنامه‌ریزی در طول سفر ندارد؛ هرچند برای اینكه سفر با تور مناسب و ارزان در بیاید باید به یكسری نكات توجه كرده و مهارت‌هایی را كسب كنید.

قرارداد ارزان و محكم بنویسید

در قرار داد تور، تعداد روزهای سفر همراه با مسئولیت‌هایی كه تور تقبل می‌كند شامل بازدیدهایی كه خواهید داشت، تعداد وعده‌های غذایی كه تور باید به مسافرین بدهد، نوع هواپیما یا اتوبوسی كه با آن سفر می‌كنید و... را ذكر می‌كنند. دقت داشته باشید برخی از تورها از ناآگاهی مسافرین استفاده (سوءاستفاده) می‌كنند و حفره‌های قانونی را در قرارداد باز می‌گذارند كه اگر مشكلی پیش آمد بتوانند از زیر بار تعهداتشان در بروند. مثلا در تورهای زمینی، ممكن است اتوبوسی كه قرارتان بوده عوض شده و اتوبوسی با كیفیت و مدل پایین‌تر برایتان بیاورند یا اگر تورتان تركیبی است به دلایل واهی از بردنتان به محل یا شهر دیگری كه در تعهد آژانس بوده سرپیچی كنند. این موارد بیشتر زمانی اتفاق می‌افتد كه تور به‌نظرش می‌رسد چندان هم برگزاری سفر برایش به صرفه نبوده است!

رصد تورهای لحظه آخری

شركت‌هایی هستند كه فقط یك تا 2 روز به زمان حركت و اجرای تورشان مانده اما هنوز ظرفیت‌شان تكمیل نشده است. در واقع آژانس‌ها پرواز را چارتر و هتل را كرایه می‌كنند و اگر نتوانند ظرفیت لازم برای پر كردن هواپیما یا هتل را پیدا كنند متحمل ضرر زیادی خواهند شد، در نتیجه برای تكمیل ظرفیت و ضرر كمتر، اقدام به فروش ارزان‌تر و گاهی بسیار ارزان‌تر تورهای خود می‌كنند. مثلا گاهی آژانس باقیمانده ظرفیت تور را با قیمت بین 10 تا 50درصد و حتی بیشتر، پایین‌تر از قیمت واقعی تور می‌فروشد؛ موضوعی كه لابد شما هم به‌طور اتفاقی گاهی از طریق پیامك‌هایی كه برایتان آمده شاهد بوده‌اید. تورهای اینچنینی در فصل‌هایی كه مسافر زیاد است فراوان‌ترند چرا كه به‌دلیل بالا بودن میزان مسافرت، آژانس‌ها بیشتر از همیشه پرواز‌ها را چارتر می‌كنند و بساط تور راه می‌اندازند.

اما اگر خودتان پایه باشید و كوله‌بار سفرتان دم دست و آماده باشد، می‌توانید در سایت‌هایی كه با نام تورهای لحظه‌آخری شناخته می‌شوند ثبت‌نام كنید تا شما را در جریان آخرین اخبار این تورها قرار دهند. به این ترتیب می‌توانید همین كه خبر گزینه مناسب و ارزان را گرفتید بساط را جمع كرده و گاهی با رقمی نزدیك به مفت‌و مجانی! یك مسافرت درست و حسابی بروید.

فكر شكم باشید

یكی از هزینه‌های اصلی در سفر تأمین غذاست. برای حل این مشكل 2 كار می‌شود كرد؛ اول اینكه توری را انتخاب كنید كه هتل با صبحانه می‌دهد؛ چرا كه ممكن است شما در خانه سال به سال هم صبحانه نخورید اما وعده صبحانه در سفر بسیار جدی است و همین یك وعده به‌نظر ساده و قابل حذف می‌تواند بخش زیادی از هزینه‌ها را كم كند. چطور؟ معمولا وعده‌های صبحانه هتل وعده‌های پر و پیمانی هستند و می‌توانند جای ناهار را هم برایتان بگیرند. خوردن سوسیس و كالباس و تخم مرغ همراه با سالاد كاهو و گوجه، آبمیوه، پنیر و... در یك وعده صبحانه چنان سوخت اتمی‌ای برایتان می‌شود كه می‌توانید از صرف ناهار هم بگذرید. آخر غذا خوردن در رستوران برای ما ایرانی‌ها خیلی گران در می‌آید. پس صبحانه را حسابی جدی بگیرید و در عوض ناهار نخورید. راه‌حل دوم برای كمتركردن هزینه‌ها دوراندیشی است. كلاس گذاشتن را كنار بگذارید و به جای حمل بی‌دلیل انواع و اقسام لباس‌ها، تعدادی كنسرو با خودتان همراه كنید. البته تن ماهی به‌كار نمی‌آید چون باید جوشانده شود كه طبعا چنین امكانی وجود ندارد اما كنسروهایی كه سرد هم استفاده شوند گزینه‌های مناسبی هستند. مثلا انواع خورش‌ها، لوبیا، عدسی و... هم شكمتان را سیر می‌كنند و هم هزینه‌هایتان را كم.

ارزان بی‌حكمت؟ نیست!

برخی تورهای ارزان قیمت هستند كه بیشتر از اینكه ارزانی‌شان به‌خاطر لحظه آخری بودن باشد به‌خاطر مكان هتل یا نوع وسیله‌نقلیه‌ای است كه آن تور برگزیده است؛ مثلا این هتل‌ها فاصله بیشتری با مركز شهر یا جاهای توریستی دارند و برای رسیدن به مناطق دیدنی یا مركز شهر مجبورید هم‌زمان و هم هزینه‌ای را صرف اجاره تاكسی یا اتوبوس كنید. در بعضی از شهرها سفر درون شهری برایتان گران تمام می‌شود اما جایی كه نرخ كرایه تاكسی چندان بالا نیست اگر گرفتن هتل در جایی دورتر از مركز شهر، به میزان قابل‌ملاحظه‌ای تور را ارزان می‌كند، می‌صرفد كه همان تور را با آن هتل بگیرید و از تاكسی یا اتوبوس برای رسیدن به مقصد استفاده كنید. برای گرفتن چنین تصمیمی از وضعیت جغرافیایی هتل و هزینه‌های تاكسی و اتوبوس مطمئن شوید. ضمنا همیشه هم به گرفتن تور ارزان‌قیمت دل‌خوش نكنید یا بهتر است بگوییم به هر تور ارزان‌قیمتی دل خوش نكنید! جدای از زرنگی‌هایی كه برخی آژانس‌ها سر مسافر در می‌آورند، اگر مدیریت سفر مناسب نبوده یا تورلیدرتان چندان حاذق و كاربلد نباشد، ممكن است به این نتیجه برسید كه كاش دوبرابر پول می‌دادید اما با آن تور همسفر نمی‌شدید. یا ممكن است حتی آرزوی زودتر تمام شدن سفر و برگشتن كنید. باور كنید كیفیت برگزاری تور و سابقه و مهارت آژانس اصلا چیز كمی نیست. بنابراین قبل از اینكه با دیدن یك تور ارزان بی‌نام و نشان آب از لب‌هایتان آویزان شود، كمی تحقیق كرده و سری به آژانس بزنید تا حضوری وضعیت برخورد كاركنان را ببینید بلكه دست‌تان بیاید چند مرده حلاجند یا چقدر به مسافر اهمیت می‌دهند. بگذارید پولتان هدر نرود.

تخفیف بگیرید

برای برگزاری برخی تورها، یك آژانس اصلی برگزار‌كننده تور وجود دارد و آژانس‌های دیگر فقط نقش واسطه‌گری ایفا می‌كنند. در كل آژانس‌هایی كه امكان ارائه بلیت چارتر دارند پكیج سفرشان ارزان‌تر در می‌آید. ضمنا در سفرهایی كه یك كارگزار وجود دارد و باقی واسطه‌اند گاهی سراغ آژانس‌های واسطه رفتن بهتر است تا رفتن سراغ برگزار‌كننده اصلی چرا كه واسطه‌ها حاضرند سود كمتری دریافت كنند اما مشتری جذب شود.

هنگام عقد قرارداد دقت كنید كه:

قرارداد بین شما و آژانس ثبت‌نام‌کننده باید دارای مهر آژانس و امضای مدیر یا نماینده آن باشد.
اگر لازم است هنگام ثبت نام در تور و عقد قرارداد وجهی از طرف شما به آژانس ثبت نام کننده پرداخت شود، حتماً در ازای پرداخت، رسید دریافت كنید. 
به توضیحات شفاهی آژانس ثبت‌نام کننده که در رابطه با شرح خدمات تور انتخابی شما ارائه می‌شود اکتفا نكنید.
این حق شماست که از برنامه سفر قبل از ثبت‌نام آگاهی داشته باشید. بنابراین هنگام عقد قرارداد آن‌را از آژانس ثبت نام کننده بخواهید.
براساس مقررات سازمان میراث فرهنگى، صنایع‌دستى و گردشگرى بیمه کردن تمامی مسافران شرکت‌کننده در تور الزامی است. 
داشتن راهنمای تور از ضروریات است و باید در قرارداد قید شده باشد؛ آن هم وجود راهنمای توری که دارای کارت معتبر از سازمان میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری باشد.
بخواهید كه ساعت و تاریخ رفت و برگشت، نوع وسیله نقلیه و درصورت امکان شماره صندلی تان معلوم شده باشد. 
محل صرف صبحانه و نوع آن معلوم باشد. به طور مثال، بپرسید كه صبحانه به‌صورت بوفه تامین می‌شود یا پکیج بسته بندی شده مسافرتی. یا اگر تور دارای وعده‌های غذایی است (ناهار، عصرانه و شام)، باید معلوم باشد كه نوع غذا، محل و چگونگی سرو آن چگونه است. 
مشخصات هتل محل اقامت با قید ستاره یا درجه آنها را بخواهید. همچنین محل یا محل‌های سوارشدن و ساعت حضور در محل را بپرسید.
مکان های مورد بازدید و قید این نکته که هزینه ورودیه ها به‌عهده چه کسی است، نكته مهمی است كه باید در قرارداد تور لحاظ شده باشد.

در سایت‌های تخفیف عضو شوید

اگر قصد سفر داخلی با تور را داشته باشید می‌توانید در سایت‌های تجارت الكترونیك ثبت‌نام كنید تا انواع تورهای یكی‌ دو روزه و بیشتر داخلی را در آنها پیدا كرده و با تخفیف دریافت كنید. تورهای داخلی با توجه به تعداد زیادشان معمولا نمی‌توانند ظرفیت را پر كنند. ضمن اینكه برای خیلی‌ها می‌صرفد كه ظرفیت كل تور را از طریق تبلیغ و فروش تخفیف‌دار در همین سایت‌ها تكمیل كرده و سفر را راه بیندازند. استفاده از این سایت‌ها زمانی می‌چسبد كه شما اهل سفر با تورهای داخلی باشید اما به‌نظرتان بعضی قیمت‌ها زیادی دور از منطق برسد. آن وقت، زمانی كه همین تور گران را با تخفیف زیاد و در واقع شاید با قیمت واقعی بگیرید احتمالا حال مبسوطی خواهید كرد.