• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 380
تعداد نظرات : 62
زمان آخرین مطلب : 5964روز قبل
دعا و زیارت
اصلاح امّت، نه قدرت طلبى«أَللّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ ما كانَ مِنّا تَنافُسًا فى سُلْطان وَ لاَ الِْتماسًا مِنْ فُضُولِ الْحُطامِ وَ لكِنْ لِنَرُدَّ الْمَعالِمَ مِنْ دینِكَ وَ نُظْهِرَ الاِْصْلاحَ فى بِلادِكَ وَ یَأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبادِكَ وَ یُعْمَلَ بِفَرائِضِكَ وَ سُنَنِكَ وَ أَحْكامِكَ.»:در باره فلسفه قیامش فرمود :بار خدایا ! تو مى دانى كه آنچه از ما اظهار شده براى رقابت در قدرت و دستیابى به كالاى دنیا نیست; بلكه هدف ما این است كه نشانه هاى دینت را به جاى خود برگردانیم و بلادت را اصلاح نماییم تا ستمدیدگان از بندگانت امنیّت یابند و به واجبات و سنّتها و دستورهاى دینت عمل شود.
شنبه 5/10/1388 - 15:44
دعا و زیارت
پند امام به عالمان«أَیَّتُهَا الْعِصابَةُ بِالْعِلْمِ مَشْهُورَةٌ وَ بِالْخَیْرِ مَذْكُورَةٌ وَ بِالنَّصیحَةِ مَعْرُوفَةٌ وَ باللّهِ فى أَنـْفُسِ النّاسِ مَهابَةٌ، یُهابِكُمُ الشَّریفُ، وَ یُكْرِمُكُمُ الضَّعیفُ وَ یُؤْثِرُكُمْ مَنْ لافَضْلَ لَكُمْ عَلَیْهِ وَ لا یَدٌ لَكُمْ عِنْدَهُ، تَشْفَعُونَ فِىالْحَوائِجِ إِذَا امْتُنِعَتْ مِنْ طُلاّبِها، وَ تَمْشُونَ فِى الطَّریقِ بِهَیْبَةِ الْمُلُوكِ وَ كَرامَهِ الاَْكابِرِ... فَأَمّا حَقُّ الضُّعَفاءِ فَضَیَّعْتُمْ وَ أَمّا حَقُّكُمْ بِزَعْمِكُمْ فَطَلَبْتُمْ أَنْتُم تَتَمَنَّوْنَ عَلَى اللّهِ جَنَّتَهُ وَ مُجاوَرَةَ رَسُلِهِ وَ أَمانًا مِنْ عَذابِهِ؟!ح ضرت ابى عبداللّه الحسین(علیه السلام) خطاب به عالمان بى عمل و تاركان امر به معروف و نهى از منكر فرموده اند:اى گروه نیرومندى كه به دانش مشهور و به نیكى مذكور و به خیرخواهى معروف و با نام خدا و مذهب در نفوس مردم، با مهابت جلوه گرید! شریف از شما حساب مى برد و ضعیف شما را گرامى مى دارد، و كسانى كه بر آنها برترى و حقّى ندارید، شما را بر خود ترجیح مى دهند، شما وسیله حوائجى هستید كه بر خواستارانش ممتنع است، و به هیبت پادشاهان و كرامت بزرگان در راه گام برمى دارید...!و امّا حق ضعیفان را ضایع كردید! و حقّ خود را كه به گمانتان شایسته آنید طلب نمودید...! و با این حال آرزوى بهشت الهى را دارید و همجوارى پیامبران و امان از عذابش را در سر مى پرورانید!
شنبه 5/10/1388 - 15:41
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم

3 ـ مایه هاى تقرب به خدا

حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود :خداى متعال به موسى وحى كرد : بى تردید چیزى عبد را محبوب تر از سه چیز نزد من ، به من نزدیك نمى كند . موسى گفت : آن سه چیز كدام است ؟ فرمود : زهد و بى رغبتى به دنیا ، و اجتناب از گناهان ، و گریه از بیم من . موسى گفت : براى كسى كه این سه حقیقت را به كار گیرد چیست ؟ خدا فرمود : حكومت و تفویض هركارى را در بهشت براى زاهدان قرار مى دهم و همه ى مردم را نسبت به اعمالشان بازرسى مى كنم ، ولى پرونده ى اجتناب كنندگان از گناه را تفتیش نخواهم كرد ، اما گریه كنندگان در رفیق اعلایند و كسى با آنان در این مقام شریك نخواهد بود(1) .خداى مهربان در وصیتى به موسى (علیه السلام) فرمود :
یَابنَ عِمرانَ ! هَب لِى مِن قَلبِكَ الخُشُوعَ وَمِن بَدنِكَ الخُضُوعَ وَمِن عَینَیكَ الدُّمُوعَ فِى ظُلَمِ اللَّیلِ وَادْعُنى فَإنّكَ تَجِدُنِى قَرِیباً مُجِیباً(1) .
« پسر عمران ! براى من در تاریكى هاى شب از دلت خشوع و از بدنت فروتنى و از دو دیده ات اشك بیاور و مرا بخوان كه بى تردید مرا نزدیك و اجابت كننده خواهى یافت . »حضرت امام باقر (علیه السلام) مى فرماید : موسى بن عمران از پروردگار درخواست وصیت و سفارش كرد و گفت : پروردگارا ! مرا سفارش و وصیت كن . خطاب رسید : تو را به توحید و عبادت خود سفارش مى كنم . باز گفت : پروردگارا ! مرا سفارش و وصیت كن . سه بار جواب آمد تو را به توحید و عبادت خود سفارش مى كنم . دیگر بار گفت : مرا وصیت كن . پاسخ آمد تو را به رعایت و حفظ حقوق مادرت وصیت مى كنم . گفت : باز هم مرا وصیت كن . خطاب رسید : تو را به رعایت و حفظ حقوق مادرت وصیت مى كنم . موسى گفت : باز هم مرا سفارش و وصیت كن . جواب آمد : تو را به رعایت حقوق پدرت سفارش مى كنم . حضرت باقر (علیه السلام) فرمود : به این خاطر گفته اند نیكى به مادر سه و به پدر یك سوم(2) .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ عن حمزة بن حمران ، عن أبی عبد الله (علیه السلام) ، قال : أوحى الله تعالى إلى موسى أنه : ما یتقرب إلی عبد بشیء أحب إلی من ثلاث خصال ، فقال موسى : وما هی یا رب ؟ قال : الزهد فی الدنیا ، والورع من محارمی ، والبكاء من خشیتی ، فقال موسى : فما لمن صنع ذلك ، فقال : أما الزاهدون فی الدنیا ; فأحكمهم فی الجنة ، وأما الورعون عن محارمی ; فإنی أفتش الناس ولا أفتشهم ، وأما البكاءون من خشیتی ; ففی الرفیق الأعلى لا یشركهم فیه أحد .قصص الأنبیاء راوندى : 161 ، باب 5 ، حدیث 181 ; بحار الانوار : 13 / 352 ، باب 11 ، حدیث 46 .2 ـ امالى صدوق: 356، المجلس السابع و الخمسون، حدیث 1; بحار الانوار: 13 / 329، باب 11، حدیث 7.عن جابر ، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال : قال موسى بن عمران (علیه السلام) : یا رب ! أوصنی ، قال : أوصیك بی ، فقال : یا رب ! أوصنی ، قال أوصیك بی ثلاثا ، فقال : یا رب ! أوصنی ، قال : أوصیك بأمك ، قال : یا رب ! أوصنی ، قال أوصیك بأمك ، قال : أوصنی ، قال : أوصیك بأبیك ، قال : فكان یقال لأجل ذلك أن للأم ثلثا البر و للأب الثلث .امالى صدوق : 511 ، المجلس السابع و السبعون ، حدیث 5 ; روضة الواعظین : 2 / 368 ، فى ذكر وجوب بر الوالدین ; بحار الانوار : 71 / 66 ، باب 2 ، حدیث 36 .برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
دوشنبه 9/2/1387 - 16:7
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم

2 ـ احترام به محتاج و فقیر

خداى مهربان در یكى از توصیه هایش به موسى بن عمران فرمود :
أكرِمِ السائِلَ إذا أتاكَ ، بِرَدّ جَمیل أو إعطَاء یَسِیر(1) .
« به درخواست كننده ى نیازمند ، با رد كردنش به صورتى زیبا ـ اگر مالى ندارى ـ یا پرداخت به او ـ گرچه به مالى اندك ـ احترام بگذار و او را گرامى دار . »ثروت و مال در حقیقت امانتى از سوى خدا در اختیار انسان است تا انسان از آن مال احتیاجات و نیازهاى خود را برآورده كند و به اندازه ى مسكن و پوشاك و خوراك و مركَب و مخارج ضرورى دیگر از آن استفاده نماید و مازاد بر آن را به صورت انفاق ، صدقه ، زكات ، خمس به نیازمندان آبرودار و اقوام فقیر و از كار افتادگان و ایتام تهى دست بپردازد . بخل در پرداخت مال امرى بسیار ناپسند و مذموم و موجب شقاوت و سبب دچار شدن انسان به آتش دوزخ است(2) .حضرت على (علیه السلام) درباره ى بهترین اموال مى فرماید :
أفضَلُ المالِ مَا وَقى بِه العِرضُ وَقُضِیَت بِهِ الحُقوقُ(3) .
« برترین مال ، مالى است كه آبروى انسان به آن حفظ شود و به وسیله ى آن حقوق الهى و مردم ادا گردد . »
أفضلُ الأموال أحسنُها أثراً عَلَیك(4) .
« برترین اموال خوش اثرترین آنها بر تو است .  »امام صادق (علیه السلام) فرمود :
المَالُ مَالُ اللهِ ، جَعَلَهُ وَدائِعَ عِندَ خَلْقِهِ ، وَأمَرَهُمْ : أن یَأْكُلُوا مِنهُ قَصْداً وَیَشْرِبُوا مِنهُ قَصْداً وَیَلْبِسُوا مِنهُ قَصداً وَیَنْكِحُوا مِنهُ قَصداً وَیَرْكِبُوا مِنهُ قَصداً ; فَمَن تَعَدّى ذَلِك كَانَ مَا أكَلَهُ حَراماً وَمَا رَكِبَهُ مِنْهُ حَراماً(5) .
« مال ، مال خداست ، آن را نزد آفریده هایش به امانت نهاده ، و آنان را فرمان داده : از آن مال در حدّ میانه و بدون افراط و تفریط بخورند و بیاشامند و بپوشند و ازدواج كنند و بر مركب سوارى بنشینند ; پس كسى كه از حد میانه در مصرف مال تجاوز كند ، آنچه از آن مى خورد و بر آن سوار مى شود حرام است . »حضرت على (علیه السلام) درباره ى بدترین اموال مى فرماید :
شرّ الأموَالِ مَا لَم یُغْنِ عَن صاحِبِه(6) .
« بدترین اموال ، مالى است كه غضب و عذاب خدا را از صاحبش برطرف نكند . »
شَرّ المالِ مَا لَم یُنْفِقُ فِى سَبِیلِ اللهِ مِنهُ وَلَم تُؤدّ زَكاتُه(7) .
« بدترین مال ، مالى است كه از آن در راه خدا انفاق نشود و زكاتش را نپردازند . »حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) سبب دوام و بقاى مال را هزینه كردن آن در راه خدا و رفع نیاز نیازمندان مى داند :
مَن كَثُرَتْ نِعَمُ اللهِ عَلیهِ ، كَثُرَتْ حَوَائِجُ النّاسِ إلَیهِ ; فَمَنْ قَامَ للهِ فِیها بِمَا یَجِبُ فِیهَا عَرَّضَهَا لِلدَّوَامِ وَالبَقَاءِ ، وَمَن لَم یَقُم فِیهَا بِمَا یَجِبُ عَرَّضَهَا لِلزَّوالِ وَالفَنَاءِ(8) .
« كسى كه نعمت خدا بر او زیاد شود ، نیازمندى هاى مردم به او زیاد مى گردد ; پس كسى كه به پرداخت آنچه در مال واجب است برخیزد ، مال را در معرض دوام و بقا قرار داده و كسى كه به پرداخت آنچه در مال واجب است اقدام نكند ، آن را در معرض زوال و نابودى گذاشته است . »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ كافى : 8 / 45 ، حدیث موسى ( ع ) ، حدیث 8 ; بحار الانوار : 74 / 34 ، باب 2 ، حدیث 7 .2 ـ سوره ى توبه ( 9 ) : 34 .3 ـ بحار الانوار : 75 / 7 ، تتمة باب 15 ، حدیث 60 .4 ـ غرر الحكم : 367 ، خیر الأموال ، حدیث 8288 .5 ـ مستدرك الوسائل : 13 / 52 ، باب 19 ، حدیث 14720 .6 ـ غرر الحكم : 369 ، شر الأموال ، حدیث 8353 ; هدایة العلم : 583 .7 ـ غرر الحكم : 369 ، شر الأموال : حدیث 8354 ; هدایة العلم : 583 .8 ـ نهج البلاغه : 864 ، حكمت 372 .برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
دوشنبه 9/2/1387 - 16:5
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم

حقیقت یقین

در این مسیر دیده ى عقل پس از گذشتن از حجاب جهل ، باز شود ، و به اندازه ى رفع حجاب و ظهور صفاى عقل معانى معقول روى نماید و انسان تا حدّى به اسرار معقولات پى برد و چون از كشف معقولات عبور كند مكاشفات قلبى پدید آید و مقام كشف شهودى حاصل گردد و دیدار انواع انوار دست دهد .پس از گذر از این ناحیه مكاشفات سرّى پیش آید و روزنه ى الهام به روى باطن باز شود و اسرار آفرینش و حكمت هستى و وجود رخ نماید و با گذر از این عرصه ى روحانى مكاشفات روحى نمایان گردد و پرده هایى از ملكوت را به انسان نشان دهند و رؤیت جنّات نعیم و دركات جحیم به انسان عرضه شود .چنان كه در روایتى آمده است : پیامبر به شخصى به نام حارثه فرمود : حقیقت ایمانت چیست ؟ گفت : نَفس خود را از دنیا كنار زدم ( از امور مادى بى مورد اعراض كردم ) ، روز را تشنه و شب را به عبادت گذراندم ، گویى آشكارا به عرش خدا مى نگرم ، اهل بهشت را مى بینم كه یكدیگر را دیدار مى كنند ، و دوزخیان را مشاهده مى كنم كه با یكدیگر در حال ستیز و جدالند . پیامبر فرمود : هركس مى خواهد به بنده اى بنگرد كه خدا قلب او را نورانى ساخته ، به حارثه بنگرد(1) .پیامبر بزرگ اسلام درباره ى حقیقت بینى خود فرموده است :
عُرِضَت عَلىَّ أهل الجنّة فرأیتُ أكثرُ أهلِها المَساكین ، وَعُرِضَت عَلَىَّ النّار فَرَأیْتُ أكثرُ أهلها النّساء وَالأغنیاء(2) .
اهل بهشت بر من عرضه شدند ، بیشتر آنان را تهیدستان دیدم ; و اهل دوزخ بر من عرضه شدند ، بیشتر آنان را زنان ـ مؤثر در فساد خانواده و جامعه ـ و ثروتمندان ـ طمعكار و بخیل ـ دیدم .آرى ، وقتى حجاب ها كه بدتر از همه ى آنها حجاب خودیّت و منیّت است از میان برود ، حقایق پشت پرده كشف مى شود و كرامات و اطلاع بر خیالات دیگران و گذر از آب و طىّ الارض پدید مى آید و این همه ، میوه ى شیرین ورع و محصول پرقیمت پرهیزكارى و اجتناب از گناهان است .خداى مهربان در توصیه اش در مورد ورع به پیامبر فرمود :اى احمد ! ورع مانند گوشواره ى بسیار زیبا و پرقیمت در میان زیورها و چون نان میان غذاهاست ، بى تردید ورع سر ایمان و ستون دین است ، ورع در مثل مانند كشتى در دریاست ، چنان كه از دریا مگر كسى كه سوار بر كشتى باشد نجات نمى یابد ، زاهدان هم جز با ورع به نجات نمى رسند(3) .خداى عزیز ورع را مایه ى كمال و سرمایه ى جمال و لباس جلال و سر ایمان و ستون دین و چون كشتى نجات بخش خوانده است ، بر ماست كه از این حسنه ى اخلاقى و زیور باطنى استفاده كنیم و توشه اى قابل توجه براى آخرت خود از بركت آن فراهم آوریم .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ التصوف تاج الاسلام : 23 .2 ـ مراحل السالكین : 134 .

3 ـ ارشاد القلوب : 1 / 203 ، الباب الرابع والخمسون ; بحار الانوار : 74 / 26 ، باب 2 ، حدیث 6 .

 برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
پنج شنبه 5/2/1387 - 12:29
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم

غفلت از حجاب درون

این حجاب ها آن چنان در باطن انسان ایجاد كدورت مى نماید كه گاهى انسان از احساس این كه محجوب است غافل و بى خبر مى ماند و همه ى سعادت را از دست مى دهد و با دیوان و ددان كه غارت گر حالات انسانى اند همنشین مى شود و سرمایه هاى معنوى خود را بدون این كه توجه داشته باشد به غارت مى دهد !افسوس كه گوهر نفس نفیس *** از كف دادى به متاع خسیساز یوسف عشق گذشته به هیچ *** با گرگ هوا هم راز و انیسبستى ز بساط سلیمان چشم *** با دیو طبیعت گشته جلیسدردى كه تو راست دوا نكند *** صد جالینوس و ارسطالیساز بحث و نظر سودى نبرى *** هرچند كنى عمرى تدریسهمه ى حقایق معنوى به صورت مایه و استعدادهاى ملكوتى به شكل سرمایه در درون انسان موجود است و بر اساس هر حقیقت و هر استعداد براى انسان دیده اى است كه به وسیله ى آن دیده مى توان آن حقیقت یا آن استعداد را مشاهده و كشف كرد و آن را هم چون خورشید از افق وجود خود تحقق و طلوع داد و به این وسیله به مقام قرب رسید و این همه در گرو ورع و اجتناب از گناهان ظاهرى و باطنى است كه سبب كشف حجاب ها و مشاهده ى حقایق و حركت مشتاقانه به سوى مقام قرب است .سالك عارف و صادق عاشق و مؤمن لایق ، چون به جذبه ى ارادت و كمك صفاى باطن و عشق به محبوب از اسفل سافلین طبیعت و چاه عمیق مادیّت و حالات پست حیوانیّت روى به اعلا علّیّین شریعت نهد و با صدق و درستى قدم در راه حقیقت بر اساس قانون ریاضت و مجاهدت در پناه بدرقه ى متابعت از فرمان هاى حق گذارد ، از حجاب ها گذر كند و با گذر از هر حجابى دیده ى مناسب آن مقام گشاده شود و احوال آن مقام منظور و مقصود نظر وى گردد . برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
پنج شنبه 5/2/1387 - 12:28
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم

سفارش خدا به پیامبران

در میان توصیه هاى حضرت حق به پیامبرانش ، بیشترین توصیه اى كه به چشم مى خورد ، توصیه به حسنات اخلاقى است ; زیرا ظهور حسنات اخلاقى در افق وجود انسان سبب خوشبختى او در دنیا و آخرت و عامل جذب مردم به پاكى ها و نیكى هاست .همه ى پیامبران توصیه هاى حضرت حق را با دل و جان پذیرفتند و حقایق سفارش شده را بر صفحه ى نفس ثابت و استوار نمودند و هر عاقل منصفى را به خاطر آراسته بودنشان به حسنات اخلاقى به خود و آیین نجات بخششان جذب كردند .توصیه هاى حضرت حق به پیامبران گاهى خطاب به همه ى آنان و گاهى به فردى خاص است . بخشى از این توصیه ها در قرآن مجید است ، مانند : توصیه به عفو و گذشت ، دورى جستن از انتقام بى مورد ، فرو خوردن خشم ، نیكى با دیگران ، انفاق ، صدقه ، رعایت حق ایتام و مساكین و مستضعفان ، اصلاح میان مردم ، دعوت به صلح و آشتى و آرامش و اتحاد و وحدت ، پیروى از حق ، حركت در راه راست ، امر به معروف و نهى از منكر ، مشورت با اهل عقل و درایت ، رعایت حقوق همسایه و دوست و زیردست ، داورى به عدالت ، رعایت ادب ضیافت و میهمانى ، تشویق به كار خیر و برّ و احسان ، رعایت حقوق اسیران و بردگان و پرهیز از ستم و تجاوز .بخشى از توصیه هاى حق در احادیث قدسى است كه لازم مى دانم به مواردى از آن اشاره كنم .

1 ـ ورع

یَا أحمد ! عَلَیكَ بِالوَرَعِ ، فَإنَّ الوَرَعَ رأسُ الدِّینِ وَوَسَطُ الدّینِ وآخَرُ الدِّینِ . إنَّ الوَرَعَ یُقَرِّبُ العَبدَ إلَى اللهِ تَعالَى . . .(1) .
« اى احمد ! بر تو باد به ورع و اجتناب از گناه و حفظ خود از فساد ; زیرا ورع سرِ دین و وسط دین و پایان دین است . بى تردید ورع انسان را به خداى بزرگ نزدیك مى كند . »در روایتى دیگر آمده است :سُئِلَ أمیرُالمُؤمنین (علیه السلام) مَا ثَبَاتُ الإیمانِ ؟ فَقَالَ : الوَرَعُ . فَقِیلَ لَه مَا زَوالُهُ ؟ قَالَ : الطَّمَعُ(2) .« از امیرالمؤمنین (علیه السلام) پرسیدند : مایه ى استوارى و پابرجایى ایمان چیست ؟ فرمود : اجتناب از گناه و پرهیزكارى ، به حضرت گفتند : سبب نابودى ایمان چیست ؟ فرمود : طمع . »حضرت امام صادق (علیه السلام) فرمود :عَلَیكُم بِالوَرَعِ وَصِدقِ الحَدِیثِ وَأداءِ الأمانَةِ وَعِفَّةِ البَطنِ وَالفَرْجِ(3) .« بر شما باد به پرهیزكارى و اجتناب از گناه و راستى در گفتار و اداى امانت و پاك نگاه داشتن شكم و شهوت از حرام . »رعایت ورع و اجتناب از گناه در همه ى شؤون زندگى سبب بیرون آمدن از حجاب هایى است كه مانع پرواز انسان به سوى مقام قرب و عامل محروم ماندن انسان از دیدن انوار جلال و جمال و علت نرسیدن به مقام كمال و دور ماندن از تحقق آرزوها و آمال واقعى است .برداشته شدن هر حجابى سبب درك و كشف حقیقتى است كه پیش از آن براى انسان نمودار و نمایان و قابل دیدن نبود . حجاب معنوى بدترین و ضخیم ترین پرده اى است كه دیده ى باطن عبد را از مشاهده ى جمال حضرت ربّ مانع مى شود .این حجاب ها از دلبستگى هاى بى مورد و وابستگى هاى بى حكمت و ارتباط هاى خالى از بصیرت به امور فریبنده ى مادى به صورت ، زیبا و به حقیقت ، دیو سیرت به وجود مى آید و هر یك از این حجاب ها سبب روى كردن انسان به گناهى یا گناهانى است كه عاقبت و پایان آن گناهان غضب حق و آتش سوزان دوزخ است .
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ ارشاد القلوب : 1 / 203 ، الباب الرابع و الخمسون ; بحار الانوار : 74 / 26 ، باب 2 ، حدیث 6 .2 ـ امالى صدوق : 289 ، المجلس الثامن و الأربعون ، حدیث 11 ; سفینة البحار : 8 / 439 ، فى الورع .3 ـ امالى طوسى : 222 ، المجلس الثامن ، حدیث 384 ; بحار الانوار : 67 / 306 ، باب 57 ، حدیث 28 . برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
پنج شنبه 5/2/1387 - 12:27
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیماز وصایاى پیامبر (ص) به ابوذر  6 ـ بسیار گفتن « لا حول ولا قوّة إلا بالله العلى العظیم » از سفارشات بسیار مهم قرآن مجید و روایات ، متذكر بودن انسان به ذكرى است كه آن ذكر ، قلب را صفا مى دهد و سینه را جلا مى بخشد و روح را آراسته به نورانیت مى كند و نفس را به عرصه ى تزكیه مى كشاند و اعضا و جوارح را تحت تأثیر قرار مى دهد . از جمله ى آن ذكرها ، ذكر نورانى و ثمربخش « لا حول ولا قوّة إلا بالله العلى العظیم » است(1) .« حول » به معناى تحول و دگرگونى و « قوت » به معناى توانایى و نیرومندى است ، و این حقیقت براى اهل بصیرت و صاحبان دانش و بینش و خردمندان بزم آفرینش مسلّم و قطعى است كه در همه ى عرصه ى هستى و پهن دشت خلقت هیچ نوع تحوّل و دگرگونى و توانایى و نیرومندى جز با تكیه بر خداى برتر و بزرگ وجود ندارد . اگر او تحوّل چیزى را اراده كند تحوّل انجام خواهد گرفت ، گرچه همه ى موجودات جهان هستى در برابر خواست او بایستند ، و اگر او بخواهد نیرومندى اش را در كارى به كار گیرد به كار مى گیرد و هیچ نیرویى در برابر نیروى حضرتش تاب مقاومت ندارد .اگر این ذكر از دل شروع شود ، و نورانیتش روان و جان را در آغوش گیرد و بر زبان صادقانه جارى گردد ، این حقیقت خودنمایى خواهد كرد كه همه ى دگرگونى ها به دست اوست و توانایى و نیرومندى در ملك و ملكوت و غیب و شهادت جز توانایى و نیروى او وجود ندارد ; بنابراین در صورتى كه انسان وابسته به وجود مبارك حق باشد ، و راه استوار و صراط قویم اسلام را بپیماید وبه فرمان هاى ثمر بخش حضرت محبوب گردن نهد ، از تحولات و تغییرات باكى به خود راه نمى دهد و از هیچ قدرتى كه در برابر قدرت دوست پوچ و هیچ است نمى هراسد و در برابر ستمگران مى ایستد ; و اگر ایستادنش به قیمت از دست دادن جانش تمام شود هم چون پیشواى شهیدان با همه ى وجود فریاد مى زند :
إنّى لا أرَى الموتَ إلاّ سَعادةً ولا الحیاةَ مَعَ الظّالمینَ إلاّ بَرَماً(2) .
« من مرگ را جز سعادت و خوشبختى و زندگى با ستمگران را جز ملولى و نابودى نمى دانم .»كسى كه به این صورت یاد خدا كند بى تردید خداى مهربان هم از او یاد مى كند . و یاد خدا نسبت به عبد تحقق آثار ذكر در خیمه ى حیات عبد و جلوه دادن توفیق در همه ى شؤون زندگى اوست .
( فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ )(3) .
« مرا یاد كنید تا شما را یاد كنم . »و این ذكر و یاد و متذكّر بودن باید پیوسته و دایم باشد ، كه یاد و ذكر پیوسته و دایم اسلحه ى نیرومندى براى راندن شیطان و دور كردن او از عرصه ى زندگى است .
( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِیراً )(4) .
« اى اهل ایمان خدا را فراوان و بسیار یاد كنید . »
( فَإِذَا قَضَیْتُمُ الصَّلاَةَ فَاذْكُرُوا اللّهَ قِیَاماً وَقُعُوداً وَعَلَى جُنُوبِكُمْ )(5) .
« چون نماز را به پایان بردید پس خدا را در حال قیام و قعود و به پهلو خوابیده یاد كنید . »ابن عباس در توضیح این آیه مى گوید : یعنى خدا را در شب و روز و در خشكى و دریا و در سفر و حضر و هنگام دارایى و تنگدستى و بیمارى و سلامت و پنهان و آشكار یاد كنید .این گونه ذكر در حقیقت همان ذكر قلبى دایمى است كه در بخشى از فرصت ها ، بى اختیار و با اختیار بر زبان جارى مى شود و اشك از دیدگان بر چهره فرو مى ریزاند و اعضا و جوارح را در همه ى حركاتشان از ضربه هاى مهلك شیطان حفظ مى كند و وسوسه گرى ها و اغواگرى ها را از دامن حیات دور مى نماید .رسول خدا (علیه السلام) مى فرماید :
مَن أكثَرَ ذِكرَ اللهِ اَحَبَّهُ اللهُ ، وَمَنْ ذَكَرَ اللهَ كَثِیراً كُتِبَت لَه بَرَاءَتانِ : بَرَاءَةٌ مِن النّارِ وَبَراءَةٌ مِن النِّفاقِ(6) .
« كسى كه همواره یاد خدا كند خدا او را دوست خواهد داشت ، و كسى كه پیوسته یاد خدا باشد دو برائت براى او ثبت مى شود : برائتى از آتش دوزخ و برائتى از دورویى و نفاق . »امام صادق (علیه السلام) مى فرماید :
شِیعَتُنا الَّذینَ إذا خَلَوْا ذَكَروا اللهَ كَثیراً(7) .
« شیعیان ما كسانى هستند كه چون خلوت كنند در آن خلوت پیوسته خدا را یاد مى كنند . »
ــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ در كتب معتبر ا ز مصادر خاصه ، در رابطه ى با این ذكر شریف روایات مفصلى ذكر شده است :كافى : 2 / 521 ، 525 ، 528 ، 530 ، 531 و . . . ; ثواب الأعمال : 162 ; وسائل الشیعه : 7 / 217 ، باب 43 ; مستدرك الوسائل : 5 / 366 ، باب 39 و . . .2 ـ مناقب : 4 / 68 ، فصل فى مكارم اخلاقه ( ع ) ; بحار الانوار : 44 / 192 ، باب 26 ، حدیث 4 .3 ـ بقره ( 2 ) : 152 .4 ـ احزاب ( 33 ) : 41 .5 ـ نساء ( 4 ) : 103 .6 ـ كافى : 2 / 499 ، باب ذكر الله عز و جل كثیراً ، حدیث 3 ; محجة البیضاء : 2 / 268 ، كتاب الأذكار و الدعوات ، باب اول .7 ـ كافى : 2 / 499 ، باب ذكر الله عز و جل كثیراً ، حدیث 2 ; محجة البیضاء : 2 / 268 ، كتاب الأذكار و الدعوات ، باب اول .برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
چهارشنبه 4/2/1387 - 13:17
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیماز وصایاى پیامبر (ص) به ابوذر  5 ـ نترسیدن از سرزنش سرزنش كنندگان اهل ایمان به ارزش هاى دینى و اخلاقى چنان پاى بند و استوارند كه گویى كوهى ایستاده بر روى زمینند .آنان وقتى در برابر سرزنش و ملامت ملامتگران قرار مى گیرند كه آنان را با زبان باطل گویشان به خاطر ایمان و اخلاق و رعایت حلال و حرام و پایدارى و استقامت در اجراى احكام الهى و عفت و عصمت ناموسشان مورد سرزنش قرار مى دهند  . هیچ واهمه و ترسى به خود راه نمى دهند و حركت خود را در راه مستقیم الهى تداوم مى بخشند و به حفظ ارزش ها مى كوشند و تحت تأثیر نابكاران جامعه و مردم پوك و پوچ قرار نمى گیرند .قرآن مى فرماید :
( یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَن دِینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللّهُ بِقَوْم یُحِبُّهُمْ وَیُحِبُّونَهُ أَذِلَّة عَلَى الْمُؤْمِنِینَ أَعِزَّة عَلَى الْكَافِرینَ یُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَلاَ یَخَافُونَ لَوْمَةَ لاَئِم ذلِكَ فَضْلُ اللّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشَاءُ وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ )(1) .
« اى اهل ایمان ! هركس از شما از دین خود باز گردد ( زیانى به خدا و پیامبر نمى رسد ) خدا در آینده گروهى را مى آورد كه آنان را دوست دارد و آنان نیز خدا را دوست دارند ، در برابر مؤمنان فروتن و نسبت به كافران نیرومندند ، در راه خدا جهاد مى كنند و از سرزنش كنندگان بیمى ندارند ، این فضل خداست كه به هركس بخواهد عطا مى كند و خدا بسیار عطاكننده و داناست . »

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ مائده ( 5 ) : 54 .برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
چهارشنبه 4/2/1387 - 13:16
دعا و زیارت
بسم الله الرحمن الرحیم

از وصایاى پیامبر (ص) به ابوذر  4ـ صله ى رحم

زیارت اقوام و خویشان و رفت و آمد با آنان و گره گشایى از مشكلات ایشان و شاد كردن قلوبشان از امورى است كه در قرآن مجید و روایات به انجام آن سفارش بسیار و تأكید فراوان شده است گرچه آنان پیوندشان را با انسان بریده باشند .از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت شده است :
صِل مَن قَطَعَكَ(1) .
« با خویشاوندى كه پیوندش را با تو بریده است صله ى رحم داشته باش . »
سِرْ سَنَةً ، صِلْ رَحِمَكَ(2) .
« یكسال طى مسافت كن براى این كه صله ى رحم به جاى آورى . »
إنَّ أعجَلَ الخَیْرِ ثَواباً صِلَةُ الرَّحِمِ(3) .
« كار خیرى پاداشش شتابان تر از صله ى رحم به انسان نمى رسد . »
صِلُوا أرحامَكُم فِى الدُّنیا وَلَو بِالسَّلامِ(4) .
« در دنیا با خویشاوندانتان صله ى رحم كنید گرچه به یك سلام باشد . »حضرت على (علیه السلام) فرمود :
وَأكْرِمْ عَشِیرتَكَ ; فَإنَّهم جَنَاحُكَ الّذى بِهِ تَطِیرُ ، وأصلُكَ الَّذِى إلیهِ تَصِیرُ ، وَیَدُك الّتِى بِهَا تَصُولُ(5) .
« خویشاوندان خود را گرامى دار ; زیرا آنان بال و پر تو هستند كه با آنان به پرواز مى آیى ، و ریشه ات هستند كه به آنان باز مى گردى ، و دستت هستند كه به سبب آنان نیرومند مى شوى . »پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود :
مَن سَرَّه أن یَبسُطَ لَه فى رِزقه وینسأ لَه فى أجلِه فَلْیَصِل رَحِمَه(6) .
« كسى كه او را خوشحال مى كند كه در رزق و روزى اش گشایشى ایجاد شود و در مرگش تأخیر افتد صله ى رحم كند . »امام باقر (علیه السلام) از رسول خدا (صلى الله علیه وآله وسلم) روایت مى كند كه آن حضرت فرمود : جبرئیل مرا خبر داد :
إنّ رِیحَ الجَنّةِ توجَدُ مِن مسیرةِ ألفَ عام ، مَا یَجِدُها عَاقٌ وَلاَ قاطِعُ رَحم وَلاَ شیخٌ زان(7) .
« بى تردید بوى بهشت از هزار سال راه به مشام مى رسد ولى به مشام عاق پدر و مادر و قطع كننده ى رحم و پیرمرد زناكار نمى رسد . »امام صادق (علیه السلام) فرمود :مردى به محضر رسول خدا آمد و گفت : براى من اقوامى است كه نسبت به آنان صله ى رحم دارم ولى آنان مرا آزار مى دهند ، قصد كرده ام به زیارتشان نروم و آنان را ترك كنم . حضرت فرمود : این هنگام خدا همه ى شما را ترك خواهد كرد . گفت : چه كنم ؟ فرمود : به كسى كه تو را محروم كرده عطا كن ، و با كسى كه از تو بریده صله ى رحم كن ، و از كسى كه به تو ستم ورزیده درگذر ; چون این گونه رفتار كردى خداى عزّ و جلّ پشتیبان تو و بر ضدّ آنان است(8) .
 
1 ـ كنز الفوائد : 2 / 31 ، فصل من عیون الحكم ; بحار الانوار : 74 / 173 ، باب 7 .2 ـ نوادر الراوندى : 5 ; مستدرك الوسائل : 15 / 234 ، باب 11 ، حدیث 18097 .3 ـ كافى : 2 / 152 ، باب صلة الرحم ، حدیث 15 ; بحار الانوار : 71 / 121 ، باب 3 ، حدیث 83 .4 ـ مشكاة الانوار: 166، الفصل الخامس عشر فى صلة الرحم; بحار الانوار: 74 / 162، باب 7، حدیث 165.5 ـ نهج البلاغه : 642 ، نامه ى 31 ، درباره ى زنان ; غرر الحكم : 407 ، حدیث 9329 .6 ـ خصال : 1 / 32 ، من سره خصلتان ، حدیث 112 ; بحار الانوار : 71 / 89 ، باب 3 ، حدیث 5 .7 ـ معانى الاخبار : 330 ، باب معنى الحیوف و الزنوق و الجواض ، حدیث 1 ; بحار الانوار : 71 / 95 ، باب 3 ، حدیث 26 .8 ـ عبد الله بن طلحة قال : سمعت أبا عبد الله (علیه السلام) یقول : إن رجلا أتى النبى (صلى الله علیه وآله وسلم) فقال : یا رسول الله ! إن لى أهلا قد كنت أصلهم ، وهم یؤذونى ، وقد أردت رفضهم ، فقال له رسول الله (صلى الله علیه وآله وسلم) إذن یرفضكم الله جمیعا ، قال : وكیف أصنع ، قال : تعطى من حرمك ، وتصل من قطعك ، وتعفو عمن ظلمك ، فإذا فعلت ذلك كان الله عزّ وجل لك علیهم ظهیرا ، قال ابن طلحة : فقلت له (علیه السلام) : ما الظهیر ، قال : العون .  الزهد : 36 ، باب البر الوالدین و القرابة ، حدیث 95 ; بحار الانوار : 71 / 100 ، باب 3 ، حدیث 50  برگرفته از کتاب زیباییهاى اخلاق اثر استاد حسین انصاریان به نشانی Erfan.ir
چهارشنبه 4/2/1387 - 13:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته