• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 418
تعداد نظرات : 117
زمان آخرین مطلب : 3839روز قبل
شعر و قطعات ادبی

هان ای بهارخسته که ازراه های دور

موج صدای پای تومی آیدم به گوش

وزپشت بیشه های بلورین صبحدم

روکرده ای به دامن این شهربی خروش

برگردای مسافرگم کرده راه خویش

ازنیمه راه خسته ولب تشنه بازگرد

اینجامیا...میا...توهم افسرده میشوی

درپنجه ی ستمگراین شامگاه سرد

برگردای بهارکه درباغهای شهر

جای سرودشادی وبانگ ترانه نیست

جزعقده های بسته ی یک رنج دیرپای

برشاخه های خشک درختان جوانه نیست

برگردوراه خویش برگردان ازاین دیار

بگریزازسیاهی این شام جاودان

روسوی دشتهای دگرنه که دررهت

گسترده اندبسترمواج پرنیان

این شهرسردیخ زده دربسترسکوت

جای توای مسافرآزرده پای نیست

بنداست ووحشت است ودرین دشت بیکران

جزسایه خموش غمی دیرپای نیست

دژخیم مرگزای زمستان جاودان

دربوستان خاطره هاسایه گستراست

گلهای آرزوهمه افسرده وکبود

شاخ امیدهاهمه بی برگ وبی براست

برگردازاین دیارکه هنگام بازگشت

وقتی به سرزمین دگررونهی خموش

غیرازسرشک دردنبینی به ارمغان

درکوله بارابرکه افکنده ای به دوش

آنجابروکه لرزش هرشاخه گاه رقص

ازخنده سپیده دمان گفت وگوکند

آنجابروکه جنبش موج نسیم وآب

جان راپرازشمیم گل آرزوکند

آنجاکه دسته های پرستوسحرگهان

آهنگهای شادی خودسازمیکنند

پروانگان مست پرافشان به بامداد

آزاددرپناه توپروازمیکنند

آنجابروکه ازهرشاخسارسبز

مست سرودونغمه شبگیرمیشوی

برگردای مسافرازاین راه پرخطر

اینجامیاکه بسته به زنجیرمیشوی

                              محمدرضاشفیعی کدکنی

شنبه 18/6/1391 - 16:47
شعر و قطعات ادبی

بگذارسربه سینه من تاکه بشنوی

آهنگ اشتیاق دلی دردمندرا

شایدکه بیش ازاین نپسندی به کارعشق

آزاراین رمیده ی سردرکمندرا

 

بگذارسربه سینه من تابگویمت

اندوه چیست عشق کدامست غم کجاست

بگذارتابگویمت این مرغ خسته جان

عمریست درهوای توازآشیان جداست

 

دلتنگم آنچنان که اگربینمت به کام

خواهم که جاودانه بنالم به دامنت

شایدکه جاودانه بمانی کنارمن

ای نازنین که هیچ وفانیست بامنت

 

توآسمان آبی آرام وروشنی

من چون کبوتری که پرم درهوای تو

یک شب ستاره های تورادانه چین کنم

بااشک شرم خویش بریزم به پای تو

 

بگذارتاببوسمت ای نوشخندصبح

بگذارتابنوشمت ای چشمه شراب

بیمارخنده های توام بیشتربخند

خورشیدآرزوی منی گرم تربتاب

                     فریدون مشیری

دوشنبه 13/6/1391 - 22:40
شعر و قطعات ادبی

آخرای دوست نخواهی پرسید

که دل ازدوری رویت چه کشید؟

 

سوخت درآتش وخاکسترشد

وعده های توبه دادش نرسید

 

داغ ماتم شدوبرسینه نشست

اشک حسرت شدوخاک چکید

 

آنهمه عهدفراموشت شد؟

چشم من روشن روی توسپید

 

جان به لب آمده درظلمت غم

کی به دادم میرسی ای صبح امید؟

 

آخراین عشق مراخواهدکشت

عاقبت داغ مراخواهی دید

 

دل پردرد"فریدون"مشکن

که خدابرتونخواهدبخشید

             فریدون مشیری

دوشنبه 13/6/1391 - 16:29
شعر و قطعات ادبی

کجایی درشب هجران که زاریهای من بینی؟

چوشمع ازچشم گریان  اشک باریهای من بینی

کجایی ای که خندانم زوصلت دوش می دیدی

که امشب گریه های زاروزاریهای من بینی؟

کجایی ای قدحهاازکف اغیارنوشیده

که ازجام غمت خونابه خواریهای من بینی؟

شبی چندازخداخواهم به خلوت تاسحرگاهان

نشینی بامن وشب زنده داریهای من بینی

شدم یارتووازتوندیدم یاری وخواهم

که یارمن شوی ای یارویاریهای من بینی

برای امتحان تا میتوانی باردردوغم

بنه بردوش من تابردباریهای من بینی

برای یادگارخویش شعری چندچون "هاتف"

نوشتم تاپس ازمن یادگاریهای من بینی

يکشنبه 12/6/1391 - 23:34
شعر و قطعات ادبی

کودکیهایم اتاقی ساده بود...

قصه ای دوراجاقی ساده بود

 

شب که میشدنقشهاجان میگرفت

روی سقف ماکه طاقی ساده بود

 

می شدم پروانه خوابم می پرید

خوابهایم اتفاقی ساده بود...

 

قهرمیکردم به شوق آشتی

عشق هایم اشتیاقی ساده بود

 

ساده بودن عادتی مشکل نبود

سختی نان بودوباقی ساده بود...

                                   قیصرامین پور

شنبه 11/6/1391 - 23:20
شعر و قطعات ادبی

آوازعاشقانه مادرگلوشکست

حق باسکوت بودصدادرگلوشکست

دیگردلم هوای سرودن نمی کند

تنهابهانه ی دل ما درگلوشکست

سربسته ماندبغض گره خورده دردلم

آن گریه های عقده گشادرگلوشکست

ای داد  کس به داغ دل   باغ دل نداد

ای وای  های های عزادرگلوشکست

آن روزهای خوب که دیدیم خواب بود

خوابم پریدوخاطره هادرگلوشکست

فرصت گذشت وحرف دلم ناتمام ماند

نفرین وآفرین ودعادرگلوشکست

تاآمدم که که باتوخداحافظی کنم

بغضم امان ندادوخدا...درگلوشکست

                   قیصرامین پور

جمعه 10/6/1391 - 23:12
محبت و عاطفه

برای یکدیگرنفس کشیدن...

    یعنی عشق...!

شنبه 17/4/1391 - 15:27
محبت و عاطفه

نواختن یک سمفونی احساس...

           یعنی عشق...!

شنبه 17/4/1391 - 15:26
محبت و عاطفه

هدیه دادن گل به همدیگر...

      یعنی عشق...!

شنبه 17/4/1391 - 15:23
محبت و عاطفه

هدیه دادن گل به همدیگر...

      یعنی عشق...!

شنبه 17/4/1391 - 15:23
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته